گفتگو با لیندا کیانی، بازیگر نقش ترانه
لیندا کیانی برای اولین بار در «ساعت شنی» بهرام بهرامیان بازی اش دیده شد؛ با بازی در نقش یک دختر شرور و فراری که عصیان گری های او به یکی از چالش های اصلی سریال تبدیل شده بود؛ نقشی که با خودش و دیگر نقش هایی که بعدها بازی کرد، زمین تا آسمان فاصله داشت!
شاید همین مسئله نیز باعث شد که اغلب کارگردان ها بیشتر برای نقش آرام و متین سراغ او بیایند. شاید اگر بعدها، بازی در «زمانه» حسن فتحی یا «شهرزاد»ش را قبول می کرد، مسیر بازیگری اش تغییر پیدا می کرد و در نقش های متفاوت تری هم ظاهر می شد؛ هر چند خودش معتقد است که در «نفسِ گرم» محمد مهدی عسگرپور، متفاوت تر از نقش های دیگرش ظاهر شده است.
چطور برای بازی در سریال «نفس گرم» انتخاب شدید؟ آیا آقای عسگرپور کارهای قبلی تان را دیده بودند؟
- دقیقا نمی دانم آقای عسگرپور در جریان کارهای قبلی ام بودند یا نه! اما من اغلب کارهایشان خصوصا «گل های گرمسیری» را دیده بودم و دوست داشتم که روزی با او کار کنم. وقتی هم که به این کار دعوت شدم، مثل اغلب کارها مراحل خاصی را گذراندم تا برای نقش انتخاب شوم. آن زمان، تنها فیلمنامه شش، هفت قسمت از سریال آماده بود، با این حال، من با نقش ارتباط پیدا کردم و دوست داشتم که آن را بازی کنم.
شخصیت ترانه دچار یکسری ابهامات و تردیدهایی است که در همان لحظه ورودش به قصه، این حس را به مخاطب هم منتقل می کند. آیا سردرگمی های ترانه، چالش بزرگ شخصیت اوست؟
- ترانه یک دختر بداخلاق و ناامید است که به دلیل اتفاقاتی که در گذشته برایش افتاده و مریضی که دارد، روحیات و خلق و عقایدش تغییر کرده و حالا به یک انسان مردد و سردرگم تبدیل شده اما وقتی با ملیحه آشنا می شود، به یکسری از آگاهی هایی می رسد که مسیر زندگی اش تغییر پیدا می کند.
یعنی نقش تان دچار یکسری از چالش های معنوی می شود؟
- با این دید هم می توان به شخصیت ترانه نگاه کرد.
با توجه به اینکه در فیلم «شوگران» هم شخصیت سیما ریاحی به دلیل یکسری از چالش ها و موقعیت هایی که برای کاراکترش به وجود می آمد، با موضع گیری های بی خود و بی جهت پرستارها در جامعه همراه شد، این مسئله نگرانی هایی را برای شما به وجود نمی آورد؟
- به نظرم اگر هدیه تهرانی در آن فیلم نقش معلم را هم بازی می کرد، باز آن آن چالش ها و حواشی برای کاراکترش به وجود می آمد چون تجربه نشان داده که مردم در اغلب موارد منتظر هستند که داستان درست کنند و همین جور الکی سر هر چیزی ناراحت شوند! اما با این حال فکر نمی کنم شخصیت ترانه هم چالش برانگیز و حاشیه ساز باشد.
آیا ترانه می تواند به نقش ماندگاری در کارنامه بازیگری تان بدل شود؟
- شاید! چون من در این سریال نقشی را بازی کردم که کمی متفاوت تر از خود واقعی و سادگی درونی ام است. بنابراین فضای این کار آنقدر آرام و بدون دردسر بود که این مسئله به همه عوامل کمک کرد تا بتوانند با آرامش و لذت بیشتری در کنار هم کار کنند.
