۲۹۰۳۶۷
۲ نظر
۵۵۱۶
۲ نظر
۵۵۱۶
پ

«فیلیپ پتیت»، بند بازی که روی ابرها راه میرفت

جامعه آمریکا سال ها است این مسئله را به نمایش درآورده که برای تبدیل شدن به قهرمان لزوما نیازی به داشتن قدرت های ماوراءالطبیعی یا سختی کشیدن در زندگی ندارید. کافی است دست به کاری بزنید که کمتر کسی موفق به انجام آن شده است.

هفته نامه همشهری جوان - محمد طالبیان: جامعه آمریکا سال ها است این مسئله را به نمایش درآورده که برای تبدیل شدن به قهرمان لزوما نیازی به داشتن قدرت های ماوراءالطبیعی یا سختی کشیدن در زندگی ندارید. کافی است دست به کاری بزنید که کمتر کسی موفق به انجام آن شده است.

زندگی «فیلیپ پتیت» یکی از بهترین نمونه های موجود در این زمینه است؛ بندبازی که فاصله برج های دوقلوی مرکز تجارت جهانی نیویورک را روی بند راه رفت و از دید جامعه آمریکا تبدیل به قهرمان شد.

«فیلیپ پتیت»، بند بازی که روی ابرها راه میرفت

حالا بعد از گذشت سال ها از کار خارق العاه «پتیت»، رابرت زمکیس زندگی این چهره فرانسوی را تبدیل به فیلمی سینمایی تحت عنوان «راه رفتن» کرده است؛ فیلمی که ستاره آن جوزف گوردون لویت است. این فیلم هر چند در گیشه عملکرد درخشانی نداشت اما توانست نظر بیشتر کارشناسان را به خود جلب کند؛ اثری که به احتمال فراوان تنها در شاخه های فنی اسکار حضور پررنگ دارد.

بازگشت به موفقیت

رابرت زمکیس، یکی از کارگردان های خاص سینمای هالیوود است. از توجهش به آثار علمی تخیلی گرفته تا درام هایی که در یک کلام فوق العادهاند. زمانی که «بازگشت به آینده» را می ساخت، شاید هیچ گاه فکرش را نمی کرد که سال ها بعد با کارگردانی «فارست گامپ» به اسکار بهترین فیلم و کارگردانی برسد.

«فیلیپ پتیت»، بند بازی که روی ابرها راه میرفت

با وجود این مسئله، زمکیس همواره یک نکته را در تمامی آثار خود لحاظ کرده و آن هم توجه به جلوه های ویژه است.از همان ابتدا که طرفداران سینما او را با «بازگشت به آینده» شناختند تا زمان ساخت «چه کسی برای راجر ربیت پاپوش دوخت؟» که برایش سه جایزه ناسکار را به ارمغان آورد، مشخص شد که زمکیس شاید در فیلم هایش نوآوری خاصی نداشته باشد اما همواره سطح کیفی را رعایت می کند که این روزها کمتر دیده می شود.

در این میان تنها یک مشکل وجود داشت؛ توجه ویژه زمکیس به جلوه های ویژه که این کارگردان باتجربه را در بازه ای با افت مواجه کرد؛ زمانی که کامپیوتر وارد صنعت سینما شد، نکات مثبت و منفی بسیاری به همراه داشت.

حضور جلوه های ویژه کامپیوتری این اجازه را به فیلمساز می داد که بسیاری از محدودیت های گذشته را نادیده بگیرد اما در مقابل استفاده بیش از حد یا ضعیف از آن می توانست فیلم را وارد مرحله ای کند که درست در نقطه تفاوت واقعیت و تصاویر مجازی قرار می گیرد.

آثاری همچون «قطار سریع السیر قطب» یا «بیوولف» نمونه این امر هستند؛ فیلم هایی که تمام تمرکز خودرا روی جلوه هیا ویژه کامپیوتری گذاشته و نهایتا موفق به قرار گیری در سطح آثار قابل توجه زمکیس نشدند اما کارگردان «راه رفتن» چند سال بعد و با ساخت کریمس کارول بود که شکست واقعی را تجربه کرد.

کریسمس کارول فیلمی سینمایی و تمام انیمیشنی بود که نقش اصلی آن را جیم کری بر عهده داشت و با بودجه ای نزدیک به ۲۰۰ میلیون دلار تبدیل به یک شکست تمام عیار در گیشه شد.

در ادامه و با فاصله ای چند ساله بالاخره زمکیس به همان روند خوب و پایدار خود بازگشت. «پرواز» تبدیل به نقطه عطفی در کارنامه این کارگردان شد و بار دیگر ثابت کرد که زمکیس نه تنها در عرصه فنی سینما حرف های بسیاری برای گفتن دارد بلکه می تواند از عهده درامی سنگین بربیاید.

