در «کلاه قرمزی و بچه ننه» چه می گذرد؟!
در آخرین بخش از سه گانه ایرج طهماسب و حمید جبلی «کلاه قرمزی و بچه ننه» چه می گذرد؟!
هفت صبح : کلاه قرمزی به اندازه کافی محبوب هست که مخاطبان را راهی سینما کند، کافی است تماشاگری که روزگاری جزو علاقه مندان او محسوب می شده، نگاهی به چشمان این عروسک پارچه ای بیندازد؛ چشم هایی که یکی از آنها آبی است و دیگری سبز. لنگه به لنگه بودن آنها به اضافه کاراکتر عروسک کلاه قرمزی جزو جدانشدنی و لاینفک او محسوب می شود.
بلوز راه راه آبی و جوراب هایی که همیشه سوراخ است، ظاهر او به حساب می آید اما او ویژگی های دیگری هم دارد، تو دماغی حرف می زند، صدایش گنگ است و نامفهوم، جملات را می خورد، مدام تکان می خورد و بی تابی می کند، دهانش همیشه بوی پیاز می دهد و کلی کارهای غلط انجام می دهد. کلاه قرمزی با این ویژگی ها می تواند عروسک محبوب بچه ها باشد. کلاه قرمزی با همین خصوصیاتی که دارد ۱۷ سال شیرین ترین خاطرات جوانان باقی مانده. نه تنها خیلی از جوانان جزو عشاق او محسوب می شوند، بلکه قابلیت این را دارد تا با همین خصوصیت بزرگسالان را هم همراه خودش کند.
او هر بار با کاراکترهای جدیدی قدم به سینما گذاشته؛ یک بار با پسرخاله آمد تو یک بار با سروناز، این بار هم با بچه ننه قدم به سینما گذاشته است.
کلاه قرمزی در فیلم جدید یا بهتر بگوییم، داستان جدیدش خیلی اتفاقی با بچه ننه آشنا می شود. بچه ننه را انگار باد برایش آورده است، در شرایطی که کلاه قرمزی روی یک تپه نشسته و با خدای خودش درد دل می کند، قِل می خورد و از تپه پایین می افتد. در همین لحظه هم با بچه ننه آشنا می شود. در حقیقت بچه ننه را در یک کالسکه می بیند که خوابیده و هیچ کس هم مراقب او نیست. به دنبال مادرش می گردد اما مادرش را پیدا نمی کند. تلاش ها برای یافتن مادر بچه ننه بی نتیجه است. به همین دلیل هم کلاه قرمزی و آقای مجری و پسرخاله تصمیم می گیرند او را به پلیس بسپارند اما اتفاقات طور دیگری رقم می خورد و در نهایت هم تصمیم می گیرد تا از او نگهداری کند.
اما نگهداری برای کلاه قرمزی بی دردسر هم نیست، او مجبور می شود در پاسگاه پلیس بچه ننه را بشوید و پوشکش را عوض کند، هیچ کس برای کمک کردن در این کار به کلاه قرمزی کمک نمی کند جز پسرعمه زا که به خاطر آتش سوزی در یک خانه در بازداشتگاه زندانی شده است.
پسرعمه زا با یک اشتباه بزرگ، حین آشپزی خانه کلاه قرمزی و همسایه های دیگر را آتش زده. به همین دلیل هم کلاه قرمزی و پسرخاله و آقای مجری زاغه نشین شده اند و جایی برای زندگی ندارند. حالا تمام همسایه ها از او شاکی اند و به همین دلیل زندانی شده. او تا حالا سه بار تجربه فرار از زندان را هم داشته و جالب اینکه این کار را به واسطه یک قاشق غذاخوری انجام می داده و تونلی که با قاشق و کندن زمین ساخته شده است.
