چند زندگینامه کاملا زنانه
زندگینامه افراد مشهور همیشه جذابیت خاص خودش را داشته است. خواننده این نوع کتابها شاید دوست دارد کمی از دنیای داستانهای تخیلی دور شود و ذهنش در دنیای واقعیتهای ملموس و گاه باورنکردنی قدم بزند.
مطالعه روایتهای مستند حول محور زندگی کسانی که نامشان در تاریخ ماندگار شده، از علاقهمندیهای خوانندگانی است که میخواهند پرده را کنار بزنند و نیمنگاهی به آنسوی قصهها بیاندازند.
«هافینگتون پست» در گزارشی که اخیرا منتشر کرده از زنانی نام برده که گاه بدون این که بدانند (!) و گاه با سنتشکنیها و تلاشهایی که به قیمت جانشان تمام شده، مرزهای تاریخ را درنوردیده و نام خود را در قله شهرت حک کردهاند. در این مطلب با تعدادی از زندگینامههای موفق درباره زنان سرشناس جهان آشنا میشویم:
«زندگی ماری کوری» نوشته «سوزان کویین»
ماری کوری که بیشتر با رادیواکتیویته شناخته میشود، فیزیکدان و شیمیدان لهستانی و تنها دانشمندی است که دو بار جایزه علمی نوبل را در رشتههای فیزیک و شیمی دریافت کرد. کشف رادیوم موجب دگرگونیهای اساسی در دانش بشر درباره خواص و ساخت ماده و منجر به شناخت و دستیابی به انرژی اتمی شد که همه اینها مرهون تلاشهای جانفرسای ماری و همسرش «پیر کوری» بود. این دو تا حدی شیفته علم و کشف دنیاهای جدید بودند که پس از ازدواج به جای خرید ساعت زنگدار و چراغ خوراکپزی، دو دوچرخه خریدند و با آن برای ماه عسل به انگلیس رفتند.
«حیات جاویدان هنریتا لکس» نوشته «ربکا اسکوت»
«هنریتا لکس» زنی آفریقایی آمریکایی بود که سلولهای سرطانی تومور دهانه رحم او به طور اتفاقی و غیرمنتظره، منبعی لایزال برای تولید سلولهای نامیرایی قرار گرفت و به درمان بیماریهایی چون فلج اطفال انجامید. این سلولها در حال حاضر به عنوان سلول «هلا» HeLa شناخته میشوند که از ترکیب آغاز نام کوچک و نام خانوادگی Henrietta Lacks پدید آمده است.
ربکا اسکوت در کتاب زندگینامهای خود اشاره کرده: لکس بی آن که بداند، به درمان بیماریها و کشف داروهایی چون واکسن فلج اطفال، لقاح مصنوعی و نگاشت ژن کمک کرد. او که یک تنباکوکار در جنوب آمریکا بود، با «HeLa» در تاریخ جاودانه شد و داستان زندگی و بیماریاش بُعد جدیدی از تاریخ تاریک آزمایشات پزشکی بر سیاهپوستان آمریکایی را برملا کرد زیرا دکتر «جورج اوتو گی» بدون اطلاع بیمارش سلولهایی را از بافت سالم و سرطانی بدن او جدا کرد و به این کشف بزرگ پی برد.
«زندگی ایندیرا گاندی» نوشته «کاترین فرانک»
«زیبایی جوهرین: زنان کاریکاتوریست آمریکای شمالی» نوشته «ترینا رابینز»
کتاب «ترینا رابینز» تاریخچه زنان کاریکاتوریست آمریکای شمالی را در بازه زمانی سال ۱۸۹۶ تا ۲۰۱۳ بررسی کرده است. او سیر خود را از کمیکاستریپهای سال ۱۸۹۶ شروع کرده و در ادامه راه به هنرمندان معاصری چون «آلیسون بچدل» نویسنده و تصویرگر رمان گرافیکی و برنده جایزه «خانه سرگرمی» رسیده است.
«شارلوت برونته: قلب آتشین» نوشته «کلر هارمن»
«شارلوت برونته» در سال ۱۸۱۶ میلادی در «همپشایر» انگلیس متولد شد. او و دو خواهرش به نامهای «امیلی» و «آن» نویسندگان سرشناس انگلیسی بودند که بهخاطر عمر کوتاهشان نیز مشهورند. معروفترین کتاب برونته «جین ایر»، از شاخصترین رمانهای کلاسیک انگلیسیزبان است. او این رمان را با نام مستعار «کورر بل» منتشر کرد. شارلوت با وجود عمر کوتاهش، بر شیوه نویسندگی شخصیتهای ادبی بزرگی مانند «جورج الیوت»، «توماس هاردی»، «آن برونته»، «امیلی برونته» و «استفن میر» تأثیر بسزایی داشت. خالق «جین ایر» در ۳۱ مارس ۱۸۵۵ میلادی در سن ۳۸سالگی درگذشت.
