موسیقی مذهبی، نواهای صادق و با صلابت
هنوز بعد از سالها، بعد از قرنها، بعد از هزار و چهارصد سال میتوان حقیقت را در زنجیر دید... حقیقت را پاره پاره بر خاک دید... حقیقت را بر سر نیزه دید ... هنوز بعد از قرنها، حجت مسلمانی همهی ما، «حسین بن علی(ع)» است* و تا ابد همین است.
به همین خاطر است که بسیاری از فاخرترین آثار موسیقایی کشور بر اساسِ این واقعهی سترگ نوشته و اجرا شدهاند و همچنان هنرمندان موسیقی هر سال، با فرا رسیدنِ این ایام؛ همراه با دیگر مردمان سرزمینشان فعالیتهایشان تحت تاثیر حجت مسلمانیاشان قرار میگیرد و هر کدام به سبک و سیاقِ خود احترامشان را به امام شهیدشان بیان میکنند. اگر چه نمیتوان فراموش کرد که گاهی موسیقی عاشورا، دچار انحرافاتی میشود که نگرانی مسوؤلان فرهنگی را نیز به دنبال دارد.
موسیقی مذهبی در ایران
«مرثیهخوانی» در موسیقی عاشورا به تعالی رسیده است؛ اما قدمت این سنت در ایران به پیش از اسلام باز میگردد که نمونههایی از آن را میتوان در شاهنامه نیز مشاهده کرد؛ اما تاثیر واقعهی عاشورا در غنای این سبک از موسیقی غیرقابل انکار است. ارادت هنرمندان به سالار شهیدان، سبب بروز هنرهایی چون روضهخوانی، نوحهخوانی و تعزیه شد و چنان گستردگیای پیدا کرد که خود، نگاهبانِ فرهنگِ موسیقی شد. روضه، نوحه و تعزیه همواره بر اساس دستگاههای موسیقی ایران و آواز سنتی اجرا میشود و البته روضهخوان دستگاههایی انتخاب میکند که فراز و فرودهایش هم حزنانگیز باشد و هم تاملبرانگیز که اصلا قصد نهایی از روضهخوانی و نوحهخوانی، تعالی اندیشه هم هست در کنارِ ایجاد حزن برای امامِ مظلوم. نوحهخوانان برای رسیدن به این مقصود بیشتر از دستگاههای همایون، نوا، چهارگاه، شور و آواز ابوعطا، افشاری و دشتی استفاده میکنند. (نوحههای سلیم موذن زاده)
در این میان شاید حتی کار یک نوحهخوان یا روضهخوان از آوازخوان هم دشوارتر باشد. نوحهخوان باید چنان مهارتی داشته باشد که تنها بر اساسِ تواناییهای آوازخوانی و تسلطش بر ردیف، مخاطب خود را تحت تاثیر قرار دهد و در عین حال «ریتم» را حفظ کند، اگر چه سینهزنی و زنجیرزنی کمک مهمی برای خواننده به شمار میرود و ضربآهنگ را حفظ میکند د. ( نمونههای اصیل نوحهخوانی بیشتر دارای ریتمهای دو ضربی و سه ضربی هستند.) گاهی برخی سازها نیز در عزاداریهای عاشورایی دیده میشود که از جملهی آن میتوان به سازهای بادی (شیپور، نی، سرنا، کرنا، ترومپت و قرهنی) و سازهای کوبهای (طبل، دهل، سنج) اشاره کرد.
نوحهخوانی در نقاط مختلف ایران، شکلهای متفاوتی دارد که تحت تاثیر فرهنگ فولکلور آن منطقه است؛ به قولِ «جهانگیر نصر اشرفی» در کشور ما انواع اقوام، دارای موسیقی مذهبی خاص خودشان هستند و برای مثال مراسم سینهزنی در بوشهر منطبق با آوازهای آنجا و در گیلان منطبق با اصلیترین نغمات آنجا مثل دیلمانی و غمانگیز است: «دلیل این تنوع، این است که بخش مهمی از اقوام و طایفههای ایرانی دارای مذهب شیعه هستند و به همین خاطر میتوان در شروههای جنوبی و مرکزی ایران، امیریهای مازندران، گیلگیهای گیلان شکل متفاوتی از ارایهی این نوع موسیقی را دید. موسیقی تعزیه و محرم تمام انواع موسیقیهای ملی و برخی موسیقیهای قومی را در خود جای داده است. برای نمونه مثلا دارای ریتمهای مشخص هستند و دارای متر آزاد هستند که از آواز ها الهام گرفته شده است. همین طور رجزخوانیها از قوالیهای مناطق مختلف گرفته شده است.»
