گریم های خنده دار کیمیا تقصیر کی بود؟

روزنامه هفت صبح - سوسن سیرجانی: چرا گریم های سریال «کیمیا» تا این اندازه اغراق شده و ضعیف است. امیر اسکندری، طراح چهره پردازی سریال مقصران این اتفاق را معرفی می کند. او همچنین حرف های گزنده ای علیه طولانی ترین سریال تلویزیون بیان کرده.

فاز سوم «کیمیا» این هفته روی آنتن رفت اما بلافاصله گریم پیری بازگیرانش سوژه کاربران فضای مجازی شد. انتقادها از جنس همانی است که از قسمت نخست در رسانه ها شاهد بوده ایم. از طراح گریمی چون امیر اسکندری با پشتوانه «بوعلی سینا»، «ابراهیم خلیل الله»، «شهریار» و... توقع بیشتری می رود؛ خاصه آن که «کیمیا» مقاطع مختلفی را روایت می کند و گریم یکی از مهم ترین ابزارهای موفقیت آن است. سراغش رفتیم تا نکات ابهام را با و در میان بگذاریم. اسکندری انتقادها را پذیرفت و در عین حال از شرایط زمان تولید گله کرد. غالب بازیگران را نواخت و مدعی شد بعضی از آن ها همکاری مطلوب را برای باورپذیرشدن گریم ها نداشتند.


آقای اسکندری انتقادهایی که درباره گریم های «کیمیا» می شود را دیده اید؟

بله می بینم یک سری موضوعات در اینستاگرام نوشته می شود که اصلا ربطی به گریم ندارد، شما خودتان قضاوت کنید وقتی قرار است یک دختر سی ساله را به جای یک زن شصت ساله جا زد، یا باید هزینه آن پرداخت شود تا بتوان با مواد خوب کار را انجام داد یا اینکه با همان چند قلم مویی که در اختیار داری کار را انجام بدهی.

ولی گریم ها، مخصوصا در فاز سوم اصلا باورپذیر نیستند. به طور مثال آرش و کیمیا الان تقریبا شصت ساله هستند اما حتی یک چروک هم روی پوست آنها نیست و فقط به عینک برای پیر نشان دادن آنها اکتفا شده.

وقتی هنرپیشه ای برای این نقش می آورند که انعطاف نشان نمی دهد و می گوید من سن بالا را بازی نمی کنم چه باید کرد. من نمی دانم چرا در ایران از این موضوع می ترسند که وقتی سن بازیگر عوض می شود، بازیگر مسن جایگزین او بکنند. خانم شریفی نیا می گفت اجازه نمی دهم چسب یا لاتکس به صورتم بزنید، یا می گوید من لنز توی چشمم نمی گذارم، روی صورتم خطوط نکشید و تهیه کنند و کارگردان هم به راحتی پذیرفتند.

همین طور آقای کیانیان برای بازی در این سریال برای گروه داستان درست کرد... اصلا وقتی شما هنرپیشه ای را با منت و التماس می آورید، بهتر از این هم نمی شود. طراح گریم اولین فیلمی که آقای کیانیان بازی می کرد یعنی «وسوسه های زمین» من بودم، دو ساعت د رحیاط قدم می زد و هر چند وقت یکبار می آمد اتاق گریم و می گفت من بیایم برای گریم؟ من می گفتم فعلا برو هر وقت شد گریمت می کنیم. الان آقای کیانیان می گوید، موی سرم را رنگ نمی کنم، نمی گذارم لیفتینگ کنید و چسب به صورتم بزنید. خب شما به جای من باشید چی کار می کنید؟


با این حال وقتی سریالی عنوان بلندترین سریال را یدک می کشد و قرار است سه دهه زندگی افراد را نشان دهد، انتظار می رود که گریم ها خیلی حساس تر و ظریف تر باشد.

حتی به من آنقدر بودجه ندادند که بتوانم یک کلاه گیس برای آقای پورشیرازی تهیه کنم. ایشان سه تیپ در این سریال بازی می کنند. شما حساب کنید در روز مثلا برایش برنامه می گذاشتند سکانس شماره ۱۰۰ که تیپ اولش بود و موهایش مشکی بود، سکانس بعدی می شد ۲۲۰۰، سکانس بعدی می شد ۴۵۰۰. یعنی سه گریم مختلف را در یک روز باید یک گریمور انجام می داد. بارها به آنها گفتم، یک گریم باید در یک روز انجام شود.

چرا برای کاراکتر جوانی رها یا همان آزاده که دختر خارجی است از کلاه گیس استفاده شده است؟

این کاراکتر از ابتدا قرار بود بی حجاب باشد، برای همین یک خانم فرانسوی را انتخاب کردند که بسیار هم هیکل درشتی دارد و خواهید دید که وقتی در کنار خانم شریفی نیاز می ایستد انگار رها مادر کیمیا است! ایشان با اینکه همسرشان بازیگر تئاتر بود اما شب قبل از اولین سکانسی که قرار بود بازی داشته باشد موهایش را کوتاه کرد. وقتی صبح برای فیلمبرداری آمد گفت موهای بلندم اذیتم می کرد! مجبور شدیم برای او کلاه گیس بگذاریم، اما نوعی کلاه گیس هست یک میلیون تومان قیمت دارد و نوعی دیگر ۵۰ هزار تومان. اینها رفتند و برای این خانم کلاه گیس ۵۰ تومانی خریدند، پس نمی توان توقع معجزه داشت.

