مهران رجبي:
سرعت رسيدن به پول در شبکه نمايش خانگي بیشتره
مهران رجبي ميانه خوبي با شبکه نمايش خانگي دارد. او بازيگري است که هم نقشآفريني در مجموعههاي تلويزيوني و شبکه نمايش خانگي را فراوان تجربه کرده است و هم بر پرده نقرهاي حضور پررنگي دارد.
معضل فيلمهاي قاچاق اولين چالش پيشروي سينماي خانگي است. شما تا به حال سيدي قاچاق خريدهايد ؟
- چون به سينما علاقه دارم و مي دانم چه رنجهايي بايد برد تا يک اثر هنري توليد شود، بايد بگويم تا الان سيدي غير مجاز نخريدهام و به ديگران هم توصيه ميکنم سيدي قاچاق نخرند.
معضل آثار غير مجاز در سينماي خانگي بحث تازهاي نيست. ضررهاي اقتصادي که اين معضل به پيکره سينما و گردش مالي شبکه نمايش خانگي وارد ميکند هم معلوم و مشخص است. به نظر شما چرا اين معضل حل نميشود؟
- چرايي اين مسئله به عوامل گوناگوني گره خورده است. نداشتن قانون کپي رايت اولين دالاني است که زمينه قاچاق آثار هنري را فراهم کند. طبيعتا فردي که بيکار است، متوجه نيست بيکاري خود را با پايمال کردن زحمت مردم رفع ميکند. همه ما هم دائم از مشکل قاچاق سيديهاي غير مجاز حرف ميزنيم، اما تا به امروز براي رفع آن، کار جدي کمتر انجام شده است. بايد در وهله اول به مردم ياد داد که دزدي معنوي کمتر از دزي مادي نيست و به همان اندازه قبيح است. ناگفته نماند بايد جنبه شرعي آن نيز براي مردم توضيح داده شود تا مردم متوجه اشکال شرعي آن شوند. متاسفانه مسئولان اين امر جديت کافي را ندارند تا به اين معضل پايان دهند. کسي پيگير حق معنوي نيست و همه منتظرند تا اين معضل خود به خود حل شود. بايد تهيهکنندگان و مسئولان ارشاد با هم به تعامل بنشينند وگرنه با حرف و توصيه و نصيحت اين مشکل حل نخواهد شد.
از بحث قاچاق که بگذريم، برخي معتقدند آثار سينماي خانگي سالنهاي سينما را از مخاطبان خالي ميکنند به عبارت ديگر منتقدان سينماي خانگي بر اين باورند که به سبب سهولت دسترسي به اين آثار، گاه مردم حتي از خير تماشاي فيلمها در سينما مي گذرند و در خانه فيلم مي بينند...
- با اين حرف موافق نيستم. سينما مخاطبان خاص خود را داشته و دارد. در ساحت هنر نميتوان با کشيدن ديوارها، موجوديت خود را حفظ کرد. ما خطوطي به نام ثلث و نستعليق و غيره در تاريخ هنر خوشنويسي داشتهايم. حال تصور کنيد فردي بيايد و نوعي خط جديد اختراع کند آيا بايد با او مقابله کرد؟ حکايت نمايش خانگي با سينماي امروز همين است! دائما فکر ميکنيم براي موجوديت و بقاي يکي بايد ديگري را ذبح کنيم. حال آنکه در دنياي امروز سطح و ارزش آثار هنري از مهمترين پايههاي بقا و دوام آنهاست. سينما خودش بايد ضامن ماندگاري خود باشد.
