«واگرا» (Divergent)، شورشی های آخرالزمانی
سه گانه «واگرا» مجموعه ای از کتاب های علمی - تخیلی ماجرایی برای نوجوانان است که در شیکاگو می گذرد. البته نه شیکاگوی امروز، بلکه در شیکاگویی «پسا آخرالزمانی» که به یک «پاد آرمان شهر» تبدیل شده.
مجله همشهری دانستنیها: سه گانه «واگرا» مجموعه ای از کتاب های علمی - تخیلی ماجرایی برای نوجوانان است که در شیکاگو می گذرد. البته نه شیکاگوی امروز، بلکه در شیکاگویی «پسا آخرالزمانی» که به یک «پاد آرمان شهر» تبدیل شده.
این مجموعه شامل سه کتاب با عنوان های «واگرا»، «شورشی» و «هم پیمان» و یک دنباله (پنج داستان کوتاه مرتبط با مجموعه) است. این مجموعه را نویسنده جوانی به نام «ورونیکا رات» نوشته که با همین مجموعه به شهرت رسید.
موفقیت این سری کافی بود تا هالیوود هم وارد ماجرا شود و استودیو «سامیت اینترتینمنت» امتیاز اقتباس سینمایی از این مجموعه را از آن خود کند. به این ترتیب همه چیز آماده شد تا یک مجموعه فیلم فانتزی دیگر ساخته شود و در کنار مجموعه هایی مانند «گرگ و میش» و «بازی های گرسنگی» قرار بگیرد.
کتاب شناسی:
- واگرا (2011)
- شورشی (2012)
- هم پیمان (2013)
- جهان واگرا: به سوی هم پیمان (2013)
- چهار: مجموعه ای مرتبط با واگرا (2014)
مجموعه کتاب های واگرا
واگرا عنوان نخستین کتاب از سه گانه یا تریلوژی واگراست که در سال ۲۰۱۱ منتشر شد. داستان این کتاب، درباره نوجوان ۱۶ ساله ای به نام «بئاتریس پرایر» است که در آینده ای نامعلوم در شیکاگو زندگی می کند. در زمانی که هیچ شباهتی به امروز ندارد و به نظر می رسد تمدن و فرهنگ کنونی کاملا فروپاشیده و نظام جدیدی جانشین تمدن امروز جهان شده است.
در این نظام جدید، شهروندان به پنج فرقه مختلف دسته بندی می شوند که هر کدام وظیفه محافظت از یک فضیلت مهم انسانی را به عهده دارند. این فرقه ها عبارتند از فرقه فداکاری (برای حفظ از خودگذشتگی)، فرقه صلح طلبی (برای حفاظت از صلح و آرامش)، فرقه صداقت (برای محافظت از راستگویی)، فرقه شجاعت (برای حفظ شهامت انسانی) و فرقه دانش (برای حفظ و گسترش علم و دانش).
طبق معمول به نظر می رسد همه چیز خوب است و همه خوشحال اند اما هر نظم سفت و سخت اینچنینی، دستگاه سرکوبی هم لازم دارد. کشمکش های ویرانگر داستان واگرا، از روز آزمون استعدادسنجی شروع می شود. این آزمون نوعی آیین و مراسم سالانه است که نوجوانان ۱۶ ساله در آن شرکت می کنند و با توجه به نتایج آزمون به یکی از فرقه های پنج گانه وارد می شوند.
در چنین آیین و مراسمی، ممکن است بچه ها برای همیشه از پدر و مادرشان جدا شوند و به جای آن که همراه خانواده به زندگی خود ادامه دهند، زندگی را با کسانی دیگر در فرقه ای دیگر پیش بگیرند اما مشکل اصلی این نیست؛ ماجرا اینجاست که کسانی هستند که استعداد زندگی و همراهی با تمام فرقه ها را دارند. کسانی که می توانند بالغ و کامل شوند اما نظام حاکم این جهان پاد آرمان شهری، تاب تحمل چنین کسانی را ندارد. اینها همان کسانی هستند که به واگرا یا Divergent معروفند.
