ریتم بازیهایم تند است،ریتم زندگیم نه!
مریم سعادت دانش آموخته هنرهای نمایشی از دانشكده هنرهای دراماتیك است كه از سال ١٣٦٠ هنرنمایی اش را در همكاری با اجرای نمایشهایی در كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان آغاز كرد و خیلی زود با لحن و بازی جدی ای كه در كارهای طنز كودك از خود نشان داد، به یكی از هنرمندان دوست داشتنی كودكان تبدیل شد.
علاقه اش به كار در تئاتر او را محدود به بازیگری نكرد و پس از مدتی با كارگردانی نمایشهایی مثل آدمك، بی بی چلچله، جنگ پرپرك و كنسرت حشرات، مسیری دشوار را از سر گذراند،. سعادت، سینما را با عروسك گردانی شهر موش ها آغاز كرد و یكی - دو جین از فیلمهای كودك پسند در كارنامه اش به جا گذاشت و خیلی زود به چهره آشنا و شناخته شده تلویزیون تبدیل شد. حالا دوستداران تلویزیون، این سالها از او دردسرهای عظیم، باغ سرهنگ، آب پریا و سینماروها بازی او در پدر آن دیگری، عملیات مهدكودك و چك را دیدهاند. علاقهمندان تئاتر هم امسال از او خاطرات و كابوسها را دیدند. آنهایی هم كه جشنواره امسال موفق شدند آخرین بازیش در «متولد ٦٥» را ببینند، نظارهگر شمایل زنی ثروتمند، زبر و زرنگ ومثل همیشه شیرین شدند.
شما سه دهه است در سینما، تئاتر و تلویزیون بازی می كنید. در نمایش های رمئو و ژولیت، شازده احتجاب وعروسی خون و در فیلمهایی مثل یك بوس كوچولو، ماهیها عاشق می شوند و كلاغ پر. در سریالهای تلویزیونی نیز كارنامهتان پررنگ است. سریالهای آرایشگاه زیبا، خوش ركاب و كتابفروشی هدهد از آن جمله هستند.
چطور خودتان را برای بازی آماده می كنید، روش خاصی دارید؟
اول این كه من به صورت مداوم تئاتر بازی نمیكنم؛ چون باید به لحاظ اقتصادی تامین باشم و با خیال راحت سر صحنه بروم. بی رودربایستی بگویم، كسی كه تئاتر بازی میكند اگر جیب پرپولی نداشته باشد نمی تواند تئاتر كار كند؛ چون تئاتر به لحاظ اقتصادی چیزی ندارد. از طرفی دوست دارم زمانهایی تئاتر كار كنم كه دلم برای بازی در آن تنگ شده باشد و واقعا دوست داشته باشم كه كار كنم تا بتوانم مفید و موثر باشم درغیراین صورت باری به هر جهت می شود و وجود و ورودی انگیزههای دیگر در كار به همه چیز لطمه
مهمترین جذابیتی كه تئاتر برایتان دارد چیست؟
همین كه نفس تماشاچی به آدم می خورد، همین كه بازیگر مجبور است هر روز این نقش را زیرورو كند و خیلی مراقب خودش باشد، هر چیزی نخورد و مراقب سلامتی اش باشد و آن را حفظ كند، جذاب است. دوره های بازی در تئاتر باعث می شود كه آدم هوش و حواسش شش دانگ جمع شود وانگیزه عجیب و غریب برای زندگی پیدا
تحصیلات دانشگاهی شما در دانشكده هنرهای دراماتیك تهران تئاتر عروسكی بوده و كارهای پر تماشاچی هم داشتهاید. كار پیش رو و انجام نداده ای، دارید؟
بیشتر فعالیتم پیش از تمركز در بازی، كار عروسكی بودهاست. گاه كارگردانی تلویزیون می كنم، اما این كه بگویم آرزوی انجام كاری را دارم نه، چیز خاصی نیست، بیشتر دوست دارم ببینم چیزی پیش می آید و اگر پیش بیاید از آن استفاده می كنم.
