احمد امینی از «بی خداحافظی» دفاع می کند
رضا صادقی در آستانه کما بود ولی ...
بی خداحافظی تقریبا نشانی از احمد امینی ندارد و تمام بار این فیلم این روزها روی دوش رضا صادقی و محبوبیتش سنگینی می کند. امینی از فیلمش دفاع می کند و آن را متعلق به خود می داند. گفت و گوی ما با او را به بهانه اکران بی خداحافظی در ادامه می خوانید
همین دوری از سینما باعث شده بود بیش از پیش منتظر بازگشت او باشیم اما «بی خداحافظی» تقریبا نشانی از احمد امینی ندارد و تمام بار این فیلم این روزها روی دوش رضا صادقی و محبوبیتش سنگینی می کند.
با همه این اوصاف امینی از فیلمش دفاع می کند و آن را متعلق به خود می داند. البته اشتباهاتش را هم می پذیرد. گفت و گوی ما با او را به بهانه اکران بی خداحافظی در ادامه می خوانید:
آقای امینی چقدر اهل موسیقی هستید؟
- مگر کسی وجود دارد که اهل سینما باشد، اما اهل موسیقی نباشد؟ موسیقی مورد علاقه من موسیقی سنتی و اصیل ایرانی است و به موسیقی پاپ این روزها خیلی علاقه نداشتم. آشنایی هم با آن ندارم. به همین دلیل بود که وقتی آقای نشاط ۳ سال پیش به من پیشنهاد کرد که می خواهم فیلمی درباره رضا صادقی بسازم، بیا آن را کارگردانی کن، من گفتم خیلی علاقه به این ماجرا ندارم. خود به خوداین پیشنهاد رد شد. من موسیقی سنتی را خیلی دوست دارم و در کارهایم خیلی از موسیقی ناب ایرانی استفاده می کنم.
حالا چرا رضا صادقی؟ چرا مثلا محسن یگانه یا محسن چاوشی یا ... نه؟ یا با توجه به علاقه تان به موسیقی اصیل و سنتی چرا مثلا همایون شجریان را انتخاب نکردید؟
- به دلیل اینکه سرمایه گذار مایل بود درباره رضا صادقی سرمایه گذاری کند. شاید اگر می گفت من می خواهم درباره محسن یگانه فیلمی ساخته شود قضیه فرق می کرد و شاید پای آدم های دیگری وسط می آمد. سرمایه گذار حس می کرد که رضا صادقی این پتانسیل را دارد که اگر فیلمی درباره اش ساخته شود، مردم ببینند.
بعد از پیشنهاد ساخت این فیلم ترانه های رضا صادقی را دنبال کردید؟
- بعد از رد پیشنهاد ساخت این فیلم در آن زمان خیلی اتفاقی یکی از آهنگ های رضا صادقی را شنیدم. یکی از قشنگ ترین کارهای او یعنی قطعه «خدا را چه دیدی» بود. خیلی کنجکاو شدم و از پسرم پرسیدم که این صدای کیه؟ پسرم گفت رضا صادقی.
با خودم گفتم شاید اگر این ترانه را می شنیدم به این سرعت نه نمی گفتم. چون به نظرم رضا صادقی خیلی صدای گرم و دلنشینی دارد. تا اینکه یک سال و نیم بعد دوباره نشاط با من تماس گرفت و گفت که با پیمان عباسی و رضا صادقی مذاکراتی شده و قصه اولیه ای نوشته شده بیا فیلمنامه را بخوان.
با توجه به آن کنجکاوی که برای من پیش آمده بود می خواستم با زندگی رضا صادقی آشنا بشوم. این آغاز کار بود. طرح اولیه پیمان عباسی با آن چیزی که الان روی پرده می بینید خیلی فرق دارد.
- به هر حال من به عنوان یک منتقد همیشه گفته ام که هر فیلمی موافقان و مخالفانی دارد و این طبیعی است. مثلا شما ببینید که فیلمی مثل جدایی نادر از سیمین که این همه در سرتاسر جهان تحسین شده یک مخالف سرسخت به نام مسعود فراستی دارد. یا بهترین کارهای عباس کیارستمی با چه حمله هایی روبرو شده.
به هر حال فیلم من هم از این مقوله خارج نیست. بعضی از ایرادهایی که می گیرند به نظرم به خاطر بی توجهی و کم توجهی به فیلم است، بعضی از ایرادها را هم قبول دارم اما نقدها زیاد روی من تاثیر نمی گذارد چون به نظرم فیلمساز نباید زیاد به این موضوعات توجه کند. توجه به نقد تا این اندازه که اشتباهات در کارهای بعدی تصحیح شود، کافی است.
