میلیاردیهای غریبه!
پرفروش شدن فیلمها در سینمای ایران هیچگاه از یک فرمول خاص و مشخصی پیروی نمیکند با این حال در اکثر مواقع فیلمهای پرفروش به دلایلی از قبل داد میزنند که قرار است گیشه را بترکانند.
اقبال منتقدان، ایجاد جو مثبت برای یک فیلم یا حتی گاهی بالعکس در رسانهها، بردن جوایز متعدد در جشنواره فیلم فجر، کمدی بودن، داشتن رضا عطاران یا مسعود ده نمکی، داشتن عروسک های خاطره انگیز و یا بهرهگیری از تعداد زیادی چهره مخاطبپسند یا معتبر پشت و جلوی دوربین تعدادی از این ویژگیها هستند.
اما برخی فیلمها هم در این سال ها اکران شدهاند که بدون داشتن این ویژگیها یا داشتن اندازه کمی از آنها ناگهان همه قاعدهها را به هم زده اند و در گیشه با فروش خوبی مواجه شدهاند. «در مدت معلوم» به کارگردانی وحید امیرخانی یکی از آن فیلمهاست که توانسته در کمتر از یک ماه مرز ۱ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان فروش را هم رد کند.
اما با همه اینها ناگهان خبر رسید که سالنهای نمایش دهنده فیلم پر می شوند و این فیلم دارد میفروشد. بدون توجه به دلایل فروش فیلم - که میتواند از خاص بودن موضوع باشد تا تبلیغات دهان به دهان اما فروختن فیلم امیرخانی غافلگیری بزرگی بود. اما فیلم امیرخانی تنها نمونه در چند سال اخیر نیست.
در سه سال اخیر چند فیلم دیگر هم بودهاند که در زمان اکران بر خلاف تصور رسانه ها، منتقدان و حتی گاهی خود عوامل تولید مردم استقبال خوبی از آنها کرده به فروش های میلیاردی دست یافتهاند. در ادامه نگاهی انداختهایم به این فیلم ها.
دربند/ پرویز شهبازی
بازیگران فیلم جز پگاه آهنگرانی و احمد مهرانفر بازیگران شناخته شدهای نبودند و نازنین بیاتی به عنوان بازیگر اصلی برای اولین بار جلوی دوربین رفته بود. موضوع فیلم هم یک حول محور یک دختر دانشجوی شهرستانی میگشت و فیلمهایی از این دست جز یکی دو مورد در سینمای ایران هرگز در بین پرفروشهای سال قرار نگرفتهاند.
با این که فیلم حتی در جشنواره فجر هم در بخش مردمی عنوان بهترین فیلم از نگاه مخاطبان را به دست نیاورد اما نامزد ۹ سیمرغ بلورین شد و در رشتههای بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش مکمل زن و بهترین فیلمبرداری جایزه گرفت. در حالی که همه فروشی متوسط برای «دربند» در نظر گرفته بودند اما این فیلم با فروشی بیش از ۱.۶ میلیارد تومان هفتمین فیلم پرفروش سینمای ایران در سال ۹۲ شد.
جا به جا/ علی توکلنیا
به جز اکبر عبدی و تا حدودی مهران غفوریان دیگر بازیگران «جا به جا» از جمله افسانه چهره آزاد، مهران رجبی، جواد عزتی و حمید لولایی هیچ گاه در سینما بازیگران گیشه نبودهاند و بسیاری از آنها بیشتر در تلویزیون یا تله فیلمهای شبکه نمایش خانگی به موفقیت دست پیدا کردهاند نه در سینما. عبدی هم که برعکس یکی مثل رضا عطاران فیلم در گیشه شکست خورده کم ندارد و غفوریان هم که به جز «شارلاتان» هیچ کدام از فیلم هایش بیش از یک فروش متوسط را تجربه نکرده اند.
داستان فیلم هم در مورد مردی است که با یک فرمانده سابق جنگ اشتباه گرفته میشود. خب علی الظاهر این فیلم نهایتا میتوانست یک فروش عادی و معمولی را تجربه کند اما در کمال ناباوری فیلم در مجموع بیش از ۱.۵ میلیارد تومان فروخت و یکی از ده فیلم پرفروش سال لقب گرفت.
به خاطر پونه/ هاتف علیمردانی
فیلم علیمردانی بسیار خلوت و کم بازیگر و فرهاد اصلانی و هانیه توسلی ایفاگر نقشهای اصلی آن بودند. «به خاطر پونه» در جشنواره سی و یکم فجر و در بخش خارج از مسابقه به نمایش درآمد، منتقدان فیلم را قابل قبول دانستند اما چندان برایش به به و چه چه هم نکردند.
فیلم از تبلیغات آنچنانی برخوردار نبود و اواخر شهریور یعنی کمی مانده به بازگشایی مدارس اکرانش آغاز شد. اما فیلم علیمردانی خیلی بی سر و صدا فروخت، آن هم بیش از ۱ میلیارد تومان. رقمی که برای هیچ کس باور کردنی نبود حتی خود علیمردانی.
شیار 143/ نرگس آبیار
دومین فیلم کارگردانش است و فیلم اول آبیار هم که ابتدا پروانه ویدیویی داشت بعدها نه در اکران عمومی که در گروه «هنر و تجربه» به نمایش درآمد. «شیار ۱۴۳» طبق قاعده معمول گیشه سینمای ایران عملا هیچ فاکتوری برای پرفروش شدن نداشت.
