چرا امیرحسین رستمی در فیلم سامان مقدم حذف شد؟
با رستمی به بهانه حضور کوتاهی که در «نهنگ عنبر» دارد گفتوگویی داشتیم و او از راز سر به مهری که آزردهخاطرش کرده است برایمان گفت.
شما در «نهنگ عنبر» نقش خیلی کوتاهی را ایفا کردهاید. شاید این اولین باری باشد که شما را در چنین نقشی میبینیم. در خصوص این تجربه حضور برایمان بگویید.
«نهنگ عنبر» چندمین همکاری من با سامان مقدم است. در هر کاری که سامان از من دعوت به همکاری کند با جان و دل حاضر خواهم شد. وقتی سامان برای «نهنگ عنبر» با من تماس گرفت به طور همزمان سر چند پروژه متفاوت بودم؛ از جمله سریال آقای سهیلیزاده، نمایش «سیستم گرون هلم» و دو پروژه سینمایی که یکی به کارگردانی امیرشهاب رضویان و دیگری به کارگردانی ایرج کریمی بود اما وقتی سامان پیشنهاد همکاری در «نهنگ عنبر» را به من داد، با کمال میل وارد این پروژه شدم ولی آنطور که شنیدهام از حضور من در «نهنگ عنبر» به اندازه یک سلام و خداحافظ باقی مانده است و تیغ ممیزی ۹۸درصد حضور من را از بین برده است.
واقعا دلم از این موضوع شکست. گرچه میدانم مقصر این اتفاق سامان نیست. فیلم قبلی سامان مقدم «صد سال به این سالها» به خاطر همین مسائل مربوط به ممیزی هنوز اکران نشده است. دوست داشتیم «نهنگ عنبر» اکران شود حتی اگر قرار باشد مجبور شویم از زیر تیغ ممیزیها عبورش دهیم. در نتیجه از حضور من مدت خیلی کوتاهی باقی مانده است.
چه چیزهایی از نقش شما حذف شده است؟
درست است که من در بعضی از کارهای سینمایی نقش یک یا دو نداشتهام ولی همیشه سکانسی را بازی کردهام که مخاطب پس از ترک سالن سینما آن را فراموش نمیکند. مطمئن باشید سکانسی که در «نهنگ عنبر» داشتم یک سکانس ویژه و دوستداشتنی بوده که اگر قرار بود در فیلم باقی بماند مخاطب این نقش را فراموش نمیکرد و از آن لذت میبرد. اما متاسفانه تنها ۲۰-۱۰ ثانیه از حضور من در «نهنگ عنبر» باقی مانده است. این «نهنگ عنبر» چیزی نیست که سامان ساخت؛ این نهنگ را تکهتکه و جراحی کردهاند.
آیا فیلمنامه اولیه «نهنگ عنبر» واقعا سوگیریهایی که مسئولان به آن اشاره کردهاند را داشت یا این تعبیر در حد یکسری برداشت شخصی بوده است؟
به نظر من چیز خاصی در «نهنگ عنبر» وجود نداشت که بخواهد خط قرمزها را رعایت نکند. همه ما سالهاست که در این مملکت زندگی میکنیم و قواعد و خط قرمزها را کاملا میشناسیم. قرار بود در مدت یک ساعت و ۳۰ دقیقه حال مردم را خوب کنیم تا دلشان از دیدن این فیلم شاد بشود. به شما این اطمینان را میدهم که اگر اینهمه جرح و تعدیل در فیلم اتفاق نمیافتاد جز اینکه مردم بیشتر از فیلم لذت ببرند و فروش آن سرسامآور شود هیچ اتفاق خاص دیگری نمیافتاد.
خیلی از کارگردانها مثل عبدالرضا کاهانی جلو این ممیزیها و سانسورها ایستادگی میکنند. شما فکر میکنید این ایستادگی تا چه اندازه میتواند در موفقیت فیلم تاثیرگذار باشد؟
نوع ایستادگیها با هم فرق میکند. بعضی از کارگردانها ایستادگیهایشان را کردهاند و هزینههای هنگفتی بابت این ایستادگیها پرداخت کردهاند. شاید هزینههایی که سامان مقدم برای فیلم «صد سال به این سالها» داد را عبدالرضا کاهانی در 4 فیلمش هم نداده باشد. «صد سال به این سالها» با آن حجم از سرمایهگذاری و حضور بازیگران شاخصی مانند پرویز پرستویی، رضا کیانیان، فاطمه معتمدآریا و... هزینههای زیادی را برای سامان مقدم به دنبال داشت. شاید هر کسی جای سامان مقدم بود دیگر فیلم نمیساخت. وقتی فیلمی با آن عظمت، با آن فیلمنامه و با آن ریخت و پاش عظیم توقیف شد حالا اینکه سامان مقدم دوباره برگردد و فیلم بسازد باید به او دست مریزاد و خسته نباشید گفت. ممکن است بعضی از کارگردانها با سرمایههایی اندک فیلم بسازند و برای فیلمشان هم ایستادگی و مقاومت بکنند. وقتی هزینه چند میلیاردی برای فیلم داشته باشی نمیتوانی زیاد مقاومت کنی.
