ناگفتههای خالد حسینی از «بادبادکباز»
رمان «بادبادکباز» نوشته خالد حسینی، نویسنده افغانی - آمریکایی که در سال ۲۰۰۷ دستمایه ساخت یک فیلم سینمایی شد هم اکنون در قالب یک اقتباس نمایشی در انگلیس به روی صحنه رفته است.
«بادبادکباز» اولین رمان خالد حسینی نویسنده سرشناس اهل افغانستان، یکی از موفقترین کتابهای قرن حاضر است که داستان دهشتناک کودکانی افغان را روایت میکنند که با حرکت کشور به سوی جنگ، سرنوشت شومی در انتظار آنهاست.
این رمان برای اولینبار در سال ۲۰۰۷ در قالب یک نمایشنامه در دانشگاه سنخوزه کالیفرنیا به روی پرده رفت و تاکنون در کشورهای گوناگون توسط گروههای مختلف اجرا شده و چند روز پیش نمایش خود را در انگلیس نیز آغاز کرده است.
خالد حسینی که خود متولد کابل است، هم اکنون در کالیفرنیا زندگی میکند؛ جایی که اولین اقتباس نمایشی از کتابش به روی صحنه رفته است اما با آغاز جنگ و نا آرامی در افغانستان در حالیکه ۱۱ ساله بود، به همراه خانوادهاش به پاریس فرار کرد و سپس در آمریکا درخواست پناهندگی کرد و از سال ۱۹۸۰ تاکنون در این کشور زندگی میکند.
حسینی در مصاحبهای با نشریه «ناتینگهام پست» درباره اقتباس نمایشی و سینمایی از رمانش، افغانستان و .. صحبت کرده است.
آیا از موفقیت «بادبادکباز» شگفتزده شدید؟
موفقیت کتاب همواره برایم یک شگفتی بزرگ بوده است، واقعا نگران بودم که کتاب مخاطبی نداشته باشد، چرا که بسیار غمگین بود و شخصیت محوری داستان نیز تشابهی با بیشتر داستانها نداشت. تمام شخصیتهای داستان به طرز وحشتناکی میمیرند و این موضوع که این داستان حتی ۱۰ سال پس از انتشار نیز مخاطبان فراوانی دارد شگفتزدهام میکند.
تاکنون اقتباس نمایشی «بادبادکباز» را دیدهاید؟
بله، در سن خوزه کالیفرنیا؛ در آنجا با «متئو اسپنگلر»، نویسنده نمایشنامه اقتباسی تغییراتی را روی نمایشنامه اعمال کردیم و در یک جلسه تمرینی اجرای نمایش نیز حضور داشتم.
هنگام اجرای نمایش به روی صحنه چه احساسی داشتید؟
فکر میکنم که کتاب به طرز شگفتانگیزی به نمایشنامه ترجمه شده است. آنچه بیشتر درباره نمایش دوست داشتم آن بود که بخش قابل ملاحظهای از داستان در نمایش حفظ شده است. شما در اقتباس نمایشی آزادی عملی دارید که در فیلمسازی نخواهید داشت. یکی از بخشهای مهم داستان تک گوییهای درونی "امیر" شخصیت اصلی داستان است که در آن به قضاوت درباره اعمال و رفتار خود میپردازد و نظر خود را درباره افراد مطرح میکند. در نمایشنامه بازیگر اصلی میتواند با ایجاد یک وقفه رو به تماشاگران کند و افکار خود را با آنها در میان بگذارد، اما در فیلم این کار شدنی نیست، البته این به معنای کم اهمیت شمردن فیلم نیست.
فیلم ساخته شده بر اساس رمان را دوست داشتید؟
فیلم را چندین بار تماشا کردم، چرا که در نمایشهای گوناگون با بازیگران و کارگردان برای معرفی فیلم حضور مییافتم و از آن بابت آن را خیلی دوست دارم که به گونهای متفاوت با هالیوود به زندگی در این منطقه از دنیا نگاه میکند. کتاب یک داستان خانواگی ساده است که در زمینهای سیاسی روایت میشود، اما تمرکز اصلی بر روی رویاهای آدمی است و مضامین جهانی هستند.