شما دهه سی به دنیا آمده اید و از جوانی كار تئاتر و تلویزیون كردید. فكر نمی كنید قدری دیر وارد عالم سینما شدید؟
خب ! من سال ٦١ كه در تلویزیون كار می كردم هنوز دانشجو بودم. انقلاب فرهنگی شده بود و كمی درسم تاخیرافتاد. البته من به هیچ عنوان دغدغه سینما ندارم و اگر پیش بیاید و نقش خوبی باشد و به لحاظ مالی هم ارزش وقت گذاشتن داشته باشد یا گروه خوبی باشند، می پذیرم كار كنم وگرنه به هیچ عنوان انتخاب اولم سینما نیست.
انتخاب اولتان چیست؟
اول تئاتر بعد تلویزیون.
خب چه شد كه فیلم مهمان ناخوانده پای شما را به سینما باز كرد؟
چندین سال قبل از این كه مهمان ناخوانده تبدیل به فیلمنامه و بعد فیلم شود، تئاترش را كار كردیم و اجراهای زیادی هم داشتیم. بعد تصمیم گرفتند فیلم شود.
شما در فیلمهای مخاطب پسند مختلفی بازی كرده اید، از تارزن و تارزان و دربدرها بگیرید تا كلاغ پر، بازی در فیلمهای عامهپسند فرقی با بازی در آثار كم مخاطب و خاص دارد؟
اعتقادی به این تفكیكها ندارم و این طور نگاه نمی كنم كه آیا فیلمی كه می خواهم بازی كنم، عامه پسند است یا دارای مخاطب خاص. من بازی خودم را می كنم، یعنی آنچه از من می خواهند را بازی می كنم.
تلاش می كنم در قالب آن فیلم، بازی مورد نظر كارگردان را بگنجانم و كارم بیرون از آن قالب نرود.تمام توانم را برای بازی می گذارم، اما سعی می كنم از آن حد فراتر نروم.
شما پای ثابت آثار مرضیه برومند هم بوده اید، از كارگاه شمسی و مادام تا كتاب فروشی هدهد و همین اواخر آب پریا، رابطه شما دو نفر چرا ای نقدر با دوام مانده؟
من سر سریال آرایشگاه زیبا خودم از خانم برومند خواستم در آن بازی كنم. ما آن زمان تدارك یك كار عروسكی می دیدیم وقراربر این شده بود كه ابتدا آرایشگاه زیبا ساخته شود بعد سراغ آن كار عروسكی برویم. وقتی من به ایشان پیشنهاد بازی دادم، با تعجب از من پرسید می خواهی واقعا بازی می كنی؟ و وقتی جدیت مرا دید نقش كسی را كه برای خواستگاری سراغش می آیند برای من نوشت و من آن را بازی كردم.
و از همانجا بازیگری را جدی گرفتید، نه ؟
واقعیتش با آن كار كه آقای بهبهانی هم در آن همبازیم بود، بازیم مورد پسند قرار گرفت و بازی خوبی شد. از آن به بعد سرنوشتم مقداری تغییر كرد.
فكر كنم به نسبت دیگر كارگردانان، خانم برومند توانسته توانایی های بیشتری از شما آشكار كند، درست است؟
خانم برومند، توان مرا می شناسند و وقتی نقشی را می نویسند می گویند این نقش مال توست.
شما ریتم تندی در گفتار و شیوه حرف زدنتان دارید. اگر نقشی باشد كه این ویژگی را نداشته باشد، هماهنگ شدنتان با نقش چقدر برایتان دشوار می شود؟ اصلا در زندگی شخصی هم این قدر ریتم تندی دارید؟
بازیم شاید آن طور كه می گویید باشد، اما ریتم زندگیم به هیچ عنوان تند نیست؛ یعنی اصلا شبیه فیلمهایم نیستم، ولی پیش آمده كه از ابتدا سر كاری رفته ام و كارگردان به من گفته: این نقش، نقش زن آرامی است، ریتمش كند است و از این جور چیزها. از این نقشها به من پیشنهاد شدهاست. خودم هم كه ریتم تندی ندارم. در هر حال آنچه را از من بخواهند بازی می كنم.
