نگاهی به ۳ فیلم روز اول بخش سودای سیمرغ
روز اول جشنواره فجر با هياهوي بسياری شروع و روزهاي داغ سينماي ايران به واسطه شروع اكرانهاي بخش سوداي سيمرغ دركاخ جشنواره فرا رسيد.
از ديگر حاشيههاي روز اول جشنواره، انتقاد شدید حامد بهداد به عملکرد تلویزیون که شامگاه ۱۲ بهمنماه مانع ورود بازیگران فیلم «نیمه شب اتفاق افتاد» در استودیوی برنامه «نقد سینمای ایران» شده بودند که وی اعتراض خود را این گونه عنوان کرد: تلویزیون ما یک رسانه ورشکسته است که هیچکس آن را نمیبیند. نشست پرسش و پاسخ فیلم «نیمه شب اتفاق افتاد» کار تینا پاکروان با اعتراضات فراوان عوامل این فیلم نسبت به برخورد تلویزیون برگزار شد.
این بازیگر سینما یادآور شد: من به عنوان ایرانی دوست دارم هنرمندان، مردم و دولتمردانم را در تلویزیون خودمان ببینم و با آنها تشریک مساعی کنم اما تلویزیون دچار سوءتفاهم است و دست ما در دست یکدیگر نیست و به درد هم نمیخوریم. » روز اول جشنواره هم با حواشيهای خود به پايان رسيد و حالا با هم نگاهي میاندازیم به نقد سه فيلم اكران شده در روز اول.
نیمه شب اتفاق افتاد
کارگردان : تینا پاکروان
امتیاز: یک ستاره
عاشقانهای نامتعارف و غیرمتداول که نامش یادآور شاهکار فرانک کاپراست«یکشب اتفاق افتاد». منبع اصلی انرژی فیلم از تفاوت فیزیکی عاشق و معشوق میآید.حامد بهداد در نقش پسری عاشق که مبتلا به صرع است از عهده نقشش به خوبی بر میآید.
درواقع با حامد بهدادی مواجهیم که بهشدت اندازه و حد نگه میدارد و احتمالا از نامزدهای دریافت سیمرغ است.نقطه مقابل او یا معشوقش زیبا که رویا نونهالی نقشش را بازی میکند در موارد و تک شاتهایی بهشدت کم میآورد و حسی مصنوعی القا میکند.در واقع با فیلمی مواجهیم که خوب شروع میشود و بد پایان مییابد.
اما میزان آسیبی که از فیلمنامه به فیلم وارد میشود به مراتب بیشتر از کارگردانی است. فیلمی که نویسندگانش زن هستند اما شخصیت اصلیاش فاقد پیچیدگیهای زنانه است و تمام تحولاتش در سطح بصری -مانند رنگ کردن مو- رخ میدهد.
این زنانگی در حادثه یا اتفاق اصلی فیلم هم بشدت عینیت مییابد.یعنی اتفاقی که برای حسین میافتد به سهلترین طریق ممکن رخ میدهد. صحنهای که اتفاقا به جسارت زنانهای متناسب با تغییر لحن فیلم به تراژدی احتیاج داشت با لطافت زنانه اجرا میشود.
گيتا
کارگردان :مسعود مددی
امتیاز: صفر
ملودرامی بیمایه و کمرمق که در همان 20 دقیقه ابتدایی به پایان میرسد.«گیتا» مطلقا پتانسیل فیلم بلند شدن را ندارد چرا که مواد داستانیای که فیلم را ساختهاند بیش از تصور تخت و بیجانند.دو آدم اصلی (گیتا و امیر) و باقی آدمهای فرعی در حد تیپ باقی میمانند و ساختار طراحیشان آنقدر تک بعدی است که هیچگاه به شخصیت تبدیل نمیشوند.
دو اتفاق مهم(حاملگی و حادثهای که برای متین رخ میدهد.) فیلم در فاصلهای اندک و پشت سر هم رخ میدهد. حوادثی که در سطح ظاهری و بصری بحرانزا و در سطوح ادراکی مخاطب بیمعنا هستند و هرگز از سطح تنشهایی بیرون از قاب فراتر نمیروند.
ادامه داستان تنها بسط و توسعهای بیفایده و فاقد اتفاق و کنش است.تنها کافی است تصور کنید که با فیلمی مواجهید که یکی از شخصیتهایاصلیاش در اکستریملانگشات و با زاویهای روبه بالا، بالای یک دکلی هقهق گریه میکند.نمایی بهشدت سطحی و خامدستانه که حزن و اندوه نهفته در پلان را خنثی میکند.
کنه و هسته محوری فیلم بهشدت دچار خلأ است. روشن نیست که رویکرد فیلم چیست و بهشدت مصداق آن دست فیلمهایی است که پس از تمام شدن مخاطب با خود میگوید:خب که چه.
نقطه كور
کارگردان :مهدی گلستانه
امتیاز: یک ستاره
نه بد است و نه خوب. فیلمی بهشدت میان مایه. فیلمی دیگر از سبک «فرهادیسم» و با سطح ظاهری شبیه به «سعادت آباد». فضای فیلم محملی بنا مینهد که حس خفگی به مخاطب القا شود. احساس خفگیای که از نماهای داخلی و بستهاش میآید و تدوام کاتهای مدیوم به مدیوم یا کلوز به کلوز.
نوعی فرمت شبیه به شات-ریورسشات دائمی که خود به سندرومی بدل میشود که فیلم از آن ضربه میبیند و از این حیث بهشدت فقدان و کمبود نماهای باز و بیرونی حس میشود. موضوع محوری فیلم بر شخصیت پارانوییدی خسرو(محمدرضا فروتن) بارگذاری شده است و به معنایی روشن تر کنشهایی که محصول فعل و انفعالات ذهنی خسرو است عامل اصلی توسعه داستان است.
مضامین تکرار شونده سالهای اخیر سینمای ما همچون وفاداری، اعتماد، خیانت،دروغ و کتمان حقیقت مستمسکی هستند تا به التهاب و فضای سوءتفاهمی فیلم دامن بزنند. فیلم با دو نمای قرینه و مشابه شروع میشود و به پایان میرسد.
ارسال نظر