نمایشی که در دولت اصلاحات به صحنه نرفت!
اگر عضو خانواده تئاتر باشید، خوب میدانید نام حمید سمندریان با نمایش«گالیله» گره خورده است ؛ نمایشی که هرگز اجرا نشد اما اینکه چرا این نمایش به صحنه نرفت، دلایل گوناگونی دارد.
بچههای تئاتری در گفتگوهای شفاهی از طرح این سخنان اعلام شگفتی کردند! آنان معتقد بودند مخصوصا در شرایطی که مدیر آن دوره در دسترس نیست، ما نباید در واقعیت دست ببریم.
در این میان، احمد ساعتچیان دیگر بازیگر تئاتر و شاگرد سمندریان ترجیح داد گفتههایش از حالت دوستانه فراتر برود و با یک گفتگوی رسانهای، آنچه را درباره دلیل اجرا نشدن «گالیله» میداند با ارایه اسناد تاریخی بازگو کند.
اما حالا که چند روز از آن نشست میگذرد، پیام دهکردی از بیان آن موضوع اظهار تاسف کرد و بیان جملات خود را ناشی از فضای حاشیه زده آن نشست که روز ۷ تیر ماه برگزار شده بود، دانست.
در ادامه هم سخنان ساعتچیان را میخوانیم و هم حرفهای تازه پیام دهکردی را.
ساعتچیان در گفتوگویش با ایسنا درباره آشنایی و همکاریاش با سمندریان سخن گفته و از دلایل اجرا نشدن «گالیله» در دهه ۸۰ و همینطور سال ۹۰ سخنانی را مطرح کرده است.
او سخنانش را این گونه آغاز کرد: فروردین ۷۶ با اشتیاق فراوان در کلاسهای استاد سمندریان شرکت کردم.به مدت یک سال کلاسهای ایشان را گذراندم که تجربهایی بسیار گرانبها برایم بود و طی سالیان بعد در سه نمایش به کارگردانی استاد و دو نمایش رادیویی از ایشان به ایفای نقش پرداختم.
ساعتچیان با اشاره به بازیاش در نمایش«دایره گچی» کار سمندریان یادآور شد: فروردین ۷۷ صحبت اجرای «دایره گچی» مطرح شد و استاد، خیلی از هنرجویان را دعوت کرد چون این نمایش نقشهای متفاوت زیادی داشت.
بازیگر نمایشهای «رازها و دروغها» و «خواب در فنجان خالی» با ارایه توضیحاتی درباره شیوه تمرین نمایش«دایره گچی» توضیح داد: یک ماه بعد از شروع تمرین،آقای سمندریان گفت در اتود بعدی نقش راوی را بگیر. این نقش از اول تا آخر حضور داشت. نمیدانستم قرار است آن را بازی کنم یا نه چون او همیشه طوری با شاگردانش رفتار میکرد که انگار هیچ قطعیتی نبود و مدام ما را به کار کردن مجبور میکرد. این نمایش را ۵۰ شب اجرا کردیم و من در نقشهای مردم شهر، دکتر و راوی بازی کردم. هر کس در آن نمایش دو، سه نقش بازی میکرد.
ساعتچیان که با بازی در نمایش «بازی استریندبرگ» بار دیگر با سمندریان همکاری داشته است، یادآور شد: در این نمایش در کنار هما روستا و رضا کیانیان، نقش «کورت» را بازی کردم. نمایش سال ۷۸ در تالار چهارسو تئاتر شهر اجرا شد و بعد از آن، اسم من بر سرزبانها افتاد.
او ادامه داد: سمندریان در تمام سالهای فعالیتش در تئاتر ، همیشه بازیگرانی را معرفی کرد و در این نمایش، قرعه به نام من افتاد. در برخوردش با من نسبت به دو بازیگر دیگر هیچ تفاوتی نبود. بیشتر تلاشش براین بود مرا به سطح آنها بیاورد. در برخوردش با هنرپیشه خیلی برایش سابقه طرف مهم نبود. به تلاش و پشتکار، بیش از استعداد بها میداد. میگفت سعی کنید همیشه روحیه تجربهگری داشته باشید.
این بازیگر که در آخرین نمایش سمندریان «ملاقات بانوی سالخورده» نیز بازی کرده است، اضافه کرد: سالها قبلتر، استاد در آموزشگاه،بخشی از همین نمایش را با ما کار میکرد که من نقش شهردار را بازی میکردم ولی از همان موقع نقش معلم را دوست داشتم و سال ۸۶ بعد از سالها، نقش مورد علاقهام را گرفتم.
بازیگر نمایش«شام با دوستان» ادامه داد: در تمام مسیری که با سمندریان طی کردم، شخصیت بازیگریام و آنچه را الان دارم، وامدار او هستم. مانند بسیاری بازیگران دیگر، معرفی خود را مدیون او میدانم.
