درباره سفر سنگ؛ ارباب بیرحم و رعیت جوانمرد
شاید بتوان گفت «سفر سنگ» مهمترین فیلمی است که درباره انقلاب در پیش از انقلاب ساخته شده است این اثر مسعود کیمیایی سال ۵۶ جلوی دوربین رفته و لحن پیشگویانه فیلم و صراحتش در روایت یک قیام مذهبی برای فیلمی که پیش از پیروزی انقلاب ساخته شده عجیب به نظر میرسد.
برترینها: شاید بتوان گفت «سفر سنگ» مهمترین فیلمی است که درباره انقلاب در پیش از انقلاب ساخته شده است این اثر مسعود کیمیایی سال ۵۶ جلوی دوربین رفته و لحن پیشگویانه فیلم و صراحتش در روایت یک قیام مذهبی برای فیلمی که پیش از پیروزی انقلاب ساخته شده عجیب به نظر میرسد.
فراز و نشیب تاریخ هنر اکثر کشورهایی که درگیر اینگونه وقایع و تحولات شده اند، بیانگر نکته فوق بوده است و ایران نیز از این قاعده مستثنی نخواهد بود. با توجه به پشت سر گذاشتن بسیاری از این برههها و حوادث تاریخی و تاثیر آن بر هنرمندان معاصر، شاهد بودهایم که هنر نیز همواره در تندباد این حوادث و تغییر و تحولات، فراز و نشیبهای بسیاری داشته و به شدت آبستن شرایط سیاسی و اجتماعی عصر خود بوده است.
فیلمهای موجود از آن دوره، از جمله فیلم سفر سنگ اثر کیمیایی کاملا بیانگر تب و تاب تند و احساساتگری انقلاب است. در این میان، مسعود کیمیایی نیز تحت تاثیر تب و تاب انقلاب به خلق اثری پرداخته که وجه ایدئولوژیک و احساسی آن بر وجه هنری و عقلانی اثر غالب است.
فیلم سفر سنگ حکایت از روستایی دارد که مردمش برای نجات و خلاصی از شر خان و رهایی از بند استثمار طبقه فئودال، قصد راهاندازی آسیاب عمومی ده را در سر میپرورانند. آسیاب ده نیاز به سنگ آسیاب داشته و مردم این آبادی برای راهاندازی آن به ناچار نیاز به سنگی عظیم دارند. آسیابی که از آن خود مردم باشد؛ اما به دلیل ترس از خان و عوامل دست نشانده وی کسی جرات مواجهه باخان را ندارد.
از آنجا که قدرت در دستان حاکمیت بوده و حاکمیت نیز از آنِ طبقه فئودال بوده و این اربابان هستند که برای مردم تعیین تکلیف می کنند، لذا مردم از ترس جان خود و خانواده خود از این اقدام خودداری کرده و در این میان تنها یکی از مردان با شهامت روستا حاضر به انجام آن شده و از آنجا که فردی آزادیخواه و انقلابی بوده، داوطلبانه به قصد آوردن سنگ، راهی کوه و کمر میشود.
او به تنهایی در تلاش است تا هرچه زودتر این سنگ را به روستا برساند و هیچ ترسی به خود راه نمیدهد و با توجه به شناخت او از خان و بیرحمی و وحشیگری او، هرگز دچار تردید نمیشود. او به تنهایی دست به عمل زده و تا بخشی از مسیر، سنگ را آورده و کارشکنیهای عوامل خان تاثیری در وی نداشته و موانع را یکی پس از دیگری پشت سر میگذارد؛ اما خان که تلاشش تا بدینجا بیهوده بوده و میبیند که او ترسی به دل راه نداده و همچنان به کار خود ادامه میدهد و بر آن اصرار نیز می ورزد، عدهای را اجیر کرده و او را بشدت مورد ضرب و شتم قرار میدهند.
عوامل خان سعی میکنند از این طریق او را بترسانند و از ادامه راه باز دارند؛ اما این درگیری و کتکهای مفصلی که نقش اول فیلم خورده، او را به اتمام کار مصممتر کرده و هرگز کوتاه نیامده و به هیچ وجه حاضر نمیشود که پا پس بکشد.
این مرد دلیر به محض اینکه تا حدی بهبود مییابد به ادامه کار خود پرداخته و سخنان اطرافیان و دوستان وی نیز در او کارگر نیست. او مصمم به انجام کار خود است و نهایتا با تلاش بسیار، سنگ را تا نزدیکی روستا آورده و ما میبینیم که وی با سنگ عظیمی بر تپهای مشرف به روستا ایستاده و تنها با پشت سر گذاشتن چندین قدم دیگر، کار را به پایان میرساند.
در این میان خان همچنان تلاش میکند که از این حرکت جلوگیری کند؛ اما هیچ یک از اقدامات او و نوچه هایش بینتیجه مانده و حتی کار به جایی میرسد که همه مردم روستا که برای دیدن او و سنگ آسیاب در محل گرد آمدهاند، به کمک او میشتابند و خان با زور و تهدید وحتی اسلحه توان برابری با آنان را نداشته و خود را شکست خورده میبیند.
در این لحظه میبینیم که قهرمان روستا گویا اندیشهای در سر دارد. سنگ آسیاب را به سراشیبی میرساند و در این لحظه ناگهان سنگ رها شده و با سرعت به سمت منزل خان می غلطد و خان و خانه و عمارت اربابی را به کلی منهدم و نابود میکند و در آخر، این مردمند که با اتحاد، پیروز از میدان بیرون می آیند و سفر سنگ در اینجا به پایان میرسد.
با توجه به قصه و روند داستانی اثر در مییابیم که الگوی وجود خان و ارباب و ظلمهای بی حد و حصر خوانین، استثمار مردم و ناتوانی مردم در برابر ظلم، پیدا شدن قهرمانی در این میانه و اقدام انقلابی قهرمان در براندازی بنیان ظلم و ستم در جامعه و نهایتا پیروزی حق بر باطل که الگویی بسیار تکراری و استفاده شده در بسیاری از فیلمهای این چنینی است، در این اثر نیز محور قرار گرفته و مسعود کیمیایی در قصه پردازی این اثر نیز، همین روند را دنبال کرده است.
همراهمان باشید تا در این قسمت ویدئویی از این فیلم را ببینیم
نظر کاربران
یا دش بخیر بیشتر این فیلم در زیاران بازی کردن .
و من اون زمان 8 ساله بودم....
زنده بادبرترینها
الحق که در این وا نفسا حلال زاده ای
تنها خبرگزاری باشرف وباوجدان که حق طلب وپشتیبان حقیقت هست و باعث دل خوشی ماست فقط برترینهاست
واقعا که همین طوره
البته نقش اول فیلم (سعید راد ) از اهالی روستا نبود. مسافری بود که تحت تاثیر تلاش یکی از اهالی(حمید طاعتی ) برای آوردن سنگ این کار رو میکند