کاراکتر های «مردگان متحرک» که باید نگران شان باشیم
هواداران مجموعه تلویزیونی "مردگان متحرک" هیچگاه مرگ را از کاراکترهای محبوب خود دور نمیبینند، از سویی این طرفداران هنوز تا به امروز که در نیمه فصل ششم این مجموعه قرار داریم قادر به حدس زدن زمان مرگ کاراکترها نیستند.
در نیم فصل گذشته شاهد خارج شدن کاراکتر گلن (استیون یون) در برههای از زمان بودیم، لحظاتی که واکنشهای مجازی فراوانی را در بر داشت و در نهایت به زنده ماندن این شخصیت محبوب ختم شد. با توجه به این که چنین تجربهای ممکن است در آینده تکرار شود، میتوان خیل عظیم گمانه زنیها برای حذف کاراکترهای محوری این مجموعه تلویزیونی را جمع بندی کرد.
۱۰ کاراکتری که در مقابل دارید حاصل جمعبندی نهایی این حدس و گمانهاست، کاراکترهایی که نسبت به روند داستان در این فصل هر لحظه امکان مرگ و حذف آنها از سریال وجود دارد.
قسمت هشتم فصل ششم در لحظهای به اتمام رسید که پسر کوچک جسی، سم اندرس (ماجور دادسون) با فریاد مادرش را فرا میخواند، آن هم درست در زمانی که گروه کاراکترهای فیلم سعی داشتند در سکوت کامل از میان جمعیت زیادی از واکرها عبور کرده و شهرک آلکساندریا را ترک کنند.
چنین اتفاقی را میتوان به عنوان حساسترین لحظات پایان نیم فصل این مجموعه تلویزیونی در نظر گرفت. لحظهای که میتواند به منزله مرگ سم کوچولو یا یکی از افراد دیگر گروه باشد، البته در هر مقیاسی که در نظر بگیریم، احتمال مرگ سم بیشتر از دیگران به نظر میرسد.
در همین حال وضعیت برادر بزرگتر سم کوچولو، یعنی ران (آستین آبرامز) بهتر از دیگران نیست، زیرا ران هنوز از مرگ پدرش خشمگین است و خانواده گریمز را مقصر میداند، مخصوصا کارل گریمز (چندلر ریگز) که باید مراقب عواقب این خشم کودکانه باشد، زیرا هر لحظهای که کارل به ران پشت میکند این امکان وجود دارد که شاهد عملی انتقام جویانه از وی باشیم.
وضعیتی که نسبت به آمادگیهای کارل که حاصل زندگی سخت در محیط آخرالزمانی زامبیهاست و جایگاه او در سریال، برای خود ران خطر بیشتری دارد.
2 - مورگان
کاراکتر مورگان (لنی جیمز) با شعار «همه زندگیها با ارزش هستند»، نیز روی کاغذ گزینه خوبی به نظر میرسد زیرا او تا کنون مشکلات فراوانی در شهرک آلکساندریا بهوجود آورده و معمولا سرنوشت کاراکتری که به این مرز میرسد با مرگ گره خورده و از مجموعه حذف میشود.
آخرین تصویری که از مورگان به یاد داریم به لحظهای مربوط میشود که همراه با کارول (ملیسا مک براید) درگیر ماجرای گروگانگیری دنیز (مریت ویور) توسط یکی از افراد دسته گرگها بود. چنین وضعیتی به این معناست که حتا اگر شهرک آلکساندریا به حالت عادی هم بازگردد مورگان باید جوابگوی بسیاری از اشتباهاتش در این رابطه باشد.
پس در جمع بندی نهایی مورگان اگر از وضعیت گروگانگیری، حمله زامبیها و مشکلاتش با کارول جان سالم به در ببرد باید در مقابل ریک (اندرو لینکلن) جوابگو باشد. اتفاقی که به هیچ عنوان ساده نیست و در بهترین حالت منجر به اخراج مورگان از آلکساندریا خواهد شد، زیرا اتفاقات مذکور ثابت کرده است که در هر صورت ایدئولوژیهای متفاوت این دو شخصیت سازش پذیر نیست و در یک اقلیم نمیگنجد.
3 - گلن
گلن (استیون یون) کاراکتر مورد علاقه تولیدکنندگان برای قرار گرفتن در شرایط سخت و دشوار است، روندی که در فصلهای پیشین نیز قابل رؤیت بوده و بعید از در ادامه فصل ششم تغییر کند. گلن یک قهرمان است، از آن دسته قهرمانهایی که خود را در معرض خطرهای گوناگون قرار میدهد.
آخرین باری که او را در نیم فصل گذشته دیدیم مربوط میشود به زمانی که سعی بر متقاعد کردن انید (کاتلین نیکن) برای بازگشت به داخل شهرک آلکساندریا داشت تا جان مگی (لورن کوهن) و دوستانش را نجات دهد.
با این که گلن در نیم فصل ابتدایی خطر بزرگی را از سرگذارند ولی این به معنای عبور وی از دایره کاراکترهایی که امکان حذف آنها وجود دارد نیست و شرایط برای او نسبت به خصوصیاتش همواره خطرناک به نظر میرسد.
با ورود به قسمت نهم فصل ششم خواهیم دید که مگی (لورن کوهن) در وضعیت بسیار بدی گرفتار شده است. او به تنهایی در برج مراقبت آلکساندریا درست در قلب حملات زامبیها گرفتار شده است و حتا گلن و انید نیز برای رسیدن به او احتیاج به وقت زیادی دارند، این در صورتی است که مگی باردار است و وضعیت موجود میتواند برای بچه به دنبا نیامدهاش در آینده مشکلساز شود.
