تلویزیون نوروز ۹۵ گل نکرد!
برنامهها و سریال های نوروزی به پایان رسیدند و در حال حاضر تلویزیون در بعضی از شبکه های اصلی، سریالی را جایگزین نکرده است و کار خود را با برنامه های تامینی ادامه میدهد.
رسانه ملی سال ۹۵ را با چند حاشیه و با اندکی نارضایتی مردم آغاز کرد. مردمی که قاب جادویی عضوی از خانواده شان است و در ایام نوروز اگرچه ممکن است تعطیلات خود را به سینما نروند، کتاب نخوانند و یا حتی وقت و سرمایه ای برای سفر نداشته باشند اما حتما در طول شبانه روز گاه گاهی تلویزیون را روشن گذاشته و شبکه های مختلف آن را انتخاب و رصد می کنند.
با این حال این روزها وقتی همه به یکدیگر می رسند بعد از صحبت از آب و هوا و سفرهای رفته یا نرفته و مهمانی ها، ممکن است یک دیالوگ آشنا به هم بگویند و آن این است است که تلویزیون امسال چیزی برای دیدن نداشت که ممکن است منظور بعضی یک سریال جذاب یا یک برنامه مثل «کلاه قرمزی» باشد.
نوروز ۹۵ گذشت اما باید دید رسانه ملی در طول سال برای جذب مخاطبانی که سر و کار بسیاری با شبکه های اجتماعی و ماهواره ای دارند چه برنامه هایی تدارک خواهد دید و جایگزین خواهد کرد.
شبکه یک
شبکه یک امسال با یک حاشیه همراه بود. قبل از نوروز ۹۵ اعلام شد که فصل دوم سریال «دودکش» با نام «پادری» از ۲۹ اسفند از این شبکه پخش می شود اما درست در آخرین روزهای اسفندماه این سریال کنار گذاشته شد و «بیمار استاندارد» ساخته سعید آقاخانی جای آن را گرفت و سوال هایی درباره چرایی این اقدام که مدیران به پشت صحنه آن هم رفته بودند مطرح شد.
فانتزی سعید آقاخانی و بهرام توکلی اتفاقی نو در تلویزیون
شخصیت های زیاد و البته حرفه ای این مجموعه همچون بابک حمیدیان، شیلا خداداد، علیرضا خمسه، جواد عزتی و… و همچنین داستانک هایی که به موازی هم پیش می رفتند کمی کار را برای مخاطب این سریال سخت کرد. به گونه ای که از دست دادن حتی صحنه هایی از یک قسمت هم می توانست مخاطب را تا حدی گیج کند. علاوه بر این فیلمنامه این سریال از فرم خاص آثار بهرام توکلی در ساختار و نوع دیالوگ ها پیروی می کرد. در این شیوه روایت کمتر از شوخی های معمولی همچون تکرار، موقعیت های کمدی و دیالوگ هایی صرفا برای خنداندن استفاده می شد و بیشتر جنس دیالوگ ها و حتی روند داستانی فانتزی هایی را رقم می زد که شاید در مدیوم تلویزیون مخاطب کمتر با آن ارتباط برقرار کند.
این سریال درباره بهنام فارغ التحصیل رشته بازیگری بود که به دلیل مشکلاتی که دارد با رییس یک مرکز روان درمانی گفتگو می کند و او به بهنام پیشنهاد می دهد که برای حل مسایلش مستقیما با آنها مواجه شود و به این ترتیب بهنام نقش یک بیمار روانی را بازی کند تا از طرف دیگر پزشک هم بتواند طبق تئوری «بیمار استاندارد شده» دانشجویانش را بیازماید.
ساختار فانتزی این مجموعه شاید آنطور که باید از آب درنیامد و علی رغم بازیگران متعدد، لوکیشن های مختلف و داستان و موضوع نو و بدیعش کمتر مورد توجه واقع شد. البته امید میرود تلویزیون به ساخت آثاری با این ساختار و فیلمنامه بیشتر روی بیاورد.
«دوردست ها» جایگزین شد
هفت سین و بچین
مسابقه «دستپخت»، مجموعه «خاطره» و برنامه «هفت سین و بچین» از دیگر برنامه های شاخص شبکه یک در ایام نوروز بودند که مخاطبان آنها را دنبال می کردند.
مسابقه «دستپخت» که پیش از نوروز هم با حضور داوران بین المللی تولید و پخش شد در این ایام با مسابقه فینال فینالیست ها به کار خود ادامه داد و طرفدارانش را با خود همراه کرد. این مسابقه اگرچه از ضعفهایی برخوردار است اما نکاتی هم دارد که آن را از یک مسابقه معمولی آشپزی فراتر برده است و نوعی روش کاری را آموزش می دهد.