شما اشاره کرديد که ارزش آثار سينماي خانگي را کمتر از ارزش آثار سينمايي نميدانيد. حتما به همين دليل هم در کارنامه شما آثار شبکه نمايش خانگي و سينمايي وجود دارد. اگر اين ارزش پايين نيست، چرا برخي از هنرمندان به کيفيت آثار توليدي اين شبکه اطمينان ندارند و در اين آثار ظاهر نميشوند؟
- برخي تلاش ميکنند نگاه به شبکه خانگي منفي باشد. امروزه ما آثاري داريم که در صد ثانيه و با گوشي موبايل تهيه ميشوند. فيلم سينمايي و تلويزيوني و غيره هم داريم. آيا اينها به سبب تفاوت، منفي و فاقد کيفيت هستند؟ اگر فيلمي حرفي براي گفتن داشته باشد، در هر کجا که توليد و ساخته شود با استقبال روبهرو ميشود. بنابراين نبايد به سبب اينکه فيلم براي سينما يا در شبکه نمايش خانگي ساخته ميشود، با آن برخورد کرد، بلکه بايد محتوا و پيام آن را در نظر گرفت. تاريخ سينما مثل تاريخ ادبيات است. هر بخش و هر مجموعهاي آثار نازل و آثار قوي دارد. صادقانه ميگويم براي پيشرفت سينما بايد دست از اين دستهبنديهاي کليشهاي بر داريم و کيفيت آثار توليدي را بالا ببريم.
مشکل تنها به سطح کيفي آثار باز نميگردد. سالنهاي سينماي ما کافي نيست و به اين علت و هزاران علت ديگر مردم ديگر به سينما تمايلي ندارد. به همين دليل گاهي انگشت مخالفتها به سمت شبکه نمايش خانگي ميرود. شبکهاي که کمي با تاخير فيلمها را ارزانتر و با سهولت بيشتري به مخاطبان عرضه ميکند.
- شما از يک مسئله غفلت نکنيد. هزينه اقتصادي فيلم ديدن با توجه به تورم روز براي خانوادههاي معمولي زياد است، اما اين تنها بخشي از ماجراست. سينماهاي ما به هيچ عنوان شأن مردم را حفظ نميکنند. سينمايي که فاقد پارکينگ، بوفه مناسب و وسايل گرمايشي و سرمايشي هستند، مخاطبان را از سينما دور ميکند. ما هنوز فکر ميکنيم سالن سينما فقط بايد مانند ۵۰ سال پيش فيلم نشان بدهد. غافل از اينکه سالنهاي سينما بايد با امکانات فراوان براي مردم ضمن ايجاد رفاه براي مخاطب، جذابيتهاي بصري را هم براي مخاطبان فراهم کند در شرايط فعلي ما به پرديسهاي سينمايي نياز داريم نه سالنهاي قديمي سينما. با اين حال ما همه اين اصول را فراموش کردهايم و دائما از رقباي سينما مانند نمايش خانگي سخن به ميان ميآوريم. اينها رقيب نيستند، بلکه مکمل آثار سينمايي هستند. سرعت رسيدن به پول در شبکه نمايش خانگي زياد است. اين موضوع سبب مشکلاتي مثل تعجيل در تهيه پوستر و غيره ميشود. هر چند که دلخوري هاي اينچنيني در خود سينما نيز فراوان به وجود آمده و مختص سينماي خانگي نيست. مشکلاتي مانند پوستر و بيلبورد و غيره حرف تازهاي نيست. اين گونه مسائل هميشه باعث دلخوري هنرمندان شده است. کثرت آثار توليدي در شبکه خانگي نيز به اين حواشي دامن ميزند. به نظر من راهکار اصلي اين است که ما در سايه قانون زمينه تعامل شبکه نمايش خانگي و سينما را فراهم کنيم. همين تعامل دو سويه راه را بر ايجاد اين حواشي سد ميکند.
به عنوان سوال آخر آيا به آينده شبکه نمايش خانگي خوشبين هستيد؟
- معتقدم شبکه نمايش خانگي جاي پيشرفت دارد و ميتواند در تعامل با هنرمندان روز به روز به کيفيت آثار خود بيفزايد. خود من بارها در توليدات شبکه نمايش خانگي حضور پيدا کردهام و اگر کاري خوب پيشنهاد شود بازهم حضور پيدا خواهم کرد.
ارسال نظر