علی لهراسبی:
نمی دانم چرا اردلان سرفراز از من شکایت کرد
علی لهراسبی یکی از خاطره انگیزترین خواننده های موسیقی پاپ در سال های اخیر است که به خصوص با تیتراژهای ماندگاری که خوانده، توانسته توجه مخاطبان زیادی را به خود جلب کند. لهراسبی با روی آوردن به سبک های مختلف در آلبوم های اخیرش توانست موفق باشد.
هفته نا مه تماشاگران امروز: علی لهراسبی یکی از خاطره انگیزترین خواننده های موسیقی پاپ در سال های اخیر است که به خصوص با تیتراژهای ماندگاری که خوانده، توانسته توجه مخاطبان زیادی را به خود جلب کند. لهراسبی با روی آوردن به سبک های مختلف در آلبوم های اخیرش توانست در جذب مخاطبان جدید موفق باشد؛ گرچه همواره انتقادهای زیادی را هم به دنبال داشت. همچنین وی مدتی پیش آهنگی را بازخوانی کرد که حواشی را هم برای این خواننده از سوی شبکه های ماهواره ای به همراه داشت.
اولین سوال را درباره نامگذاری آلبوم آخرتان یعنی «ربات» می پرسیم؛ این تغییر اسم ناگهانی از «سرمه ای» به «ربات» به خاطر چی بود و در کل چرا اسم «ربات» انتخاب شد؟
- داستان تغییر اسم آلبوم علت خاصی نداشت و ما بیشتر در یک معذوریت قرار گرفتیم و مجبور شدیم اسم آلبوم را عوض کنیم. پیش تر که ما قطعات آلبوم را برای اخذ مجوز به وزارت ارشاد می فرستادیم باید یک اسم را هم به عنوان اسم آلبوم همراه قطعات ارسال می کردیم و بعد از اخذ مجوزهای لازم در نهایت این امکان وجود داشت که با یک نامه نگاری ساده در دقیقه آخر اسم آلبوم را به راحتی تغییر دهیم و اسمی را بگذاریم که مد نظرمان است. زمانی که قطعات را به ارشاد فرستادیم من یک قطعه داشتم به نام «قلب آهنی» که اسم آن در ابتدا «ربات» بود و زمانی هم که برای اخذ مجوز آلبوم اقدام کردیم همین اسم «ربات» را به عنوان نام آلبوم همراه قطعات به ارشاد فرستادیم. ما حتی عکاسی هم که برای آلبوم انجام داده بودیم با مضمون نام «سرمه ای» برای آلبوم بود ولی متاسفانه در این دوره قانون تغییر پیدا کرده بود و ما دیگر اجازه نداشتیم نام آلبوم را تغییر بدهیم و این برای ما خیلی بد شد و چون آلبوم هم در حال انتشار بود دیگر نمی شد کاری انجام داد.
خب اصلا چرا «سرمه ای»؟
- به خاطر همین چرا که شما گفتید. همین که هر کسی برایش این سوال پیش بیاید که چرا سرمه ای؟
بازخوردآلبوم آخر را نسبت به آلبوم های گذشته چطور دیدید؟
- آلبوم «ربات» در بدترین زمان ممکن به واسطه مشاوره های اشتباه دوستان منتشر شد و به خاطر همین مشاوره ها، آلبوم «ربات» در بدترین زمان ممکنی که می توانست یعنی روز ۱۸ اسفند ماه در بازار منتشر شد در حالی که همه به من می گفتند بهترین زمان همان آخر اسفند است و به ما اعتماد کن و در این زمان منتشر کن و متاسفانه من هم اعتماد کردم و در بدترین زمان «ربات» را منتشر کردم ولی در کل فکر می کنم آلبوم «ربات» آلبوم موفقی بود و در بعضی از نظرسنجی ها هم رتبه اول را کسب کرد.
