از آن فریم به آن فریم سفر است
انسان در سفر با کلی خاطره و اتفاق ریز و درشت و آدمهای جدید و تجربههای متفاوت و تازهای مواجه میشود. سفری که اگر شکل نگیرد قطعا آن تجربهها نیز به دست نخواهد آمد...

کارگردانان سینما از همان ابتدای اختراع دوربین و پیدایش این هنر جدید در ابعاد مختلف به سفر توجه کردهاند. چه آن زمان که ژرژ ملییس «سفر به ماه» را میسازد، حد سفر را فراتر از کره زمین میبرد و مسیر را برای ساخت کلی فیلم با محوریت مسافرت به فضا هموار میکند، چه آن زمان که درامی قدرتمند به نام «بر باد رفته» بر مبنای این شهر و آن شهر رفتن و مسافرت اجباری شخصیت اصلی آن اسکارلت اوهارا ساخته میشود و تغییر شخصیت یک انسان را با ظرافتی مثال زدنی به تصویر میکشد، چه زمانی که مسافرت در طول تاریخ مورد توجه قرار میگیرد و تبدیل به مجموعه فیلمهای «بازگشت به آینده» میشود.
چه زمانی كه سفرهای برخی شخصیتهای واقعی به تصویر کشیده میشود تا درونیات آنها بیشتر به مخاطب نشان داده شود که «خاطرات موتور سیکلت» شاید نمونه خوبی برای این دست فیلمها باشد و چه زمانی که مثل «پیچ اشتباهی» یک سفر میشود بلای جان یک عده و با یک سفر نابود میشوند تا یک فیلم جدید در ژانر وحشت به تاریخ سینما اضافه شود.
به بهانه نزدیک شدن به ایام نوروز و آغاز مسافرتهای عیدانه این بار سراغ تعدادی از بهترین فیلمهایی رفتیم که سفر عنصر اصلی داستان آنها را تشکیل میدهد.
تعطیلات رومی
سال ساخت: ۱۹۵۳

او به تازگی به رم ایتالیا رسیده و مدام در حال به جا آوردن رسم و رسومات کسلکننده و اجباری دولتی است. این خستگی باعث میشود دکتر به او داروی آرامبخش بدهد اما این دارو باعث میشود او شب هنگام در خیابانهای رم سرگردان شود و دست آخر توسط خبرنگار کهنهکاری به نام جو بردلی پیدا شود و این آغاز ماجراهاست.
پرنسس آنا چند روزی از جلد خود بیرون میآید و شروع میکند به تفریح کردن، از مسافرتی که آمده و از رم زیبا لذت میبرد و شاید برای اولین بار مثل مردم عادی شکل واقعی سفر را تجربه میکند. شگفتزدگی آنا هنگام کیف کردنش از مسافرت آنقدر بکر و طبیعی درآمده که یک لحظه شک میکنید آیا آدری هپبورن واقعا برای اولین بار به مسافرت رفته یا همهاش فیلم است.
خاطرات موتور سیکلت
2004

او به همراه دوست نزدیکش، آلبرتو گرانادو با موتورسیکلت قدیمیو زهوار دررفته «نورتون ۵۰۰» به سفری طولانی در قاره آمریکای لاتین از آرژانتین تا ونزوئلا میرود. این سفر و دیدن فقر و فلاکت مردم در شهرها و کشورهای گوناگون چنان تاثیری بر او گذاشت که بعدها او را تبدیل به یک رهبر تمامعیار کرد.
سفری که در آن چهگوارا برای تامین هزینههای سفر کارگری کرد و از نزدیک فقر و بیسوادی مردم آمریکای لاتین را احساس كرد. جوانی که در یک خانواده مرفه آرژانتینی به دنیا آمده بود آنقدر در سفر ۲۲سالگی خود دچار تحول شد که دیگر نتوانست بعد از آن به زندگی عادی خود برگردد. گائل گارسیا برنال در « خاطرات موتور سیکلت» به زیبایی نقش چهگوارا را بازی کرده است.
در بروژ
2008

شهر بسیار زیبایی که این دو جنایتکار قرار است در آن ماموریتی را به پایان برسانند. فیلم بر زیباییهای شهر بروژ از منظر دو گنگستر تمرکز میکند. ری به شدت اعتقاد دارد بروژ شهر مزخرفی است و کن با لذت و کیف از این شهر و زیباییهایش حرف میزند.
این دو به اصرار کن مدام به مناطق جذاب و دیدنی بروژ میروند. اما ماجرا آنجایی جذاب میشود که کن میفهمد ماموریتی که قرار است در بروژ به پایان برساند کشتن ری است. ماموریتی که حالا بروژ را از یک محل توریستی به قتلگاهی ترسناک تبدیل میکند.
مجموعه فیلمهای ایندیانا جونز
1981-2008

باستانشناس ماجراجویی به نام ایندیانا جونز(هریسون فورد) که در چهار فیلم مختلف از این سر دنیا به آن سر دنیا میرود تا همه را نجات دهد. به آلمان و چین میرود، با روسها درگیر میشود، سر از پرتغال و نپال و حتی یک بار روستایی در هند در میآورد.
ایندیانا جونز سر نترسی دارد، اصلا به همین دلیل است که به سفرهای مختلف میرود آن هم سفر به جاهای ناشناخته و وهمانگیز. ریزهکاریهای اسپیلبرگ در به تصویر کشیدن باستانشناس خوشگذرانی که عطش زیادی برای سفر و خطر کردن و کشف ناشناختهها دارد، ایندیانا جونز را تبدیل به شخصیتی جذاب و پرانرژی کرده است.
هفت سال در تبت
1997

