چرا باید جی. ادگار را دید؟/ همکاری ایستوود و دی کاپریو
لئوناردو دی کاپریو قویترین مرد جهان شد
اکران جهانی جی. ادگار، تازهترین فیلم کلینت ایستوود در سطح جهان آغاز شده است. فیلمی که با هر متر و معیاری، یکی از مهمترین آثار سال ۲۰۱۱ سینما به شمار میرود.
این درام زندگینامهای، داستان زندگی جان ادگار هوور را به تصویر میکشد. اولین رئیس افبیآی (اداره بازرسی فدرال) که نزدیک به نیم قرن (تا زمان مرگش در سال ۱۹۷۲) این پست را در اختیار داشت. او در سال ۱۹۲۴ به مقام ریاست «اداره آگاهی» منصوب گشت. سازمانی که در سال ۱۹۳۵ تبدیل به افبیآی معروف شد. هوور در طول دوران زندگیاش به خاطر قاطعیتی که در کارش داشت و اقداماتی که در راه تأمین امنیت ملی انجام داده بود، به عنوان یک فرد قابل احترام و بزرگ شناخته میشد.
اما زمانی که شایعات و بعداً مدارکی درباره زندگی پنهان و خصوصیات غیرعادی او به دست آمد، زندگی او به موضوعی قابل بحث تبدیل شد. به غیر از مسائل خصوصی زندگی هوور، مخالفان او اعتقاد دارند که هوور در گسترش حوزه قدرت افبیآی زیادهروی کرده است. به اعتقاد این افراد، هوور از افبیآی به عنوان ابزاری برای تحت فشار قرار دادن فعالین سیاسی مخالف استفاده میکرد.
بعد از دوران بحثبرانگیز قدرت هوور در افبیآی، قانونی وضع شد که رؤسای افبیآی تنها در یک بازه زمانی ده ساله میتوانند صاحب این عنوان باشند. برخی هم اعتقاد دارند که او خلأ موجود در زندگیاش را با توهم ایجاد امنیت و مبارزه با تبهکاری پر کرده بود.
کلینت ایستوود (کارگردان)
بدون شک یکی از مشهورترین بازیگران قرن بیستم که در دهه هفتاد به کارگردانی روی آورد و در طول زمان به عنوان کارگردان همان اعتباری را به دست آورد که به عنوان یک بازیگر داشت. در طول نزدیک به پنج دهه فعالیت مستمر، ایستوود در چیزی بیش از ۶۰ فیلم سینمایی بازی کرده و بیش از ۳۰ فیلم را هم کارگردانی کرده است. ایستوود ۸۱ ساله، هنوز با انرژی یک جوان مشغول به فیلم ساختن است.
کارنامه او به عنوان کارگردان بعد از سال ۲۰۰۰ شامل فیلمهای مطرحی چون رودخانه مرموز، عزیز میلیوندلاری، نامههایی از آیوجیما و آخرت است. باید دید ایستوود به عنوان یک کارگردان راستگرا از چه زاویهای به زندگی جی. ادگار هوور نگاه خواهد کرد. فردی که به طرز عجیبی در یک بازه زمانی تقریباً نیمقرنه، بدون توجه به این که چه رئیسجمهوری از چه حزبی مشغول به فعالیت بوده، جایگاه خود را در افبیآی حفظ کرد.
داستین لنس بلک (فیلمنامهنویس)
همکاری کارگردان باتجربهای مثل ایستوود با فیلمنامهنویسی که کمتر از نصف سن او را دارد، از نکات جالب توجه جی. ادگار است. داستین لنس بلک ۳۷ ساله پیش از این یک بار برای نوشتن فیلمنامه میلک (گاس ونسنت) اسکار بهترین فیلمنامه غیراقتباسی را دریافت کرده است.
انتخاب او به عنوان فیلمنامهنویس جی. ادگار، با توجه به برخی شباهتهای میان میلک و جی. ادگار (هر دو درباره دو شخصیت پرچالش واقعی هستند و شخصیتهای اصلی هر دو فیلم غرایز دیوانهواری دارند) اتفاقی به نظر نمیرسد. برخی از مخالفان فیلم مشکل را از فیلمنامه کند او دانستهاند. لنس بلک که هنوز در ابتدای راه قرار دارد، اخیراً فیلمنامه زیر پرچم بهشت را بر اساس کتابی جان کراکاوئر نوشته که قرار است ران هاوارد آن را کارگردانی کند.
