شکسپیر، مردی که ۴۰۰ سال است نمرده!
اردیبهشت امسال ۴۰۰ سال از روز مرگ شکسپیر بزرگ می گذرد. به همین مناسبت این روز در انگلستان و سراسر جهان گرامی داشته می شود.
در دورانی که بحران پناهجویان و خشونت های گروه های افراطی به بحث روز در جهان تبدیل شده؛ رومئو و ژولیت در یک کمپ پناهجویان در کردستان عراق اجرا می شود و کودکان موریتانیایی هم برای اولین بار هملت را می بینند. نمایشنامه های شکسپیر دغدغه های بنیادین بشر از جمله عشق، حسادت، خیانت و مرگ را قالب داستان هایی جذاب و گیرا نمایان می کنند، به همین علت است که هر کس با هر فرهنگ و آیینی با آثار این نویسنده ارتباط برقرار می کند. پس تا زمانی که این احساسات وجود دارند، جهان صحنه تئاتر است و در آن هر کس نقشی را بازی می کند و آثار ویلیام شکسپیر باعث انگیزش شادی و غم در سراسر جهان می شود.
* لقبی است که به خاطر محل تولد شکسپیر در استراتفورد به او داده اند.
ویلیام شکسپیر در ۲۳ آوریل ۱۵۶۴ در استراتفورد به دنیا آمد. او در مدرسه گرامر استراتفورد تحصیل کرد و در آنجا با لاتین آشنا شد. شکسپیر عاشق پیشه بود و در هجده سالگی عاشق «آن هثوی» شد که هشت سال از خودش بزرگ تر بود. حاصل این عشق سوزان دختری به نام سوزانا و یک دوقلو به نام های جودیت و همنت بود که متاسفانه همنت در یازده سالگی بر اثر بیماری درگذشت.
ویلیام جوان در بیست و یک سالگی یار و دیار را رها کرد و راهی پایتخت شد و نمایشنامه نویسی و بازیگری پیشه کرد. شکسپیر عضو گروه کر «مردان لرد چامبرلین» در دوره ملکه الیزابت اول بود که پس از به تخت نشستن جیمز اول، این گروه به «مردان شاه» تغییر نام داد و به دربار وصل شد.
گویا حضور شکسپیر در دربار ملکه الیزابت اول تاثیر زیادی بر نمایشنامه هایش داشته و همزمان با حضور سفیر مراکش در انگلیس، نمایشنامه «اتللو» را نوشته است. حتی «رویای نیمه شب تابستان» را هم برای اجرای خصوصی در دربار الیزابت اول نوشت. ملکه الیزابت هم ارتباط خوبی با آثار نویسنده جوان برقرار می کرده و تماشاچی نمایشنامه های «هنری چهار» و بازی شکسپیر در نمایشنامه «درد بیهوده عشق» بوده است.
با این حال شکسپیر در چهل و نه سالگی خود را بازنشسته کرد و به زادگاهش بازگشت. و پنج سال بعد در ۲۳ آوریل ۱۶۱۶ چشم از جهان فروبست. شکسپیر ۳۷ نمایشنامه و ۱۵۴ غزل بر جای گذاشت است. بیشتر آثارش بین سال های ۱۵۸۹ تا ۱۶۱۳ (بیست و پنج تا چهل و نه سالگی) نوشته شد. او در ابتدای کار نمایشنامه های کمدی و تاریخی می نوشت و در سال های پایانی که از زندگی ناامید بود، به نوشتن تراژدی های هملت، اتللو، شاه لیر و مکبث گرایش پیدا کرد.
متاسفانه یا خوشبختانه هیچ بازمانده ای از ویلیام شکسپیر باقی نمانده و نسل وی پس از فوت نوادگان دختری اش پایان یافت. شکسپیر آن قدر متن نوشته که بعضی هایشان مجال انتشار پیدا نکرده اند. استاد حتی برای سنگ قبر خودش هم قطعه ای ادبی سروده بود: «تو را به مسیح از کندن خاکی که اینجا را در برگرفته دست بدار!/ خجسته باد آنکه این خاک را فروگذارد و نفرین بر آنکه استخوان هایم بردارد!»