فقط این وسط ابراهیم حاتمیکیا تا توانست برای فیلم تبلیغ کرد و از آن جا که از آن دست فیلمهای مورد قبول بدنه فرهنگی کشور بود تبلیغات خوبی برایش شد. هر چند تجربه ثابت کرده اینگونه تبلیغات دولتی و وابسته به نهادهای حکومت هم چندان نتوانسته به فروش بسیاری از فیلمها کمک کند اما «شیار ۱۴۳» فروخت. حتی بیشتر از فیلم «چ» ابراهیم حاتمیکیا. این فیلم که آبان ماه ۹۳ اکران شد بیش از ۳.۵ میلیارد فروخت.
رقمی عجیب و شگفتآور. البته نباید از این نکته هم غافل شد که مریلا زارعی در جشنواره سی و دوم فجر سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش زن را برای بازی در این فیلم دریافت کرد و فیلم، سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه مردمی و سیمرغ جایزه ویژه هیئت داوران را هم به دست آورد.
مردن به وقت شهریور/ هاتف علیمردانی
بالطبع فیلم که به پایان رسید هیچ کس نظر مساعدی در خصوص فیلم نداشت و صبا گرگین پور به عنوان نامزد دریافت سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل مرد تنها رهاورد فیلم در جشنواره فیلم فجر بود.
بعد هم که کلا فیلم به دست فراموشی سپرده شد و حتی در رسانهها هم کسی پیگیر اکران آن نبود چرا که علیمردانی یک سال بعد فیلم مهمتری به نام «کوچه بینام» را ساخت و همه منتظر اکران آن بودند. با این حال اوایل مرداد ماه و پس از نزدیک به دو سال، «مردن به وقت شهریور» حتی زودتر از «کوچه بینام» (که هنوز هم اکران نشده) در سکوت خبری روی پرده رفت.
تقریبا تصور همه این بود که در نهایت این فیلم فروش محدودی خواهد داشت و به سرعت به کف فروش میرسد اما این اتفاق رخ نداد و نزدیک به ۷۰ روز روی پرده ماند و در نهایت هم با فروشی معادل ۱.۵ میلیارد تومان به کار خود در گیشه پایان داد.
این فیلم از حضور حمید فرخ نژاد، هانیه توسلی و نازنین بیاتی بهره میبرد و دو بازیگر جوان و تازهکار به نام های نوید لایقیمقدم و صبا گرگین پور هم در آن حضور داشتند. داستان فیلم هم به مشکلات نوجوانهای امروزی و تفاوتهای اساسی آنها با نسل پیش از خود میپرداخت.
ساکن طبقه وسط/ شهاب حسینی
فیلم درون مایه ای فلسفی دارد و پر از نشانه شناسی است. روایتی است که بیش از اندازه به دنیای شخصی حسینی مربوط است و یک نوع طنز فلسفی در خود دارد که نمونههایش هیچ کجای دنیا آثار پرفروشی نمی شوند.
حتی جنس فیلم آنقدر خاص بود که با ندادن فیلم به جشنواره سی و دوم این شائبه پیش آمد که فیلم از کیفیت لازم برای نمایش عمومی برخوردار نیست. اما با همه اینها ۲۳ مهر ماه ۹۳ اکران فیلم آغاز شد و پس از ۷۰ روز نمایش با حدد ۱.۴ میلیارد تومان اکرانش به پایان رسید. اتفاقی که بیش از همه امیر سمواتی را تهیه کننده این فیلم را غافلگیر کرده بود.
شاهزاده روم/ هادی محمدیان
به هر حال در انیمیشن بهرام عظیمی تعداد زیادی چهره سرشناس مثل بهرام رادان، محمدرضا شریفینیا، گوهر خیراندیش، حسام نواب صفوی، حبیب رضایی، هدیه تهرانی و مهران مدیری حضور داشتند و ظاهرا تمام ظرفیتی که قرار بود برای سینمای انیمیشن مورد استفاده قرار گیرد در این فیلم خرج شده بود.
شاید به همین دلیل هم وقتی « شاهزاده روم» اولین تجربه هادی محمدیان بدون داشتن بسیاری از ویژگیهای فوق در جشنواره فجر سی و سوم اکران شد همه به چشم یک محصول شکست خورده دیگر به آن نگاه کردند.
اما از آنجا که در ایران شرایط کار به جایی رسیده که حتی داشتن کمی کیفیت و نزدیک شدن به استانداردهای روز مخاطب را به وجد میآورد «شاهزاده روم» با توجه به کیفیت قابل قبولی که داشت، به لطف صدا پیشه هایی بسیار حرفهای و البته با داشتن داستانی روان و موضوعی بکر که پرداختن به زندگی یکی از شخصیتهای جذاب کمتر پرداخته شده در مذهب شیعه بود توانست نظر مخاطب را جلب کند و تا امروز که اکرانش به دو ماه رسیده فروشی معادل ۳.۳ میلیارد تومان داشته باشد. فروشی که پیش بینیاش تقریبا غیرممکن بود.
به نظر میرسد فروش اثری مثل «شاهزاده روم» میتواند گزینه مناسبی برای نشان دادن توانایی جذب سرمایه در این حوزه باشد. البته از این نکته هم نباید غافل شد که شرایط اکران بسیار خوبی هم برای این فیلم مهیا شد و باید امیدوار بود شرایطی ازاین دست برای دیگر انیمیشن سازان ایرانی هم فراهم شود.
ارسال نظر