هنگامی که ۱۱ ساله بودید افغانستان را ترک کردید. خاطراتتان از زندگی در آنجا تا چه اندازه روشن است؟
خاطراتی فوقالعاده روشن و پررنگی از آن زمان دارم، البته این موضوع را نمیدانستم تا این که شروع به نوشتن رمان «بادبادک باز» کردم و ناگهان توانستم خودم را به آن زمان و مکان منتقل کنم. از این که به این وضوح کابل، جغرافیا، دیدنیها و صداهای آن را به یاد میآوردم شگفتزده میشدم.
خانوادهات تا چه اندازه غربی بود؟
کابل با سایر نقاط افغانستان تفاوت بسیاری دارد و از سایر شهرهای کشور مدرنتر، پیشرفتهتر و آزادتر است. در دهه ۱۹۷۰ ما تحت تاثیر شدید نفوذ فرهنگی غرب و اتحادیه جماهیر شوروی قرار گرفتیم، بنابر این تغییرات قابل ملاحظهای در عرصههای مختلف فرهنگی چون سینما، موسیقی و ادبیات را تجربه کردیم.
بنابراین با نقل مکان به پاریس، دچار شوک فرهنگی نشدید؟
مطمئنا اگر در یکی از روستاها قندهار زندگی میکردم با شوک فرهنگی بزرگتری مواجه میشدم، اما به هر حال پاریس و کابل تفاوت زیادی دارند. نمیتوان این دو شهر را با هم مقایسه کرد. تکنولوژی، نحوه زندگی و... چیزهایی بودند که در فیلمها دیده بودم. چند ماه اول زندگی در پاریس دائما حیرتزده بودم.
اولینبار چه زمانی به افغانستان بازگشتید؟
سال ۱۹۷۶ افغانستان را ترک کردم و ۲۷ سال بعد در مارس ۲۰۰۳ به کشورم بازگشتم و برای دو هفته نزد یکی از اقوامم در کابل ماندم. با ورود به کشورم دچار شوک فرهنگی شدیدی شدم، آنچه میدیدم با آنچه درباره محله و شهرم در سر داشتم تفاوت فراوانی داشت و محله بچهگیهایم براثر درگیریها با خاک یکسان شده بود و روی همه ساختمانها جای ترکش بود. همه جا بیش از اندازه شلوغ و پر از بچههای یتیم و اسلحههای جنگی بود. چند روز طول کشید تا به آنچه میدیدم عادت کنم.
هنوز در افغانستان خانواده یا دوستانی دارید؟
اغلب خانواده و دوستانم تا اواسط دهه ۱۹۸۰ از آنجا خارج شدند. ما یکی از اولین افرادی بودیم که پیش از شروع جنگ کشور را ترک کردیم. برخی از دوستان و بستگانم را در آنجا از دست دادم و برخی دیگر مجروح شدند. هم اکنون یک پسرعمو تنها بازمانده من در آنجاست.
چقدر طول میکشد کابل به جایی تبدیل شود که بتوانید دوباره در آن زندگی کنید؟
در این مسیر موانع فراوانی وجود دارد و کشور با چالشهای فراوانی برای بازگشت به دهه ۱۹۷۰ میلادی روبه رو است. مشکل تنها عدم امنیت نیست، بلکه فساد اداری، جنگ سالاری، حضور شبه نظامیها و .. از مشکلات اصلی مردم است.
خالد حسینی ۵۰ ساله از معروفترین نویسندگان جهان است که دو رمان اولش بیش از ۳۸ میلیون نسخه فروخت. کتاب «بادبادکباز» او در صدر فهرست پرفروشترینهای «نیویورک تایمز» قرار گرفت. این رمان نخستین اثر یک نویسندهی افغان به زبان انگلیسی محسوب میشود.
نسخه سینمایی این رمان به کارگردانی «مارک فورستر» در سال ۲۰۰۷ نامزد دریافت جایزه اسکار شد.
نظر کاربران
خیلی کتاب قشنگی است.