چرا با اکران این فیلمها مخالفت کردند؟
سینمای ایران از سالهای دور تا همین روزها شاهد کنار گذاشتن مقطعی برخی از فیلمها بوده که وقتی هم به نمایش عمومی درآمدند، آب از آب تکان نخورد و هیچ فاجعهای با اکران آنها به بار نیامد.
خبرآنلاین - سمیه علیپور: برگههای نشریات در سالهای مختلف و یا کتابهای تاریخ سینما از فیلمهایی نوشتهاند که زمانی به دلیل گیرافتادن در گرداب سوء تفاهمها از اکران بازماندهاند و بعد از مدتی گاه بدون کوچکترین کم و کاستی به نمایش عمومی درآمدهاند و نه تنها منجر به بروز هیچ تشنجی در جامعه نشدهاند، مورد تعریف و تمجید هم قرار گرفتهاند و از سوی گروههای مختلف داخل کشور ستایش شدهاند. در کنار اینها نیز برخی فیلمها بنا به تصمیم مدیریت سینما و براساس موضوعات همچنان در توقیف ماندهاند. اما جداب اینها مجموعهای از فیلمهای شاخص سینمای ایران وجود دارد که در آغاز راه با مانعتراشیهای جدی برای نمایش عمومی مواجه بودند.
در روزهایی که باز هم به نظر میرسد برخی رسانهها درگیر جوسازی علیه برخی فیلمها هستند، مروری بر وضعیت فیلمهایی که شرایطی مشابه آنچه اشاره شد را از سر گذراندهاند، میتواند اهمیت و حاصل این مانعتراشیها را واضحتر نشان دهد.
مهرجویی و فیلمهایی که اول تقبیح و بعد تقدیر شدند
داریوش مهرجویی سردمدار کارگردانانی است که فیلمهایش چه قبل از انقلاب اسلامی و چه بعد از آن با برداشتهایی توام با سوء تفاهم مواجه شده و برای اکران عمومی با موانع بسیاری برخورد کرده است. «دایره مینا» به مذاق مسئولان پیش از انقلاب خوش نیامده بود و بعد از مدتی بلاتکلیفی در فرصتی کوتاه به نمایش عمومی درآمد. «بانو» و «اجارهنشینها» نیز کما بیش وضعیتی اینچینی داشتند. صدای «سنتوری» او خفه شد تا بعد از این فیلم دیگر از مهرجویی فیلمی مانند آثار درخشانش دیده نشود، کارگردانی که سالهای سال با این شکل کار کنار آمده بود، بالاخره بعد از ۷۰ سالگی نسبت به این مانعتراشیها واکنش نشان داد و فیلمهایش عاری از رنگ و بوی دغدغههایش شد.
همه بگیر و ببندها و توقیفهای فیلمهای مهرجویی در وضعیتی اتفاق افتاد که کمتر کسی است، امروز هر سه فیلم «دایره مینا»، «اجارهنشینها» و «بانو» را از مهمترین آثار سینمای ایران نداند. علاوه بر اینها «اجارهنشینها» که میرفت قربانی جوسازیهای اطراف آن و برداشتهای سیاسی صورت گرفته از فیلم شود، بارها و بارها از صداوسیما پخش شود تا ثابت کند که چطور یک نگاه مقطعی و بیپایه میتواند فقط انگیزه و حس و توان را از یک فیلمساز بگیرد تا اینکه مانع انحراف فکری جامعهای شود.
وقتی نوبت به سیفالله داد و «بازمانده» میرسد
زندهیاد سیفالله داد مدیر خوشنام و کارگردان توانای سینمای ایران «بازمانده» را با موضوع مقاومت مردم فلسطین ساخت، اما فیلمش به دلیل برخی برداشتها، نه تنها نتوانست در جشنواره فیلم فجر به حق خود برسد، بلکه چند ماهی در بلاتکلیفی بود.
منوچهر محمدی تهیهکننده این فیلم سینمایی، در مورد وضعیتی که برای «بازمانده» به وجود آمده بود، گفت: «بعد از آماده شدن فیلم به شدت از طرف ارشاد آن موقع بیمهری قرار گرفت و اجازه شرکت در جشنواره فجر به آن ندادند و ما را وادار کردند بگوییم فیلم به جشنواره نمیرسد. بعد از آن در سال ۷۵ و بعد از اینکه برخی از مسئولان، غیر از مسئولان ارشاد فیلم را دیدند، پی به ارزشهای آن بردند و اجازه نمایش دادند. به طور مشخص «بازمانده» قبل از جشنواره فجر سال ۷۴ تا خرداد ۷۵ در محاق توقیف بود.»
«بازمانده» فیلمی است که وقتی صحبت از مقاومت مردم فلسطین میشود، تنها اثر قابل توجه سینمای ایران در این زمینه محسوب میشود، در کشورهای عربی شناخته شده و محبوب است و در اغلب مناسبتهای مربوط به فلسطین روی آنتن تلویزیون رفته است.
حاتمیکیا و سه فیلمش
«آژانس شیشهای» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا تا چند سال قبل در نظرسنجیهای مختلف به عنوان بهترین فیلم سینمای ایران بعد از انقلاب معرفی میشد، این فیلم هم در ابتدا برای اکران دچار مشکل شد، تا اینکه بالاخره روی پرده رفت و از اکران آن استقبال به عمل آمد.
«از کرخه تا راین» حاتمیکیا هم وضعیتی مشابه داشت و آن هم براساس برخی برداشتها نباید اکران میشد که در نهایت فیلم اکران شد. «به رنگ ارغوان» هم با همه سروصدایی که سر خارج شدن آن از جشنواره سال ۱۳۸۳ و اکران نشدنش به راه افتاد، پنج سال بعد گل سرسبد جشنواره بیست و هشتم شد و جوایز متعددی برای حاتمیکیا به ارمغان آورد.
مرهم، هیچ، دایره زندگی و دیگران...
مدیریت دولتی سینما در سال ۱۳۸۹ بخشی را در جشنواره فیلم فجر تعیین کرد که اولا خارج از مسابقه بود و دوما سئانسهای نمایش نیمه شب داشت. فیلمهایی در این سئانس به نمایش درمیآمدند که به نظر مدیریت دولتی سینما چندان قابل دفاع نبودند، از جمله «هیچ» به کارگردانی عبدالرضا کاهانی و «مرهم» ساخته علیرضا داودنژاد. هر دوی این فیلمهای سینمایی در مقطع اکران موفق عمل کردند، به خصوص «مرهم» به عنوان شاخصترین فیلم داودنژاد در سالهای اخیر شناخته شد.
«دایره زنگی» پریسا بختآور هم جشنواره ۸۶ را با بالا و پایین بسیار و اکرانهای محدود پشت سرگذاشت تا به فاصله کوتاهی از جشنواره در نوروز روی پرده برود و جزو پرفروشهای سال شود.
حال این روزهای سینما
این نوع نگاه به فیلمهای سینمایی و واهمه از اکران برخی از آنها همچنان ادامه دارد و طیفهایی را میتوان یافت که در تلاشند تا در صورت امکان از اکران برخی آثار جلوگیری کنند، در حالی که با توجه به ویژگیهای عرصه فرهنگ و هنر و فعالان این عرصه مناسبترین راه و روش برای برطرف کردن مشکلاتی از این دست، تعامل است؛ تعاملی میان مدیران و هنرمندان.
ارسال نظر