سامان مقدم دیگر چقدر باید مقاومت میکرد؟ بیشتر از 5 سال؟ بیشتر از اینکه فیلمش با هزینه میلیاردی توقیف کامل بشود؟ من به شدت برای عبدالرضا کاهانی ارزش قائل هستم و سینمای او را خیلی دوست دارم و اگر روزی در کار ایشان حضور داشته باشم آن روز یکی از روزهای خوب در زندگی من است ولی فکر میکنم هر کسی را باید در ظرف خودش مقایسه بکنیم. فیلمنامه «نهنگ عنبر» مجوز ساخت و اکران گرفت ولی اجازه ورود به جشنواره را پیدا نکرد. من با صدای بلند اعلام میکنم که با وجود اینکه در «نهنگ عنبر» نقشم را نابود کردهاند ولی خوشحالم که فیلم دارد خوب میفروشد. حالا مهم نیست که امیرحسین رستمی قرار بود 5 دقیقه در فیلم حضور داشته باشد ولی فقط 20 ثانیه از حضور او در فیلم دیده میشود. البته اگر قرار بود نقش من کاملا از «نهنگعنبر» بیرون گذاشته شود، گریم عظیم و فوقالعاده سعید ملکان که 5 ساعت طول کشید، دیده نمیشد. اشکالی ندارد؛ حضور نداشتن من در مقابل صبوری سامان مقدم برای «صد سال به این سالها» برایم قابل گذشت است.
آیا بازهم نقشهای کوتاه را میپذیرید؟
بارها پیش آمده است که من نقش اول یک فیلم سینمایی را رد کردهام، آن فیلم ساخته شد و به اکران هم رسید ولی من همچنان مطمئن بودم که نبودن من در آن کار تصمیم درستی بوده است. ولی مثلا یک سکانس برای ایرج کریمی یا سامان مقدم بازی میکنم، چون میدانم آن یک سکانس تبدیل به یک سکانس ماندگار در سینمای ما میشود. دوستانی که دستشان در کار است، کسانی که سر صحنه حضور داشتند، کسانی که زمان تدوین کار را دیدهاند و... به من گفتند که بازیام را در این فیلم خیلی دوست داشتهاند و من انرژی آنها را دریافت کردهام. مردم هم میدانند که من نمیروم 15 ثانیه در یک فیلم بازی کنم. خیلی از موفقیتهای سینمایی و تلویزیونیام را مدیون سامان مقدم هستم و علاقهای دوطرفه میان من و سامان وجود دارد، بنابراین اگر قرار باشد یک سکانس هم در فیلم سامان حضور داشته باشم، قطعا آن سکانس از اصلیترین سکانسهای فیلم بوده است.
این ماجرا قبلا هم برای شما در فیلم دیگری اتفاق افتاده بود؟
فیلم «سعادت آباد» مازیار میری اکران شد و رفت. من در این فیلم یک سکانس بازی کرده بودم که همان یک سکانس باعث شده بود که به فیلم مجوز اکران ندهند. میگفتند یا باید این سکانس از «سعادتآباد» حذف شود یا پروانه نمایش به آن داده نمیشود. از لیلا حاتمی گرفته تا حامد بهداد و امیر آقایی و... در این فیلم حضور داشتند. الان چهار سال از اکران «سعادتآباد» گذشته و من الان دارم این موضوع را افشا میکنم. کارگردان و تهیهکننده «سعادتآباد» با من تماس گرفتند و موضوع را برای من تشریح کرده و گفتند گروه این همه برای فیلم زحمت کشیدهاند، بگذار تلاشهای آنها دیده شود. من هم پذیرفتم که سکانسم را کاملا حذف کنند و حتی از آنها خواستم که اسمم را هم در تیتراژ ننویسند. سکانسی که در «سعادت آباد» داشتم آنقدر جذاب و تأثیرگذار بود که در ابتدای فیلم قبل از اینکه تیتراژ بیاید پخش میشد و فیلم با سکانس من شروع میشد.
آن سکانس به نوعی گل سکانسهای «سعادتآباد» بود. آن زمان من با خودم گفتم اشکالی ندارد، حالا هم در مورد «نهنگ عنبر» همین را میگویم. من برای صبوری سامان مقدم یاعلی میگویم و امیدوارم با فروش خوب «نهنگ عنبر» خستگی از تن او بیرون برود. شبیه این اتفاق در «قهوه تلخ» هم افتاد. من در سه قسمت از «قهوه تلخ» بازی کردم. عکس من روی دیویدیها و روی پک بستهبندی آنها چاپ شده بود ولی وقتی «قهوه تلخ» بیرون آمد حتی اسم من در تیتراژ آورده نشده بود. درواقع هر سه قسمت مربوط به من را کاملا حذف کرده بودند. آقای مدیری یک تشکر هم از من نکرد چون میترسید ادامه «قهوه تلخ» با مشکل روبهرو شود. حداقلش این بود که بعد از آن دو ماهی که در کار وقفه ایجاد شد، وقتی سیدی جدید منتشر شد، آقای مدیری در ابتدای آن برای مردم توضیح میداد که به یک سری از دلایل ما نتوانستیم بخش مربوط به امیرحسین رستمی را که در این سریال بازی کرده بود، پخش کنیم.
به گروه خسته نباشید میگویم و امیدوارم «نهنگ عنبر» مثل بنز بفروشد و در کارهای آتی با صبوری و مناعت طبع بیشتری از جانب مسئولان روبهرو باشیم. امیدوارم مسئولان بدانند که هیچ اتفاقی قرار نیست با این فیلمها بیفتد جز اینکه مردم یک ذره شاد بشوند.
فکر میکنید چرا این اتفاقات برای یک فیلم میافتد؟
چون مدیریتها هر بار دچار تغییر میشوند و مدیری که الان فیلم را میبیند و مجوز برای آن صادر میکند با مدیری که دو سال پیش یا دو سال بعد کار را میبیند ممکن است نظر متفاوتی داشته باشد. این اتفاق سینماگران ما را بازیچه قرار میدهد و لطمه جدی به فیلمها و سرمایههای آنها وارد میکند.
ارسال نظر