اما آنچه در آموزههای سمندریان برای ساعتچیان بیشتر جالب توجه بوده،نگاه این معلم بزرگ به زندگی است.
ساعتچیان در این زمینه توضیح داد: استاد، نگاه روانکاوانه و روان شناسانه داشت و من از این ویژگیاش بیشتر یاد گرفتم. نوع نگاهش به زندگی، سختیهای آن و سختیهای این حرفه و نوع برخوردش با آدمهای آن بیشتر برایم آموزنده بود. او تمام تجربیاتش را بدون هیچ کم و کاستی در اختیار ما میگذاشت.
این مدرس تئاتر درباره دیگر آموزههای سمندریان به ایسنا گفت: اصرار بیش از حد او به رعایت نظم و جدی بودنش، در ادامه فعالیتم خیلی به من کمک کرد. همین شیوه را درکار با دیگر کارگردانها هم رعایت کردم و این نظم را حتی در نقشهایم میآورم. الان هم که تدریس میکنم، هم همین نکته را رعایت میکنم و این نوع تربیت را از استاد وام گرفتم.
ساعتچیان با اشاره به تاکید سمندریان بر آشنایی بازیگر با روان شناسی،تاریخ، جامعه شناسی، فیلم، زبانهای دیگر و ... یادآور شد: از همه اینها وام میگرفت و استفاده میکرد. به همین دلیل نگاهش هرگز یکسویه نبود بلکه نسبت به همه نقشها دیدگاهی جهانشمول داشت و همیشه آثاری را اجرا کرد که نگاه جهانی داشتهاند.
این بازیگر که این روزها در نمایش «هیولاخوانی» حضور دارد از دهه ۸۰ به پژوهش در زمینه تئاتر علاقهمند شده است، او یادآور شد: در دل این پژوهشها به نکات ضد و نقیض برمیخوردم که برایم سوال بود گویا به عدهای اطلاعات غلطی داده شده بود و این چنین بود که سراغ واقعیتها رفتم؛ نه برای متهم کردن دیگران؛بلکه برای آگاهی خودم.
وی با یادآوری برخی از حاشیهها و اطلاعات نادرست درباره حمید سمندریان که در دوره حیات او هم نقل شده، تصریح کرد: زمانیکه میخواست «دایره گچی» را شروع کند، عدهای گفتند ایشان به دلیل بالا رفتن سنش توانایی تمرین ندارد و خوابش میگیرد! ما هم آن دوره روی ایشان خیلی تعصب داشتیم و از این حاشیهها هم خیلی حرص خوردیم و هم متعجب شدیم. تا اینکه رئیس وقت مرکز هنرهای نمایشی به سالن تمرینمان آمد و در ردیف آخر، تمرین ما را تماشا کرد. سمندریان آن قدر گرم تمرین بود که اصلا متوجه حضور او نشد و بعدا مدیر مرکز گفت ایشان از همه ما سالمتر است و با انرژی بسیار زیادی کار میکند. بنابراین، این سخنان ریشه فرهنگی دارد که در مقاطع مختلف هم مطرح شده و من از همان زمان این حساسیت را پیدا کردم که قضاوتهایمان ادله درستی داشته باشد.
ساعتچیان با اشاره به اضافه شدن نسل جدیدی در تئاتر خاطرنشان کرد: در این ۱۷ سال مداومی که نمایش کار میکنم، نسل دیگری هم اضافه شده است که من اکنون با آنها همبازی شدهام . اگر در مورد ۱۷ سال گذشته پرسشی برایشان ایجاد شود،امثال ما هستیم که باید پاسخی بدهیم که گمراه نشوند. بنابراین باید در گفتههایمان به واقعیت پایبند باشیم.
وی به طرح برخی سخنان بعد از درگذشت حمید سمندریان اشاره کرد و افزود: همزمان با درگذشت استاد سمندریان، حرف و حدیثهایی زیادی زده شد. برخی از روی احساسات، حرفهایی زدند که گاهی برایم تعجب برانگیز بود که چرا درمورد آدمی که این قدر زندگی را دوست داشت و برای ارتقای فرهنگ این مملکت تلاش کرد این گونه سخن میگویند؟!
ساعتچیان تاکید کرد: به عنوان یکی از شاگردان استاد سمندریان وظیفه خود میدانم اندیشهها و نگاهش را به زندگی و تئاتر همیشه زنده نگه داریم. این ارزشمندتر از آن است که مدام بگوییم استاد توانست این نمایش را کار کند یا نکند. ناکامی هنرمندان در اجرای آثار مورد علاقهشان، به قبل و بعد از انقلاب بر میگردد و آقای سمندریان تنها هنرمندی نبود که جلو اجرایش را گرفتند. اگر قرار بود خسته شود، از این مملکت میرفت چون پیشنهاد هم داشت اما ماند و شاگرد تربیت کرد تا تئاتر ایران پویا شود. زیرا پویایی تئاتر ایران، بیشترین آرزوی او بود. هرچند اجرای «گالیله» آرزوی شخصی او بود،مثل خیلی بازیگران یا کارگردانها که آثار مورد علاقه خود را دارند.