یعنی با نقد تغییر مسیر نمی دهید؟
- من یک بار سر فیلم غریبانه با حملات شدیدی روبرو بودم اما کارم را ادامه دادم و حالا بعد از گذشت این همه سال خیلی از افرادی که آن زمان به من حمله کردند می گویند چقدر غریبانه فیلم خوبی بود و ما آن را هنوز که هنوز است تماشا می کنیم. زمان خیلی چیزها را عوض می کند.
چرا اینقدر رضا صادقی را در این فیلم بی ایراد دیده اید؟ یک قهرمان به تمام معنا با کاراکتری کاملا سفید؟ این القای رضا صادقی بود که تمایل نداشت زیاد وارد ابعاد شخصی اش بشوید و تصویری حقیقی تر از او بسازید یا خودتان تمایلی به این کار نداشتید؟
- ما معضل بزرگمان در ساخت این فیلم و فیلم هایی شبیه به این، این است که درباره اشخاصی که شناخته شده هستند و در جامعه حضور دارند، فیلم ساختن کار سهل و ممتنعی است. همه ما چه آدم های شناخته شده ای باشیم چه نباشیم حریم های زندگی مان خیلی برایمان مهم است. ما مثل فرنگی ها نیستیم که جلوی دوربین درباره شخصی ترین اتفاقات زندگی مان حرف بزنیم.
همه ما اهل مخفی کاری هستیم. خودم من اگر لازم باشد درباره زندگی ام حرف بزنم به هیچ وجه دلم نمی خواهد درباره مسائل خصوصی ام حرف بزنم. شاید دلم نخواهد درباره رابطه ام با همسرم و فرزندانم حرف بزنم. سعی می کنم از خودم یک فرد ایده آل بسازم. این باعث قضاوت مردم می شود و ما دوست نداریم مورد قضاوت قرار بگیریم. این درباره رضا صادقی هم مصداق دارد. او قرار است بعد از این فیلم هم زندگی کند، به موسیقی ادامه بدهد، کنسرت بگذارد و با خانواده اش در ارتباط باشد.
در صحبت هایی که با او می کردیم خودش زیاد وارد لحظه های خصوصی زندگی اش نمی شد. کلیاتی را برای ما تعریف می کرد. اینکه از بندرعباس آمده و عشق موسیقی بوده و با موانعی روبرو شده. حالا اگر در این مسیر کلکی زده و کارهایی هم کرده (که بعید می دانم) برای ما تعریف نکرد. اصولا ما شرقی ها در مقابل دوربین بلافاصله تغییر شخصیت می دهیم به خاطر همین ما محدودیت داشتیم که وارد زندگی رضا صادقی بشویم.
این از درام داستان کم نمی کند؟
- قبول دارم اما راه دیگری نداشتیم. ما حتی در قصه و داستانک هایی که تخیلی طراحی کرده بودیم مورد مخالفت رضا صادقی قرار گرفتیم. مثلا ما طراحی کرده بودیم که رضا صادقی ازدواج می کند. یک شب با همسرش دعوایش می شود و از خانه بیرون می رود و تصادف می کند و به کما می رود.
رضا با این موضوع مخالفت کرد و گفت، من دلم نمی خواهد چنین زندگی برایم طراحی شود و این رفتار را داشته باشم و این اتفاقات به وجود بیاید و چون این فیلم درباره او بود ما راهی نداشتیم جز اینکه قبول کنیم.
آقای امینی، این محدودیت فیلم را به یک شوی تبلیغاتی برای رضا صادقی تبدیل کرده.
- امیدوارم اینطور نباشد چون چنین قصدی نداشتیم. ما می خواستیم فیلم فراز و نشیب های دراماتیک داشته باشد. کم و بیش فراز و نشیب هایی هم گذاشتیم اما خب تمایل کلی این بود که خیلی وجوه خاکستری را نشان ندهیم و به یک شخصیت آرمانی نزدیک شویم. خیلی از این بابت دفاع نمی کنم و نظرتان را قبول دارم.
به این فکر نکردید که یک شخصیت حقیقی با اسمی غیر حقیقی خلق کنید؟ تقریبا شبیه فیلم «سنتوری» که دیگر این محدودیت ها را هم نداشته باشید.
- در آن فیلم کاراکتر اصلی کاملا تخیلی بود و ما در ابتدا ویژگی کارمان را این می دانستیم یک آدم واقعی در فیلممان داریم به نام رضا صادقی. برای آن فیلم که مثال زدید هیچ کس یقه آقای مهرجویی را نمی گیرد چون می تواند بگوید این ما به ازای بیرونی نداشته است و همچنین خواننده ای نداریم اما ما با یک شخصیت واقعی روبرو بودیم که رضا صادقی است.