مجموعه «خاطره» که دومین سری آن در قالب مرور برنامه های نوروزی شبکه در دهه ۶۰ و ۷۰ روی آنتن رفت، خاطره دوستان را با خود همراه کرد و بعد از این هم پخش آن ادامه دارد.
برنامه دیگر این شبکه «هفت سین و بچین» بود که با حضور محمد مسلمی، علی فروتن و حمید گلی به صورت یک ویژه برنامه شبانه و آن هم برای بزرگسالان روی آنتن می رفت. این ویژه برنامه نمایشی از آیتم های مختلفی تشکیل می شد و در بخشی از برنامه هم با یک مهمان گفتگو می شد.
از آنجایی که این سه نفر سال ها به عنوان عموهای فیتیله ای در تولید برنامه های کودک دست داشته اند شاید این امر موجب شد این مجموعه کمی از این فضای بزرگسال دور باشد. با توجه به اینکه پیش از عید قرار بود حضور این سه بعد از نوروز با مجموعه ای دیگر و در روزهای آخر هفته همراه باشد خوب است که این فرم کار آنها و نوع مخاطب دقیق تر مشخص شود.
شبکه دو
یک خانواده زعفرانی با فراز و فروهای طبیعی زندگی
این سریال که فضای داستانی و دراماتیکی داشت گاه با تلخی ها و جدیت های سوژه داستانی جلو می رفت و طنازی را از داستانی که در نوروز روایت می شود، می گرفت. به جز بازی های بازیگران اصلی این سریال، باقی شخصیت ها سعی داشتند همان کمدی موقعیت و شوخی و تضاد را بوجود بیاورند و موجب خنده شوند. کاری که شاید به دلیل موقعیت ها و دیالوگ های کم محتوای فیلمنامه انجام شد و گاه سریال را به مجموعه ای حوصله بر تبدیل می کرد. در کل میتوان نقطه قوت این سریال را بازی دو بازیگر اصلی مرد و زن آن دانست.
یک سریال تامینی بعد از مجموعه نوروزی
این شبکه تنها شبکه در سیماست که تاکنون سریال «برادر» را به عنوان اثر ماه رمضان خود مشخص کرده است. با این حال بعد از سریال نوروزی، مجموعه «رهایی» در کنداکتور پخش این شبکه قرار گرفته است که یک سال پیش تولید شده و پیش از این از همین شبکه روی آنتن رفته است. این مجموعه به کارگردانی مسعود تکاور و تهیه کنندگی محمدرضا شفیعی به مناسبت هفته نیروی انتظامی سال ۹۳ از شبکه دو پخش شد. این سریال دارای ۱۰ قسمت ۴۰ دقیقه ای است که علی طالبی فیلمنامه آن را نگارش کرده است.
عیدی که «کلاه قرمزی» نداشت
شبکه دو را سال هاست که با مجموعه های نوروزی و شبانه «کلاه قرمزی» می شناسند که امسال عوامل این مجموعه اعلام کردند که اثری برای نوروز ندارند و همین امر تعداد قابل توجهی از مخاطبان برنامه های نوروزی تلویزیون را پایین آورد.
عیدانه عمو پورنگ نیز نتوانست آنچنان که باید و شاید مخاطبان کودک را پای تلویزیون ها نگه دارد و احتمالا بعد از این ایام هم با توقفی کوتاه پخش آن در ساختاری دیگر ادامه داشته باشد.
زندگی به سبک قرعه کشی و شانس
شیکه سه در ایام نوروز پخش نوروزی خود را با سریال «قرعه» آغاز کرد. مجموعه ای که بیشترین شباهت را با آثار سیروس مقدم داشته است و اتفاقا وی مشاور هنری این کار بود. در نویسندگی این مجموعه نام محمد تنابنده برادر محسن تنابنده به چشم می خورد و همه این عوامل به علاوه موسیقی دست به دست هم داده بود تا مخاطب اثری را شاهد باشد که تلاش دارد نزدیک به «پایتخت» باشد.
«قرعه» که به کارگردانی برزو نیک نژاد به تولید رسید به داستان قرعه کشی میان خانواده های یک محله، نیازشان به پول قرعه کشی شده و مشکلاتی که داشتند، می پرداخت.
این مجموعه هم اگرچه به دور از لوده بازی های معمول سریال های کمدی که در چند سال گذشته باب شده بود به تولید رسید و با حضور بازیگرانی چون حمیدرضا آذرنگ، فریبا متخصص سعی داشت از کلیشه ها دوری کند اما فیلمنامه این سریال کشش کافی نداشت.