• از شکسپیر ۳۷ نمایشنامه و ۱۵۴ غزل بر جای مانده است و در آثار نمایشی شکسپیر به طور کلی ۷۴ مورد مرگ رخ می دهد که ناشی از خودکشی، قتل، نیش مار، سم، ضربه مداوم خنجر، قطع سر می شود.
• اخیرا در اسکاتلند یک نسخه کمیاب از اولین چاپ مجموعه نمایشنامه های شکسپیر به ارزش ۳.۷ میلیون دلار پیدا شده است.
• مرگ شکسپیر در ۱۶۱۶ در لندن واکنش مهمی در پی نداشت. مرگ وی تنها رخداد مهم این سال نبود، مرگ فرانسیس بومانت نمایشنامه نویس و میگل دو سروانتس اسپانیایی و نمایشنامه نویس چینی تنگ شیانزو نیز در این سال رخ داد. بن جانسون، نمایشنامه نویس معاصر شکسپیر مجموعه آثار خود را به چاپ رساند و راه را برای چاپ مجموعه آثار شکسپیر در هفت سال بعد باز کرد.
• گروهی از دانشمندان در پیپ های چهارصد ساله ای که از درون باغچه خانه شکسپیر کشف شده، بقایای گیاه شاه دانه را یافته اند. نتیجه این تحقیقات نشان داده از ۲۴ عدد پیپی که موسسه Shakespeare Birthplace Trust به دانشگاه «ویت واترزرند» در آفریقای جنوبی امانت داده، هشت عدد حاوی آثار شاه دانه بوده اند که از این هشت عدد، چهار عدد مربوط به نمونه هایی بوده اند که از باغچه خانه شکسپیر به دست آمده اند و این احتمال وجود دارد که شکسپیر برخی از آثار معروف خود را در حالت نشئگی نوشته باشد.
• ۴۰۰ سال پس از مرگ ویلیام شکسپیر، نویسنده شهیر انگلیسی، گروهی از باستان شناسان دانشگاه استانفورد شایر در جریان بررسی قبر وی با استفاده از یک دستگاه رادار مخصوص کشف کرده اند که در این گور، جمجه ای در کار نیست. به این ترتیب شاید به نظر برسد که یک داستان قدیمی مبنی بر اینکه دزدان در سال ۱۷۹۴ جمجمه شکسپیر را به سرقت برده اند، صحت داشته باشد.
• اسناد کمی درباره زندگی خصوصی شکسپیر وجود دارد و حدس و گمان های فراوانی درباره چهره واقعی و اعتقادات مذهبی وی وجود دارد. تئوری های فراوانی نیز درباره اینکه نویسندگان دیگری چون کریستوفر مارلو آثار نسبت داده شده به شکسپیر را نوشته اند، همچنان مطرح می شود.
• مجموعه آثار شکسپیر کتاب مورد علاقه «نلسون ماندلا» بوده و در دوران حبس بیست ساله اش در زندان های رژیم آپارتاید، بارها این کتاب را خوانده است.
• از تازه ترین اجراهای نمایشنامه های شکسپیر می توان به اجرای نمایشنامه رومئو و ژولیت در یک کمپ پناهجویان سوری در نزدیکی محل درگیری های گروه تروریستی داعش با پیشمرگه های کرد در منطقه کردستان عراق اشاره کرد. پناهجویان سوری در کمپ دومیز در حاشیه دوهک که واقع در حیاط یک مدرسه است به تماشای این نمایش نشستند.
• یک گروه جوان از تئاتر شکسپیر گلوب در یک تور دوساله که از ۲۳ آوریل ۲۰۱۴ آغاز شد، نمایش هملت را در ۱۸۰ کشور جهان اجرا کرده است و در چهارصدمین سالمرگ شکسپیر سفر خود را با اجرای این تئاتر در شکسپیرگلوب به پایان می رساند. در جریان این تور تئاتری، نمایش هملت در هر کشور در شرایط خاصی اجرا شد. پناهجویان سوری در کمپ کاله فرانسه و شاگردان مدرسه دخترانه در لاهور پاکستان به تماشای این نمایش نشستند.
• در سال ۲۰۱۵ اجرای نمایشنامه اتللو در کمپانی سلطنتی شکسپیر RSC نقش ایاگو که به طور سنتی فردی سفیدپوست است، برای اولین بار توسط لوسین ماسماتی سیاه پوست اجرا شد و به مسئله نژاد از دید تازه ای پرداخته شد.
