«تجربه» ویژه نوروز، پُر از پیشنهادهای متفاوت
در طی سال حجم تولید محصولات فرهنگی و هنری بسیار زیاد است چنان که گاهی انتخاب کردن از میان این همه کتاب ، فیلم ، سریال و.. بسیار دشوار می شود.
برترین ها - محمودرضا حائری: در طی سال حجم تولید محصولات فرهنگی و هنری بسیار زیاد است چنان که گاهی انتخاب کردن از میان این همه کتاب ، فیلم ، سریال و.. بسیار دشوار می شود. شماره ۳۵ ماهنامه تجربه با راهنمای نوروزی و پیشنهاد های فرهنگی دیگرش انتخاب کردن را آسان تر می کند.
در طی سال حجم تولید محصولات فرهنگی و هنری بسیار زیاد است چنان که گاهی انتخاب کردن از میان این همه کتاب ، فیلم ، سریال و.. بسیار دشوار می شود. شماره ۳۵ ماهنامه تجربه با راهنمای نوروزی و پیشنهاد های فرهنگی دیگرش انتخاب کردن را آسان تر می کند. ماهنامه ی تجربه ویژه نامه ی نوروزی ۹۴ اش را با جشن نامه ی «نجف دریابندری» مترجم، مولف و مرد همه فن حریف عرصه فرهنگ ایران شروع کرده است. اگر اهل کتاب، تماشا کردن فیلم و سریال هستید راهنمای نوروزی این ویژه نامه برای شما ۹۶ پیشنهاد فرهنگی شامل : کتاب، فیلم، سریال و آلبوم موسیقی دارد.
چهره سال به انتخاب این مجله «نجف دریابندری» است که متاسفانه این روزها حال و روزی خوشی ندارد. در این جشن نامه یادداشتی هم از پسر استاد منتشر شده به نام «گیرم پدر تو بود فاضل». سهراب دریابندری توصیفی دست اول خلق و خو و منش استاد نجف تصویر کرده است. در انتهای این جشن نامه کتاب نامه ی توصیفی از آثار ادبی ترجمه شده به قلم نجف دریابندری خواهید خواند. سفرنامه ای به بوشهر به قلم خود استاد نیز ضمیمه ی این بخش هست.
پس از جشن نامه نجف دریابندری نوبت به «جشنواره ی تجربه» می رسد که امسال سومین دوره ی آن به چاپ رسیده است. شاید انتخاب ها در بعضی موارد جهت دار باشد اما روی هم رفته گزینه های رنگارنگی را پیش روی مخاطب قرار می دهد. این جشنواره به ترتیب شامل شعر فارسی، شعر خارجی، رمان فارسی، رمان خارجی، داستان فارسی، داستان خارجی، پژوهش ادبی، نقد ادبی، آلبوم سنتی، آلبوم تلفیقی، آلبوم پاپ ایرانی، هنرهای تجسمی، تئاتر، فیلم ایرانی، فیلم خارجی و... می شود.
قسمت راهنمای تجربه با کتاب شروع می شود در میان رمان هایی که در این بخش معرفی شده می توان به رمان «قرار ملاقات» هرتا مولر به ترجمه ی آهنگ حقانی اشاره کرد که پیش از این در برترین ها نیز آن را معرفی کرده ایم. «جزیره ی شاتر» ، «خط چهار مترو»، «آواز کشتگان» از دیگر رمان هایی است که در این بخش مرور شده اند.
در بخش راهنمای فیلم مرور این فیلم ها را نیز خواهید خواند: خط ویژه، آرایش غلیظ، دختر گمشده، هتل بزرگ بوداپست، لویاتان، بازی تقلید و....
در بخش سریال مرور عشق تعطیل نیست، ابله، خانه ی پوشالی، شکار شده و... خواهید خواند.
بهتر است بخش «راهنمای تجربه» را با تأمل ورق بزنید و انتخاب های خود را از میان پیشنهاد های آن انتخاب کنید.
پس از راهنمای تجربه نوبت به «جنگ تجربه» در این بخش به ترتیب شعر، قصه، گالری و آلبوم می شود.
از ویژگی های این شماره ی تجربه این است که می توانید از هرجایی که مایل هستید به مطالعه ی آن بپردازید. اگر هوای فیلم دیدن کرده به بخش فیلم مراجعه کنید همین کار می توانید در مورد موسیقی، رمان، شعر، سریال و ... تکرار کنید.
برشی از یادداشت سهراب دریابندری درباره ی پدرش
«ترجمه برایش هم کار بود و هم استراحت. یک کتابی مثل قدرت یا فلسفه روشن اندیشی را که ترجمه می کرد، بعدش به عنوان استراحت می رفت سراغ هاکلبری فین یا رگتایم. ترجمه این ها برایش تفریح بود. چون هر شب منتظر می شدم و هفت، هشت صفحه ای که تازه از تنور درآمده بود را می گرفتم و قبل از خواب می خواندم. فردا صبح صفحه ها دیگر کنار تختخوابم نبودند. خلاصه زندگی در خانه نجف دریابندری شیرین بود. خیلی به آدم خوش می گذشت. غیر از وجود پدر و مادر، آدم های دیگری هم در آن حوالی بودند. شب های فراموش نشدنی با استادان ادبیات و شاعرها و نقاش ها و معمارها و این جور چیزها زیاد بودند. فضای زندگی ما خموده و افیونی نبود. استاد نجف اهل ورزش کردن بود. کوه می رفتیم. اسکی می کردیم و استاد نجف عاشق قدم زدن در بازارهای شهرهای مختلف ایران بود. توی این بازارها ساعت ها می چرخید و کلمه ها و ضرب المثل ها و روش سخن گفتن مردم را با فلفل و زردچوبه و تخم گشنیز و ترشی و موم زنبور و چند تا آچار و پیچ گوشتی جمع می کرد و می آورد خانه. همه ی این چیزها به دردش می خورد.
با این که گوشش تقریباً کر بود، اما به قول خودش گوش حساسی داشت. کلمه ها را مثل آهنربا از این طرف و آن طرف جمع می کرد و هیچ وقت از آزمایش کردن دست نکشید.
همین طور که داشت زیر لب ورد می خواند با موم زنبورش برای رنگ کردن پارچه ها کار می کرد و دیگ رنگرزی اش کنار دیگ آبگوشت می جوشید: اصولاً نمی شد به هر چیزی که روی گاز بود اطمینان کرد. ممکن بود خوردنی نباشد. البته این که دقیقا نمی شد گفت چه چیز خوردنی محسوب می شدند و چه چیزهایی نه، مرز درستی نداشت. مثلاً استاد نجف ناگهان اعتقاد داشت که جعفری خوردنی نیست. می گفت درست است که اشخاص آن را می خوردند، اما هر چیزی که آدمیزاد بخورد لزوماً خوردنی نیست. به هر حال همه چیز مورد شک و بحث بود. حتی خوردنی بودن جعفری...»
ارسال نظر