لئوناردو دیکاپریو (بازیگر نقش جی. ادگار هوور)
همه چیز از سال ۲۰۰۲ شروع شد. اکران دو فیلم از استیون اسپیلبرگ و مارتین اسکورسیزی که وجه اشتراکشان حضور دیکاپریو در نقش اصلی بود، آغاز دوران جدیدی برای ستاره خوشسیمایی بود که با بازی در تایتانیک ممکن بود به عنوان جوان اول سینمای آمریکا جذب فیلمهای رمانس بیمایه شود. پس از آن بود که دیکاپریو هوشمندانه فیلمهای بعدیاش را انتخاب کرد و نتیجه این شد که حالا دیگر به جای بازیگر تینایجر دوران تایتانیک، با بازیگر بزرگی طرفیم که در ۳۷ سالگی تجربه بازی در فیلمهای کارگردانان مطرحی چون ریدلی اسکات، ادوارد زوئیک، سام مندس، کریستوفر نولان و حالا کلینت ایستوود را پیدا کرده است.
ضمن این که قرار است در فیلمهایی از کوئنتین تارانتینو و باز لورمان ایفای نقش کند. به نظر میرسد ستاره اقبال دیکاپریو به این زودیها غروب نخواهد کرد و بدون شک دیکاپریو این شایستگی را دارد. به خصوص این که حتی منتقدانی که از جی. ادگار خوششان نیامده هم بازی او در نقش این شخصیت را ستودهاند. شاید امسال سرانجام طلسم اسکار نگرفتنهای دیکاپریو شکسته شود.
نائومی واتس (بازیگر نقش هلن گاندی، منشی شخصی جی. ادگار هوور)
این بازیگر ۴۳ ساله انگلیسی، پلهپله و بدون عجله مراحل ترقی را طی کرد تا این که در ابتدای هزاره جدید ستاره اقبالش درخشیدن گرفت. حضور او در فیلمهایی چون جاده مالهالند (دیوید لینچ)، ۲۱ گرم (آلخاندرو گونزالس ایناریتو) (که تنها نامزدی اسکار عمر واتس را برای او به ارمغان آورد)، کینگکنگ (پیتر جکسن) و قولهای شرقی (دیوید کراننبرگ) او را به ستارهای مشهور تبدیل کردند. در یکی دو سال اخیر، بازیهای او (حتی در آثار کارگردانانی چون وودی آلن) واکنشهای زیادی ایجاد نکردهاند و به نظر نمیرسد بازیاش در فیلم ایستوود هم بتواند این روند را چندان تغییر دهد. چون اولین واکنشها اینگونه نشان میدهد که جی. ادگار، فیلم دیکاپریو است.
آرمی همر (بازیگر نقش کلاید تولسون، همکار جی. ادگار هوور)
دو سال قبل در همین موقع، نام آرمی همر احتمالاً به گوش هیچ کدام از ما آشنا نبود. اما این بازیگر ۲۵ ساله حالا در آستانه تبدیل شدن به یک ستاره قرار دارد. پس از بازی در نقش برادران دوقلوی وینکلواس در شبکه اجتماعی (دیوید فینچر)، حالا بازی در نقش کلیدی فیلمی از کلینت ایستوود، دومین فرصت را برای شناختهشدن بیشتر این بازیگر فراهم کرده است.
کلاید تولسون شخصی است که گفته میشود پست مهمش در افبیآی را مدیون هوور است و روابط بسیار نزدیک این دو باعث ایجاد حرف و حدیثهایی درباره آنها شد. از همین خلاصه یکخطی مشخص است که همر کار سختی را برای بازی در این نقش پیش رو داشته و به نظر میرسد مثل فیلم فینچر، از این آزمایش هم سربلند بیرون آمده است.
جودی دنچ (بازیگر نقش آنی هوور، مادر جی. ادگار هوور)
کارنامه این بازیگر مشهور و ۷۷ ساله انگلیسی فوقالعاده پربار است. یکی از خصوصیات جالب دنچ این است که کارش را در تلویزیون آغاز کرد و تقریباً در پنجاه سالگی به طور جدی وارد سینما شد. (هر چند قبل از دهه هشتاد هم تجربههای معدودی در سینما داشت).
اما کارنامه بیست ساله او در سینما به اندازه کافی غبطهبرانگیز است. ۶ نامزدی اسکار و یک بار کسب این جایزه (برای فیلم شکسپیر عاشق) و ۹ نامزدی و ۲ جایزه گلدنگلوب بخشی از افتخارات دنچ به شمار میروند. دنچ در سالهای اخیر در تمام فیلمهای جیمز باند نقش کلیدی M را بازی کرده و در جی ادگار هم نقش یکی از تأثیرگذارترین افراد در زندگی جی ادگار هوور را بازی میکند.