شما تئاترهای عروسكی زیادی كار كرده اید. آیا كارهای عروسكی دیگر كشورها را هم دنبال كرده اید؟
درجشنواره های عروسكی جهانی شركت كرده ام، از دانمارك و لهستان بگیرید تا پاكستان و روسیه تئاترهای خیلی خوبی دیده ام.
سینمای كودك سینمای پر مخاطب و جذابی است. چرا شخصیتهای عروسكی، مثل كلاه قرمزی و موشهای شهر موش ها را وارد سینما نمی كنید؟
من كنسرت حشرات را كه كنسرتی عروسكی است نزدیك به ده سال است كه دارم اجرا می كنم و آن را خیلی دوست دارم. اگر امكانش فراهم شود خیلی دوست دارم آن كار را سینمایی كار كنم.
شما تئاترهای متعددی بازی كرده اید. نمایشی داشته اید كه وسط آن برای شما كسالتی پیش بیاید و مجبور شوید كار را رها كنید؟
مگر می شود آدم با این هوای تهران چیزی اش نشود؟! می توانم بگویم همیشه پیش آمدهاست. یادم است سر نمایش رومئو ژولیت، تمام لثه هایم چرك كرد و بدن و صورت، گردن و گوشم شدیدا ورم كرد. مانده بودم چه كنم. با كمك پزشك كلی تلاش كردیم تا به اجرا برسم.
شده از هفته های میانی، بازیگری به هر دلیل ناخواسته ای نتواند روی صحنه بیاید و بازیگر دیگری جایگزینش شود؟
بله !شاید این جور اتفاقات افتاده باشد، مثلا اگر آپاندیس بازیگری بتركد و مجبور به عمل باشد، طبیعی است كه كارگردان باید به فكر بازیگر جایگزین باشد. اگر در حد سرماخوردگی باشد كارگردان در آخر برنامه به تماشاچیان ماجرا را می گوید و از آنها عذر خواهی می كند كه صدای بازیگرش در نمی آمده است.
از آن بازیگرانی نیستم كه برای نقش بروم دوره های تاریخی را مطالعه كنم. البته مهد علیا در تاریخ ایران مشهور است و هر كسی مقداری از او می داند، ولی اختصاصا برای این نقش خودم را به راهنمایی های دكتر رفیعی سپردم.
جلسات تمرین ایشان چگونه است؟
بیشترین تئاترهایم با دكتر رفیعی بوده و در هر دو فیلمی هم كه ایشان ساختند بازی كردم .جلسات تمرین ایشان بزرگترین درس برای بازیگران است. ایشان در تمرین از همه افراد گروه بخصوص بازیگران نظر می خواهند و به نوعی كارگاهی كار می كنند به طوری كه ممكن است یك نقش را چند نفر حفظ كنند. این شیوه را خیلی دوست دارم. بیست سال است كه با ایشان همراهی و كار كرده ام و هیچگاه فضای بد و رقابت ناسالم سر كار ایشان ندیده ام.
اولین اجرایتان را در سالن تالار وحدت به یاد میآورید.آن زمان چه حسی داشتید؟
وقتی برای نخستین بار روی سن رفتم به نظرم آمد كه چقدر این سالن و سن بزرگ است. آنچنان عظمتی برای من داشت كه هیچگاه آن لحظه را فراموش نمی كنم، حالا كه دیگر بارها روی سن تالار وحدت رفته ام یكطورهایی به بودن در آن عادت كرده ام.
شما هم در سینما هم تئاتر و هم تلویزیون بازی كرده اید. هیچوقت تفاوتی در بازیتان بر اساس این مدیوم ها رخ داده است؟
نه! بازیگر بازی اش را می كند.
از بین نقشهایی كه بازی كرده اید كدام یك را بیشتر دوست دارید؟
نقش ناهید خاله در سریال بدون شرح را دوست داشتم. اوایل سریال كه خود آقای آییش هم حضور داشتند خیلی خوب بود. نقش فیروزه در سریال دردسرهای عظیم را هم خیلی دوست داشتم. هر دو طنز بودند.
معلوم است نقشهای طنز را بیشتر می پسندید.
