تلویزیون با پخش این سریال، باز هم گل کاشت!
شب گذشته بار دیگر ایرانی ها با دهه شصت ملاقات کردند. ملاقاتی از جنس خاطرات موشکباران. ملاقاتی با دختر خاطرهساز تلویزیون.
برترینها: شب گذشته بار دیگر ایرانی ها با دهه شصت ملاقات کردند. ملاقاتی از جنس خاطرات موشکباران. ملاقاتی با دختر خاطرهساز تلویزیون. از اوشین صحبت میکنیم که حالا نزدیک به چهل سال است در حافظه جمعی متفاوتترین نسل زیسته در ایران معاصر باقی مانده است. با ما همراه باشید.
سختجانی به نام اوشین
داستان اوشین، داستانی حماسی از فقر، ظلم و ستم، اما در عین حال، داستانی سرشار از امید، پشتکار و عشق به زندگی است. او در دوران کودکی طعم تلخ فقر و یتیمی را چشید، اما تسلیم نشد. با شجاعت و اراده، در میان سختیها قد علم کرد و برای بقا جنگید. اوشین در طول زندگی پرفراز و نشیب خود، با چالشهای متعددی روبرو شد. از کار در مزرعه و خانههای مردم گرفته تا ازدواج با مردی بیرحم و تحمل سختیهای زندگی زناشویی، هیچ چیز نتوانست روح او را خم کند. او با صبر و بردباری، بر مشکلات غلبه کرد و در هر قدم، پلههای ترقی را طی کرد.
نکته جالب توجه این بود که داستان مجموعه، تقریباً در یک برهه تاریخی ژاپن میگذشت؛ برههای پرفراز و نشیب که طی آن، این کشور پوسته قدیمی خود را دور انداخت و مبدل به یک کشور صنعتی و مدرن شد. آنچه در این نوشتار به دنبال آن هستیم، بازخوانی این تاریخ و صحبت از حوادثی است که در این سریال محبوب روایت میشود.
نسلی میان ۲ دوره تاریخی
سریال «اوشین»، عصر میجی را با تغییرات در ساختار اداری کشور و عبور از فئودالیسم به سرمایهداری نشان میدهد. اوشین، خود نمادی بارز از افرادی است که تغییرات را میپذیرد و به شیوه جدید زندگی، مظاهر نوین تمدن ماشینی و سر سپردن به آداب جدید رو میآورد؛ اما آنچه در زندگی او به چشم میآید، اولاً، فقر و مصیبت جانکاهی است که از ساختار تاریخ مصرف گذشته فئودالی بر او و خانوادهاش تحمیل میکند و ثانیاً، بحرانهای اقتصادی و عاطفی متعددی است که به دلیل پناه بردن بهدلیل تغییرات ساختاری و حرکت طبیعی یک جامعه به سمت پیشرفت و مدرنیته دچار آنها میشود در واقع همان هزینه گذار از بدوت به سمت مدرنیسم.
این دو موضوع، دقیقاً حاشیههای اجتماعی تاریخ ژاپن در دو عصر «میجی» و «تایشو» است. در واقع این مجموعه نشان میدهد که در سایه تولد ژاپن جدید و رشد سرمایهداری در این کشور، چه تبعات موقتی دامنگیر مردم این کشور شد و تبعاتی که البته با پیشرفتهای امروز ژاپن، نشان میدهد که ارزشش را داشته.
نمایش بیپایان فقر در تلویزیون!
اما در این میان کاربری به نام ماهی به یک نکته قابل تامل اشاره کرده: دیشب یاد و خاطره دهه شصت زنده شد. یادش بخیر ولی به عنوان کسی که با این سریال خاطره دارم، این یادآوری دوباره، هیچ جذابتی برام نداشت، جا داره صداسیما بجای باز پخش سریالهای قدیمی که فقر و فلاکت چهار، پنج دهه قبل رو نشون میده، از سریالهای جدید و جذاب استفاده کنه تا نسل جدید هم باهاش ارتباط بگیره وگرنه ما قدیمیها که دیگه آفتاب لب بومیم، هیچ خیری در فقر و نداری ندیدیم که یادآوری میکنین :)
این سریال در زمان پخش خود در ایران، به یکی از پربینندهترین برنامههای تلویزیونی تبدیل شد و میلیونها نفر را به پای تلویزیون میخکوب کرد. اثر فقط یک داستان سرگرمکننده نیست، بلکه تصویری واقعی از زندگی مردم ژاپن در دوران جنگ جهانی دوم و پس از آن را به نمایش میگذارد. این سریال به خوبی فقر، نابرابری و سختیهایی که مردم ژاپن در آن دوران با آن مواجه بودند را به تصویر میکشد. در واقع این نمایش فقر شاید منحصرا برای مردم سختیکشیده دهه شصت شیرین بود. مردمی که صبح را در بحبوحه موشک و خمپاره به شب میرساندند.
حرکت به سمت توسعه و پیشرفت
ویژگی تاریخی دیگر دوران زندگی اوشین، قدرت گرفتن و شتاب حرکت به سمت مدرنیته و میل به بازسازی کشور است. بخشهای پایانی هر مجموعه، در عصر «شووا» یا دوران امپراتوری «هیروهیتو» میگذرد؛ دورانی که ژاپن در جنگ جهانی دوم شکست میخورد و پای سربازان آمریکایی به این کشور باز میشود. استقرار نیروهای آمریکایی به فرماندهی «داگلاس مکآرتور»، سرآغازی برای پیشگرفتن یک رویکرد کاملا غربگرایانه و رو به تمدن نوین در فرهنگ ژاپن بود؛ به دیگر سخن، بسیاری از ژاپنیها، از این دوره به بعد، رابطه خود را با گذشته همراه با یک دیالکتیک سازنده کردند و روشی غیر از پیشینیان خود را پیش گرفتند. این رویه را میتوان در سالهای پایانی زندگی اوشین و نحوه رفتار فرزندان و نوههای او با یکدیگر، به خوبی مشاهده کرد.
زنده شدن خاطرات سینمای کلاسیک ژاپن
کاربری به نام امیرنوشت: اوشین داره بازپخش میشه و جدا از خاطرات کودکی، سینمای کلاسیک ژاپن رو زنده میکنه. «نوبوکو اوتاوا» (کهنسالی اوشین)، یار وفادار و بازیگرِ کانتو شیندو بود و بعد فیلم آخر و با سرطان فوت کرد. «یوکو تاناکا» (جوانی) هم که بازیگر کمکارتری بوده، اخیرا تو هیولای کورئدا بازی کرد و درخشید.
نظر کاربران
چرا مردم علاقه ای به تلویزیون ندارن ؟
پاسخ ها
سریالهاش به روز نیست فیلمهاش هم حتی کارتونهاش همه رفتن تو شبکات مجازی
اما هیچی جای تلویزیون ودور همی نگاه کردن خانواده وراجبش حرف زدن را نمیگیره یادش بخیر قدیمها
پسرهام می بینن فقط بهشون میگم به پشتکارش برای یادگیری توجه کنید نه پذیرفتن فقر و فلاکت و بدبختی
کاشکی زمان پخشش ساعت ۱۰ شب بود تاهمه بتونن ببینن
مزخرف
من دهه۶۰ که این سریال پخش میشد ۵ ساله بودم و برام جالب نبود. ولی در دهه ۷۰ و ۸۰ هم این سریال پخش شد و تماشای اونو دوست داشتم الان هم بخاطر دوبله خانم ژاله علو و بزرگان دوبلاژ ایران که اکثراً فوت شدند گاهی تماشا میکنم.
صدا و سيما با پخش اين سريالهاي قديمي ميخواد نشون بده وضع زندگي شما خيلي هم خوبه ببينيد اوشين چقدر بدبخت بود من كه اصلا نگاه نمي كنم
چقدر غر میزنین ،بروید خودتان سریال جدید دانلود کنید ببینید
کاشکی هشدار برای کبرا ۱۱ رو از قسمت اول دوباره میذاشتن خیلی خاطره انگیزه ولی خیلی وقته فقط قسمتهای چند سال اخیر رو بازپخش میکنند
مردم از نظر شما کیه که میگی مردم علاقه ای به تلویزیون ندارند ما مثل شما علاقه ای به ماهواره نداریم و چه برنامههای تلویزیون مورد پسند ما و شما باشه یا نه رسانه دیگری نداریم برای تماشا
من نمی بینم چون به نظرم پزیرفتن فقر درست نیست اگر فقیر به دنیا آمدی مقصر نیستی ولی اگه فقیر زندگی کنی مقصری
تو خود ژاپن هم دیگه اوشین پخش نمیکنند
چرا سریالهای دلیران تنگستان یا سلطان صاحبقران را نشان نمیدهند؟