«کاترین کبیر: پرتره یک زن» نوشته «رابرت کی. ماسیه»
«رابرت کی. ماسیه» زندگینامهنویس برنده جایزه «پولیتزر» است که در کتابش داستان باورنکردنی زندگی شاهزاده پروسی را به تصویر کشیده است. «کاترین کبیر» زنی بود که به مدت ۳۰ سال بر روسیه حکمفرمایی میکرد و گستره وسیع روسیه قرن هجدهم را تحت تسلط خود داشت. در دوران زمامداری کاترین، روسیه ۴۶۸ هزار کیلومترمربع از لهستان و بخش بزرگی از اوکراین را به تصرف درآورد. خوشگذرانیها و هوسبازیهای کاترین، دوران حکومت او را به سیاهترین عصر روسیه برای مردم این کشور بدل کرد. تاریخدانان معتقدند ملت روسیه حتی در زمان «پتر کبیر» و «ایوان مخوف» هم تا این حد زجر نکشید.
«زندگینامه زلدا» نوشته «نانی میلفورد»
«زلدا» را به عنوان همسر «اف.اسکات فیتزجرالد» نویسنده رمان معروف «گتسبی بزرگ» میشناسند. او زنی بود با یک زندگی آشفته؛ رماننویسی تحت تاثیر فرهنگ جاز آمریکایی که از سوی جامعه مردسالار زمانش آنگونه که باید دیده نشد. «نانی میلفورد» در اثر زندگینامهایاش از زنی بااستعداد اما متأسفانه فاقد سلامت روانی مینویسد که توسط همسر سلطهگرش سرکوب میشود و جایگاهی در جامعه مردسالار و نوظهور قرن بیستم ندارد. پزشکان بیماری زلدا را شیزوفرنی تشخیص دادند اما تصور میشود او از اختلال دوقطبی رنج میبرده است. میلفورد برای ترسیم چهره این زن در کتابش موفق شد به فهرست نهایی نامزدهای جایزه «پولیتزر» راه پیدا کند.
«النور روزولت» نوشته «بلانش ویزن کوک»
«بلانش ویزن کوک» زندگی «النور روزولت» را در دو جلد روایت میکند. «النور» همسر «فرانکلین روزولت» سیودومین رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا و بانوی اول این کشور، اولین رئیس کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد و یکی از فعالترین شخصیتهای قرن بیستم در ترویج و توسعه حقوق بشر و گسترش فعالیتهای انساندوستانه نهادهای بینالمللی بود.
در نخستین قسمت این کتاب زندگینامهای که سالهای ۱۸۸۴ تا ۱۹۳۳ را پوشش میدهد، کودکی، نوجوانی و اولین گامهای روزولت در عرصه سیاست با جزییات کامل توصیف میشود. این کتاب خواننده را از مرگهای خانوادگی که این زن در جوانی شاهد بوده گذر میدهد، دوران تحصیل او در اروپا را شرح میدهد و سپس به ازدواج و روابط دیگر او میپردازد.
«زندگینامه فریدا کالو» نوشته «هایدن هررا»
هررا در این کتاب به داستان شگفتانگیز و پرفراز و نشیب زندگی کالو پرداخته؛ فریدا دانشجوی ۱۸ ساله رشته پزشکی در تصادف شدید اتوبوس از ناحیه شانه، سینه، کمر، لگن و پا دچار شکستگیهای متعدد شد. پس از این تصادف، بستر بیماری جایی بود که فریدا درست در نقطهای که میتوانست پایان زندگیاش باشد، سرنوشت خود را به دست گرفت و برای اولینبار شروع به کشیدن نقاشی کرد... او با قرض گرفتن لوازم این کار از پدرش توانست امیال، آرزوها و رنجهایش را از جسم ساکن و سراسر آتل و گچگرفتهاش روانه بوم نقاشی کند و با خودنگارههای منحصربهفردش نام خود را برای همیشه در تاریخ هنر به ثبت برساند.
ارسال نظر