این بازیگر در ادامه سخنانش به نشست مطبوعاتی حسین طاهری مدیر اداره کل هنرهای نمایشی در روز ۷ تیر ماه اشاره کرد و متذکر شد: از آنجاکه برخی گفتهها ثبت میشود و دیگران به آن استناد میکنند، وظیفه خود میدانم واقعیتی را که میدانم، اعلام کنم. در آن جلسه، گفته شد «حافظه تاریخی ما ایرانیها صفر است»، این نوعی قضاوت کردن است و خود ایجاد پرسش میکند.
ساعتچیان با اشاره به دلایل اجرا نشدن نمایش«گالیله» که در این نشست از سوی پیام دهکردی دیگر بازیگر تئاتر و شاگرد سمندریان مطرح شد، توضیح داد: اینکه عدهای ادعا کردهاند که رئیس جمهور و معاونت هنری ارشاد دولت اسبق جلوی اجرای «گالیله» را گرفتند، اینجانب برای اولین بار چنین چیزی شنیدم، حتی اگر برخی این حرفها را زده باشند،اصلا آدمهایی نیستند که آنها را جدی بگیریم چون حرفشان سندیتی ندارد. حتی اگر یک جست وجوی ساده اینترنتی هم کنیم، سند مکتوبی پیدا نمیکنیم که کسی چنین حرفی زده باشد.
وی اضافه کرد: تعجب میکنم چرا در چنین کنفرانسی که قرار بوده آقای طاهری برنامههایش را بگوید و دبیران دو جشنواره عروسکی و کودک هم درباره این جشنوارهها نکاتی بگویند، ناگهان این موضوع مطرح شده که مدیران ارشاد دوره اصلاحات جلو اجرای «گالیله» را گرفتند!
او خاطرنشان کرد: یکی از خصوصیات سمندریان این بود که زیر بار حرف زور نمیرفت و اجازه نمیداد کسی چیزی را به او دیکته کند.در مورد اجرای نمایش «گالیله»، اتفاقا با کمک ارشاد بود که تمرین این نمایش آغاز شد. ضمن آنکه فراموش نکنیم مهاجرانی سال ۷۶ وزیر شد و سال ۷۹ از وزارت ارشاد خارج شد و تمرین «گالیله» سال۸۰ شروع شد که در دوره وزارت احمد مسجد جامعی بود. استاد سمندریان در گفتگو با افسانه ماهیان در کتاب «این صحنه خانه من است» در صفحه ۳۲۵ در مورد اجرا نشدن نمایش «گالیله» توضیحاتی داده که در این زمینه کاملا گویا است.
ایشان در ادامه در مورد مسائل مالی کار و نکاتی که دست به دست هم داد تا این کار به سرانجام نرسد توضیحاتی را ارائه داده است.
ساعتچیان یادآوری کرد: اسفند ۸۸ در مراسم بزرگداشت استاد و نامگذاری یکی از سالنهای ایرانشهر به نام ایشان، قول دادند نمایش «گالیله» با حمایت شهردار تهران و مدیر وقت تماشاخانه، در ایرانشهر اجرا شود.استاد پس از مدتی سرگرم کار بر روی ترجمه «گالیله» شد.
او در ادامه به دلایل اجرا نشدن «گالیله» که در گفتگوی سمندریان با روزنامه اعتماد عنوان شده است، اشاره کرد و ادامه داد: این گفتگو توسط امین عظیمی انجام شده و بعد از درگذشت استاد در ۲۴ تیر ماه به چاپ رسیده است. در این گفتوگو که جزء آخرین گفتگوهای استاد است، در مورد اجرا نشدن «گالیله» در دهه ۸۰ و همینطور سال ۹۰ صحبت شده است. سمندریان در این گفت وگو گفته است بعد از تمام مشکلاتی که برای اجرا به وجود آمد، امروز خودم با «گالیله» مساله دارم. نخستین برخوردم با او از جنبه علمی و دانشش بود اما برشت به دلیل عقبه چپ سیاسیاش، رنگی سیاسی به این شخصیت داده که ربط چندانی به او ندارد به همین دلیل، کار گستردهای بر متن آغاز کردم اما هنوز به یک فکر قطعی نرسیدهام. من دچار وسواسهای شخصی در مورد خلق شخصیت «گالیله» شده بودم.