شبکه سه نیز بعد از سریال نوروزی خود هنوز کار تولیدی در کنداکتور پخش قرار نداده و به سراغ یک سریال خارجی تامینی با عنوان «گروه تجسس» رفته است که حدود ۲۰ قسمت دارد.
این شبکه اما در نوروز و قبل از آن با چند برنامه ترکیبی به میان مردم آمد از جمله ویژه برنامه «سه شو» که قبل از نوروز در این شبکه پخش آن آغاز شد و در این ایام ادامه پیدا کرد. «سه شو» ابتدا با اجرای جواد رضویان و مهران غفوریان روی آنتن رفت و بعد از خداحافظی رضویان، بیژن بنفشه خواه جایگزین وی شد. این مجموعه از بخش های مختلف نمایشی و مسابقه برخوردار بود و تا حدی توانست مخاطبانی را به خود جذب کند، پخش این برنامه ظاهرا همچنان ادامه خواهد داشت.
رشیدپور آنقدرها هم چالشی نبود
یکی از برنامه های این شبکه که هر از چند گاهی بازتاب گفتگوهای مهمانانش در این شب ها در شبکه های اجتماعی می چرخید و واکنش های زیادی را به همراه داشت مجله گفتگومحور «صفر صفر» با اجرای رضا رشیدپور بود. این مجله شبانگاهی که برای ساعت صفر و نیمه شب تدارک دیده شده بود در هر برنامه میزبان یک هنرمند بود و گفت و گویی متفاوت را با وی آغاز می کرد.
البته این مجله برای مخاطبی که پای گفت و گوهای صریح و سوالات مشخص و برنامه ریزی شده رضا رشیدپور در گفت و گوهای برنامه اینترنتی «دید در شب» نشسته است جذابیت کمتری داشت و نتواست رضایتش را جلب کند. خصوصاً که گویی روند پیش رفتن گفت و گوها در برنامه به موقعیت خود رشیدپور نسبت به مهمان بستگی داشت که ممکن بود سوالاتش را صریح تر و جسورانه تر انتخاب کند و یا بخواهد صرفا به یک گفتگوی مفرح بپردازد.
آخرین قسمت از «صفر صفر» سیزدهم فروردین روی آنتن رفت و رشیدپور اعلام کرد که چهارم اردیبهشت ماه با یک برنامه صبگاهی و یا شبانگاهی دوباره به این شبکه بازخواهد گشت.
برنامه ای که ستاره ها محورش نیستند
یکی از برنامه هایی که توانست دقایق مفرح و سرگرم کننده ای را برای مخاطبان این شبکه رقم بزند و در عین حال اطلاعاتی هم به آنها بدهد «صد برگ» به کارگردانی مشترک محمد صوفی و منصور ضابطیان بود. «صد برگ» نیز قبل از نوروز در باقی ایام سال از تلویزیون پخش شد و در ایام نوروز به صورت تولیدی و با بخش ها و آیتم های متنوعی روی آنتن رفت. یکی از ویژگی های این برنامه ترکیبی جذب مخاطب بدون متوسل شدن به ستاره هایی است که هر روز و هر شب در این ایام از استودیو یک شبکه به استودیو شبکه دیگر می روند.
ممکن است «صد برگ» هم به سراغ هنرمندان برود و از آنها در برنامه خود دعوت کند اما مساله این است که رویکرد این برنامه ستاره سازی و یا استفاده از ستاره ها نیست بلکه حتی هنرمندان و بازیگران نیز در خدمت برنامه قرار می گیرند و به طور مثال به متن خوانی می پردازند و یا گفتگوهایشان مطابق با محورهای برنامه پیش می رود.
تیم «صد برگ» بعد از یک استراحت کوتاه دوباره فعالیت خود را در سال جدید آغاز خواهند کرد.
با اقتصادی شدن شبکه پنج و پر رنگ شدن این رویکرد، مخاطبان به صورت تخصصی تر برنامه های این شبکه را دنبال می کنند و شاید همین دلیلی باشد که ابتدا قرار نبود سریالی برای ایام نوروز در این شبکه به پخش برسد. با این حال مجموعه طنز «پنج دری» در ایام نوروز از این شبکه پخش شد و با پایان آن سریال «افسانه دونگ یی» که پیش از نوروز در شبکه پخش می شد، روی آنتن می رود تا مخاطبان ادامه این سریال را که پیش از این هم از شبکه های سیما روی آنتن رفته است، شاهد باشند.
شاید یکی از شبکه های دیجیتالی که در این مدت بیشترین مخاطب را دارا بوده و گاه از شبکه های اصلی نیز طرفداران پرو پا قرص تری هم داشته است شبکه نسیم باشد. شبکه نسیم امسال با دو برنامه «خندوانه» و «دورهمی» بیشترین واکنش و پیگیری مخاطبان را به همراه داشت.