• در سال های ۲۰۱۳، ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ نمایشنامه های مکبث، کوریولانوس و هملت با بازی هنرپیشگان مشهور کنت برانا، تام هیلدستون و بندیکت کامبریچ همزمان با اجرا در صحنه تئاتر روی پرده نقره ای سینماها نیز به نمایش درآمدند.
• در سال ۲۰۱۲ اجرای نمایشنامه شب دوازدهم به سبک سنتی زمان شکسپیر تنها با حضور بازیگران مرد به اجرا درآمد که نقش زنان را نیز بازی می کردند و مارک رایلیس برای بازی در نقش اولیویا برنده جایزه تونی شد.
• در سال ۲۰۰۴ کمپانی سلطنتی شکسپیر در اجرای نمایشنامه اتللو از دو بازیگر آفریقای جنوبی و بزرگ شده در رژیم آپارتاید استفاده کرد و آنتونی شر و سلو ماک کانکوب در نقش ایاگو و اتللو، بعد تازه ای در تقابل فرهنگی را نشان داد.
• اورسن ولز در دهه ۳۰ میلادی ده نمایشنامه مشهور شکسپیر را برای اجرا در رادیو، کارگردانی و تولید کرد.
• لارنس اولیویه، بزرگ ترین بازیگر نمایشنامه های شکسپیر در اواسط قرن بیستم است که بهترین اجراهای اتللو و هملت را به روی صحنه برده است. فیلم «هنری پنجم» در سال ۱۹۴۴ در پایان جنگ جهانی دوم به بازیگری و کارگردانی لارنس اولیویه ساخته شد و برای سربازان انگلیسی پخش شد.
• اولین بازیگر سیاه پوست نقش اتللو، آیرا آلدریچ بود که در قرن نوزدهم از آمریکا به لندن آمد و با اجرای خود نظرات مثبت و منفی زیادی را از منتقدان دریافت کرد. در عین حال قدرت وی به حدی بود که اجرای او در کشورهای روسیه و بلژیک با استقبال گسترده رو به رو شد.
• آثار شکسپیر تاثیر مداومی بر ادبیات داشته است. شاعران دوران رمانتیک از کولریج تا تنیسون از تم شکسپیری استفاده کردند. تاثیر شکسپیر بر آثار نویسندگانی چون توماس هاردی، ویلیام فاکنر و چارلز دیکنز، هرمان ملویل قابل توجه بوده است.
• متخصصان ۲۰ هزار قطعه موسیقی مرتبط با آثار شکسپیر را پیدا کردند. از نظر منتقدان اوپرای اتللو، فالستاف (زنان شاد ویندزور) و مکبث از جوزپه وردی از نظر هنری با نمایشنامه های شکسپیر برابری می کند.
• شکسپیر باعث الهام نقاشان بسیاری شد که شامل نقاشان دوره در پیش از رافائل است. هنری فوسلی، نقاش سوئیسی دوران رومانتیک وویلیام بلیک صحنه های قدرتمند را از نمایشنامه های شکسپیر به تصویر کشیدند. زیگموند فروید، روان شناس اتریشی نیز براساس نمایشنامه هملت و تئوری طبیعتی بشر طراحی هایی کرده است.
اقتباس در سینما
طبق اسناد موسسه فیلم انگلستان، اولین فیلم صامت از آثار شکسپیر، نمایشنامه «شاه جان» است که در سال ۱۸۹۹ اجرا شده است. لارنس اولیویه با ساخت فیلم هنری پنجم در سال ۱۹۴۴ با استقبال منتقدان و فروش موفق در گیشه رو به رو شد. این فیلم جایزه اسکار را برای اولیویه به ارمغان آورد. اولیویه برای بهترین کارگردانی در فیلم هملت در سال ۱۹۴۸، بهترین بازیگری در ریچارد سوم در سال ۱۹۵۵، بهرین بازیگری اتللو در سال ۱۹۶۵ نامزد جایزه اسکار شد.