اما باور کنید این هم نشده. این آدم رضا صادقی نیست. ما با توجه به شغلمان کمی بیشتر با آدم ها آشناییم و به همین خاطر می توان با قاطعیت گفت که این کاراکتر، این رضا صادقی نیست.
- بله، آن رضا صادقی که من هم شناختم اصلا این آدم غمگین و ناامید و گوشه گیر نیست. آدمی بسیار سرحال و بذله گو و با روحیه ای باز و امیدوار است.
خاطره ای از تدریس بازیگری پیام دهکردی به رضا صادقی دارید؟
- پیام مجبور بود هر روز به خاطر اینکه نقل و انتقال برای صادقی مشکل بود به خانه او در مهرشهر کرج برود و تا صبح با او کار می کرد. لحظه های خاص و کنترل بازی و احساسات را با او تمرین می کرد. پیام می گفت که من یکسری اتودها به رضا می دادم که آنها را تمرین کند و دو سه شب بعد برایش اجرا کند. می گفت یکی از آن اتودها این بود که به رضا گفتم در عرض چند دقیقه باید چندین احساس متناقض را از خودت بروز بدهی و رضا اینقدر خوب اجرا کرد که اشکم درآمد. اینقدر بازی اش تاثیرگذار بود.
چقدر با این جمله که احمد امینی خواسته یک فیلم بفروش بسازد موافقید؟
- فکر نمی کنم کارگردانی باشد که خجالت بکشد از اینکه فیلمش بفروشد. من بارها در نوشته هایم عنوان کرده ام که به این مرزبندی های فیلم تجاری و غیرتجاری اعتقادی ندارم. ما فیلم خوب و بد داریم. مگر فیلم جدایی نادر از سیمین پرفروش نبود؟ باید بگوییم این فیلم تجاری است؟ این منتهای هنرمندی یک کارگردان است که بتواند فیلمی بسازد که هم خوب باشد و هم پرفروش. من در همه فیلم هایم تلاشم این بوده که فیلم آبرومندی بسازم و در عین حال فروش خوبی هم داشته باشد. گاهی موفق بوده ام و گاهی هم نه! الان دیگر شرایطی نیست که یک سرمایه گذار بایید ۷۰۱۰ میلیون پول بگذارد و فیلمی هنری بسازد که مخاطب عام نداشته باشد.
با رضا صادقی الان دیگر ارتباط دارید؟ کارهایش را گوش می دهید؟
- آلبوم جدیدی که منتشر نکرده اما قبلی ها را شنیده ام. رضا خیلی انسان بامحبتی است که با من مدام تماس می گیرد و جویای حال هم هستیم. اتفاقا ما دو نفر در یک روز یعنی ۲۵ مرداد متولد شده ایم. او خیلی لطف کرد و روز تولدم به من زنگ زد و تبریک گفت.
ما از محمدرضا فروتن که ستاره سینماست انتظار نقش بلندتر و کاراکتر پخته تری داریم اما این اتفاق نیفتاده. چطور به این انتخاب ها رسیدید؟
- دلیل انتخاب فروتن این بود که در فیلمنامه ما با آدمی طرف بودیم که ابتدا بازیگر و بعد تبدیل به ستاره سینما می شود. فروتن انتخاب درستی بود چون تماشاگر باورش می کرد نسبت به بازیگری که استار نباشد. ما از بازیگرانی استفاده کردیم که خیلی حرفه ای هستند چون خود رضا صادقی اصرار داشت که این اتفاق بیفتد.
می گفت دور و بر من بازیگرانی بگذارد که حرفه ای باشند و مردم دوستشان داشته باشند که اگر من اشتباهی کردم زیاد دیده نشود. شما افشین هاشمی را هم دست کم نگیرید. خیلی روی لهجه اش کار کرد. محمدرضا فروتن با وجود اینکه نقش کوتاهی داشت اما بازی خیلی خوبی از خودش ارائه داد خصوصا سکانس راه اهن که خیلی بازی کنترل شده و دقیقی از او دیدیم.
هومن برق نورد و ... شاید چون کسی از رضا صادقی انتظار بازی به این خوبی و طبیعی را ندارد به چشم آمده.
نظر کاربران
یادمون نره که،رضا صادقی احتیاجی به تبلیغ نداره...عالیه
پاسخ ها
به خاطر متن ترانه هاشه وگرنه صداش اصلا جالب نيست
به نظر من كه از رضا استفاده كرده كه بفروشه فقط همين!
چون خواننده هاي ديگه هيچ معمايي ندارن
ولي درباره علت علاقه صادقي به رنگ مشكي و اتفاقي كه واسه پاهاش افتاده نقل قول هاي زياديه