۳۰۲۱۷۷
۱ نظر
۵۰۲۹
۱ نظر
۵۰۲۹
پ

ستایش «فروغ فرخزاد» در تلویزیون؛ مگه داریم؟!

از روز چهارشنبه که خبر آمد برنامه نقد شعر شبکه چهار می خواهد فروغ فرخزاد و سبک شعری اش را نقد کند، شاخک ها حساس شد. سوال مشترک این بود که بر چه اساسی تلویزیون چنین تصمیمی گرفته و رویکردش چه خواهد بود؟

رزونامه هفت صبح - احمد رنجبر: از روز چهارشنبه که خبر آمد برنامه نقد شعر شبکه چهار می خواهد فروغ فرخزاد و سبک شعری اش را نقد کند، شاخک ها حساس شد. سوال مشترک این بود که بر چه اساسی تلویزیون چنین تصمیمی گرفته و رویکردش چه خواهد بود؟

روز جمعه تابوی بیهوده فروغ در تلویزیون شکسته شد و اتفاقا روح حاکم بر برنامه در ستایش این شاعر بود. تلویزیون چند گام جلوتر از تصور هم حرکت کرد؛ جایی که محمد حسین جعفریان در قامت میهمان برنامه به حاشیه راندن فروغ را در این سال ها ناروا دانست و در وصفش حرف ها زد. این کلمات از دهان کسی بیرون می آمد که متصف به جریان اصولگرای حوزه هنری است و برای قاطبه مخاطبان تلویزیون در ردیف مخالفان فروغ دسته بندی می شد.

نقد شعر بعد از ۲۰:۳۰ که محمدرضا شجریان را استاد خوانده بود، دومین شوک را در چند ماه اخیر به بیننده ها وارد کرد.

ستایش «فروغ فرخزاد» در تلویزیون؛ مگه داریم؟!

هدف مسئولان تلویزیون چیست؟ برای واکاوی این اتفاق با محمد قوچانی تماس گرفتیم. گفتگوی ما با این فعال رسانه ای حاوی نکات جذابی است. خواندنش را پیشنهاد می کنیم.

واکنش تان بعد از دیدن برنامه نقد شعر و تمجید از فروغ چه بود؟

- من فکر می کنم صداوسیما در معرض یک تصمیم گیری است. به هر حال اگر بخواهیم با منطق آنچه در فضای عمومی کشور اتفاق می افتد قضاوت کنیم، مخاطبان تلویزیون ریزش کرده. این باعث می شود که دنبال نقاط اشتراکی با افراد بیرون از صداوسیما باشد و سعی کند که از طریق جذب آن افراد و تجربه هایی که دارند، بر مخاطبش بیفزاید.

کسی مثل عادل فردوسی پور سال هاست این کار را انجام می دهد. بهروز افخمی هم با همین منطق می آید و نقد چهار با همین منطق ساخته می شود ولی جاده خیلی صاف و هموار نیست. فکر می کنم مخالفان خیلی جدی هستند که بیشتر از مدیران صداوسیما نقش اهرم های فشار را برعهده دارند که تنوع احتمالی را خیلی برنمی تابند.

تمجید از فروغ توسط حسین جعفریان و سعید بیابانکی رخ می دهد که از طیف حوزه هنری هستند. انگار مسئولان ارشد تلویزیون می خواهند فشار بیرونی را از طریق چهره های به زعم خودشان موجه کنترل کنند.

- در هر حال در بین نیروهای اصولگرا افرادی هستند که نگاه شان با دیدگاه رسمی در صداوسیما زاویه دارد. این زاویه از دو جهت است؛ یکی فرم است که می گویند همین محتوایی که به شکل سنتی در صداوسیما تولید می شد و خیلی بازتاب پیدا نمی کرد را با فرم های جذاب تر عرضه کنیم.