شباهت کلاه قرمزی با پسرعمه زا دلیلی می شود تا رئیس پلیس پاسگاه او را اشتباه بگیرد و کلاه قرمزی به زندان برود. زندانی شدن کلاه قرمزی و آزادی پسرعمه زا خودش سرمنشا ماجراهایی می شود. در نهایت این مشکل هم حل می شود و هر کس سر جای خودش قرار می گیرد اما بچه ننه کلاه قرمزی را به عنوان مادرش پذیرفته و حالا این کلاه قرمزی است که لباس هایش را تغییر می دهدت و دامن می پوشد و نقش یک مادر را برای نوزاد ایفا می کند و از پسرخاله می خواهد تا سبیلی سفید رنگ بگذارد و پدر خانواده شود. یکی از بامزه ترین قسمت های فیلم کلاه قرمزی و بچه ننه هم همین صحنه هاست که پر است از اداهای ساختگی کلاه قرمزی و پسرخاله و دعواها و مشاجره هایی که با هم دارند.
کلاه قرمزی تصمیم می گیرد تا به خواستگاری برود و ازدواج کند تا یک مادر برای بچه ننه پیدا کرده باشد. او به همراه پسرعمه زا خواستگاری می رود اما مورد تمسخر قرار می گیرد، هر کس از او یک چیزی می خواهد، یکی پیگیر کارش می شود و یکی دیگر هم از او می پرسد سربازی رفته یا نه؟! عروسک قصه ما تصمیم می گیرد به سربازی برود. به همین دلیل هم با پسرعمه زا وارد میدان سربازی می شوداما این فامیل های دور، خرابکاری هایی در آشپزخانه و خوابگاه و حتی میدان تیر انجام می دهند که آنها را از سربازی اخراج می کنند.
پسرعمه و کلاه قرمزی به دلایل بسیار باید دادگاهی شوند، یکی از این دلایل هم اتهام بچه دزدی از سوی مادر اصلی بچه ننه است. در دادگاه کلاه قرمزی تبرئه می شود و پسرخاله هم با معرفتی که نشان می دهد و سخنرانی که می کند، رضایت همسایگان را برای پسرعمه زا می گیرد اما مادر بچه ننه پیدا شده و از کلاه قرمزی شاکی است اما روند داستان طوری پیش می رود که مادر به اشتباه خودش پی می برد و اعتراض و شکایتش را دادگاه قبول نمی کند. در حقیقت گل قرمزی وارد داستان شده تا کلاه قرمزی را عاشق کند.
گرچه کلاه قرمزی مثل سریال های تلویزیونی اش خنده دار نیست و تنها در صحنه های کوتاهی مخاطب دلش را می گیرد و ریسه می رود اما بدون شک یکی از آن فیلم هایی است که می تواند با استقبال مخاطب روبرو شود. کسانی که مدت های زیادی طرفدار این عروسک بوده اند، به سینما می روند تا این فیلم را ببینند و با رضایت هم از سالن بیرون خواهند آمد. البته جای عروسک های دیگری مثل ببعی، آقای هم ساده، فامیل دور، جیگر، گیگیلی، خواهرزاده زا و ... خیلی های دیگر در این فیلم خالی است اما این را هم باید در نظر گرفت که ایرج طهماسب به عنوان کارگردان به همراه حمید جبلی به عنوان نویسندگان این فیلم سینمایی ترجیح داده اند عروسک های دیگر را در این داستان بازی ندهند و محوریت داستان را روی قصه کلاه قرمزی بگذارند.
نظر کاربران
ای جان من که عاشقشم!
