«جادو زیر نور ماه» وودی آلن چه می گوید؟
در نیمه ی ابتدایی با تقابلی معما گونه مواجه ایم ،ما در کنار استنلی شعبده باز تلاش میکنیم پرده از راز سوفی بر داریم والبته بیشتر از آنکه رمزگشایی کنیم در بهت و حیرت قرا می گیریم ،فیلم تا قبل از تحول ، با دیالوگ هایی روان و ارزشمند مخاطبش را حفظ می کند.
برترین ها - ایمان عبدلی: یا عقل را نابود کن یا با جنون خود بمیر...در عشق هم یا با سپر یا بر سپر دیوانه جان (حسین منزوی)
نگاه طنازانه و بعضا فانتزی وودی آلن مثل همیشه توانایی پرداخت مفاهیمی عمیق در ظاهری سرخوش و خوش رنگ و لعاب را دارد،(جادو زیر نور ماه) داستان شعبده بازی (استنلی) است که برای افشای ماهیت حیله گرانه ی فردی که ادعای دستیابی به نیروهای ماورا طبیعی (سوفی)دارد وارد جدال می شود، داستان تازه ای نیست، اما دغدغه هایی که چنین طرح جذابی برای بیان دارد ، هیچوقت کهنه نمی شود و همیشه ذهن بشر را مشغول کرده است تقابل عقلانیت و احساس ،ایمان و شک... همیشه و در همه ی دوران با بشر همراه بوده است،وودی آلن دوربین توریستی اش را این بار به جنوب فرانسه برده و با تمرکز روی یک منطقه ی کوچک بافیلمبرداری هنرمندانه ی داریوش خنجی تصاویری شبیه به کارت پستال پیش رویمان می گذارد.
در نیمه ی ابتدایی با تقابلی معما گونه مواجه ایم ،ما در کنار استنلی شعبده باز تلاش میکنیم پرده از راز سوفی بر داریم والبته بیشتر از آنکه رمزگشایی کنیم در بهت و حیرت قرا می گیریم ،فیلم تا قبل از تحول ، با دیالوگ هایی روان و ارزشمند مخاطبش را حفظ می کند، دیالوگ هایی که حرف دارند اما نه مستقیم، مستتر و ظریف و در صحنه هایی با دو یا نهایتا سه کاراکتر،جهان بینی آلن درهمین سکانس ها تبلور یافته و از همین روست ،در سکانس نیایش استنلی برای نجات عمه اش با طنزی ویژه ی آلن مواجه ایم.
سکانس که یاد آور لحظه های درخشان وودی آلن است حال این سکانس را در قیاس با سکانس رمزگشایی شخصیت سوفی می گذاریم ،سکانسی به شدت ساده انگارانه و دور از سینمای وسواسی وودی آلن ،تمام این موارد در قیاس با سینمای استاد است وگرنه فیلم انتخاب مناسبی برای دیدن یک اثر دلپذیر سینمایی است آلن مثل همیشه فروتنانه حتی تفکر خودش را هم نقد میکند،اوداستان را در همان دهه ای روایت می کند که دلبسته اش است ،مذهب این بار هم دستمایه نگاه نقادانه ی او میشود، حتی وجود خدا و هر نیروی ماورا طبیعی با دیدگاهی تردید آمیز زیر بوته ی نقد می رود، اما این از هنر فیلمساز است که تمام اینها در نهایت آرامش اجرا می شود.
فیلم های آلن هر چقدر هم که دچار افت و خیز شده باشند به هر حال تکه هایی از نبوغ او را با خود دارند، نشانه هایی از این نبوغ را در میانه ی فیلم می بینیم: استنلی و سوفی که در راه مانده اند با ظاهری سروپا خیس و با چهره هایی درمانده به یک پایگاه نجوم پناه می برند حس جاری در این سکانس و کششی که ما بین استنلی و سوفی که یکی پرهیز کارانه و دیگری رها در کنار هم قرار گرفته اند در کنار تصویر ماه که از دریچه دیده می شود که هم یادآور زیباییست و هم اغوا کننده است گویی استعاره ای از وجود سوفی است که در عین اغواکنندگی فریبنده اش ،زیباست .همنشینی تمام مفاهیم فیلم را در همین سکانس به شکلی موجز مشاهده می کنیم.
مهمترین چالش درهمراهی با آخرین ساخته ی وودی آلن چگونگی تحول شخصیت است ،فیلم از همین جا ضربه می خورد در حالی که تا یک سوم پایانی به خوبی با استنلی همراه می شویم اما حوادث و اتفاقات شتابزده ی یک سوم پایانی و چرخش استنلی به سمت سوفی کمی غیرقابل باور می نماید فیلم در دقایق پایانی آشفته می نماید ، تحول زمانی قابل باور است که ما نشانه هایی از تحول را دیده باشیم ،اما استنلی نشانه ی خاصی از تغییر اندیشه نشان نمی دهد، او به ناگهان دلباخته ی سوفی می شود، تا قبل از تحول استنلی با یکی از خوب های چند سال اخیر وودی آلن مواجه ایم، البته در جایگاهی بعد از( نیمه شب در پاریس ) ،اما افسوس که کمدی رمانتیک وودی آلن از جایی به بعد آنقدر عادی می شود که گویی ساخته ای عادی از یک فیلمساز عادی را تماشا می کنیم.
وجه نا امیدانه و تلخ شخصیت آلن روی فیلم سنگینی می کند،استنلی فردی است که به سختی شاد می شود و به هیجان می آید انگار او نسخه ای از خود کارگردان است ،اگر این کاراکتر در پرداختی متوازن تر نمایش داده میشد،میتوانستیم (جادو زیر نور ماه) را شاهکار بنامیم، عدم توازن بین سکانسهای مختلف و یکپارچه نبودن ریتم داستان ،فضا سازی بسیار مناسب و دغدغه های جهان شمول فیلم را قربانی کرده است.اما چه کسی است که نداند ساخت فیلم توسط پیرمرد ۷۹ ساله ی هالیوودی در هر صورت غنیمتی است.
نظر کاربران
من بیشتر فیلم اکشن دوست دارم، اما از این فیلم با اینکه هیچ اکشنی نداره خیلی خوشم اومد. اهل دل حتما ببینن.