اگر خوش بینانه به وضعیتی که مگی در آن بسر میبرد نگاه کنیم، میتوانیم ساعاتی ماندن در ارتفاعات و به دور از دست زامبیها (تا رسیدن کمک) را برایش متصور باشیم، امری که به هیچ عنوان واقع بینانه نیست. در حقیقت مگی نسبت به وضعیت باردار بودنش و مکانی که در محاصره واکرها قرار دارد گزینه مناسبی برای نگرانی است.
گرچه گزینه اولی که در این فهرست قرار دارد سن و سال کمی دارد اما جودیث گزینهای بسیار نگران کننده برای هواداران مجموعه تلویزیونی «مردگان متحرک» است. زیرا سم در نهایت امر میتواند با گذراندن چند خطر با شرایط کنار بیاید و با عامل محرکی چون ترس از مهلکههای مختلف جان سالم به در ببرد اما جودیث یک نوزاد است و درکی از موقعیت و دنیایی که در آن به دنیا آمده ندارد.
زمانی که دقیقتر به شرایطی که جودیث دارد نگاه میکنیم متوجه میشویم او با گریههای ناخودآگاهش و شرایطی که برای دیگران بهوجود میآورد، بیشتر از هر کاراکتر دیگری در معرض خطر است. در آخرین صحنه قسمت هشتم، جودیث زیر پانچوی خونین کارل پنهان شده بود، جایی که با کوچکترین عکسالعملی از جانب وی میتوانیم شاهد فاجعهای سهمگین باشیم.
پدر گابریل (ست گیلیام) در حال حاضر همراه با ریک و گروهش با لباسهای خونین ایستاده و سعی میکند بدون جلب توجه از میان انبوهی از واکرها عبور کند.
آخرین جملهای که از پدر گابریل به خاطر داریم مربوط میشود به قولی که به ریک داد؛ هر هیچ شرایطی نترسد و به راهش ادامه دهد و به هیچ عنوان قصد بازگشت به فضای درونی آلکساندریا را نداشته باشد. همین وعده میتواند به صورت کاملا کلیشهای بستر مناسبی برای مرگ این کاراکتر را فراهم کند.
به عبارتی دیگر مقدمهای برای یک مرگ قهرمانانه از سویی دیگر نیز این امکان وجود دارد که این وعده مقدمهای بر هم دل شدن پدر گابریل با گروه ریک باشد و نقشش را در قسمتهای آینده پررنگتر ببینیم.
سازندگان مجموعه تلویزیونی «مردگان متحرک» بارها این وعده را به هواداران بیشمار خود دادهاند که در هر لحظه از سریال امکان حذف هر کاراکتر محوری یا فرعی وجود دارد اما به نظر میرسد آنها جرات کشتن داریل دیکسون (نورمن ریدوس) را ندارند.
با این تفاسیر نیز نمیتوان در مورد آینده داریل نگران نبود، زیرا این سازندگان به همان اندازه که علاقه دارند گلن را زجر دهند، علاقه فراوانی دارند داریل را در موقعیتهای خطرناک قرار دهند.
خالقین مجموعه هر زمان که قصد دارند ما را شگفتزده کنند، داریل را در شرایطی بسیار دشوار قرار میدهند. این در شرایطی است که داریل همواره یا به عنوان یک ناجی عمل میکند و یا به عنوان بدمن ماجرا تصمیمهایی خشونتبار میگیرد.
وضعیت نهایی داریل در نیم فصل قبل با سرنوشت آبراهام (مایکل کودلیتز) و ساشا (سانکوا مارتین گرین) گره خورد، جایی که ممکن است مبدل به شروعی دوباره شود و یا عاقبتی شوم به همراه داشته باشد. همه چیز بستگی به وضعیت روحی و انتخابهای داریل دارد؛ میخواهد یک ناجی باشد یا یک بدمن؟
حال که آبراهام تصمیم گرفته همراه با ساشا راه متفاوتی را پیش بگیرد، رزیتا (کریستین سراتوس) با از دست دادن یار همیشگیاش بیشتر از هر زمان دیگری در خطر از دست دادن خط داستانی منحصر به خودش است.
شاید تعامل با کاراکتر یوجین (جاش مک درمیت) بتواند روزنههای امیدی برای ادامه ماجراهای این دو شخصیت بهوجود آورد و آنها را در قالب یک زوج به مرحله دیگری از داستانهای فرعی سریال ببرد اما در این لحظه ما نسبت به ربط بودن ماجراهای رزیتا به داستان اصلی و نیم بند بودن شخصیتی که تا به حال ارائه داده، میتوانیم نگران حذف وی از مجموعه «مردگان متحرک» باشیم.
حضور کاراکتر نگان در دنیای «مردگان متحرک» مانند یک بمب اتمی است که در هر مقیاسی حضورش مخرب و خطرناک به نظر میرسد. حال سوال اصلی این است که قربانیهای انفجار این بمب چه کاراکترهایی خواهند بود؟ در حال حاضر نه کتابهای مصوری که این مجموعه از روی آن اقتباس شده و نه خالقین سریال جواب مشخصی به این سئوال ندادهاند.
در هر صورت حتا اگر اهل دنبال کردن ماجراهای «مردگان متحرک» از منبع اصلی و کمیکها هم باشید، دانستن پاسخ این سوال بسیار دردناک و هیجانانگیز خواهد بود.
ارسال نظر