مسئله ای که اکثر اهالی موسیقی به آن اعتقاد دارند این است که خواننده باید کاراکتر مشخصی در خواندن و موسیقی اش وجود داشته باشد. به نظر شما این تغییر مدام سبک، به کار شما لطمه ای نمی زند؟
- نمی دانم؛ تا چند کنسرت دیگر برگزار نکنم متوجه نمی شوم که مخاطبان من چقدر با تغییر استایلم ارتباط برقرار کردند چون در کنسرت بازخوردها خیلی خوب مشخص می شود و ما از اینکه می بینیم مردم کدام کار را بیشتر با ما می خوانند می توانیم خودمان را ارزیابی کنیم. البته این ارزیابی خیلی هم دقیق نیست. مردم ما غیرقابل پیش بینی هستند؛ من خودم شخصا به سبک عاشقانه علاقه دارم و صدای من هم قابلیت خواندن در آن فضا را دارد اما همین طرفداران دو آتیشه وقتی که در کنسرت من هستند و از آنها می پرسم کدام قطعه را بخوانم همه می گویند که قطعات ریتمیک را بخوان و بعد یک خواننده دیگر که سبک من را اجرا می کند همه به آن روی می آورند و کسی هم متوجه نمی شود که این همان سبک من است که در کنسرت نمی خواهند گوش کنند ولی بیرون از کنسرت من همان آهنگ های غمگینی را که در سبک من خوانده شده را گوش می کنند.
شاید این به خاطر فضای کنسرت باشد.
- بله خب شاید این اتفاق صرفا به خاطر فضای کنسرت باشد و مردم در فضای کنسرت خواستار موسیقی ریتمیک باشند اما معضل من و خواننده های مثل من صرفا کنسرت است وگرنه من هم می فهمم وقتی که جایی اسمی از من می آید همه استقبال می کنند، می فهمم که مردم من را دوست دارند و آهنگ های من را گوش می دهند ولی در کل ما مجبور هستیم که برای کنسرت آهنگ هایی را بخوانیم که مخاطب نگوید که کنسرت علی لهراسبی غمگین است.
خب شاید مخاطب های کنسرت ها عوض شده که مردم از شما چنین چیزی می خواهند؟
- مخاطبان کنسرت خیلی متنوع نیستند. نمی دانم شما آمار شرکت کنندگان در کنسرت ها را در تهران دارید یا نه ولی طبق آماری که سایت های فروش بلیت کنسرت دادند، مخاطبان کنسرت ها در تهران از بین حدود ۱۲ میلیون جمعیت تهران، تنها صد و پنجاه هزار نفر هستند و این آمار عجیبی است. یک موسیقی ممکن است یک میلیون دانلود شود اما با اینحال مخاطبان کنسرت های ما در تهران صد و پنجاه هزار نفر بیشتر نیستند و شرکت کردن در کنسرت ها هم بین این عده می چرخد؛ براساس توان مالی، سن و سال و ذائقه و ... این آمار برای موسیقی سنتی هم حدود صد هزار نفر است و ما هم متوجه می شویم که مخاطبان کنسرت ها خیلی تکراری هستند.
شنونده های ما هم خیلی حرفه ای نیستند و در کنسرت ها مدام به دنبال آهنگ های ریتمیک هستند که صرفا بهشان خوش بگذرد.
- علتش این است که ما ابزار رسانه ای برای تثبیت یک موسیقی نداریم. شما می بینید که وقتی یک تیتراژ خوانده می شود مردم موقع شنیدن آن در کنسرت چقدر هیجان زده می شوند. علتش این است که این موسیقی مدام برای مخاطب از طریق تلویزیون پخش شده و این پخش مستمر باعث شده مخاطب ارتباط خوبی با موسیقی برقرار کند ولی متاسفانه ما شبکه ای مخصوص این کار نداریم که صرفا موزیک - ویدئو پخش کند تا خواننده بتواند آهنگش را تثبیت کند. به طور مثال اتفاقی که برای «دلنوازان» افتاد این بود که بعد از پخش این کار، من اجرایی در دانشگاهی در گرگان داشتم و اتفاقی که افتاد این بود که جمعیت به قدری موقع اجرای این آهنگ جیغ می زدند که من نمی شنیدم که چی می خوانم و به ارکستر گفتم که ساز نزنند که من حداقل بفهمم که چی می خوانم!
