گفتوگو با اعضای گروه «دنگشو»
«دنگشو» موسیقی روشنفکرها نیست (۱)
پدیده «دنگ شو» را باید از اتفاقات مهم همه سالهای موسیقی بعد از انقلاب اسلامی نامید. پدیده ای که توانست آغاز گر روندی باشد که به مرور اوج بگیرد و همین طور بتواند جریان سازی یک سبک جدید و پرطرفدار را پایه ریزی کند.
مجله زندگی ایده آل: پدیده «دنگ شو» را باید از اتفاقات مهم همه سالهای موسیقی بعد از انقلاب اسلامی نامید. پدیده ای که توانست آغاز گر روندی باشد که به مرور اوج بگیرد و همین طور بتواند جریان سازی یک سبک جدید و پرطرفدار را پایه ریزی کند. سبک و پدیده ای به نام «موسیقی تلفیقی» که توانست خیلی زود در دل مخاطبان نسل جدید موسیقی در کشور همهگیر شود و مورد استقبال قرار بگیرد.
حالا اوضاع جوری شده که وقتی «پالت» یا «چارتار» موج شان می گیرد، همه در ته دلشان با یادی از آثار ابتدایی «دنگ شو» از آنها لذت می برند و این یعنی مهر و امضای این موج و این سبک را باید شش دانگ به نام «دنگ شو» زد و با قدرت از آن دفاع کرد.
حالا بماند که بقیه در تکامل این سبک چقدر نقش داشتهاند و مثلا «چارتار»،«پالت» و خیلی های دیگر در تلاش هایی قابل احترام توانستند سطح این سبک را بالاتر ببرند و حالا اوضاع جوری شده که حتما باید منتظر گروه های جدید و چهرههای جدید در این عرصه بود. چهره هایی که با اشعار کلاسیک ایرانی و یک موسیقی تلفیقی از سازهای ایرانی و غربی ، دل خیلیها را برده اند و دیگر قطب بزرگی را در موسیقی کشور تشکیل داده اند، قطبی به نام موسیقی تلفیقی.
اعضای «دنگ شو» (شایا و خشایار روانگر) - در غیاب طاها- در باره همه این سالها ، دنگ شو، حاشیه ها، تاخیرها، رقیبان تازهنفس و خیلی چیزهای دیگر در این گفتوگو صحبت کرده اند.
لقب موسیقی تلفیقی را دوست ندارم
شایا: سال ۸۶ كنسرتی را در سالن «ارسباران» برگزار كردیم و آن زمان روی استیج گفتم: «ما یك گروه تلفیقی نیستیم و میخواهیم یك گروه سنتی ایرانی با سازهایی كه سنتی نیستند باشیم.» در همان سالها كنسرت «هم نوا با من» استاد «محمدرضا شجریان» خیلی داغ بود. من دوست داشتم كه تار بزنم، طاها كمانچه بنوازد و «صبا صمیمی» هم نوازنده تمبك باشد و در كنار یك خواننده ایرانی یك آنسامبل كاملا ایرانی داشته باشیم. دوست داشتم كه تولیدات ما در موسیقی ایرانی باشد البته كارهای نسل اول پاپ نظیر «شادمهر عقیلی» و «علیرضا عصار» را دنبال میكردم.
از یك زمانی به بعد هر موسیقی سنتی را گوش نمیدادم اما بیشتر شنونده آثار استاد شجریان بودم. ورودی من موسیقی سنتی و آثار گروههای آلترناتیو غربی و قطعات كلاسیك بود. خودم هم پیانو مینواختم و خروجی ما اینگونه شد. هرچه جلوتر رفتیم اسم تلفیقی را به من دادند من لقب موسیقی تلفیقی را دوست ندارم. اصلا خودم نمیدانم كه تلفیقی چیست؟! به نظرم عرصه هنر دنیا به سمت بیمكتبی میرود، انقلاب فضای مجازی باعث شده است كه نتوانیم برای هنر ژانر خاصی در نظر بگیریم.
خشایار: تلفیقی یك تعریف و موضوع بزرگ است و میتواند شامل تلفیق سازهای ایرانی و غربی یا ساز غربی با آواز ایرانی و دهها مدل دیگر باشد. همه گروههایی كه الان هستند را میتوانیم بگوییم تلفیقی هستند. نكته این است كه موسیقی «دنگ شو» كاملا ایرانی است و شایا با پیانو و طاها با ساكسیفون خود ایرانی مینوازند و فقط اسم ساز خارجی است.
موسیقی ما مختص روشنفكران نیست
شایا: در آن زمان رسانههای مجازی و فیسبوكی وجود نداشت كه ما بخواهیم خودمان را مطرح كنیم. برای تبلیغات كنسرت، خودمان پوسترها را به دیوار فروشگاههایی نظیر «بتهوون» و «دارینوش» میچسباندیم. مطرح شدن و مطرح كردن در كار نبود و دنیای مجازی است كه مطرح شدن را مطرح كرده است. ما چند جوان بودیم كه خودمان كار میكردیم و در سالن اجرا میكردیم و با مخاطبان ارتباط داشتیم.