تام استرن (فیلمبردار)
استرن ۶۵ ساله پای ثابت تمام فیلمهای سالهای اخیر کلینت ایستوود بوده است. از رود مرموز به این طرف، تام استرن مدیر فیلمبرداری تمام آثار ایستوود بوده است. او که در اصل به عنوان یکی از مسئولین گروه فنی و فیلمبرداری فعالیت میکند، از سال ۲۰۰۲ کار خود را به عنوان مدیر فیلمبرداری هم آغاز کرد و در این مدت یک بار هم برای فیلم دختر عوضشده (ایستوود) نامزد دریافت جایزه اسکار شد. حاصل کار ایستوود و استرن در این سالها آنقدر نتیجه خوبی به بار آورده که به نظر میرسد همکاری این دو به این زودیها پایانیافتنی نیست.
نکات جذاب فیلم:
• شایعه شده بود که خواکین فینیکس قرار است در نقش کلاید تولسون ظاهر شود، اما این شایعه به سرعت رد شد. این نقش در نهایت به آرمی همر رسید.
• چارلیز ترون در ابتدا برای نقش هلن گاندی در نظر گرفته شده بود. اما او این پروژه را برای بازی در نقش ملکه شیطانی در فیلم سفیدبرفی و شکارچی (روپرت ساندرس) رها کرد. بعد از آن اعلام شد که ایمی آدامز برای این نقش در نظر گرفته شده است. در نهایت این نائومی واتس بود که نقش را از آن خود کرد.
• لئوناردو دیکاپریو میخواست به سبک رابرت دنیرو، وزن خود را برای جا افتادن در نقش هوور افزایش دهد اما کمپانی برادران وارنر این اجازه را به او نداد و تأکید کرد که افکتهای دیجیتال مشکل را حل میکنند.
• چهرهپردازی فیلم (که بسیار مورد تحسین منتقدان هم قرار گرفته) بسیار مشکل بوده است. لئوناردو دیکاپریو در هر نوبت چیزی حدود 6 و آرمی همر حدود 7 ساعت باید کار چهرهپرداز را روی صورتشان تحمل میکردند.
• طبق اولین آراء در سایت IMDB، جی. ادگار با 439 رأی، امتیاز 7.6 را به خود اختصاص داده است. جالب است که طبق آمار این سایت، جوانانی که فیلم را دیدهاند، بیشتر به آن علاقه نشان دادهاند. به طوری که میانگین آراء به دست آمده از افراد زیر 18 سال 9.4، بین 18 تا 29 سال 8.5، بین 30 تا 44 سال 5.8 و بالای 45 سال 4.2 بوده است. لازم به ذکر است که چیزی حدود 65 درصد آرا (286 رأی) را افرادی بین 18 تا 29 ساله به فیلم دادهاند.
چرا باید فیلم را دید؟
به جز عوامل مطرح پشت و جلوی دوربین، باید توجه کرد که شعار تبلیغاتی جی. ادگار این است: «قدرتمندترین آدم روی زمین». چرا باید فیلمی درباره این شخصیت را از دست داد؟!
صحبتهای عوامل فیلم
لئوناردو دیکاپریو: «او (هوور) در انتهای دوران کاریاش یک دایناسور سیاسی بود... او هیچ علاقهای به حقوق مدنی نداشت... او غرق در قدرت بود».
داستین لنس بلک: «ما هنوز این مرد که به این کشور سر و شکل داد، به درستی نمیشناسیم... هوور مردی بود که عشق را انکار و جای آن را با شهرت و تحسین پر کرد. او ارباب رسانهها بود و (از این طریق) قدرت حوزه کاریاش را افزایش داد».
دیکاپریو: « (ایستوود) کسی است که به غریزهاش تکیه میکند، نه به مشاورانش... او شما را وادار میکند که به انتخابهای خود اطمینان کنید، چرا که او کسی است که به طور مطلق به غریزهاش اعتماد دارد.
کلینت ایستوود (درباره شباهت دوران کاری هوور و دنیای معاصر): «شباهتهای زیادی میان بلشویکهای قرن بیستم و پارانویای ناخوشایند و توجیهشده پس از 11 سپتامبر وجود دارد».
بخت در فصل جوایز
با توجه به واکنش اولیه منتقدان، به نظر نمیرسد که جی. ادگار از بخت چندان بالایی در بخش بهترین فیلم برخوردار باشد. هر چند شاید تعداد بالای نامزدهای اسکار بهترین فیلم بتواند به این فیلم کمک کند. اما بازی لئوناردو دیکاپریو در نقش هوور به احتمال زیاد در بین پنج نقشآفرینی برتر سال قرار میگیرد. ضمن این که بعید نیست کارگردانی کلینت ایستوود هم مورد توجه قرار گیرد. منتقدان همچنین به چهرهپردازی بسیار خوب فیلم اشاره کردهاند که حتی میتواند از شانسهای اصلی کسب جایزه اسکار باشد.
منبع: کافه سینما
باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir
نظر کاربران
greet
پاسخ ها
great