لحظه های بیادماندنی فصل پایانی «برکینگ بد»
وينس گليگان و گروه نويسندگانش ثابت كردند همچنان كه بركينگ بد از پس صحنههايي با تنشِ باورنكردني برميآيد، بهمان اندازه در خلق كردنِ لحظاتِ ناجور هم استادند.
۱۰. سرنوشتِ سمِ رايسين فاش شد
رايسين عليرغم تمام بحثهايي كه در طول سرال شكل داد، هيچ وقت بطور شايستهاي در دنياي بركينگ بد استفاده نشد. اما طبقِ قانونِ چخوف، بركينگ بد نميتوانست بدون اينكه اين سم - يا بطور اخص آن شيشهاي از آن كه والت قصد استفاده از آن براي گاس فرينك را داشت - قربانيِ خود را بشناسد به پايان برسد. در قسمتِ پايانيِ سرالآ معلوم ميشود كه آن قرباني، هدفِ سزاواري بوده: ليديا، كه وسواسش بر روي استفاده از شيرينكنندهي استويا بجاي شكر (و ميل وافرش به قتل) بدل به نقطهي سقوط او ميشود.
9. والت، اسكايلر، هنك و مري عجيب و غريب ترين قرار دوتاييِ دنيا را ميگذارند
وينس گليگان و گروه نويسندگانش ثابت كردند همچنان كه بركينگ بد از پس صحنههايي با تنشِ باورنكردني برميآيد، بهمان اندازه در خلق كردنِ لحظاتِ ناجور هم استادند. در نيمهي اول فصلِ پنجم، صحنهي مراسمِ شامي با حضورِ والت، اسكايلر و جسي وجود داشت. اين بار هنك و مري جايگزينِ جسي ميشوند - اين بار در يك رستورانِ پرطرفدارِ مكزيكي - اما تماشاي نتيجهي پاياني بهيچ وجه كمتر از آن دردناك نيست - و نه، هيچ كدام از آنها چيپس سفارش ندادند
8. والت قصدِ انتقام ميكند
در قسمتِ ماقبلِ پاياني، از آن كسي كه زماني بزرگ و قدرتمند بود خاطرهاي بيش باقي نمانده و بنظر ميرسد والتر وايت فقط كمي بيشتر از مردي است كه انزوا و سرطاني كشنده، او را درهم شكسته است. وقتي به باري محلي در نيوهمپشر ميرود، بنظر ميرسد كه ميخواهد خودش را تسليم كند تا به حسابِ جرايمِ بيشمارش رسيدگي شود اما بعد از ديدنِ دشمنان قديمياش گرچن و اليوت شوارتز در تلويزيون به اين نتيجه ميرسد كه نبردي ديگر برايش باقي مانده و پخشِ موسيقيِ تمِ اصليِ سرالگ نشان از بازگشتِ قريبالوقوع او به نيومكزيكو دارد.
7. جسي پولش را واقعا دور مياندازد
با وجود تمام درگيريهايي كه هر شخصيت در طول فصل پاياني دارد، هيچ كس اندازهي جسي خراب، زخمي و درهمشكسته بنظر نميرسد. او كه هنوز از غيب شدن مايك در نيمهي اول فصل آخر گيج است، در طول نيمهي دومِ آن بكلي رها شده و اين حسش وقتي به اوج ميرسد كه در شبي مهم با اتومبيلش به خيابان ميرود و ميليونها دلار پولش را مثل روزنامه از پنجره به بيرون پرتاب ميكند.
6. "سلام كرول." والتر وايت به خانه برميگردد
نيمهي دومِ فصلِ پايانيِ بركينگ بد با پيشبينيِ رسيدن به يك نقطهي هيجاني، درست از جايي كه نيمهي اول متوقف شده بود شروع ميشود: در آينده. والت ماشينِ ولوويِ داغان و مسلسلي با ابعاد خندهدار را كه در صندوق عقب است به محل سكونتِ خانوادهي وايت ميآورد و متوجه ميشود ملكش دچار محكوميت و توسط عدهاي اسكيتبازِ نوجوان اشغال شده. اگر هرگونه شكي وجود داشت كه مردي كه حالا بيشتر به نام هايزنبرگ معروف است تكبر خود را از دست داده است، سلام سادهي او به همسايهاش ميتواند كمك بزرگي به يادآوري اين نكته كند كه او چطور تبديل به ترسناكترين مرد نيومكزيكو شد.
5. والت با اسكايلر مشاجره ميكند و خانوادهاش را براي هميشه از دست ميدهد
شايد براي فصلي كه با لحظاتِ ناخوشايندِ درگيري و دعوا تعريف شده، هيچكدامشان مثل درگيريِ شديد والت و اسكايلر در قسمت ۱۴م نباشند. تنشها بين والت و اسكايلر در بيشتر اوقاتِ سرالش در حال اوج گرفتن بودند اما تا آن موقع هيچ وقت فيزيكي نشده بودند. وقتي اسكايلر چاقوي آشپزخانه را چنگ زد، خطري بين زوجِ درگير شكل گرفت كه تابحال سابقه نداشت. نه اين واقعيت كه والتر جونيور و هالي آنجا حاضر بودند و نه اينكه والت بعد از اتمامِ درگيري، هالي را با خود برد، هيچكدام كمكي به مسئله نكردند.
4. تاد آندرا را ميكشد
اگر مرگِ هنگ تكاندهندهترين مرگ بود، مرگِ آندرا بياحساسترينشان بود. آندرا با اينكه گناهي جز نگران بودن براي جسي نداشت، با خونسرديِ كاملِ تاد - كسي كه هر لحظه خودش را بيشتر و بيشتر بعنوانِ يك ساديستِ جامعهستيز مثل عمويش جك ثابت ميكند - كشته شد و آن حالتِ نگران را يكبار ديگر ميبينيم، اين بار در چهرهي جسي.
3. هنك با والت رو در رو ميشود
وقتي هنك كتابِ Leaves of Grass را كه به والت تقديم شده بود پيدا كرد، فهميديم كه مأمور DEA بزودي لو خواهد داد كه باجناقش همان هايزنبرگِ بدنام است. خيلي از سراليها همچين موردي را به اندازهي نصفِ يك فصل كش ميدهند اما هنك قبل از به پايان رسيدنِ همان اپيزود در گاراژ به والت حملهور ميشود.
2. عمو جك، هنك و استيو را ميكشد
قسمتِ ۱۴م فصل پنجم يعني Ozymandias به اتفاقِ آرا، بهترينِ اپيزودِ سرال هاي تلويزيوني در سال ۲۰۱۳ بود ( و خود گيليگان آن را بهترين قسمتِ بركينگ بد ميخواند) و يك دليلِ عمدهاش، درآوردنِ مرگِ هنك و رفيق و همكارش استيو گومز در DEA ادارهي مبارزه با مواد مخدر است. از همان لحظهاي كه اين دو بهمراهِ جسي براي دستگيريِ والت به بيابان زدند، پيدا بود كه سرنوشت شومي در انتظارشان است. گرچه صحنهي واقعيِ مرگ گومز را نديديم اما هنك تا آخرين لحظه مقاوم باقي ماند و وقتي عمو جك دوباره چهرهي اصلياش را نشان ميدهد ميتوانيم نگراني و اضطراب را در صورتِ والت ببينيم (آن چهره تا حدي آشناست)
1. پيروزيِ هايزنبرگ
احتمالا هيچ قسمتِ پايانيِ فصلي در تاريخِ تلويزيون پذيراي اين مقدار از گمانهزنيها كه قسمت آخر بركينگ بد داشت، نبوده. اما هيچكس نتوانست پايانِ انفجاريِ آن را پيشبيني كند. والت توانست به كمك مسلسل بزرگي كه در قسمتِ اول فصل پنج ديديم، انتقامش را از عمو جك بگيرد و در همان زمان جسي انتقامش را از تاد.
شايد از همه مناسبتر، فرارِ جسي بسوي يك زندگيِ تازه و مردنِ والت در محيطِ طبيعياش يعني يك آشپزخانهي توليدِ شيشه بود.
نظر کاربران
بي نظير بود . فصل آخر شديدا آزار دهنده و در عين حال فوق العاده بود .