او البته به این نکته تاکید دارد که در برخی نواحی ایران مجریان بومی موسیقی مذهبی شیعه علاوه بر استفاده از الحان ومقامهای بومی به خلق متنهایی به گویشهای محلی اقدام کردهاند و به این ترتیب موجد انواع ادبیات بومی مذهبی نیز شدهاند: «طبقه بندی موسیقی مذهبی شیعه در ایران به دلیل تعدد مراسم و مناسبتها، وضعیت متفاوت تقویمی، ماهیت متنوع معنایی و یا آئینی به سادگی میسر نیست، به خصوص اینکه اینکه ساختار موسیقایی این گروه از الحان چه از نظر فرمهای متمایز منطقهای یا ملی و یا تفاوتهای فنی و متریک دارای پیچیدگیهای قابل تأملی است.»
در این میان موسیقی جنوب ایران از غنای بسیاری برخوردار است. «محسن شریفیان» که در این زمینه فعالیتهای بسیاری انجام داده است، دربارهی این شکل از موسیقی در جنوب ایران میگوید: « روضه خوانی یا در واقع «مرثیه خوانی» را یکی از نخستین شیوه های عزاداری می نامند که به صورت انفرادی صورت گرفته است. عزاداران پیش از آمدن روضه خوان و نشستن روی منبر، مقدمه ای را همخوانی می کنند که به آن «زمینه» می گویند. روضه خوانی سنتی معمولاً با «مرثیه خوانی» رسمیت می یابد، اما اغلب اوقات روضه خوان ها، کار خود را با اجرای آوازی حزین معروف به «حاجیونی» از گرده های «شروه خوانی» آغاز می کنند. حاجیونی، از جمله آوازهای رایج در محافل غیر عزاداری است که به روضه خوانی کشانده شده است.
همچنین، افزون بر آوازهای ذکر شده، خواندن «رجز» و «جنگ نامه» در روضه خوانی واقعه کربلااز جایگاه ویژه ای برخوردار است. در بوشهر محله های مختلف، مراسم مذهبی خود را جدا از یکدیگر برگزار می کنند. هر کدام از آنها دارای یک گروه سنج و دمام مستقل هستند. این دسته ها در گذشته اهمیت زیادی داشته و با رقابت شدید محله ها روبه رو می شده و هر گروه ساز و نوازنده مخصوص به خود داشته است. در قطعه سنج و دمام سازهای بوق، دمام و سنج نواخته می شوند. سازهای نامبرده در موسیقی محلی آفریقا ریشه دارند. بنابراین پیدایش این سازها در بوشهر مصادف بوده است با مسافرت های دریایی مردم این منطقه به آفریقا و بویژه مهاجرت اقوام آفریقایی که بیشتر به عنوان برده به بوشهر آورده می شدند.»
«لیلابگفتا ای شِه لب تشنه کامان …» که توسط زندهیاد «جهانبخش کردیزاده» اجرا شده، یکی از معروفترین نوحههای جنوب ایران است. با همهی این تفاوتها اما در فرم کلی همهاشان بر «ریتم» استوار است. ریتم در این گونه الحان توسط ضربات سنج، طبل، دهل، سینه زدن، زنجیر زدن و یا باکوبیدن اشیائی همچون سنگ و کارب (نوعی چوب تراش خورده) به یکدیگر حفظ میشود. در این گروه از الحان، خوانندگان اعم از سرخوان و عزاداران سرضربها و اکسانهای لحن را با ریتم سنج و یا ضربات سینهزنی هماهنگ میسازند. به این ترتیب استفاده از سازها و ادوات کوبی نیز غالباً در اجرای این گروه از آهنگها مورد استفاده قرار میگیرند. در روضه خوانی نیز ریتمی آزاد وجود دارد؛ اما نوحهها را میتوان بیشتر به «تصنیف» شبیه دانست و روضه را به «آواز». در این میان «شورخوانی» نیز بخش دیگری از موسیقی عاشورایی در ایران است که تمپوی بالاتری دارد و عزاداران با سرعت بیشتری سینه میزنند؛ شاید آسیبپذیری موسیقی عاشورا بیشتر به این بخش برمیگردد و نوحهخوانان برای ایجاد شور بیشتر از موسیقی پاپ و ریتمهای موسیقی قوالی استفاده میکنند.