علتش هم این بود که خب موسیقی دلنوازان خیلی هوشمندانه برای سریال انتخاب شد با کلام بی نظیر آقای کاکایی اما این قطعه اگر روی سریال قرار نمی گرفت و تعدد پخش نداشت، چنین اتفاقی برایش نمی افتاد و اگر تیتراژ نبود، صرفا یک موسیقی غمگین خیلی خوب بود و این باعث می شود ما به این نیاز برسیم که لازم بدانیم برای موسیقی هایی که ساختارهای قدرتمندی دارند، ویدئوهای خوبی هم بسازیم و از یک شبکه به صورت مستمر پخش کنیم تا کار برای مخاطب تثبیت شود.
از طرف دیگر هم متاسفانه ما در شرایطی زندگی می کنیم که در کشور با موسیقی مانند مد رفتار می شود و اصلاحا موسیقی مد می شود و همین باعث می شود شما شاید آن موسیقی را که دوست داشته باشید را نتوانید پخش کنید و مجبور شوید موسیقی را پخش کنید که مردم گوش می دهند.
- دقیقا همینطور است چون اتفاقی که چند مدت اخیر افتاد این بود که اکثر مردم مخاطب موسیقی داخل متوجه شدند که خواننده ای به نام مرتضی پاشایی بیمار شده و همین باعث شد یک موج عظیمی از مردم به دنبال این باشند که مرتضی پاشایی کی هست و شاید خود مرتضی پاشایی هم از این موضوع راضی نباشد که بیماری او باعث شد طیف گسترده ای از مردم متوجه حضور حرفه ای او در موسیقی شوند و این هم باز برمی گردد به همان مُدگرا بودن حتی در موسیقی!
بله البته جدای اینکه آهنگ های مرتضی خیلی خوب است و به نظر من یکی از بهترین اجراهای زنده هم متعلق به مرتضی پاشایی است اما بله خود مرتضی هم ازاین داستان خیلی ناراحت است و دوست نداشت که چنین اتفاقی برایش رخ دهد اما متاسفانه چنین مسائل و حواشی هم در کشور ما وجود دارد.
فعالیت در رسانه ملی بیشتر بازخورد دارد یا پخش کلیپ از ماهواره ها؟
- ببینید الان اکثر خواننده های برجسته ای که در کشور ما شنیده می شوند، خواننده هایی داخلی هستند که با شبکه های ماهواره ای هیچ ارتباطی ندارند اما ما در همین رسانه ملی امکان پخش موزیک - ویدئو را نداریم؛ با اینحال در نظرسنجی یکی از برنامه های یکی از شبکه های داخلی یکی از آهنگ های من به نام «قلبم» که ریتمیک است و برای این نظرسنجی پخش می شد تا مرحله فینال این نظرسنجی آمد و این برای من خیلی عجیب بود چون مخاطب این شبکه و برنامه، همه مردم ایران بودند و همه مردم ایران به یک کار ریتمیک شیش و هشت من رأی داده بودند و شاید هم به خاطر این بود که از شنیدن آهنگ شیش و هشت از من شوکه شده بودند! (خنده) و شما اگر جای خواننده باشید می فهمید که این بازخورد چقدر روی کار شما تاثیر می گذارد که شما به این سمت بروید که کارهای شیش و هشت اجرا کنید یا نه و ابهامات دیگر که اگر امکان پخش ویدئو در تلویزیون به صورت متعدد بود ما بازخورد مفیدتری از تلویزیون می گرفتیم.
پیشنهاد بازیگری هم که قطعا به شما شده است!
