معرفی فیلم های روز: Minions
سه مینیون به نامهای استوارت، کوین و باب توسط اسکارلت اوورکیل، یک ابر جانی، که به همراه شوهر مخترعش، هرب، به دنبال تصرف کل دنیا هستند، استخدام میشوند.
وبسایت نقد فارسی:
نام فیلم: Minions (مینیونها)
ژانر: انیمیشن،کمدی،خانوادگی
مدت زمان: ۹۱ دقیقه
کارگردانان : Kyle Balda, Pierre Coffin
نویسنده : Brian Lynch
صداپیشگان : Sandra Bullock, Jon Hamm, Michael Keaton
هزینه تولید: ۷۴ میلیون دلار
محصول کشور: ایالات متحده آمریکا
کمپانی توزیع کننده: Universal Pictures
منتقد: جیمز براردینلی - امتیاز ۶.۳ از ۱۰ (۲.۵ از ۴)
خلاصه داستان : سه مینیون به نامهای استوارت، کوین و باب توسط اسکارلت اوورکیل، یک ابر جانی، که به همراه شوهر مخترعش، هرب، به دنبال تصرف کل دنیا هستند، استخدام میشوند.
دوگانه «من نفرت انگیز»(Despicable Me)، یکی از بهترین مجموعه انیمیشنهای غیرپیکساری که توانسته در سالهای اخیر به پرده نقرهای سینما راه پیدا کند، در جلب نظر کودکان و بزرگسالان بنا بر دلایل مختلفی موفق بود. بینندههای بزرگتر از جنبههای هزل و طنزگونه این اثر خوششان آمده بود. از سوی دیگر، بچهها دسته دسته به سینماها میرفتند، تنها به یک دلیل: تماشای مینیونها. موجودات زرد بانمکی که همه جا بودند: اسباب بازیهای Happy Meal، استیکرها، بازیهای ویدئویی، حیوانات عروسکی، عکس برگردان ها و.... مینیونها یک معدن طلای بازاریابی هستند، بنابراین تعجبی ندارد که حالا فیلم خودشان را دارند.
همچنین، نباید تعجب کرد که فیلم «مینیونها»(Minions) صرفاً برای گروه سنی زیر ۹ سال ساخته شده باشد. این فیلم فقط اسماً یک فیلم خانوادگی است. در واقع این فیلمی کودکانه است که بزرگسالها باید بتوانند تحملش کنند. برخی اشارههای تصادفی غیرمستقیم و رفرنسهای عامه پسند (ریچارد نیکسون، گروه بیتلها) اوج محتوای «مختص بزرگسالان» این فیلم است. «مینیونها» نمیتواند بینندههای بزرگتر را به اندازه انیمیشن دیگر این روزها «درون»(Inside Out) درگیر کند. اما بچهها این فیلم را دوست خواهند داشت چون آنها عاشق مینیونها هستند.
داستان زیادی در فیلم وجود ندارد. در واقع روایت و داستان فیلم تنها بهانهای است برای حفظ مینیون ها به مدت ۹۰ دقیقه رو پرده. گرچه هر از گاهی داستان فیلم جالب میشود اما با توجه به میزان جذابیت «من نفرت انگیز ۱ و ۲»، این فیلم اثر ناامید کننده است. بسیاری از شوخیها هم نخ نما هستند و هم این که قبلاً از طریق مواد بازاریابی لو رفتهاند. حین تماشای این فیلم مدام منتظر رخ دادن یک لحظه هوشمندانه و متفکرانه بودم که هرگز رخ نداد. سطح پایینی برای «مینیون ها» در نظر گرفته شده است.
فیلم با یک پیش درآمد طولانی شروع میشود که نشان میدهد چگونه مینیونها از دوران قبل از تاریخ وجود داشتهاند و همیشه خودشان را به بزرگترین آدم بده اطرافشان چسباندهاند. این سکانسها سرگرم کنندهاند، اما چون استخوانبندی یکی از تریلرها را تشکیل میدهند، چیز جدیدی در آنها دیده نمیشود. ماجرا در سال ۱۹۶۸ رخ میدهد و سه مینیون به نامهای کنی، باب و استوارت (همگی با صدای پیر کوفین) راهی اورلاندو میشود به این امید که بتوانند به عنوان نوکران جدید اسکارلت اوورکیل (ساندرا بولاک) شیطان صفت مشغول به کار شوند.
