کارگردان شبکه GEM جایزه می خواهد!
مهدی مظلومی؛ در دهه قبل تلویزیون ایران پر بود از طنزهای ۹۰ قسمتی این کارگردان. از «کاپیتان اف» و «کمربندها را ببندیم» تا «بدون شرح» و «می زند باران به شیشه» خواندن فتحعلی اویسی. او اما یک باره به گفته خودش کم کار شد و حالا سر از شبکه جم درآورده.
چنان از فضای بسته تلویزیون می گوید که باورش دشوار است؛ اینکه اصغر پورمحمدی راه را برای کارکردنش بسته بوده و نمی گذاشته کار کند. البته روایتی که این کارگردان می گوید پرابهام است چون شروع فعالیتش در این شبکه فارسی زبان تقریبا مصادف است با بازگشت پورمحمدی و حتی او چند ماه هم بیکاری نکشیده. مظلومی در این گفت و گو مدعی است برای سریال هایی که ساخت باید لوح تقدیر بگیرد اما فعلا که اینها را او برای هندوانه های دربسته ای می گوید که کسی آنها را ندیده.
باور اینکه مهدی مظلومی برود جم و آنجا سریال بسازد، سخت است. تقریبا در همه سال های اخیر، هر سال یک کار 90 قسمتی در تلویزیون داشته اید.
متاسفانه مدت ها بود که تیم آقای پورمحمدی اجازه ساخت سریال به من نمی دادند. ضمن اینکه احساس کردم حالا که جم می خواهد خودش تولید داشته باشد وظیفه من به عنوان فیلمساز است که کارهایی را تولید کنم که خلاف جریان تولیدات ترک و همسوتر با موازین ما باشد. به زودی کارهای من پخش می شوند و مسوولانی که همیشه توهم توطئه داشتند متوجه می شوند که به امثال من باید مدال بدهند که با به جان خریدن سختی کار دور از خانواده و مملکت باعث می شویم آنتن جم به جای پخش سریال های مخرب ترک، کارهایی را پخش کند که در چارچوب های اخلاقی ایرانی هاست. کمی صبر خیلی چیزها را نشان می دهد.
خب چند سالی که پورمحمدی نبود، در دوره ضرغامی و دارابی که مشکلی نداشتید، چرا یک سریال خیلی سر و صدادار مثل پروژه شهرزاد نساختید که مخاطب زیاد داشته باشد؟
این را از من نباید بپرسید، از مدیران وقت بپرسید. شما جوری می گویید انگار فیلمساز به تنهایی تصمیم می گیرد چه چیزی بسازد و خودش شرایط ساخت را فراهم می کند. سوال من از شما این است که چرا شهرزاد در تلویزیون ساخته نشد؟ چرا کارگردان توانایی مثل آقای فتحی باید کارش در رسانه های خانگی تولید شود، آن هم توسط بخش خصوصی؟ جواب به این سوال می تواند خیلی چیزها را برای شما روشن کند.
ولی الان مساله کشف حجاب هنرپیشه های زن کلی جنجال ایجاد کرده و می گویند اینها برای سریال شما چنین کاری کرده اند. با این شرایط و جنس انتقادهایی که از شما شده، فکر می کنید می توانید به ایران برگردید و کار کنید؟ چطور ممکن است موضوع فیلم شما با این ضدهنجارها فرق داشته باشد؟ و فکر می کنید بعد از پخش سریال تان شاید ورق برگردد و بتوانید به ایران رفت و آمد داشته باشید؟
من به هیچ کدام از چیرهایی که گفتید فکر نمی کنم؛ نه به حرف مردم (که همیشه هست) و نه به برخورد مسوولان. من فقط به کار درست فکر می کنم. حتی اگر اجازه ندهند دیگر در ایران کار کنم برگشتنم که ممنوعیتی ندارد، چون نه کار سیاسی کرده ام، نه مذهبی. در حقیقت هیچ کار خلافی انجام نداده ام و اگر روزی به ایران برگردم فیلم هایی زیربغلم است که می توانم از همه آنها دفاع کنم.