ناگفته پیداست که بئاتریس - که دوستانش او را «تریس» صدا می کنند - از همین دسته افراد است؛ شخصیتی که گرچه مانند «کتنیس اِوردین» مجموعه «بازی های گرسنگی»، شخصیتی چموش و گه گاه بی تفاوت دارد اما دست تقدیر او را انتخاب کرده تا در کتاب های دوم و سوم سه گانه واگرا، مسیر قهرمان «جوزف کمبلی» را در پیش بگیرد.
کتاب های فانتزی نوجوانان، فرمولی مطمئن
«داستان های نوجوانان» یا «ادبیات نوجوانان» به آن دسته از نوشته هایی گفته می شود که اختصاصا برای نوجوانان نوشته شده اند. درباره خاستگاه های این نوع ادبیات، بحث و جدل هایی وجود دارد. عده ای آغاز این گونه را دهه ۱۹۲۰ در نظر می گیرند چون در آن سال ها برای نخستین بار، نوجوانان و جوانان به عنوان نسلی مستقل در نظر گرفته شدند اما عده ای دیگر چنین استدلال می کنند که پیش از این هم کتاب هایی با حال و هوای نوجوانانه منتشر می شد.
بی آنکه بخواهیم به ریشه ها و تغییر و تحولات این گونه از ادبیات بپردازیم، باید به این نکته اشاره کنیم که مضمون چنین کتاب هایی، بیشتر به هویت، افسردگی، سوءمصرف مواد، جدل های خانوادگی و البته داستان های فانتزی و علمی - تخیلی اختصاص دارد.
در یکی دو دهه اخیر، همین کتاب های ادبیات فانتزی بوده که به یکی از محبوب ترین و پرفروش ترین گونه های ادبی تبدیل شده است. گونه ای که مجموعه هایی مانند «هری پاتر»، «توآی لایت»، «بازی های گرسنگی»، «دونده هزارتو» و نیز سه گانه واگرا در آن قرار می گیرند.
این کتاب ها تا حدودی به خاطر ویژگی های شخصیتی مخاطبان شان، ممکن است به سرعت به شهرت و محبوبیت برسند، مضمونه های متعدد، تنش و غافلگیری شدید، شخصیت های به یادماندنی، جزییات دقیق، دیالوگ های ناب و جاذبه های جهانی از ویژگی های اینگونه کتاب ها به حساب می آید.
تریس در هالیوود
بعد از موفقیت اولیه واگرا، هالیوودی ها به سرعت دست به کار شدند تا از داغ بودن تنور فیلم های چند قسمتی فانتزی و پساآخرالزمانی استفاده کنند. به این ترتیب شرکتی به نام سامیت اینترتینمنت، امتیاز اقتباس سینمایی این مجموعه را خرید و «لوسی فیشر» تهیه کنندگی آن را به عهده گرفت.
بئاتریس پرایر (با نام مستعار تریس) و «توبیاس ایتون» (با نام مستعار ۴) شخصیت های اصلی این مجموعه فیلم ها هستند که «شایلین وودلی» و «تئوجیمز» نقش آنها را بازی می کنند. تاکنون دو فیلم از سری واگرا راهی سالن های سینما شده است. نخستین فیلم در سال ۲۰۱۴ با عنوان «واگرا» به کارگردانی «نیل برگر» پخش شد. در سال ۲۰۱۵ نیز دومین فیلم با عنوان «سری های واگرا: شورشی» به کارگردانی «روبرت شونتک» به روی پرده رفت.
طبق رسم این مجموعه ها، آخرین قسمت کتاب ها به دو فیلم مجزا تقسیم شده که قرار است طی سال های ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ به نمایش دربیایند: «سری های شورشی: هم پیمان-بخش اول» و «سری های شورشی: هم پیمان-بخش دوم».