او در کمال سردی و غرور همسر باردارش را رها میکند تا حس جاه طلبی خود را اقناع کند. اما این كار وسط جنگ جهانی آغاز میشود. هند که جزو مستعمرات انگلیس است سیاستهای این کشور را اجرا میکند و به این ترتیب هاینریش و دوست کوهنوردش به عنوان اسیر جنگی در هندوستان زندانی میشوند. شخصیت هارر واقعی است و داستان بر مبنای خاطرات او نوشته شده است.
مهم ترین وجه این فیلم تلفیق استرس و ترس ناشی از اسارت دوباره و لذت بردن از فضای ناشناختهای است که این کوهنورد و دوستش تجربه میکنند. تصاویر خیره کننده آنو از طبیعت بکر تبت آدم را وسوسه میکند یک بار هم که شده سری به آن حوالی بزند.
راه بازگشت
2010

آنها در دل خاک دشمن و در حالی که میتوانستند یک مسیر ۲۵۰۰ کیلومتری را برای فرار انتخاب كنند تا به سواحل برسند و به ژاپن فرار کنند، دست به اقدامیدیوانهوار میزنند. برای رها شدن قطعی از خطر مسیر ۶۵۰۰ کیلومتری را انتخاب و در نهایت پس از ماهها به هند میرسند و نجات پیدا میکنند. سفری که هم زیبایی دارد و هم تلخی، هم وفاداری دارد و هم خیانت.
جیم استرجس، کالین فارل، اد هریس، سیرشا رونان و مارک استرانگ بازیگران اصلی این فیلم هستند، البته که فیلم در کشور مغولستان که لوکیشن اصلی اتفاقات فیلم است فیلمبرداری نشده اما برای بازسازی آن مناطق کارگردان دست به دامان طبیعت بی نظیر سه کشور بلغارستان، مراکش و هندوستان شده است. جدا از همه ویژگیها این مثل که آدمها در سفر است که شناخته میشوند به خوبی در این فیلم معنی پیدا میکند.
سه گانه ارباب حلقهها
2001-2003

سه گانه «ارباب حلقه ها» یکی از کاملترین فیلمهای تاریخ سینما با محوریت سفر است؛ یعنی هر آنچه در مورد ماهیت سفر و ویژگیهای آن شنیده اید در این سه گانه عینیت پیدا میکند. یک هابیت اهل شایر به نام فردو بگینز(الیجاه وود) تصمیم میگیرد به سفری پرخطر برود و طی آن حلقه قدرت را نابود کند.
او در این سفر طول و دراز هم دشمن زیاد دارد هم دوست، به جاهایی میرود که تا پیش از آن فقط نامشان را شنیده بود و حتی گاهی نام آنها را نیز نمیدانست، با موجوداتی دم خور میشود که حتی تصور دیدن آنها هم برایش سخت بوده، هر قدمیکه میگذارد تجربه جدید به دست میآورد و این تجربهها او را پختهتر میکند.
در مورد ارباب حلقهها میتوان ساعتها حرف زد و دهها کتاب نوشت اما شاید مهمترین نکته در این فیلم و البته رمانهای تالکین این مساله باشد که بسیاری از مخاطبان دوست دارند سفری مثل آنچه نصیب فردو بگینز شد نصیب آنها نیز میشد. البته با داشتن این اطمینان که حتما زنده برگردند!
دارجلینگ با مسئولیت محدود
2007

این فیلم داستان سه برادر به نامهای فرانسیس (اوون ویلسون)، پیتر (آدرین برودی) و جک (جیسن شوارتزمن) است که بعد از مراسم خاکسپاری پدرشان یکدیگر را ندیدند. آنها در یک تصمیم عجیب و برای اینکه حال روحی و معنوی شان بهتر شود تصمیم میگیرند کل هندوستان را با یک قطار طی کنند. آنها هر کدام با مشکلی دست و پنجه نرم میکنند، فرانسیس یک حادثه مرگبار داشته است.
پیتر در گیر و دار به دنیا آمدن اولین فرزندش است و جک در حال دسته و پنجه نرم کردن با شکست عشقیاش. وس اندرسون در فیلم خود به خوبی تفاوت فرهنگها و نقاط مشترک انسانی را نشان داده و از همه مهمتر تاثیر سفر تغییر همه شرایط بین آدمها را نشان میدهد. نکتهای که بزرگترین ویژگی سفر است.
بین ستارهای
2014

به همین دلیل عموما یا همه روی کره ماه و مریخاند یا در فضا سرگردان. بین ستارهای تازهترین اثر کریستوفر نولان مهمترین تفاوتش با باقی فیلمها دقیقا در همین نکته است. شخصیتهای فیلم او به سفری متفاوت میروند، پا بر زمینهای تازهای میگذارند، مناظر عجیبتری میبینند و طبیعت بکرتر و عجیب تری مقابل چشم خود میبینند.
آن هم در سفری که شاید هیچ تضمینی برای بازگشت نباشد، سفری که پر از علامت سوال است، پر از ناشناختهها، سفری که یک اشتباه در آن میتواند دهها سال از زندگی کوپر(متیو مک کاناهی) را هدر دهد، سفری که االبته در عین همه این مشکلات به غایت زیبا و شوق انگیز است.
ارسال نظر