این سریال به دلیل قصه ای که دارد، فضای اندوهگین و کسل کننده ای دارد. به عنوان یک بازیگر و تماشاگر کارهای تلویزیونی، خودتان احساس نمی کنید که مخاطب از تماشای این نوع سریال ها دیگر خسته شده است؟
- اینکه ریتم سریال آرام است را خودم هم قبول دارم اما فکر می کنم که این اتفاق، به دلیل داستان و شخصیت و روحیات خود آقای عسگرپور افتاده چون خودشان هم شخصیت کاملا آرام و صبوری دارند.
خودم همیشه کارهای با ریتم تندتر را بیشتر دوست دارم اما خب این هم یک مدل از سریال سازی است دیگر! خسته کننده نیست، چون من وقتی به عنوان یک بیننده و نه بازیگر، این سریال را تماشا می کنم، آرامشی که بر اغلب سکانس ها حاکم است و متنانت شخصیت ملیحه را دوست دارم و این به دنبال کردن قصه بیشتر کمک می کند.
نحوه بازی گرفتن آقای عسگرپور از بازیگران به چه شکل بود؟
- ما قبل از هر سکانسی یک بار دورخوانی می کردیم و در همانجا، لیلا رنگرزان نکات مهم را در مورد نقش مان یادآوری می کرد. او تقریبا بازیگردان کار یا به بیان بهتر، زبان آقای عسگرپور بود.
شما مثل اغلب بازیگرانی که از تلویزیون به سینما می روند، دوست ندارید از این به بعد در سینما هم فعالیت کنید؟
- بی شک خودم هم دوست دارم که چنین کاری را انجام دهم چون همه چیز در سینما ظریف تر و ریزبینانه تر و با دقت بیشتری همراه است و مثل تلویزیون نیست که ما بخواهیم سطحی به فیلم ها نگاه کنیم و راحت آن را از یاد ببریم. بنابراین دوست دارم که در سینما بازی کنم اما همه چیز که به خواسته من برنمی گردد! خیلی چیزها باید دست به دست هم بدهد تا این اتفاق بیفتد.
اما قبول دارید تلویزیون به دیده و شناخته شدن یک بازیگر توسط مردم، بیشتر کمک می کند؟
- حتما همینطور است. برای این که مردم در همه نقاط ایران تلویزیون را بیشتر از سینما نگاه می کنند و سینما به این شکل اپیدمی نیست. (یکسری جاهایی هست که آدم های خاصی می روند) و من اصلا منکر این خاصیت تلویزیون نیستم! به نظرم در سینما تلاش بازیگر، بیشتر از تلویزیون دیده می شود.
به نظر می رسد خودتان هم در مقوله انتخاب نقش ها، کمی دچار وسواس شده اید و دیگر دوست ندارید در هر سریالی بازی کنید!
- سطح کارهای پیشنهادی به شکلی است که کارگردان ها بیشتر برای نقش های آرام و بی دغدغه سراغ من می آیند اما من تا جایی که بتوانم، سعی می کنم همان نقش ها را هم کمی متفاوت تر بازی کنم و البته در هر کاری هم حضور پیدا نکنم.
چرا وقتی آقای فتحی پیشنهاد بازی در سریال «شهرزاد را داد، در کارشان بازی نکردید؟ این سریال که از سطح قابل قبولی برخوردار بود و جای کار بیشتری برای بازیگر به همراه داشت!
- اتفاقا خودم خیلی دوست داشتم با آقای فتحی کار کنم ولی نقشی که قرار بود در این سریال بازی کنم دچار یکسری تغییرات شد که با هم به این نتیجه رسیدیم که من در این کار بازی نکنم. نقشی که ابتدا نوشته شده بود، برای من هم اتفاق خوبی می توانست باشد اما بعدها خاصیت اصلی اش را از دست داد و من نتوانستم آن را بازی کنم.
ارسال نظر