من ژانت نیستم!
جموعه داستان «من ژانت نیستم» نوشته محمد طلوعی از مجموعه رمان های بزرگسال انتشارات افق روانه بازار نشر شد. طلوعی در مجموعه جدیدش زندگی آمیخته با مالیخولیای یک خانواده را از گذشته تا امروز بازگو میکند.
مجموعه داستان «من ژانت نیستم» نوشته محمد طلوعی از مجموعه رمان های بزرگسال انتشارات افق روانه بازار نشر شد.
داستانهای «من ژانت نیستم» اغلب در فضای رئال روایت میشوند و موقعیتهای سوررئال را شکل می دهند. همچنین برخی معتقدند داستانهای مستقل این مجموعه در ارتباط با هم روایت واحدی را میسازند.
در بخشی از این رمان می خوانیم: مادر رضا آدم سختگیری بود. یک بار به خاطر اینکه رضا مسواک نزده مدرسه آمده بود، شال و کلاه کرد آمد مدرسه و وسط کلاس دندانهای رضا را مسواک کرد.
هیچ چی نگفت، حتی از خانم اجازه نگرفت تو بیاید. با لیوان نارنجی گلداری که روی شیشهی ویترین روشویی بود آمد توی کلاس، روی مسواک قدِ بند انگشت خمیردندان مالید و کرد توی دهنِ رضا.
محمد طلوعی نویسنده رمان تحسینشده قربانی باد موافق (برنده جایزه ادبی واو) با نگاهی جزیینگر، شخصی و گاه مالیخولیایی یادگارها و رویاهایی از گذشته و حال را با نثری هنرمندانه در این رمان روایت میکند.
منبع: خبرآنلاین
باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir
ارسال نظر