من فکر می کنم بخشی از برنامه های شبکه افق حاصل همین نگاه است. از نظر گرافیکی و استانداردهای تلویزیونی برنامه هایی می سازد که چند گام جلو از نمونه های پیش هستند. مسئله دیگر بحث های محتوایی است؛ درباره فروغ فرخزاد. این حرف سال ها در نشریات ادبی - هنری جریان اصولگرا مطرح بود.

به یاد دارم حتی رهبری هم درباره فروغ صحبت کرده بودند و زاویه دید متفاوتی نسبت به آن چیزی که مثلا روزنامه کیهان مطرح می کند، داشته اند. من فکر می کنم کل این جریان احساس می کنند که باید رسانه را بازیابی کنند و آنها هستند که تلویزیون را تشویق به این کار می کنند.

ستایش «فروغ فرخزاد» در تلویزیون؛ مگه داریم؟!

فکر می کنید تلویزیون با نقد و تحلیل چهره هایی که به زعم شان موجه نیست، به آنها اصالت می دهد؟

- فکر می کنم هراس و واهمه ای بیهوده در این باره وجود دارد. در دنیایی که شبکه های اجتماعی و رسانه های متعددی در دسترس هستند، پیام به راحتی منتقل می شود. الان اصل پیام مهم نیست، نحوه پرداخت به آن مهم است. اگر صدا و سیما خودش را از این اصل محروم کند، فضا را از دست می دهد. پس اگر به صداهای مخالف میدان دهد، بخشی از مخاطب آنها را هم جلب می کند. شما رسانه ای مثل بی بی سی را ببینید؛ از زمانی که آقای روحانی رییس جمهور شدند چقدر تفاوت کرده.

حتی می توان از این تعبیر استفاده کرد که شاید مخاطب عمومی اش کمتر هم شده باشد به این دلیل که تنش های سیاسی داخلی کمتر شده و از آن سو نقد و تحلیل ها به شکل طبیعی در رسانه ها و مطبوعات خودمان که فضای بازتری پیدا کرده اند منعکس می شود. یعنی رونق شبکه های خراجی به مراتب کمتر شده و انرژی خود را بر برنامه های سبک زندگی و سریال ها گذاشته اند. حتی اگر برنامه و سریال های جذاب از تلویزیون خودمان پخش شود، اثردهی شبکه های خارجی در این زمینه هم کمرنگ می شود.

برای برخی مدیران ارشد صدا و سیما گویا نقد آثار نویسندگان یعنی وجاهت دادن به آنها. به نظر شما با چنین زمینه ای می توان به زودی شاهد نقد آثار صادق هدایت، غلامحسین ساعدی، احمد شاملو و امثالهم باشیم؟

- راستش فکر نمی کنم تلویزیون به این زودی به چنین موقعیتی برسد. درباره آقای سرافراز به دلیل اینکه مدیر شبکه های برون مرزی بوده و آن فضا را قبلا تجربه کرده احساسم این است که دوست دارد کارهای متفاوتی بکند و اثرش را هم در برنامه ها می بینیم اما فکر می کنم هم بروکراسی خود صداوسیما به شدت مقاومت می کند، هم نیروهای فشار بیرونی جوسازی می کنند. در عین حال امیدوارم تلاشی که بخشی از نیروهای جوان و جدیدتر می کنند به نتیجه ای برسد.

ستایش «فروغ فرخزاد» در تلویزیون؛ مگه داریم؟!

واکنش های غیررسمی که در این چند روز دیده ایم این است که انگار بخشی از طرفداران دو آتشه فروغ، اصلا موافق رویه جدید تلویزیون نیستند؛ به نظر شما منشأ این اتفاق چیست؟

- بلایی تاریخی در این مملکت وجود دارد به اسم مارکسیسم. اساس ایده های مارکسیستی بر تضاد است، یعنی مبنای تئوری اش این است که هر چقدر دعوا بیشتر باشد، طرفین دعوا به آنچه می خواهند بیشتر دست می یابند. به جای اینکه تئوری مان تضاد باشد، تئوری مان باید تعامل و ارتباط باشد. از هر فرصتی هم باید استفاده کرد ولو اینکه اندک باشد.