- پیشنهاد بازیگری به همه بچه های خواننده می شود اما فرد باید توانایی بازی را داشته باشد. یک بار آقای تارخ حرف خیلی قشنگی به من زد و گفت اگر احساس می کنید که می توانید مانند خوانندگی در بازیگری هم خوب عمل کنید وارد حوزه بازیگری شوید، در غیر اینصورت هم شما ضربه می خورید هم موسیقی تان و اگر هم توجه کرده باشید در بین بازیگرانی هم که به خوانندگی روی آوردند شاهد عدم موفقیت شان در حوزه موسیقی بودیم اما با اینحال اگر در بین بازیگران مدیری نسبتا موفق تر است علتش آن است که ایشان ادعای خوانندگی و رقابت با خواننده ها را ندارد و صرفا در انتهای سریال های خودش کارهای قدیمی را بازخوانی می کند و من این رفتار ایشان را می پسندم و ناشی از هوشمندی ایشان می دانم.
درباره قطعه سوغاتی که بدون اجازه مولف بازخوانی کردید، بگویید.
- من شخصا ورژن اصلی آن آهنگ را خیلی دوست داشتم ولی اشتباهی که انجام دادیم همین بود که اجازه خواندن ترانه را از ترانه سرای کار نگرفتیم و قصد قبلی هم برای بازخوانی آن کار نداشتیم و صرفا یک علاقه ای بود که در استودیو موجب شد که این کار را به صورت اتفاقی بازخوانی کنیم و یکی از دوستان هم گفتند که چون نمی خواهیم کار را در آلبوم قرار دهیم مشکلی ایجاد نمی شود و البته واکنش آقای سرفراز هم با توجه به اینکه از اساتید بزرگ ترانه ایران محسوب می شوند خیلی عجیب بود چون قبل از من چندین خواننده دیگر هم این کار را خوانده بودند و چنین جنجال هایی صورت نگرفته بود ولی نوبت من که شد کار به شکایت در خارج از کشور کشید و تبدیل به جنجال رسانه ای شد و واکنش ایشان از این نظر هم عجیب بود که وقتی علی لهراسبی این کار را بازخوانی می کند، چیزی به او اضافه نمی شود و کمکی به علی لهراسبی نمی کند بلکه باعث می شود نسل جدید هم این کار را بشنوند و به سراغ نسخه اصلی آن بروند و به نوعی این کار برای نسل جدید معرفی می شد و مسلما بعد از آن هیچ کس با شنیدن آن کار یاد من نمی افتاد و نمی دانم چرا سر من اینقدر جنجال شد و شبکه های ماهواره ای اینقدر قضیه را پیچیده کردند.
قرار بود با محسن یگانه آهنگ مشترکی بخوانید؟
- نه، قرار نبود ما همخوانی داشته باشیم و از من هم خیلی ها این سوال را پرسیدند و حقیقت این است که ما با محسن یگانه قرار نداشتیم آهنگی بخوانیم و صرفا یک بار در یکی از کنسرت های من اتفاق افتاد که شاید این ذهنیت در بین برخی ایجاد شده و آن هم این بود که در کنسرت من، محسن یگانه پیامی به من داد که هنگام اجرای آهنگ «سزامه»، من هم روی سن بیام و اجرا کنم؟ چون قطعه «سزامه» را خود محسن یگانه هم خیلی دوست داشت و حقیقتا موسیقی خیلی زیبایی هم دارد و من هم پیشنهاد محسن یگانه را قبول کردم و ما آن کار را اجرا کردیم و خب طبیعتا این ذهنیت به وجود آمد که ما قرار است همکاری مشترکی داشته باشیم.
به نظر من کارهای مشترک باید خیلی هوشمندانه انجام شود و خواننده ها در اجرای کار مشترک باید از استایل های متفاوتی باشند ولی در نهایت جنس صدایشان هم با هم همخوانی داشته باشد که کار خوبی از آب دربیاید اما در نهایت در مورد اجرای مشترک من و یگانه در یک قطعه، واقعا برنامه قبلی در کار نبود و فعلا هم قرار نیست ما اجرای مشترکی در قطعه ای داشته باشیم.
ارسال نظر