خشایار: اینكه میگویند دنگ شو موسیقی روشنفكران جامعه است تا حدی درست است زیرا آن زمان كه دنگ شو شروع به كار كرد خیلی خاص بود و جا برای برخورد با آن وجود داشت. مخاطبانی كه دنگ شو را انتخاب میكردند خیلی خاص بودند و قشر خاص از عامه مردم چكیدهتر میشود.
شایا: در ادامه این بحث باید بگویم كه جنس شعرهای دنگ شو آنگونه است كه فهم برخی از آنها آسان است، اما برای درك بقیه شعرها باید سواد ادبیاتی بالاتری داشته باشید. به نظر من موزیك ما مختص روشنفكران نیست. شاید حركت دنگ شو آن زمان خیلی آوانگارد بود و همین مسئله باعث شد آدمهای روشنفكر آن را گوش كنند. وقتی «آیدین آغداشلو» كنار تیم است و با آقای «كیارستمی» در زمینه موسیقی مشورت میكنیم شاید القاكننده این باشد كه جریان دنگ شو روشنفكری است.
دنگ شو معاشرت دهه شصتیها را از طریق موسیقی خود آغاز كرد
شایا: ما بچههای دهه ۶۰ هستیم و من كه دقیقا وسط آن دوره هستم. یكی از دلایل اصلی برقراری ارتباط ناگهانی طیف گسترده مردم با دنگ شو همین قضیه دهه ۶۰ است. هیچ صدایی بهجز رپ از دهه ۶۰ شنیده نمیشد. ما از یك نسل پر از نوستالژیهای عجیب هستیم و دهه ۶۰ اولین دهه پس از انقلاب بود. دنگ شو اولین گروهی بود كه پس از انقلاب گفت میخواهیم موسیقی تولید كنیم و لذت ببریم! دنگ شو معاشرت دهه شصتیها را از طریق موسیقی خود آغاز كرد.
خشایار كه متولد سال ۶۹ است از موسیقی دنگ شو یك حس مشترك دریافت میكند. خیلی از موسیقیهای انتقادی شكایتی را مطرح میكنند كه پدران ما هم داشتند. حرف دنگشو این است كه اصلا مهم نیست، اجازه بدهید راحت باشیم، میشود در گوشهای با موسیقی خوش بگذرانیم. موسیقی ما آنگونه نیست كه فقط مورد پسند دهه شصتیها باشد بلكه موسیقی ما از آن دوره برآمده و برای همگان است.
خشایار: اصلیترین نكته دنگ شو كه مرا به عنوان درامر جذب كرد، حس و صداقت آثار بود. شعرها و موسیقیهای دنگ شو حس داشت و به دلیل روابط صرفا افراد در این مجموعه حضور نداشتند. از لحظه ورود به دنگ شو این حس مرا هم جذب كرد. مثلا زمانی كه تازه به گروه ملحق شده بودم در بخشی از یك اجرا من پارت نداشتم. آن قطعه گروه دشتی بود اما مرا بهشدت تحت تاثیر قرار داد و اشك از چشمانم جاری شد.
مخاطبان هم پشت در ایستاده بودند!
شایا: ما در دانشگاه تهران اجرا كردیم و مورد توجه دانشجویان قرار گرفت. اجرای ارسباران هم با بازخورد خوب رسانهها و مردم مواجه شد. همان سال ۸۶ برای اجرا در افتتاحیه و اختتامیه جشنواره فیلم «فجر» دعوت شدیم و آن زمان احساس كردیم كه میتوانیم روی موسیقی دنگ شو كار كنیم. در سال ۸۷ كنسرتی را به میزبانی موسسه «محك» برگزار كردیم و بلیتهای سه سانس در یك روز به اتمام رسید.
به یاد دارم كه در اجرای شب سوم محك، به تعداد حاضرین در سالن، مخاطبانی هم پشت درب ایستاده بودند! از آن زمان نگاه ما هم جدیتر شد و همزمان ضبط آلبوم «شیراز چل ساله» را آغاز كردیم. در مرحله بعد و هنگامی كه در تایلند بودیم یك ویدئو را روی «یوتیوب» به اشتراك گذاشتیم. مرحله بعدی جدی شدن كار ما ایجاد گروههای جدید بود، در یك زمان گروههای جدید به وجود میآمدند و میگفتند كه دنگ شویی هستند.