نخستین فیلم این مجموعه توانست به فضای آخرالزمانی کتاب نزدیک شود و به خوبی داستان پرماجرای آن را به تصویر بکشد اما دومین فیلم نتوانست این مسیر را ادامه دهد و به نوعی، طرفداران این مجموعه را ناامید کرد. خیلی از آنهایی که هم کتاب را خوانده اند هم فیلم ها را دیده اند، معتقدند دومین فیلم این سری نتوانسته به جان کتاب دوم مجموعه نزدیک شود و بسیاری از اوج و فرودهای داستان، در فیلم بیرون مانده. در نهایت هم بسیاری از پرسش های فیلم بی پاسخ رها شده اند.
به هر حال هنوز دو فیلم دیگر از این مجموعه باقی مانده است؛ طرفداران این مجموعه امیدوارند این دو فیلم، مثل فیلم دوم ناامیدکننده نباشند.
داستان فیلم
پنج فرقه، یک انتخاب
داستان فیلم های واگرا تا حد زیادی با داستان کتاب های این مجموعه منطبق است. فیلم در یک فضای پادآرمان شهری و آینده گون در شهر شیکاگو می گذرد. نظمی سفت و سخت بر جامعه حاکم است که برای حفظ آن، جامعه به پنج بخش یا فرقه تقسیم شده. فرقه های فداکاری، صلح، صداقت، شجاعت و دانش.
هر سال در یک مراسم عمومی، همه ۱۶ ساله ها در یک آزمون استعدادسنجی شرکت می کنند تا بتوانند فرقه مناسب خودشان برای ادامه زندگی را بیابند؛ آزمونی که در آن از سرمی خاص استفاده می شود تا شرکت کنندگان را به سوی بهترین انتخاب سوق دهد.
این سرم، شرکت کنندگان را در فضایی شبیه سازی شده، قرار می دهد تا با بزرگترین ترس های خود روبرو شوند. نحوه روبرو شدن با ترس ها و راه حل هایی که شرکت کنندگان در برابر خطرها انتخاب می کنند، در واقع ویژگی های شخصیتی شان را نشان می دهد و مشخص می کند که کدام فرقه برای آنها بهتر است اما مشکل اینجاست که در مواردی نادر، بعضی شرکت کنندگان با بیش از یک فرقه همخوانی نشان می دهند که به آنها «واگرا» گفته می شود.
بئاتریس یکی از همین واگراهاست که در همان آزمون استعدادسنجی اول، نشانه های فدکاری، هوشیاری و دلیری را از خود نشان می دهد. به همین خاطر، بئاتریس مطمئن نیست که کدام فرقه را باید انتخاب کند و در نهایت با تردید وارد فرقه شهامت می شود؛ فرقه ای که در بدو ورود به آن، باید آزمون ها و آموزش های سختی را بگذراند و اگر موفق نشود از فرقه اخراج خواهد شد.
بئاتریس که حالا دیگر نام تریس را برای خود انتخاب کرده در جریان همین چالش ها با «چهار» یا «Four» آشنا می شود. به زودی معلوم می شود که پشت نظم ظاهری فرقه ها، تنش های عمیقی وجود دارد و رهبر فرقه دانش می خواهد با از بین بردن فرقه فداکاری، نظم نوینی را دیکته کند؛ نظمی که تریس و فور می خواهند جلوی آن را بگیرند.
شخصیت های اصلی
بئاتریس (تریس) پریرا
بازیگر نقش: شایلین وودلی
تریس در فرقه فداکاری به دنیا آمده و تا ۱۶ سالگی به همراه خانواده اش، در همین فرقه زندگی کرده. تریس به یاد پدر، مادر و برادرش، روی ترقوه خود، سه زاغ خال کوبی کرده.