من همیشه وقتی از کنار مغازه های اسباب بازی فروشی رد می شوم از خودم می پرسم چرا بجای عروسک های زشت وخشنی که هیچ ارتباطی با فرهنگ ما ندارن عروسک های بامزه کلاه قرمزی و دیگر شخصیت های این فیلم و دیگر شخصیت های ایرانی وجود ندارن؟
پاسخ ها
فکر کن توی همه عروسک فروشیها پربشه از این عروسک و دارودستش!!!میدونی مثل چی میمونه؟!اینگه رستوران فقط قرمه سبزی سرو کنه.اونهم واسه همیشه.به نظر خودت،منطقیه؟!!!یه سوال دیگه،عروسک گارفیلد یا گربه ی اشرافی و یا کیتی و... کجاشون خشن و ترسناکن؟!جامعه هم فسدفود رو میپسنده هم رستوران سنتی.دختر من از هر دو نمونه عروسک داره و با هردو هم بازی میکنه.اینقدر تک بعدی نظر ندین...!
من از همون بچگی هام پسرخاله رو دوست داشتم اما کاش آقای هم ساده هم تو فیلم بود .
کاش فامیل دور هم بود. با این حال بیاد سینما میرم میبینمش
مزخرررررررررررررف بود واقعا حیف پول و وقت... از آقای طهماسب و جبلی توقع بیشتری داشتیم شعور مردم رو به مسخره گرفته بودند... واقعا حیف
پاسخ ها
شما با شعور بزگسال دیدی برای همینم این رو میگی! اتفاقا برای بچه ها عالی بود،مخصوصا در ایران که فیلم سینمایی برای این سنین خیلی کم تولید میشه
واقعآ اینطور فکر میکنی؟"
شاید الان خیلی دیر باشه، اما اون زمان که کامنت شما رو دیدم نظری ندادم تا خودم برم و ببینمش. و حالا به شدت با تک تک کلمات شما موافقم. متاسفانه بیش از یک مثبت نتونستم بدم!!!
واقعا برات تاسف می خورم که انقدر کوته بینی
من خيلي اين فيلم رو دس دارم.
امروز رفتم با خواهر زادم دیدم.واقعا عالی بود پیشنهاد میکنم حتما با خانوادتون به طور کامل برید!! چون در حین فیلم تیکه های مخصوص بزرگسال هم میندازن!!!
یه بار شده از خودمون بپرسیم چرا بجای عروسک باربی وبتمن ومرد عنکبوتی برای بچه هامون عرسک کلاه قرمزی واینگونه شخصیتها رو نمیخریم؟
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟//
پاسخ ها
چون خوشگل نیستن.شما بخر...!
خیلی دوسش دارم.
ایکاش بجای عروسکهائی مثل گارفیلد و ... که هیچ سنخیتی با فرهنگ ما ندارند امثال کلاه قرمزی عروسک محبوب بچه ها میشد
پاسخ ها
اگه میشد خیلی خوب میشد ولی من اصلا یادم نمیاد تومشهد یه بار پشت ویترین مغازه ای عروسک ایرانی دیده باشم بجز شخصیت های شکرستان که اونا هم کار چینن
چقدر فرهنگ فرهنگ می کنید؟ چه فرهنگی بابا.
منم رفتم سینما دیدم عاشق کلاه قرمزی ام
کلاه قرمزی خاطره بچه های دیروز و امروز است . من 24 سالمه رفتم فیلم دیدم و لذت بردم . در خلال اینکه فیلم کودک ولی مخاطبش بزرگسال است خیلی از مسایل روز درش مطرح میشه.
ما که منتظریم بیاد بازار سیاه :دی
....
فامیل دور از روستای کلاه قرمزها :دی
پاسخ ها
بي نمك تر از اين پيام نداشتي بي مزه!!!
خیلی با نمک بود
tahala2bar didamesh gharare vase bare3vom ham ba dustam berim ..........
asheghesham
منم خیلی از فیلمش خوشم اومد دستشون درد نکنه که حداقل بعد از مدتها یک فیلم جالب دیدیم
من به سینما رفتم و اون فیلم رو دیدم. خیلی قشنگ بود البته تعجب کردم که بعد از چند سال دوباره به پیش ما بچه ها اومده
عاشقشم
عاشقتونم:-*:-* کلاه قرمزی تکه
کلاه قرمزی من تو تهرانم ها جان جان جان جان لی لی لی