مأموریت موفق میشود، آنها به همراه اسکارلت و شوهرش، هرب (جان هم)، راهی لندن میشوند تا در آنجا نقشه سرقت جواهرات تاج و خلع ملکه الیزابت را اجرا کنند. با این حال، در این عملیات، مینیونها بیشتر دست و پاگیر هستند تا کمک دست و اقدامات غیر مفیدشان خیلی زود باعث خشم اسکارلت میشود.
«مینیونها» پر است از فرصتهای از دست رفته. در پیش درآمد فیلم میشد نمونههای بیشتری از اتفاقات ناگوار مینیونی در طول تاریخ را نشان داد. یک فرصت خیلی خوب برای رژه فیلمهای غول بزرگ از دست رفته است. در فیلم زمانهایی وجود دارند که در آن کنی، باب و استوارت بیشتر اعصاب خرد کن هستند تا گیرا (ناتوانیشان در انگلیسی حرف زدن نقطه قوت نیست). پایان فیلم احمقانه و بی معنی است-نه پایانی که میتوان از یک کارتون تحسین شده انتظار داشت. بنابراین، تهیه کنندهها روی مخاطب هدف خردسالشان حساب باز کردهاند و از هر گونه تلاشی برای قابل فهم شدن فیلمشان خودداری کردهاند.
یکی از جایزههای آشکار فیلم برای بزرگترها، موسیقیاش است که پر است از آهنگهایی که هیچ فرد زیر ده سالی متوجهش نخواهد شد. گروه اسپنسر دیویس، The Doors، بیتلها و بسیاری دیگر در این فیلم مینوازند. بین خوانندهها خبری از خوانندههای جدید- مثل کیتی پری، تیلور سوییفت یا هرکسی که بچههای امروزی ممکن است بشناسند- نیست. تُنها غالباً در پیش زمینه پخش میشوند- این یک فیلم کارتونی موزیکال نیست- تنها رقص فیلم بعد از پایان نمایش تیتراژ پخش میشود (اگر بچهها خسته نشده باشند- ارزش ماندن و دیدن را دارد.)
بین بازیگران اسامی آشنایی دیده میشود، اما بازیهای تخصصی صداهای آشنا را تحتالشعاع قرار میدهند. ساندرا بولاک شخصیتی گستاخ تر از خودش را صحبت کرده است. هیچکس نمیتواند صدای جان هم یا مایکل کیتون را تشخیص دهد مگر این که قبل از حضورشان از وجود آنها اطلاع داشته باشند. حضور کوتاه استیو کارل خوشایند است اما او بیشتر از چند خط صحبت نمیکند. جفری راش به عنوان راوی فاقد آن گیرایی صدای مورگان فریمن است، اما برای این کار خوب است.
این انیمیشن یک کار کامپیوتری ژنریک سال ۲۰۱۵ است. چیز چشمگیر و دندان گیری در آن دیده نمیشود. مانند «درون» که چند تکنیک جالب را امتحان میکند، «مینیونها» نیز به یک رویکرد آزمون و خطا چسبیده است. استفاده از تکنیک سه بعدی در این فیلم جواب نمیدهد. عجیب این که بهترین کاربری سه بعدی در طول سکانس بعد از تیتراژ رخ میدهد و باعث میشود که فرد بپرسد چرا فیلم سازها نتوانستهاند استفاده بهتری از آن ببرند.
در تئوری، «مینیونها» با «درون» روی جذب یک نوع مخاطب (هر دو انیمیشنی هستند) رقابت خواهد کرد، اما واقعیت چیز دیگری است. «درون» فیلمی دقیق و جادویی است که جذابیت کافی برای جذب هر سنی از مخاطبان را دارد. «مینیونها» فیلم ناقص و بی نظمی است که فرق زیادی با یک تیزر بازاریابی ندارد. والدین احتمالاً بیشتر از خود فیلم از دیدن واکنشهای فرزندانشان لذت خواهند برد.
ارسال نظر