به دنبال رویای بچگی

«راه رفتن» داستان بندبازی به نام فیلیپ پتیت در اوائل دهه ۷۰ میلادی را روایت می کند که از فرانسه به نیویورک می آید تا مسیر بین برج های دوقلوی مرکز تجارت جهانی را روی بند راه برود.

هرچند در نگاه اول ساخته زمکیس بیشتر در ژانر بیوگرافی قرار می گیرد اما نکات بسیاری در آن وجود دارد که حتی در بعضی دقایق «راه رفتن» را شبیه به آثاری می کند که داستان اصلی آنها پیرامون یک سرقت شکل می گیرد.

استفاده درست از جلوه های ویژه کامپیوتری و فیلمبرداری سه بعدی باعث شده عملا «راه رفتن» برای کسانی که از ارتفاع ترس دارند، قابل دیدن نباشد.

«فیلیپ پتیت»، بند بازی که روی ابرها راه میرفت

بندبازی جوزف گوردن

در شرایطی که صنعت فیلمسازی هالیوود دیگر همچون گذشته ستاره های درخشانی را معرفی نمی کند، حضور چهره ای همچون جوزف گوردن لویت غنیمت است؛ بازیگری که تازه به میانه سومین دهه زندگی اش رسیده و حتی کارگردانی را تجربه کرده. لویت با عملکرد خود در «راه رفتن» بار دیگر نشان داد که در حال حاضر یکی از مهمترین ستاره های فعلی هالیوود است. در شرایطی که جوزف گوردن لویت کار خود را در سینما به عنوان یک بازیگر خردسال شروع کرد، اشتباه دیگر نمونه های اینچنینی را نکرده و با جدا شدن از سینما برای چند سال به شکل مناسب تری بازگشت.

هر چند لویت در آثار بسیاری تا سال ۲۰۰۹ حضور داشت اما در این سال با بازی در نقش اصلی «۵۰۰ روز تابستان» مارک وب، خود را به عنوان ستاره ای قابل توجه ثابت کرد. هر چند در ابتدا فیزیک بدنی ضعیف اش مانع از پیشرفت و در اختیار گرفتن هر نقشی شد اما در ادامه و بعد از حضور در «تلقین» به توان یکی از مورد توجه ترین ساخته های نولان، خود را به عنوان بازیگری ثابت کرد که حتی توانایی حضور در آثار اکشن را نیز دارد و حتی به نوعی زمینه حضورش در فیلم دیگری از نولان یعنی «شوالیه تاریکی برمی خیزد» هم مهیا شد.

موفقیت لویت در عرصه بازیگری همچنان ادامه داشت تا اولین فیلم بلند خود را با نام «دان جان» کارگردانی کرد. فیلمی با بودجه ۳ میلیونی که نهایتا در گیشه عملکرد موفقی داشت و مورد توجه منتقدها قرار گرفت. حالا نوبت تبدیل به یکی از اولین گزینه های کارگردان های مطرح دنیا برای حضور در آثارشان شده.

لویت در «راه رفتن» عملکرد بسیار خوبی داشت. لویت هر چند هیچ سابقه بندبازی نداشته اما پیش از شروع فیلمبرداری به مدت یک هفته زیر نظر شخص پتیت آموزش دیده و بسیاری از صحنه ها را شخصا و بدون نیاز به بدل روی بند راه رفته است. در کنار این موضوع باید به لهجه فرانسوی او نیز اشاره کرد که با همکاری تعدادی از بازیگرهای فرانسوی فیلم شکل گرفته است.

«فیلیپ پتیت»، بند بازی که روی ابرها راه میرفت

خوب، خوب، بد

زمکیس بعد از چند سال غیبت با ساخت «پرواز» باز هم ثابت کرد که در ژانر درام حرف های بسیاری برای گفتن دارد. کارگردان اسکاری «فارست گامپ» این بار نیز خوش درخشید و با ساختن «راه رفتن» توانست نظر منتقدها را جلب کند. البته باید به این مسئله اشاره کرد که بسیاری از کارشناس ها ضعف اصلی «راه رفتن» را به فیلمنامه ربط دادند و اکثرا از بازی لویت، کارگردانی زمکیس و جلوه های ویژه این اثر تعریف کرده اند. منتقد گاردین در همین رابطه نوشته که فیلم قبلی زمکیس، ثابت کرد که مغز متفکر پروژه های بزرگی مثل «بازگشت به آینده»، «فارست گامپ» و «جدا افتاده» همچنان قادر به مدیریت یک درام شجاعانه است.