بحث کشف حجاب هم نیست؛ این طبیعی است که چون یک نگاه بیزینسی و بین المللی برای فروش فیلم ها وجود دارد نوع پوشش در فیلم ها براساس آنچه در دنیا رایج است طراحی می شود. اگر در ایران خوش شان نمی آید، مشکل تولیدکننده خارجی نیست. چون کارها فقط برای تلویزیون ایران یا پخش برای ایرانی ها ساخته نمی شود و نگاه کمی فراگیرتر است. دوستان در ایران به زودی خواهند فهمید.
این حاشیه ها از صدف طاهریان شروع شد. او که با پروژه های تان کار نمی کند؟
نه. تا جایی که می دانم او در استانبول کار مدلینگ انجام می دهد و ارتباط با پروژه های ما ندارد.
یعنی الان شما چه فیلمی می سازید که محتوایش متفاوت از این داستان ها باشد؟ کار طنز ساخته اید؟
نه. من اینجا کار کمدی نمی کنم. در حال حاضر دو تا از کارهای من حاضر است که یکی از آنها کاملا ضدجنگ (نه جنگ ایران و عراق، کلا مساله جنگ) است و دیگری هم درباره اثرات مخرب قضاوت است.
سریال های ترک گاهی تا ۲۰۰ قسمت ساخته می شوند.
ما سریال ترک کار نمی کنیم. ما کار ایرانی می سازیم با عوامل و بازیگرهای ایرانی، مثل تلویزیون ایران.
قرار است هنرپیشه هایی در فیلم های شما بازی کنند که در ایران ممنوع التصویر هستند و احتمالا خبر دارید که بعد از خروج از ایران از فیلم های شان حذف شده اند. مثلا سکانس هایی که بهارک صالح نیا برای «یتیم خانه ایران» بازی کرده را حذف کرده اند و...
خب بله می دانم.
این یعنی شما کارهایی می سازید که از نظر مسوولان فرهنگی کشور مورد تایید نیست و برای شبکه ای ساخته می شود که برنامه هایش مخالف سیاست های فرهنگی کشور ماست.
نمی دانم چرا این قدر حساسیت دارید؟ چرا می گویید این سریال ها برای فرهنگ ایرانی مشکل ایجاد کند؟ ما که قرار نیست فیلم پورنو بسازیم.
به هر حال شبکه جم متهم است که هنجارهای خانوادگی را در ایران زیر سوال می برد؛ شما قرار است چه کاری بسازید که این نگاه را بین مسوولان تغییر دهید؟
عجله نکنید؛ زمان همه چیز را روشن می کند. مطمئنم که سریال هایم با ارزش های کشورم تداخلی ندارند.
با گروهی حدودا ۱۰ نفره از بازیگرهای ایرانی به نظرتان چند سریال می توانید بسازید که مردم خسته نشوند؟ این سری سازی ها اصلا می تواند مخاطب جذب کند؟ چه تضمینی هست که مثل همان ۹۰ قسمتی تان در ایران نشوند که مخاطب تلویزیون را فراری داد؟
در حال حاضر تعداد بازیگرها ده نفر است، اما شما به زودی متوجه خواهید شد که این تعداد روز به روز در حال افزایش است و هم اینکه کلی جوان علاقه مند در حال آموزش و تربیت هستند و به آنها میدان کار و خودنمایی داده می شود. دوره انحصار گذشته، ولی متاسفانه دوستان در ایران سرشان را زیر برف کرده اند.
ولی بسیاری از مدیران تلویزیون این نظر را ندارند که یک کارگردان فوق العاده از تلویزیون رفته. کارهایی که ساخته اید خیلی هم موفق نبوده اند!