محمدرضا درویشی: موسیقی مذهبی بخش مهمی از رپرتوار عمومی موسیقی ایران است
شاید به خاطر اهمیت این ماجراست که در کنار آهنگسازانی که در این زمینه فعالیتهایی را انجام دادهاند، محققان و پژوهشگران بسیاری روی این مساله کار کردهاند و کسی چون «محمدرضا درویشی» نیز بر این اعتقاد است که موسیقی مذهبی و آیینی، بخش مهمی از رپرتوارِ عمومی موسیقی ایران راشامل میشود و به خاطر مضمون و كاركرد خود، بخش قابل توجهی ازموسیقی آیینی این سرزمین است. او البته بر این اعتقاد است که در بررسی این موسیقی، توجه به سایر شاخههای فرهنگی ـ هنری مانند ادبیات، درام،حماسه، اسطوره، نمایش، آرایش صحنه، لباس، نگارگری، زبان، لهجه و گویش و... اجتناب ناپذیر است.
او در مقالهای مفصل در این باره نوشته است: «موسیقی آیینی و مذهبی اسلامی را میتوان با توجه به محتوا و عملكرد آن به چند دسته اصلی تقسیم كرد که در این میان موسیقی «عاشورایی» و «تعزیه» نقش بسیار مهمی را ایفا میکنن. موسیقی عاشورایی یكی از شاخصترین نمونههای موسیقی مذهبی ایران به شمار میرود. نوحه در انواع مختلف، شاخصترین چهره موسیقی عاشورایی است. همراه با نوحه معمولا" چند نوع مراسم نمادین انجام میشود كه شامل سینهزنی، زنجیرزنی، سنگزنی و... است. تأثیر و حضور نغمههای بومی در نوحهها و مرثیهها و حضور قدیمیترین آهنگهای یارانی در میان نوحهها و مرثیهها از جمله ویژگیهای این بخش از موسیقی مذهبی اسلامی در ایران است.
اگر چه موسیقی عاشورایی در شكل غالب دارای متن بوده و با كلام است، اما در این بخش از موسیقی از سازهای مختلفی كه بیشتر در گروههای خود صدا (ایدیوفون)، پوست صدا (ممبرانوفون) و هواصدا (آیروفون) قرار میگیرند نیز استفاده میشود. از آن جمله است: سنج، كرب، زنجیر و... از گروه خود صداها. نقاره، دهل، طبل، دمام و... از گروه پوست صداها. كرنا، سرنا، بوق صدفی، بوق برنجی، نی لبك و... از گروه هواصداها. براساس مشاهدات، سازهای زهی نقش مستقیمی در همراهی یا اجرای موسیقی عاشورایی ندارند.»
او همچنین موسیقی، متن و نمایش را سه عنصر جداییناپذیر تعزیه میداند: «موسیقی تعزیه را میتوان در دو عرصه موسیقی آوازی و موسیقیسازی مورد مطالعه قرار داد. امّا جنبهی اصلی موسیقی تعزیه، موسیقی آوازی است. ردیف دستگاهی و موسیقیهای نواحی ایران محتوای اصلی موسیقی آوازی تعزیه را تشكیل دادهاند. به جز آوازهای انفرادی، همسرایی، رسیتاسیون (مكالمات آوازی ـ گفتار موسیقی)، نقالی و... نیز از جمله شیوههای مختلف آوازی در تعزیه است.»