عصبی شده بودیم
شایا: پرونده آلبوم «دلتنگ شو» بیش از ۱۳ ماه در ارشاد بود و كار هنری به هر حال بیات میشود. آن را در یك تیراژ محدود و بدون تبلیغات ارائه كردیم و صرفا هدف ما این بود كه كار شنیده شود. ما كه مجوز نداشتیم و بالاتر از سیاهی رنگ نیست. كارها در حال بیات شدن بود و «دلتنگ شو» را منتشر كردیم اما مجبور شدیم باز هم پروسه مجوز را از ابتدا آغاز كنیم. هدف آلبوم «دلتنگ شو» افرادی بود كه همفاز دنگ شو بودند و آنها هم شنیدند و كار را دوست داشتند. كسانی هم كه با ما همفاز نبودند كار را شنیدند و اتفاقا دوست هم داشتند!
اگر اغراق نباشد، آلبوم «دلتنگ شو» از «شیراز چل ساله» و «اتاق گوشواره» برای من جدیتر است. دلتنگ شو همان كار الیت است و واقعا مخاطب عام ندارد و شنوندههای حرفهای با آن ارتباط برقرار كردند. تلاش ما زمان آلبوم دلتنگ شو برای اخذ مجوز باعث ایجاد فشارهای عصبی شد. البته اتفاقا در مواقعی به ما كمك كرد كه با جدیت بیشتر كار كنیم، مثلا دو سریال در آن فاصله جمع كردیم. آن مسئله ما را عصبی كرده بود و حتی روی ارتباط من و طاها هم تاثیر گذاشته بود. دقیقا مثل یك فشار است و باید آن را تخلیه كنید اما در آن زمان ما چنین اجازهای نداشتیم. واقعا در آن روزها حالمان خوب نبود.
خارج از این كشور نمیتوانید عمیق باشید
شایا: به خارج از كشور نرفتیم چون ایران را دوست داشتیم. نمیدانم برخی خوانندههای پاپ چگونه توانستند قید همه چیز را بزنند و بروند؟ امكان ندارد كه من تا آخر عمر قید ایران را بزنم. اگر بدانم كه اگر بروم دیگر راه برگشت ندارم، ترجیح میدهم در همین كشور كار كنم. بیرون از ایران میخشكیم و خارج از این كشور نمیتوانیم عمیق باشیم.
در خارج از كشور دودستگی قشر خاص و عام بیشتر از داخل است اما به نظر من مخاطب دنگ شو در خارج از ایران بیشتر است. «شیراز چل ساله» اولین آلبوم ما بود و مدتها در سایت «آمازون» در بین آثار پرفروش قرار داشت. بدون اغراق میتوانم بگویم در موزیك نسل جدید، دنگ شو بیشترین مخاطب خارج از ایران را جذب كرده است. من و طاها كلا نظرات نزدیك به هم داریم و طاها با من در مورد ادامه فعالیت در خارج همعقیده است.
دنگ شو جریان است و بقیه اتفاق هستند
شایا: كسی كه برخلاف جهت آب شنا كند راه را برای شنا كردن بقیه باز میكند. طاها قبل از انتشار آلبوم مصاحبهای داشت و گفت كه در موسیقی تلفیقی تنها یك جریان وجود دارد و آن هم جریان دنگ شو است. خیلیها نسبت به نظر طاها انتقاداتی را مطرح كردند اما من به او حق میدهم. نظر او بر مبنای غرور نبوده و براساس جامعه آماری حقیقی و مجازی بوده است. من خیلی شنیدهام كه میگویند موسیقی فلانی، دنگشویی است و از دنگشو تقلید كردهاند. راجع به هیچ موسیقی دیگری اینگونه نمیگویند، البته شاید من نشنیده باشم! دنگشو جریان است و بقیه اتفاق هستند.
حتی از لحاظ تاریخی هم اگر نگاه كنید ما برای مدتها قبل هستیم اما موسیقی ما اكنون در حال شنیده شدن است. از زمانی كه افراد معدودی سراغ این سبك میرفتند، كار خودمان را آغاز كردیم. از روز اول به فكر جریانسازی نبودیم و اگر صادقانه بخواهم بگویم ما از روز اول نمیدانستیم كه داریم چه كاری میكنیم! اصلا همین الان هم من نمیدانم كه چه كاری انجام میدهم، روز اول چند جوان بودیم كه فقط میخواستیم از موسیقی لذت ببریم. خوشحالم كه دنگشو در مسیر جریانسازی حركت كرد. اتفاقاتی كه برای گروه رخ داده بیشتر از ایدهها و پیشبینیهای اولیهام بوده.
نظر کاربران
خيلي آلبوم زيباييه توصيه ميكنم گوش كنيد اعتياد آوره دلت ميخواد روزي چند بار گوش كنيش
پاسخ ها
هی تو معتاد نشی . ما پناهمون بخدا
امید خیلی وقته توی دنگ شو نیست. عکس قدیمی از دنگ شو گذاشتید توی صفحه اصلی.