او روی بازوی راستش نشان فرقه فداکاری و روی بازوی چپش، نشان فرقه شجاعت را دارد. تریس دومین فرزند «اندرو» و «ناتالی پریرا» است که پس از «کالب» پسر بزرگ خانواده، به دنیا آمده است.
تریس به عنوان عضوی از فرقه فداکاری، تصور می کرد باید باقی زندگی اش را وقف خدمت و کمک به دیگران کند اما هیچ گاه نتوانست آداب فرقه فداکاری را به طور کامل بیاموزد. برادر تریس اغلب او را به خاطر خودخواهی اش مسخره می کرد اما تریس خودخواه نبود، فقط نمی توانست همیشه فداکارانه عمل کند. همین انحراف های کوچک، در نهایت تحولات بزرگی را برای خودش و جامعه به همراه داشت.
تریس بعد از آزمون استعدادسنجی، تصمیم می گیرد به فرقه شهامت بپیوندد. گرچه این فرقه هم جایگاه درستی برای او نیست. در دوره آموزشی فرقه جدید، تریس همواره جزو آخرین نفرهاست و همیشه احتمال دارد از فرقه اخراج شود؛ با این حال هوش و ذکاوت او و نیز توانایی اش در جلب نظر مثبت دیگران، باعث دوام او در این دوره می شود. در هر صورت، دست سرنوشت تریس را به حال خود نمی گذارد و او را با شورشی علیه قدرت حاکم همراه می کند؛ شورشی که زندگی او و اطرافیانش را برای همیشه تغییر می دهد.
توبیاس ایتون
بازیگر نقش: تئو جیمز
کسی که نام مستعاری برای خود انتخاب می کند، معمولا شخصیت جالبی است. اگر آن نام مستعار یک عدد باشد، قضیه جالب تر هم می شود. «چهار» (یا «توبیاس ایتون») دومین شخصیت اصلی فیلم است که نقش او را «تئو جیمز» بازی می کند. چهار، عضو فرقه شهامت است و از مربیانی است که به تازه واردان این فرقه آموزش می دهند. آنها باید یاد بگیرند چطور با سلاح سرد یا حتی با دست خالی بجنگند. گرچه به نظر می رسد چهار روحیه ای سرد و منزوی دارد اما خیلی زود نقش استاد و دوست تریس را به عهده می گیرد. هم اوست که به تریس کمک می کند تا واگرا بودنش را پنهان نگه دارد و در آزمون استعدادسنجی، طوری رفتار کند که از او انتظار دارند.
چهار گرچه به نظر می رسد نمی خواهد هیچ گونه رابطه ای با کسی داشته باشد اما خیلی زود معلوم می شود خودش هم واگراست و به همراه همیشگی تریس و یکی از دو نفر اصلی داستان تبدیل می شود.
جنین متیوز
بازیگر نقش: کیت وینسلت
«جَنین متیوز» شخصیت بد یا آنتاگونیست فیلم های واگرا و شورشی است. جنین تنها به دلیل آی کیوی بالایی که دارد، به رهبری فرقه علم و دانش انتخاب شده است. او به دنبال برقراری نظم مورد نظر خودش است و برای رسیدن به این نظم پادگانی، فرقه های دانش و شهامت را علیه فرقه فداکاری متحد می کند.
جنین به کمک رهبر فرقه شهامت، دومین جنگ بزرگ را راه می اندازد. جنین متخصص تولید انواع و اقسام سِرُم های کنترل ذهن است. مثلا در جنگ بزرگی که علیه فرقه فداکاری به راه انداخته، برای کنترل ذهن سربازها و وادار کردن شان به کشتن همه اعضای فرقه، از سرمی خاص بهره می گیرد اما چون این سرم روی واگراها تاثیر دلخواهش را ندارد، سرم دیگری مخصوص آنها طراحی می کند. کیت وینسلت، جنین را یک «هیتلر مونث» توصیف کرده است.
ارسال نظر