تعزیه
بسیاری از اهالی موسیقی - از جمله بهروز غریبپور،علی رهبری و بسیار دیگران - معتقدند که ایران از قدیمیترین کشورهای صاحب اپراست؛ چون از قرنهای گذشته سنت «تعزیهخوانی» در آن وجود داشته است. «تعزیه» گونهای از موسیقی همراه با هنر نمایش است. «تعزیه» حتی بیش از نوحه و روضه؛ وامدار موسیقی دستگاهی ایران است و همانطور که پیش از این گفته شد پاسبان آن. تعزیهخوان، ناگزیر به آشنایی با تمامی دستگاههای موسیقی است تا بتواند تاثیر لازم را برای مخاطبان داشته باشد. بازیگران هر کدام بر اساس نقشی که ایفا میکنند، در یکی از دستگاهها و گوشهها میخوانند. بد نیست بخشی از نقشها در تعزیه و دستگاهی که در آن اجرا میکنند را مرور کنیم:
حضرت عباس (ع): چهارگاه
حر: عراقی
عبدالله بن حسن: راک
شبیهخوان حضرت زینب(س): گوشهی گریلی از دستگاه شور
شمرخوان: ماهور
انحرافات موسیقی عاشورا
شورخوانی مبتنی بر ذکر را برای اولین بار در سالهای میانی دههی هفتاد، نریمان پناهی به اجرا گذاشت. او در مداحیهایش دقایقی طولانی را به گفتنِ بدون وقفهی «حوسین حوسین» اختصاص میداد. پناهی درباره این سبک ویژهاش میگوید: «آن موقع هم ما با سبک جلو نمیرفتیم. شاید یک ساعت فقط میگفتیم حسین. … نحوهی خواندن من همان نحوهی خواندن سبکهای قدیم بود. نحوهی خوزستانی، نحوهی کربلاییها و نحوهی خودمان که آذری است. اینها با هم ادغام است. من ترک هستم و وسط ذکر داغ که میشوم حسین را با لهجه ترکی میگویم. مثلاً میگویم حوسین.» این مساله را این روزها میتوان به شکلهای ناصوابش مشاهده کرد.
به شکلی که از معضلات جدی امروز در عرصه عزاداری و مداحی، ورود و شیوع شیوه های نامناسب اجرای مداحی و اشعار خوانده شده در این گونه مجالس است. تعدادی از مداحان با استفاده از آهنگهای لس آنجلسی و پاپ آمریکایی شعر آهنگ موردنظر را از روی موسیقی برداشته و با استفاده از شعر هم وزن آن را روی آهنگ موردنظر پیاده کرده و با همان سبک در هیئات عزاداری می خوانند، در این میان به نظر می آید که رویکرد غالب جامعه و مداحان به اشعار حماسی، بیش تر به سوی این نوع شعر است و کلمات والفاظی همانند عشق، عاشقی، عاشقتم، می، مستی، باده جاده، نی و دیگر کلماتی در این ردیف، به همراه مشتقاتشان وارد ادبیات مداحی شده و با بسامد بالایی، به وسیله مداحان تکرار می شود.
گاهی نیز از ترانه های سروده شده بازاری دیده میشود. به قولِ «سعید نیاکوثری» آنچه که بیش از این موسیقی مذهبی را در ایران دستخوش آسیبهای جدی کرده است و سیر انحطاط آن را چندان روز افزون که امید عافیتی بر آن نیست محتوای کلام اشعار و سبکهای خوانندگی نوحهها و مراثی است: «محتوای اشعار برخی چنان اغراق آمیز که موجب شبهات اعتقادی می گردد و برخی چنان سخیف که عزت عاشورا را در حد ذلت به پیش زور ترسیم می کند و برخی نیز یادواره آهنگهای خوانندگان آنچنانی که به هیچ وجه در شأن مراسم مذهبی نیست. این در حالی است که در گذشته تعزیه نویسها نقش کلیدی تری داشتند و هر شعری قابلیت اجرا در نوحه و تعزیه نداشت و تلفیق موسیقی مسموم با اشعار معیوب ، عامل مهمی در تخریب اثرات تربیتی مراسم عاشورا به شمار میرود.»
ارسال نظر