نه اتفاقا! اصلا این طور نیست. آدمی نیستم كه در یك قالب حركت كنم.
با آقای آییش چطور كاركردید؟
هم كار و هم سلیقه و نگاه ایشان را قبول دارم .بنابراین خودم را به بازیگردانی ایشان سپردم و با كمك همدیگر به این كار رسیدیم.
نقش ناهید و فیروزه را چطور تجزیه تحلیل می كنید؟
آنها آدمهای بسیار ملموس و واقعی هستند. اغلب فكر می كنند بازی طنز حتما باید غلو آمیز باشد در حالی كه كار هر چه واقعی تر و هر چه جدی تر به موقعیت طنز بپردازد ، زیباتر و بهتر میشود .
در باجناق ها هم با آقای آییش كار كردید، علاوه بر همكاری، با ایشان و همسرشان هم رابطه دوستی دارید؟
ما دوستان خوبی هستیم. خانم طهماسبی همسر آقای آییش با خانواده ما صمیمی هستند و رفت و آمد داریم.
به روش دكتر رفیعی خیلی علاقه و اعتقاد دارم. مدل كار كردن بازیگر با او سخت است.
اجرای شهرستان هم داشته اید. وضعیت تماشاچیان دیگر شهرها چطور است؟
سه گانه اورنگ را با آقای محمد حاتمی در رشت اجرا كردم .رشت تماشاچیان فهیم و تئاتر شناسی دارد.
دو كار آواز خوان كوچك و خاطرات الاغ مهربان را هم برای شبكه نمایش خانگی كارگردانی كرده اید. قرار است در آینده از بازیگری به سمت كارگردانی در سینما و تئاتر و تلویزیون بروید؟
متنی دارم كه بسیار كار جدی و سنگینی است و آرزو دارم كه روزی آن را روی صحنه ببرم.
موضوعش چیست؟
نمی خواهم وارد جزییات آن بشوم، اما موضوعش مربوط به دوران كودكیم میشود.
دوست دارید چه اتفاقی برای تئاتر ایران بیفتد؟
امیدوارم تئاتر ایران رشد كند، تعداد سالن ها زیاد شود. گفتند در پردیس قلهك سالن تئاتر درست كرده اند و صندلی ها و نورش را از خارج آورده اند.وقتی رفتیم آنجا ،و دیدیم كه «سن» ندارد! نمی دانم این سالنها را برای چه می سازند؟! تئاتر، سن و فضای درست و منطقی اجرا می خواهد.اگر مكان مناسبی برای تئاتر ایران باشد، با همه استعدادهایی كه داریم،شاهد اتفاقات عجیبی در این زمینه خواهیم بود.
بهترین دوره تئاتر از نظر شما چه دوره ای است؟
از ١٣٧٦ تا ١٣٨٣ دوره كم نظیری است؛ چون ارتباط ما با دنیای خارج شكل گرفت. هنرمند نمی تواند محدود باشد و در اتاق در بسته كار كند.
حلقه گمشده تئاتر ما چیست؟
دنیای تئاتر ما كوچك و محدود شدهاست. ما نیاز به گستره ارتباطی وسیعی داریم. این مساله باعث پیشرفت تئاتر می شود. در ایران اتفاقات فرهنگی زیادی می افتد ،اما انگار یك طورهایی همه اینها كوچك و حقیر است. امیدوارم زمینه ای فراهم شود تا زمینه كارهای بزرگ فراهم شود.
از میان بازیگران گوناگون، بازی كدام بازیگر را دوست دارید؟
چندتا از كارهای خانم خیراندیش را دوست دارم . به نظرم ایشان یكی از معدود بازیگران زن است كه خلاقیت عجیبی دارد. همه ما مشكلات معیشتی داریم. به جد می گویم كه اگر زندگی بازیگران تامین بود، می توانستند فراتر از آنچه تا كنون نقش آفرینی كردهاند بروند. مرحوم خسرو شكیبایی هم بازی های عجیبی از خود به یادگار گذاشتهاند. از میان جوان ها هم آقای شهاب حسینی و خیلی های دیگر خیلی خوب بازی می كنند.
ارسال نظر