واکنش هایی که گاه از کپی کاری ها و اکت های مهران مدیری گرفته تا اتفاقات مسابقه لب آهنگ در «خندوانه» به شبکه های اجتماعی کشیده می شد و همین گویای توجه مردم به این دو برنامه ترکیبی با حساسیتی بیشتر از سریال های نوروزی بود.
لب آهنگ یا استندآپ کمدی
فصل سوم «خندوانه» امسال با تغییرات جدیدی به پخش رسید که مهمترین آن اجرای مسابقه لب آهنگ به جای استندآپ کمدی بود. ممکن است عده ای از مردم هنوز «خندوانه» قبلی را بیشتر دوست داشته باشند اما فصل جدید «خندوانه» یکی از برنامه هایی بود که مخاطبان سعی می کردند ساعت ۲۳ شب خود را پای گیرنده های تلویزیون برسانند تا دقایقی را بخندند و فارغ از مسایل روز مره شان نیازشان به شادی را جبران کنند.
جناب خان شخصیت عروسکی این برنامه با صداپیشگی و هنرمندی محمد بحرانی همچون قبل با اجرای موسیقی ها و دیالوگ هایی که بهتر از هر هنرپیشه ای با مخاطب ارتباط برقرار می کند در این برنامه شبانه حاضر شد و محبوبیتش باعث شد که مخاطب با یک شب نبودش در برنامه هم غیبت او را احساس کند.
«دورهمیِ» مدیری و دوستان
«دورهمیِ» مهران مدیری، سیامک انصاری، امیر مهدی ژوله و البته مهراب قاسم خانی به پر حاشیه ترین برنامه این شب های تلویزیون تبدیل شده است. این برنامه که از ابتدای ساخت با حاشیه هایی از جمله معرفی نشدن کارگردان همراه بود حالا هر بار با اتفاقات جدیدی رو به رو می شود. بعد از انتشار تصاویری از دکور برنامه و کپی نعل به نعل آن از یک برنامه هندی حالا خود مدیری به اتفاق درجه اول این برنامه تبدیل شده است.
«دورهمی» بخش های مختلفی دارد که می توان آن را به سه قسمت اصلی نمایش، پلاتوهای مدیری و گفتگو یا مصاحبه تقسیم کرد. بخش های نمایشی این برنامه شاید آنچنان که باید هنوز مخاطبان کمدی را راضی نکرده است. شخصیت های کلیشه ای و اگزجره که پیش از این هم در آثار مشابه دیده شده اند و مطرح کردن یک موضوع با روندی تکراری و از پیش تعیین شده باعث شده است این نمایش ها چندان جذابیتی برای مخاطب نداشته باشند.
با این حال نمی توان به راحتی از پلاتوهای خود مدیری در برنامه عبور کرد که گاهی نوک پیکان نقدهایش گریبان صداوسیما را هم می گیرد و اتفاقا همین نقطه جذابیتی می شود که می تواند اطمینان بیشتری از مخاطب را جلب کند. البته نقدهای او به رفتارهای اجتماعی و در مواجهه با حاضران در استودیو هم جالب توجه است گرچه همین مسایل باعث شده که سازمان صدا و سیما به او تذکر بدهد!
قسمت پایانی این برنامه با گفتگوی مهران مدیری با یک هنرمند به اتمام می رسد؛ گفتگوهای صریحی که بیشتر به اعتراف گیری می پردازد و در عین حال که می تواند روراستی و جذابیت های غیرقابل پیش بینی شده ای را در برابر مخاطب قرار دهد، ممکن است این سوال را هم برایش پیش آورد که آیا این حد از اعتراف گیری ضرورت دارد یا خیر؟ نقطه اوج این گفتگوها آنجاست که وقتی مهمان برنامه به سوالات مدیری پاسخ نمی دهد تهدید می شود که سبیل یا موهایش را می زند حرکتی که چند باری هم در برنامه برای سروش صحت و نیما فلاح اتفاق افتاد.
این کنش اگرچه با واکنش های گاه تند مخاطبان برنامه هم مواجه شد اما شاید لازم است گاهی مخاطب هم در معرض این چالش قرار بگیرد که پنهان کاری ممکن است با از دست دادن بعضی از داشته ها همراه باشد و مخاطب بیشتر از اینکه از به باد رفتن موی هنرمند محبوبش ناراحت شود از پنهان کاری او ناراحت شود.
این مجموعه نیز فعلا ادامه دارد و در رقابت میان «دورهمی» و «خندوانه» که فعلا هر کدام بخشی از مخاطبان را به خود اختصاص داده اند باید دید کدامیک موفقتر خواهند شد.
ارسال نظر