یکی دیگر از کارگردانان بزرگ سینما که به سوی آثار شکسپیر کشیده شد، اورسن ولز بود که مکبث و اتللو را در سال های ۱۹۴۸ و ۱۹۵۲ کارگردانی و بازی کرد. هملت و شاه لیر در سینمای روسیه در دوران اتحاد جماهیر شوروی نیز در سال های ۱۹۶۴ و ۱۹۷۱ به کارگردانی گریگوری کوزینتسف با قدرت خود رانشان داد و جوایز فراوانی کسب کرد.
آکیرا کوروساوا در فیمل سریر خون در ۱۹۵۷ با اقتباس از نمایشنامه مکبث یک مکبث ژاپنی را ارائه داد. این کارگردان مشهور بار دیگر در سال ۱۹۸۵ براساس نمایشنامه شاه لیر، فیلم حماسی و شاهکار «آشوب» را ساخت.
رومن پولانسکی بار دیگر مکبث را در سال ۱۹۷۱ به روی پرده برد. کنت برانا در سال ۱۹۸۹ برای بهترین بازیگر و بهترین کارگردانی هنری پنجم نامزد جایزه اسکار شد. اقتباس هندی مکبث در فیلم مقبول در سال ۲۰۰۳ بار دیگر پویایی این اثر را نشان داد. بیشتر آثار شکسپیر بارها در قالب فیلم های سینمایی تولید شده اند و این قصه همچنان سر دراز دارد.
اتللو در ایران
مدت هاست که آثار شکسپیر در ایران مورد توجه قرار دارند و بارها توسط کارگردانی های وطنی روی صحنه رفته اند. امسال هم به مناسبت چهارصدمین سالگرد درگذشت ویلیام شکسپیر، سوم اردیبهشت ماه بزرگداشتی در سالن تئاتر مستقل تهران برگزار شد. این مراسم شامل سخنرانی، نمایش فیلم، اجرای چند قطعه نمایشی و ادای احترام مترجمان، کارگردانان و حتی بازیگران صاحب نامی بود که در طول حیات هنریشان از این خرمن خوشه ای گرفته اند و ارتباط فکری و فرهنگی با شکسپیر داشته اند و دکتر قطب الدین صادقی، دبیر همایش «چهارصد سال؛ ویلیام شکسپیر» از اهمیت برگزاری بزرگداشت شکسپیر می گوید.
برپایی مراسم بزرگداشت شکسپیر برای یادآوری ارزش های مثبت، خلاقانه و ماندگاری است که شکسپیر از خود برای جهانیان به یادگار گذاشته است. شکسپیر یک دارم نویس بزرگ است و تقریبا نام آورترین درام نویس دنیا محسوب می شود.
ژان کلود کاریر در مقدمه یکی از کتاب های پیتر بروک می نویسد که هنر نمایش برای بروک سه قله رفیع دارد که عبارتند از تراژدی های یونان، آثار شکسپیر و نمایشنامه های چخوف.
اگر سخن کاریر و بروک در دو مورد اول و سوم اغراق آمیز باشد، بی تردید در مورد شکسپیر سخنی به گزاف نگفته اند. زیرا ویلیام شکسپیر در جهان نمایش به دلیل آفرینش آثاری گوناگون و مهیج، طرح کردن موقعیت هایی نیرومند، خلق شخصیت هایی بزرگ و برجسته، به کارگیری زبانی محکم و پر از معنا و سرشار از نیروی احساس، چهار قرن تمام است در تاریخ تئاتر جهان یک استثنا به شمار می آید که در همه فرهنگ ها و نزد همه اقشار از احترامی یگانه و اقبالی کم نظیر برخوردار است.
اجراهای بسیار، الهام، ابداع و برداشت های گوناگون از آثار این دارم نویس توانا چنان گسترده و متنوع بوده، و میزان تاثیراتی که بر کار درام نویسان، کارگردانان، طراحان و بازیگران جهان (و از جمله ایران) نهاده است، چندان بزرگ و سازنده است که او اینک نامی ترین و وزین ترین چهره هنر نمایش در جهان به شمار می رود.
نظر کاربران
بیخود تبلیغات راه نندازین
بیاید برید از بزرگان ادبیات ایران سخن بگویید نه از یه انگلیسی که به گرد پای ادبیات ما هم نمیرسه
پاسخ ها
نظرت واقعا تاسف انگیز بود...
پس از 400 سال، همچنان در صدر.تشکر