فرض کنید یک هفته مانده به انتخابات تلویزیون عکس چند نفر که در درون کشور فعالیت می کنند و منتقد هستند را پخش کند، خودش اتفاق مثبتی است چون مهمترین اتفاقی که می افتد این است که ثابت می شود این افراد (منتقدان) آمدند حرف زدند و هیچ اتفاق بدی هم نیفتاد. این تئوری که می گوید همه چیز باید اساسی حل شود را درست نمی دانم. با همین حرکت های کوتاه اتفاق مطلوب خواهد افتاد.

ولی طیف روشنفکر گویا دوست ندارد فروغ و دیگر شاعران ممنوعه در تلویزیون جایی داشته باشند. این تفکر میان برخی اصولگرایان هم هست که چندان مایل نیستند از چهره های مورد علاقه شان در رسانه های اصلاح طلب تمجید شود.

- بله، هر دو دنبال امر ناب هستند و آدم اگر دنبال امر ناب باشد ناخودآگاه بنیادگرا می شود.

در این شرایط شما به تلویزیون می روید آن هم در شبکه افق که خط و مشی سیاسی اش با شما تفاوت اساسی دارد و درباره انتخابات صحبت می کنید؛ نگاه شخصی محمد قوچانی به رسانه چیست؟

- اولا که من از کودکی عاشق تلویزیون بودم و تلویزیون را یکی از رسانه های موثر می دانم. با بعد اطلاع رسانی تلویزیون کمی مشکل دارم اما از منظر سرگرمی همه شبکه های تلویزیون را نگاه می کنم. باورهایی شخصی درباره سلامت رسانه ها برای خودم دارم ولی به لحاظ حرفه ای معتقدم اگر آدم بخواهد سرگرم شود، جدا از بدسلیقگی ها و تنگ نظری های سیاسی در مجموع تلویزیون قابل توجه است و نمی توان آن را نادیده گرفت. فکر نمی کنم روشنفکران ما اهمیت نود را انکار کنند.

ستایش «فروغ فرخزاد» در تلویزیون؛ مگه داریم؟!

ضمن اینکه هیچ کشوری هیچ وقت در شرایط آزادی مطلق به سر نمی برد؛ آزادی یک توافق است. سردبیر برنامه صد و هشتاد درجه قبلا سردبیر هفته نامه پنجره بوده و تجربه خوبی از او داشتم؛ مصاحبه کرده بودم و سانسور نشده بود. البته من هم حرف هایی نمی زدم که قابل سانسور باشد. این برنامه هم با حداقل ممیزی روی آنتن رفت و مجموعا حرف هایم کامل پخش شد. من حرف خودم را زدم و اتفاقا به نوعی رادیکال تلقی می شد.

این اتفاق ها متکی به افراد است. اگر امثال فردوسی پور بروند، مسیر تلویزیون هم فرق می کند!

- من معتقدم افراد، تاریخ را می سازند. از نظر تئوری فلسفه تاریخ هم بخواهیم حساب کنیم اینطور فکر می کنم که نقش فرد خیلی موثر است. یعنی عادل فردوسی پور اگر برنامه نود را نداشت و کسی دیگر آن را می ساخت مسلما ماجرا فرق می کرد. هوش و استعداد آدم ها خیلی مهم است که می توانند مدیران بالادستی خود را قانع کنند که برنامه را با سر و شکل خاصی اداره کنند. بله، نقش افراد خیلی مهم است.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • بدون نام

    مهم نشان دادن و ندان خانم فروغ فرخزاد نیست، مهم این است که اگر خانم فرخزاد الان می خواستند آثارشان را چاپ کنند، می توانستند؟

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج