وقتی بازی با واژه ها دادگاهی تان می کند
«وطن امروز» یادداشتی نوشته و گفته: «روحانی اگر طالقانی نباشد و به جای مردم، دل در گرو اجنبی داشته باشد، وای بر روحانی.»
مجله روشن - اکبر موسوی: «وطن امروز» یادداشتی نوشته و گفته: «روحانی اگر طالقانی نباشد و به جای مردم، دل در گرو اجنبی داشته باشد، وای بر روحانی.» و «جناب روحانی! این آیت الله طالقانی است که عنداللزوم موضع بی ملاحظه، انقلابی و صریح می گرفت حتی علیه مدعیان طرف داری از خودش. آسدمحمود و عافیت طلبی؟ هیهات!» و فردایش نویسنده در یادداشتی دیگر گفته: «هیات نظارت بر مطبوعات در اقدامی به مراتب عجیب تر از دفعات قبل، روزنامه «وطن امروز» را بابت انتشار یادداشتی که در توصیف آیت الله طالقانی و جلال آل احمد نوشته بود، دادگاهی کرد.»
نویسنده برای دفاع از خودش نوشته: «یک باردیگر رفتیم و از صدر تا ذیل یادداشت مذکور را خواندم و ناظر بر مصداق شکایت یعنی «توهین به مقامات» خدادخدا کردم نام خانوادگی رییس جمهور بعدی «روشنفکر» نباشد والا احدالناسی حق نخواهد داشت در دوره جناب آقای روشنفکر(!) از اصطلاحاتی نظیر «روشنفکر غرب زده»، «روشنفکر کراواتی»، «روشنفکر ستون پنجم دشمن»، «روشنفکر اجنبی پرست» و... استفاده کند! یعنی چون نام خانوادگی رییس دستگاه اجرا «روحانی» است ما حق نداریم از روحانی و روحانیت و حوزه و حجره حرف بزنیم؟!»
منِ مخاطب، وقتی متن یادداشت نخست را می بینم، به سادگی متوجه می شوم که نویسنده درپی تعریض به «حسن روحانی» است. نشانه های فراوانی در متن هست که مخاطب از واژه «روحانی»، «حسن روحانی» را برداشت می کند. یکی از اتهامات دلواپسان «دل در گرو اجنبی» داشتن دولت یازدهم است؛ حتی در تبلیغات انتخاب، دوگانه مقاومت و وادادگی را برجسته می کردند. اما نویسنده، فردایش از ابهام «روحانی» استفاده می کند و ادعا می کند که منظورش از «روحانی» فردی است که در حوزه علمیه درس خوانده است نه «حسن روحانی».
به دادگاهی شدن و توهین به مقامات و این که آیا در متن اول توهینی بوده یا نه، یا اگر بوده، شکایت درست است یا نه و... کاری نداریم؛ ما فقط در پی صید مغالطه هستیم و بس.
در تبلیغات انتخابات نهم ریاست جمهوری، شعار، «نفت را بر سر سفره مردم می آوریم» درباره تحقق این شعار پرسش شد. الهام گفت که «نفت بوی بدی دارد و کسی نفت را روی سفره نمی گذارد.» دولت نهم با این پاسخ، شعار انتخاباتی اش را نفی می کرد؛ اما اسنادش موجود بود. اتفاقی که در این پاسخ افتاده است، تغییر معنا با «توسل به معنای تحت اللفظی» است. معنای «نفت» در لغت نامه چیزی است و در جمله «نفت را سر سفره مردم می آوریم»، چیز دیگر. نفتی که قرار بود سر سفره مرم بیاید، ماده سیاه بدبویی که از زمین استخراجش می کنند، نبود؛ بلکه به معنای افزایش رفاه مردم و بالارفتن قدرت خرید یک خانواده بود. اما برای فرار از پاسخ، معنای «لغوی» و «تحت اللفظی» را به جای معنای استعاره ای به کار بردند.
مغالطه توسل به معنای تحت اللفظی مغالطه ای است که برای فرار از معنای متعارف، معنای تحت اللفظی را به متن تحمیل می کند. واژه ها وقتی در کنار دیگر واژه ها می نشیند و جمله و متن را می سازد، در بسیاری از اوقات از معنای تحت اللفظی و معنایی که در کتاب های لغت نوشته شده است، فاصله می گیرند.
وقتی می گوییم «او کلاه بردار است.» این توجیه که «منظورمان این بود که او گاهی کلاه پشمی را از سرش بر می دارد و موهایش را می خاراند». پذیرفتنی نیست. «او یک پرسپولیس تیفوسی است» را نمی توانیم این گونه معنا کنیم که او یکی از طرف داران تیم پرسپولیس است که به بیماری تیفوس مبتلاست و باید به بیمارستان رجوع کند.
یا نمی توان در تفسیر «گهی بر طارم اعلا نشینم» گفته شود سعدی روی گونی برنج طارم اعلا که یکی از دوستانش از شمال برایش می فرستاد، گاهی می نشست. یا «باید که سپر باشد پیش همه پیکان ها»، باید جلوی همه خودروهای پیکان سپر ساخته شود.
در اصل ۱۱۵ گفته شده است: «رییس جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی...» در تفسیر واژه «رجال» اختلاف است. طرف داران صلاحیت زنان برای ریاست جمهوری، مدعی اند که تفسیر رجال به مردان، مصداق مغالطه توسل به معنای تحت اللفظی است و در ادبیات سیاسی رجال معنایی اعم از زنان و مردان دارد.
ارسال نظر