گوردن لویت برای پیاده کردن تصویر ذهنی زمکیس از «پتیت بندباز» گزینه بسیار خوبی است. او در نقش پتیت در تمام طول مدت فیلم دوام می آورد. داستان فیلم اگر بخواهیم صادقانه قضاوت کنیم، داستان غیرقابل باوری است؛ بنابراین انتخاب زمکیس در رابطه با زیاده روی نکردن قابل درک است.

منتقد نیویورک تایمز در همین راستا به این مسئله اشاره داشته که همیشه چیزی تازه برای لذت بردن وجود دارد. اگر بخواهید به آن بی اعتقاد شوید باید هنر را تمام و کمال کنار بگذارید. ساخته زمکیس باعث می شود باور کنیم همیشه چیزهای شگفت انگیز و تر و تازه ای برای تماشا کردن وجود دارد و البته که ترس هم حاضر است، که فاصله میان برج های دو قلو را به ما یادآوری می کند.

در کنار کارگردانی، چارلز گنت از اسکرین دیلی در رابطه با ستاره اصلی فیلم به این نکته می رسد که لویت در این نقش سرشار از انرژی است و با لهجه فرانسوی اش سرخوشانه بازی می کند. علاوه بر آن انتخاب صدای او برای روایت صوتی همزمان بر فیلم چیزی است که فیلم مستند جیمز مارش - بر اساس همین داستان - مزیت استفاده از آن را نداشت.

«فیلیپ پتیت»، بند بازی که روی ابرها راه میرفت

تماشای سه بعدی فیلم روی پرده آی مکس حقیقتا جادو می کند و ما را به درون تجربه ماورایی پتیت می برد. ملزومات تکنیکی چیزی نبود که زمکیس بخواهد با ساخت این فیلم به حد کمال آن برسد. او در فیلم های قبلی اش موفق به فتح آن قلمرو شده بود، بلکه افزودن چیزی تازه به مستند «مرد روی سیم» مارش، شاید اصلی ترین مانع برای پرشی موفقیت آمیز به شمار می آمد.

«راه رفتن» در نهایت توانست به طور میانگین نمره ۷۰ را از منتقدها گرفته و تبدیل به اثری موفق شود، هر چند در فصل جوایز فعلا کار خاصی انجام نداده است. این فیلم با وجود کسب نظر منتقدان در گیشه عملکرد خوبی نداشت. «راه رفتن» با بودجه ای ۳۵ میلیون دلاری تولید شد و در نهایت کارش را با فروشی معادل ۴۳ میلیون دلار به پایان رساند.

مستندی که زمکیس فیلمش را بر اساس آن ساخت

مردی روی سیم

بندبازی را در پاریس فرا گرفت و برای تحقق رویایش به نیویورک رفت. فیلیپ پتیت از آن دست آدم هایی بود که همه چیز را برای رسیدن به هدف در معرض خطر قرار داد. با وجود این مسئله راه رفتن میان یک سیم میان برج های دوقلوی مرکز تجارت جهانی، پتیت فرانسوی را تبدیل به شخصیتی کرد که اکنون تبدیل به موضوع اصلی فیلم راه رفتن شده.

«فیلیپ پتیت»، بند بازی که روی ابرها راه میرفت

پیش از اکران ساخته جدید رابرت زمکیس، مستندی نیز تحت عنوان «مردی روی سیم» توسط جیمز مارش (کارگردان تئوری همه چیز) در سال ۲۰۰۸ ساخته شد که جایزه اسکار را نیز به خود اختصاص داد.

مردی روی سیم بعد از سال ها برای بار دیگر پتیت را در کانون توجهات قرار داد. بندباز ۶۶ ساله شخصا آموزش های اولیه این حرفه را به لویت داد تا برای فیلمبرداری آماده شود. بندبازی که هر چند این روزها در دوران بازنشستگی به سر می برد اما همواره یکی از نمادهای «دنبال کردن رویا» در آمریکا شناخته می شود؛ مردی که خود را به ابرها رساند.

راه رفتن

* کارگردان: رابرت زمکیس

* ستاره های: جوزف گوردن لویت/ بن کینگزلی

* فیلمبردار: داریوس ولفسکی

* فیلمنامه: رابرت زمکیس/ کریستوفر براون

* پخش: تری استار پیکچرز

* بودجه: ۳۵ میلیون دلار

* فروش: ۴۲ میلیون دلار

* امتیاز منتقدها: ۷۰
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • اجب

    چه شجاع بوده ممنون از مطلبتون خیلی عالی بود

  • بدون نام

    عالی بود خیلی کامل و جامع ممنون

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج