شش گاف از سریال «حشاشین» که این روزها دل ایرانیها را برده
سریال تلویزیونی حشاشین که در کشورهای اهل سنت پخش شده است، مورد توجه زیادی قرار گرفته است. این سریال به ماجراهای فرقه اسماعیلیه به رهبری حسن صباح میپردازد که در قرن یازدهم میلادی در بخشی از ایران حکومت میکرد و با سلجوقیان حاکم بر ایران در نبرد بود. اما آیا این سریال واقعیت تاریخی درباره این گروه را منعکس میکند یا نه؟
برترینها: سریال تلویزیونی حشاشین که در کشورهای اهل سنت پخش شده است، مورد توجه زیادی قرار گرفته است. این سریال به ماجراهای فرقه اسماعیلیه به رهبری حسن صباح میپردازد که در قرن یازدهم میلادی در بخشی از ایران حکومت میکرد و با سلجوقیان حاکم بر ایران در نبرد بود. اما آیا این سریال واقعیت تاریخی درباره این گروه را منعکس میکند یا نه؟
درام تاریخی «حشاشین» یا «قاتلان» – مطمئناً یکی از جنجالیترین آثار تلویزیونی در کشورهای مسلمان خواهد بود. ستارگان زیادی در این سریال بازی میکنند که مهمترین آنها کریم عبدالعزیز، نیکلاس موواد و فتحی عبدالوهاب هستند.
روزنامه عربنیوز در گزارشی که درباره این سریال نوشته، ادعا کرده این سریال قرار است روایتی واقعیتر از بازی کامپیوتری Assassin’s Creed ارائه کند اما فرهاد دفتری، محقق ایرانی-بریتانیایی و رئیس بازنشسته موسسه مطالعات اسماعیلیه در لندن به این روزنامه گفته نه این سریال تلویزیونی و نه آن بازی ویدیویی، انصاف را در مورد داستان واقعی فرقه «اسماعیلیه نزاری»، که در غرب به «قاتلان» معروفند، رعایت نکردهاند. اسماعیلیه یکی از فرقههای امامیه است. اسماعیلیها نام خود را از اسماعیل بن جعفر، فرزند امام صادق گرفتهاند. آنها برخلاف شیعیان اثنیعشری، که موسی کاظم برادر کوچکتر اسماعیل را به عنوان امام پذیرفتهاند، معتقد بودند اسماعیل جانشین امام صادق بوده است.
مهدی علمی دانشور، استاد دانشگاه و پژوهشگر هم در نقد سریال «حشاشین» چند نکته را مورد توجه قرار داد و نوشت: پس از تماشای سریال الحشاشین به این جمع بندی رسیدم که آنچه در پژوهشاسماعیلی معاصر رواج دارد در سریال «الحشاشین» رعایت نشده و بناچار در یادداشت پیش رو، چند نکته مهم در مورد گزارههای تاریخی فیلمنامه این سریال تقدیم میشود:
یکم:
در ابتدای سریال به ماجرای «سه یار دبستانی» اشاره شده که منشا این داستان از «ادوارد فیتزجرالد» نویسنده بریتانیایی (م۱۸۸۳) است که بر دیباچهی ترجمه انگلیسی «رباعیات خیام» آن را آوردهاست که کاملا خلاف حقیقت است. در واقع؛ خواجه نظام الملک در روز جمعه ۲۱ ذیالقعده سال ۴۰۸ق در شهر نوقان طوس به دنیا آمد. خیام نیز ۲۸ اردیبهشت ۴۲۷قمری در شهر نیشابور و به روایتی در روستای شمشاد در نزدیکی شهر بلخ به دنیا آمده است. حسن صباح نیز هم در حدود سال ۴۴۵ در قم، به دنیا آمد. صرف نظر از تفاوت تاریخ تولد این سه تن، محل تحصیل آنها نیز در یک شهر خاص نبوده است.
دوم:
در مورد شخصیت و اعتقادات حسن صباح تفاوت نظر بسیار زیاد است، اما چیزی که میتوان در موردش با قاطعیت حرف زد این است که حسن صباح به امور شرعی بسیار مقید بوده است. زندگی زاهدانهای داشت و بزرگترین اقدام شرعی در مورد فرزندانش این بود که او دو پسر داشت و هر دو را تنبیه کرد و به قتل رساند. یکی را به جرم نوشیدن شراب و دیگری را به اتهام دخالت در قتل داعی حسین قائنی که بعداً معلوم شد اتهامی باطل بوده است. کسی با چنین تفکر زاهدانه و مقید به امور شرعی در این سریال به صورتی نشان داده شده که دنبال موسیقی سحرآمیز است تا افراد تحت فرامینش را مسحور سازد!!! حسن صباح چون پایان عمرش را نزدیک دید، کیابزرگ امید را از لَمسر فراخواند و او را داعی دیلم و جانشین خود در الموت کرد.
سوم:
در مورد کلمه حشاشین، این واژه ریشه در جهل تخیلی صلیبیان و وقایع نگاران آنها دارد که به سرزمین مقدس آمدند و اورشلیم را (در سال ۱۰۹۹م/ 492 ق) محاصره و فتح کردند. کلمه «قاتل» (assassin) که برای اولینبار توسط صلیبیونی که با نزاریها در سوریه روبرو شدند ابداع شد، از یک سوءتفاهم در فهم یک کلمه ناشی میشود. در واقع اصطلاح حشاشین در واقع یک دشنام، و «به معنای مردمی با اخلاق پایین، مردمی بدون جایگاه اجتماعی» بود، اما صلیبیها فقط ظاهر این واژه را گرفتند و به این ترتیب در زبانهای اروپایی ارتشهای صلیبی، «هششاشین» (hashshashin) به «قاتل» (assassin) تبدیل شد.
چهارم:
حسن صباح وقتی پایگاه خود را در قلعه الموت در بخشهای کوهستانی ایران برپا کرد، در حال مقابله با یک دشمن نظامی بسیار قدرتمند به نام سلجوقیان بود. او نمیتوانست دست به جنگ رودرو بزند، چون ارتشی همسان ارتش آنها نداشت. در عوض، او با هدف قرار دادن شخصیتهای کلیدی رژیم حاکم، «محل به محل، امیر به امیر»، اقتدار غیرمتمرکز سلجوقی را به لرزه انداخت. ترسیم و پوشش و حالات نشان دهنده در این سریال، شما با دیدن افراد صباح یاد داعشیان میاندازد و گویی افراد حسن صباح پدران تروریستهای امروزی هستند در حالی که آنها هیچ شباهتی با تروریستهای مدرن نداشتند. علل کار این دو یکسان نیست، چراکه ابزارهایشان یکسان نبود و انگیزهها و اعمالشان یکی نبوده و نیست. ترورهای حسن صباح بسیار محدود و هدفمند بودند. آنها به دنبال اقدامات تروریستی و کشتن مردم بیگناه نبودند و در طول ۳۴ سال سلطنت حسن صباح، کمتر از ۵۰ ترور توسط این گروه انجام شده است.
پنجم:
براساس سفرنامه مارکوپولو، او در سال 1271 میلادی یا 585 خورشیدی یا 669 قمری به ایران میرسد و براساس پژوهشهای تاریخی حدودا یک سال همچنان در ایران در سفر بوده است. بسیاری از مورخان میگویند مارکوپولو خودش الموت را ندیده و فقط راوی افسانه حسن صباح و گروه او که از آن به عنوان آدمکشان یاد کرده، بوده است. درسفرنامه مارکوپولو بخشی به حشاشیش که به قاتلان ترجمه شده پرداخته شده، با توجه به اینکه مارکوپولو زمانی به ایران رسیده بود که بیش از 140 سال از پایان فرمانروایی حسن صباح بر این قلعه و سالها از نابودی مقر اسماعیلیه میگذشت، روایتهای دست چندم او از فرقه اسماعیلیه که همچنان در ایران و برخی مناطق خاورمیانه طرفدارانی داشت (و همچنان دارد) چندان قابل استناد نیست و به افسانه و داستان سرایی آمیخته شده است. فصلهای چهل و یک تا چهل و سوم سفرنامه مارکوپولو به قلعه الموت و سرانجام آن براساس آن چه از مردم در مناطق دوردست و با گذشت زمانی طولانی شنیده میپردازد، البته میدانیم که نویسندگان این سفرنامه هم بر شاخ و برگ ماجرا افزوده و با اغراق هالهای رازآمیز از حسن صباح و قلعه الموت پدید آوردهاند. آن چه مارکوپولو از حشاشیس ترسیم میکند مخاطب را به شدت جذب میکند؛ او نقل می کند که گروهی از آدمکشان، تحت تاثیر قدرت جادویی حسن صباح که او را نایب امام فرض میکردند و همچنین مواد مخدر و اغوای زنان قرار داشته اند. زنانی که نقش حوریها و فرشتگان بهشتی را برای کسانی که به عملیات بی بازگشت می رفتند بازی میکردند. آدمکشان با ترور فرماندهان و حاکمان ملک شاه سلجوقی توانسته بودند قدرت خود را در این منطقه حفظ و طرفداران بسیاری برای خود به دست آورند.با این روایتها، آوازه حسن صباح از ایران و خاورمیانه به اروپا و سپس سایر نقاط جهان میرسد و از او به عنوان یکی از اسرارآمیزترین پیشوایانی که در سایه بدعت مذهبی دولتی شورشی را بنا نهاده بود، یاد میشود و با وجود آنکه منابع تاریخی غربی، ایرانی و عربی استنادات و شواهد دیگری از سیر وقایع تاریخی ارائه میدهند؛ روایت از حشاشیش آن چنان مسلط جا باز میکند که نه تنها در تلویزیون و سینما بلکه دنیای پرطرفدار بازیهای رایانهای هم بازتاب مییابد. در واقع صلیبیون نمیتوانستند نیت و اهداف این مردم را درک کنند. از این رو، برای توضیحدادن رفتار آنها –به نظرشان غیرمنطقی میآمد- شروع به جعل این داستانها کردند. در منابع اسلامی آن دوران چنین چیزهایی نمییابیم؛ در حالی که آنها شاید حتی از صلیبیون هم نسبت به اسماعیلیان دشمنی بیشتری داشتند.
ششم:
این سریال گذشته از آنکه ربط چندانی به واقعیت ندارد، آن چنان مجذوب شخصیت اصلی شده که حتی در کارگردانی، میزانسن و تدوین هم برخی قواعد از جمله پیوند نزدن دو نمای مشابه ولی ناهمزمان در روایت را هم چندان رعایت نمیکند. سریال با وجود موفقیت نسبی در بازگویی روایت و فضاسازی در ترسیم جنگها در بازنمایی قلعه الموت و برخی اماکن تاریخی و حتی از نمایش دربار پر زرق و برق سلجوقیان و لشگریانش و همچنین کاخ و دربار کاپتی در فرانسه درمانده و به چند نمای مشابه در آنجا اکتفا میکند. بازسازی معماری شهر اصفهان به هیچ عنوان شباهتی به معماری این شهر ندارد. نویسنده فیلمنامه نماز خواندن پیروان الصباح را با همان حالت اهل تسنن نشان داده در حالی که نزاریها شیعه بودند و نماز را به شیوه فقه اسماعیلی میخواندند.
در ادامه واکنش برخی کاربران شبکههای اجتماعی درباره گافهای این سریال را بخوانید:
* سیامک رحمانی، روزنامهنگار: حشاشین رو ببینید. سریال ارزش سینمایی نداره، از نظر تاریخی هم پر از غلطه. اما دیدنش برای کسانی که یک روایت غالب از تاریخ دارن و فکر میکنن بقیه دنیا هم همون روایت رو دارن، خوبه. خیلی از اعراب دیدنش، درباره شخصیتها و حوادثی که اغلب در ایران میگذره. حیف ما عرضه نداریم.
* بهروز شجاعی، خبرنگار: به نظرم سریال الحشاشین را ببینید، گافهای تاریخی به ویژه در لوکیشنها وجود دارد اما دیدنی است و پرنکته! فقط اینقدر گاف دارد که برای تماشای ادامه سریال باید دلیل دیگری جز دیدن آن پیدا کنید!
* کاربری به نام فرانک هم با نگاه طنز این سریال را نقد کرده است: تو سریال حشاشین، دختره تو قرن حدود پنجم قمری، تو اصفهان حجاب ندارد!
* رضا که خود را منتقد فیلم توصیف کرده است، توئیت زد: حالا که بحث حشاشین و اسماعیلیان داغه باید عرض کنم که چنگیزخان جز خراسان جای دیگری از ایران رو اشغال نکرده بود! این نوه چنگیز هلاکو بود که برای نابودی دشمنان از جمله اسماعیلیان دوباره به ایران لشکر کشید؟ تازه یک عده از ایرانیان هم مغولها رو برای حمله مجدد به ایران ترغیب کردند! که در این سریال برعکس نمایش داده شده است.
* حسین، دانشجوی کارگردانی است و گفت: چند گاف درباره حشاشین؛ 1- حسن بن صباح در واقع یک فرد فوق قدرتمنده که با توجه به همون هم میتونه نگاه افراد و تغییر بده. 2- نحوه استفاده از مواد مخدر رو در این سریال میبینید به خصوص اشتراکاتش با داعش رو که چطور جان افراد و میگیرن و هیچی حالیشون نیست!
نظر کاربران
الموت هم تا قبل از اسماعیلیه رودبار نام داشت و اسم تاریخی الموت رودباره نه الموت
شما می تونید از اون بهتر درست کنید و انتقاد الکی نکنید .بسیار بده که یک کشور دیگه کار شما رو انجام بده و چون شما ناتوان از ساخت سریال هستید فقط انتقاد بی خود میکنید. این گوی و این میدان. بسم الله
پاسخ ها
دقیقا
فقط نقد کردن بلدن
می تونید خودتون بسازید
تازه دوساله ساخته شده نه مثل مختار نامه 10 سال طول بدن
انتقاد بیخود نیست،این سریال داره تاریخ رو برعکس نشون میده
سلام در مورد فيلمی که ندیدیم نظري هم نداريم
انشاالله دویله بشه شبکههای تلویزیونی ايران پخش کنند مردم ببینند و نظر بدن
پاسخ ها
شبکه های ایران که کسی نگاه نمی کنه
اتفاقا سریال خیلی خوبیه و خیلی اطلاعات تاریخی میده
حسن صباح یک نابغه وطن پرست بوده این سریال هم از سریال های ابکی ایرانی بهتر است
سریال از نظر هنری ساختار بسیار ضعیفی داره ازون گذشته متن داستان و سناریو کاملا در سطح مبتدی قرار دارده اگر کنجکاوی درباره کلیات هدف حسن صباح نبود اینقدر بیننده نداشت
خیلییم عالیه شما بسوزیید
جالبه عربا درباره مشاهیرایرانی سریال میسازن ما درباره اونا
مختار درسته نه
اوناییکه دیدن عربیشون فوله ؟ خود عربای لبنانی میگن لهجه عربای شمال آفریقا رو سخت میفهمن
هر چی هست قشنگه
همون خوبه شما نساختین وگرنه حیثیت و آبروی نداشتتون بیشتر زیر سؤال میرفت