این بازیگر تئاتر ادامه داد: بنابراین، مساله تنها مدیران وقت تئاتر نبودند. مساله این بود که خود سمندریان با کار مساله پیدا کرد و این بخش تاریخ را نمیتوان حذف کرد.
احمد ساعتچیان در بخش پایانی سخنانش تاکید کرد: در این میان قصدم متهم کردن کسی نیست؛ چون از سمندریانی حرف میزنم که همیشه آرزو داشت چراغ تئاتر روشن بماند. پس خوب است آموزهها و اندیشههایش را انتقال دهیم.اکنون این مهم نیست فلان نمایشش اجرا شد یا نه چرا که اینها مسایل تئاتر این مملکت است که فقط محدود به استاد سمندریان نیست و مساله بسیاری از هنرمندان بوده است. اصلا تئاتر این مملکت همیشه فراز و شیب داشته و این چنین است که خیلی از هنرمندان با فاصلههای زیاد ۹-۸ ساله کار کردهاند.
وی در پایان گفت: این حرفها را بیشتر به این دلیل زدم که نسبت به نسل آینده و امروز احساس مسئولیت دارم؛ نسلی که شاید از گذشته اطلاعات زیادی نداشته باشد. تلاش دارم گفتههایم را با ادله بیان کنم البته دیگران هم حتما دلایل خود را دارند.
عذرخواهی پیام دهکردی
اما پیام دهکردی از بیان جملات خود که در این نشست مطرح کرده بود، اظهار تأسف و توضیحاتی در اینباره ارایه کرد.
او در گفتگو با ایسنا، فضای ملتهب و حاشیهدار آن جلسه را دلیل بیان این جملات دانست و درباره بازتاب جملاتش در محافل تئاتری و دلگیری برخی از هنرمندان این رشته که معتقد بودند جمله او درباره دلیل اجرا نشدن «گالیله» درست نبوده است، توضیح داد: حاشیه، حاشیه میسازد و حاشیه مرگ همه چیز است. ریختار این جلسه از اساس دچار حاشیه بود و این حاشیه در سراسر جلسه هم ادامه پیدا کرد و باعث شد حتی من که همواره از این موضوع میپرهیزم، نیز گرفتار حاشیه بشوم.
دهکردی تأکید کرد: به صراحت میگویم اگر این جملات من اسباب آزردگی کسانی شده باشد، یا ایجاد دلشستگی کرده با تمام قلبم عذرخواهی میکنم. در زندگی حرفهایام هرگز آدم حاشیهای نبودم اما متأسفانه در یک بستر حاشیهای ممکن است همه افراد دچار این مسئله بشوند و بیان این جمله را ناشی از هیجانی شدن خود به دلیل جو حاشیهای جلسه میدانم.
او یادآور شد: بیان آن موضوعات به معنای حمایت من از سیستم دولتی تئاتر در شرایط امروز نیست زیرا هیچ سیستمی نیست که به آن انتقاد وارد نباشد و هیچ سیستمی هم در کمال نیست.
این مدرس تئاتر تأکید کرد: خود من از بیان آن جملات بسیار ناراحت و متأسفم و تأکید میکنم من همان پیام دهکردی سابق هستم، با همان دیدگاهها و آرمانها و حتی مومنتر از گذشته و این چنین است که امروز هم فقط به این فکر میکنم که جشنواره تئاتر کودک و نوجوان را که مسئولیت دبیریاش به من سپرده شده، چگونه به نحو خوبی هدایت کنم.
بازیگر نمایشهای «ملاقات بانوی سالخورده» و «رازها و دروغها» در بخش پایانی صحبتش از همه هنرمندان تئاتر خواست به جای افتادن در دام حاشیهها، راهکارهایی برای بهبود وضعیت این هنر پیدا کنند.
او توضیح داد: از همه بزرگواران تئاتر، هم نسلان خودم و نسلهای بعدی میخواهم و اول از همه از خودم میخواهم برای هنر تئاتر فکری کنیم و سعی کنیم به جای اینکه مسائل را با حاشیه و فریاد و نعره زدن پیش ببریم، با یک روش اسلوبمند مشکلات را حل کنیم. اگر چنین کردیم توفیق بدست میآید.
پیام دهکردی در پایان سخنانش خاطرنشان کرد: این روزها حال همه بد است، حال زمین خوب نیست و آدمیزاد در بدحالی ممکن است به درستی حرف نزند. همه باید این شرایط را درک کنند. دامن زدن به بدحالی، فقط عقبافتادگی را گسترش میدهد. باید بدحالیمان را کنترل کنیم و مسائل را با فکر و نگاهی یکپارچه پیش ببریم تا راههایی برای درمان دردهای مشترک همهمان پیدا شود.
ارسال نظر