یکی از عوامل سریال ادعا می کند زمانی که گروه در جنوب بودند، خانم گریمور به کارش وارد نبوده و ابرویی برای بازیگر نقش کیمیا استفاده کرده که در هوای شرجی و مرطوب آنجا تمام مدت در حال جمع شدن بوده و از روی پوست بلند می شده. شما خودتان در جنوب همراه گروه نبودید؟

چرا من بودم اما در هتل بودم و سر صحنه نمی رفتم ولی گریمور جنوب ما، خانم صدیق نیا بودند که چیزی حدود بیست و هفت سال است کار گریم انجام می دهند. اما خانم شریفی نیا و خانم حاجیان به نظر من درک منطقی از کار ندارند. روز اولی که خانم شریفی نیا را برای تست گریم به دفتر من آوردند، گفتند اگر شما می توانید خانم شریفی نیا را تبدیل به یک دختر هفده ساله بکنید، ما با ایشان قرارداد ببندیم. من در همان دفتر سفارش دادم برای ایشان ابرو بافتند و آن ابرو را برایشان چسباندیم و گریمش کردیم.

عکس آن گریم هم در مجلات چاپ شد و به گفته خودش، همه نزدیکان و دوستانش گفته بودند که چرا عکس نوجوانی خود را گذاشتی و عکس تست گریم را نگذاشتی. اما در زمانی که جنوب بودیم، خانم شریفی نیا در هر پنج دقیقه، به ابروهایش دست می زد بارها گریمور خانم ما می آمد و می گفت شما صبح ابرو را که برای ایشان می چسبانید تا آخر ساعت کاری بارها جدا می شود و ما دوباره آن را می چسبانیم. وقتی بازیگر در هوای شرجی کار می کند به صورت اتوماتیک فر ابرو یا ریش مصنوعی باز می شود. حالا اگر کسی بخواهد مدام با این ابرو بازی کند دیگر چیزی از گریم باقی نمی ماند.


وقتی بازیگری قرارداد می بندد، دیگر نمی تواند بگوید من نمی خواهم برای پیر شدن صورتم هیچ موادی به صورتم بزنید. با بازیگران سریال به این شرط قرارداد بسته نشد؟

خانم شریفی نیا و خانم حاجیان کلا با هیچ مسئله ای کنار نمی آمدند. می دانید خیلی از این بازیگرها اصلا نمی خواستند در فاز سوم بازی کنند. من تمام تلاشم این بود که بازیگران را به نقش نزدیک کنم. اما کسی نبود که به خانم شریفی نیا بگوید اسکندری برای نزدیک شدن تو به نقشت اینجاست و با تو هیچ دشمنی ندارد.

کسی مثل رضا کیانیان با آن سابقه بازیگری نباید در مقابل گریم از خود مقاومت نشان دهد، چون برای چند نقش گریم سنگین را تجربه کرده.

آقای کیانیان در یک مقطع زمانی چون ناشناخته بود سعی می کرد نقش های خاص بازی کند. ایشان در بسیاری از نقش ها خودش است و اصلا بازی نمی کند. به غیر از مختارنامه که گریم آقای اسکندری بزرگ (عبدالله اسکندری) است و نقش کوتاهی که در یک تکه نان و چند جای دیگر داشت، در هر نقشی بوده خودش است و بازی و گریم خاصی ندارد.

شما گفتید که خیلی از بازیگرها نمی خواستند در فاز سوم باشند. در صورتی که مثلا برای خانم شریفی نیا، بازی در نقش پیری می توانست چالش خوبی باشد تا عیار بازیگری خودش را بسنجند.

شاید ایشان راست می گفت چون ما حدود 350 لوکیشن در جاهای پراکنده تهران داشتیم، گاهی اتاق گریم ما در پارکینگ یک خانه بود، گاهی در هوای گرم گاهی در هوای سرد. بدون هیچ امکانات گرمایشی و سرمایشی باید قطعه روی صورت بازیگر می چسباندیم. وقتی تهیه کننده برای یک هنرپیشه کلاه گیس نمی خرد و کارگردان هم اصلا برایش مهم نبود، دیگر چه انتظاری از بقیه هست.

آقای افشار فقط یک بار سر ابروی کیمیا با من صحبت کرد که من به ایشان گفتم شما مگر از توی دوربین نمی دیدید، یا منشی صحنه شما کنارتان نبود؟ می توانستید شب راش ها را به من نشان دهید و من فردا مشکل را رفع کنم، حتی چند بار خواستم جلسه بگذارم و بگویم که مسئله ابروی این خانم را حل کنیم اما مدام می گفتند جا می افتد و درست می شود. مهراوه هم در تمام این مدت فقط نقش خودش را بازی می کرد و شاید به خاطر همین از بقیه بازی باورپذیرتری دارد.