گرایش سیاسی چند خواننده مطرح لسآنجلسی فاش شد
سابقه سرودها و ترانههایی با مضامین چپگرایانه در ایران قدمتی همپای تاسیس احزاب چپ دارد.
برترینها: سابقه سرودها و ترانههایی با مضامین چپگرایانه در ایران قدمتی همپای تاسیس احزاب چپ دارد. با شروع فعالیت حزب توده در ایران در اوایل دهه ۱۳۲۰ به تدریج سرودهایی با مضامین انقلاب کارگران و زحمتکشان درون حزب ساخته و در گردهماییهای آنان خوانده میشد.
بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و در اختناق سالهای پس از کودتا، پخش ترانه " مرا ببوس" با صدای " حسن گلنراقی" در سال ۱۳۳۶ مقارن شد با اعدام افسران حزب توده از جمله سرهنگ سیامک. حزب، افکار عمومی این ترانه را به وداع سرهنگ "سیامک" با دخترش منتسب کرد و ترانه شهرتی فوق تصور یافت، در حالی که سراینده شعر از اعضای جبهه ملی بود.
داستان سرودها و ترانه های چپ گرایانه در اواخر دهه ۱۳۴۰ نیز نقطه عطفی داشت. پس از ماجرای "سیاهکل" ترانههای بسیاری در ارتباط با این واقعه توسط "چریکهای فدایی خلق" ساخته شد. در بیرون از حزب نیز ترانه "جمعه" (منفردزاده، شهیار قنبری و فرهاد) به ماجرای سیاهکل اشاره داشت و چندی بعد "جنتی عطائی" در سالگرد سیاهکل ترانه "جنگل" را نوشت. ترانه ای که با ملودی " بابک بیات" پس از انصراف " فرهاد" و " فریدون فروغی" سرانجام با صدای " داریوش" پخش شد. ترانه ای که ترجیع بند " پشت سر جهنمه ... روبرو قتلگاه آدمه" به محاصره شدن چریکها در سیاهکل اشاره داشت.
در سرتاسر دهه ۵۰ مضامین چپگرایانه و انقلابی هم در سرودهای زیرزمینی چریکی و هم در ترانههای پاپ رسمی حضوری پر رنگ داشتند. سرودهای زیرزمینی را چریکها یا اعضای حزب بیشتر در برنامههای کوهنوردی با هم میخواندند که از جمله مشهورترین آنها " پرنیان شفق" ، " کوهنورد محکم باش" و ... بودند. " پرنیان شفق" سرودی از سوگ و حماسه بود در رثای چریکی اعدام شده به نام " بیژن جزنی" . در ترانههای پاپ این مضامین گاه حضوری ظریف و در لفافه داشتند ( مانند شعر ترانه " رودخونه ها" سروده " محمد علی بهمنی" با صدای" رامش" که به داستان ممنوعه ای از " صمد بهرنگی" به نام " ماهی سیاه کوچولو" اشاره داشت) و گاه این حضور بسیار عریان بود مانند " جنگل" .
در روزهای انقلاب کاستهای بسیاری از ترانههای انقلابی توسط احزاب چپ در میان جمعیت انقلابی دست به دست میشد که این جریان تا نیمه سال ۱۳۵۸ هم ادامه داشت. مشهورترین آنها کاست " شراره های آفتاب" بود که در زمستان ۵۷ توسط " چریکهای فدایی خلق" منتشر شد. از این میان سرود " آفتاب کاران جنگل" - سروده " سعید سلطانپور" - بود با مطلع " سر اومد زمستون..." که سالها بعد در روزهای انتخابات سال ۸۸ تولدی دوباره یافت.
" منفردزاده" نیز گرایشات چپ گرایانه اش را از ابتدای دهه ۱۳۵۰ آشکار کرده بود. ساختن ملودی هایی برای اشعار " احمد شاملو" و قصه " ماهی سیاه کوچولو" گواه این امر است. هم چنین در ماجرای دستگیری " گلسرخی" ، " دانشیان" ، " سماکار" و ... در شش ماهه نخست سال ۱۳۵۲ او نیز به اتهام همکاری با آنها زندانی شد و مدتی را در اوین گذراند.
" فرامرز اصلانی" اما که در رشته روزنامه نگاری در لندن تحصیل کرده بود و مدتی را نیز در امریکا گذرانده بود سال ۱۳۵۴ به ایران بازگشت. در سال ۵۵ مورد توجه شرکت " سی بی اس" (شعبه تهران) قرار گرفت و در فاصله دو سال دو آلبوم " دلمشغولی ها" (۱۳۵۶) و " بیاد حافظ" (۱۳۵۷) را منتشر کرد. در روزهای انقلاب دو ترانه " کارگر" و " آزادی" را خواند که اولی به همراه سرود " کارگر" (منفردزاده) در نوارهای کاست " آونگ" منتشر شد اما ترانه دوم بسیار کمتر از ترانه " کارگر" شنیده شد. این مطلب میتواند خیلی مفصلتر و وسیعتر باشد، به امید این که در مجالی دیگر فرصت ارائه آن باشد.
ارسال نظر