اشکال ندارد؛ آنها هم به زودی متوجه خواهند شد که چه بر سر تلویزیون آورده اند. اگر این طور باشد که می گویند، پس چرا این قدر حساسیت دارند؟
شما می گویید برای برگشت به ایران مشکل ندارید؛ فکر نمی کنید اگر برگردید به جرم ترویج ابتذال محاکمه شوید؟
نه ما اینجا ترویج ابتذال نمی کنیم. اینها توهمات بعضی از آقایان و رسانه های زرد است. بالاخره کارها پخش می شود و مردم براساس چیزی که می بینند قضاوت واقعی خواهند کرد، نه چیزی که می شنوند.
یعنی شما به خاطر نوع نگاه و برخورد آقای پورمحمدی تصمیم به رفتن گرفتید؟ آنها هم اعتقاد دارند که شما چند پروژه تلویزیونی کم مخاطب داشته اید.
همیشه کسانی مثل آقای پورمحمدی نقش خودشان را در تولیدات انکار می کنند. بعد هم خب اگر واقعا نظرشان این است، باید خوشحال باشند. کسی که کارش کم مخاطب است، رفته و باعث کم شدن مخاطب جم هم می شود. اینکه دیگر نگرانی ندارد. این دوستان باید خوشحال باشند.
به هر حال قطعا در ایران حساسیت هایی نسبت به این کار شما هست. سریال هایی ساخته اید که بازیگران ممنوع التصویر لس آنجلسی مثل بهروز یا عقیلی در آن بازی می کنند. چه انتظاری دارید؟ می خواهید حساسیت هم نباشد؟
راستش هیچ وقت فکر نمی کردم که روزی در کارهایم بهروز یا عقیلی و بهمن مفید حضور داشته باشند اما از برکت سیاست آقای پورمحمدی این شانس نصیبم شد.
فکر نمی کنید دارید همه پل های پشت سرتان را نابود می کنید؟
نه. من دارم پل می سازم. به زودی این پل ها را خواهید دید.
شما حتی یک سال بیکاری را تحمل نکردید و رفتید. به نظر می رسد خیلی زود بُریدید و این اگر با ناکامی در جم همراه شود هیچ راه برگشتی برای شما نمی گذارد.
من به قصد جم نیامده ام. جم اولین ایستگاه من است. هنوز سه ماه نگذشته من از سه کمپانی غیرایرانی پیشنهاد کار دارم. کسی که کاربلد باشد همه جی دنیا کارش خریدار دارد.
به نظر رویاپردازی می کنید. این کارهایی که شما از آن حرف می زنید برای مخاطبان هندوانه سربسته هستند.
همین الان دو کار من حاضر است و کار سومم هم در دست تولید است. من پی چیزی را به تنم نمالیده ام. فقط دارم کارم را انجام می دهم. اینها تعابیری است که متاسفانه در سرزمین ما از آنها استفاده می شود. کمی صبوری کنید با واقعیات زیادی رو به رو می شوید. کارها می تواند پاسخگوی خیلی از سوالات شما باشند.
می شود دقیقا بفرمایید از کدام کمپانی ها پیشنهاد داشته اید؟ اصلا کجا کار شما را دیده اند؟ چطور به کارتان علاقه مند شده اند؟ به قول عادل فردوسی پور حق داریم درباره این گفته شما تردید کنیم؟!
شما می توانید تردید کنید و این تردید را با خودتان حمل کنید اما خیلی زود تردید ها برطرف خواهد شد. شاید شما عجله داشته باشید اما من عجله ندارم. وقتی اینجا کار می کنی کلی از کمپانی ها سر صحنه حاضر می شوند. کارهای تولیدی چون باید پولش درآورده شود به کمپانی های غیرایرانی عرضه می شود و شما دیده می شوید. یکی از همین کارها در حال مذاکره برای اکران در سینماهای ایالات مختلف آمریکا و کاناداست. اینجا انحصار معنی ندارد و همه چیز شفاف است. شما با عینکی که در ایران به چشم ها می زنند نگاه نکنید. باز هم می گویند خیلی زود خواهید دید و خواهید شنید و متوجه حرف هایم خواهید شد. خیلی دور نیست...
ارسال نظر