زیبایی و عشق ما را سیاستهای شما دفن کرد
در این مطلب قصد داریم به ماجراهای یکی از کارهای خوب اواخر دهه هفتاد بپردازیم.
برترینها: دوم خرداد 76 درونمایه ساخت بعضی آثار موفق سینمای ایران نظیر «پارتی» به کارگردانی سامان مقدم شده. فیلمی که با توجه به خوشساخت بودنش در دوران پس از خود کمی مهجور ماند. در این مطلب قصد داریم به ماجراهای یکی از کارهای خوب اواخر دهه هفتاد بپردازیم.
خلاصه داستان
روزنامه نگار جوانی بر اثر چاپ مطلبی در نشریه خود به زندان می افتد و این امر موجب می شود که دوستان نزدیکش به تکاپوی آزاد کردن او بیافتند…
بازیگران و عوامل فیلم
در پارتی بازیگرانی چون هدیه تهرانی در نقش نگار آریانی، علی مصفا در نقش امین حقی، سروش گودرزی در نقش آزاد، مهدی خیامی در نقش علی، سعید بزرگی در نقش سعید، اسماعیل شنگله در نقش اکبر حقی و سید ابراهیم بحرالعلومی در نقش بازجو به ایفای نقش و بازیگری پرداختهاند.
در فیلم پارتی حدود 31 بازیگر جلوی دوربین رفتهاند که از نظر تعداد بازیگران میتوان پارتی را یک اثر بزرگ، پربازیگر و با تعداد شخصیتهای داستانی بسیار عنوان کرد. از اینلحاظ کارگردانی فیلم پارتی باتوجه به بازی گرفتن از این تعداد بازیگر و مدیریت آنها کار بسیار دشواری بوده است. این فیلم به کارگردانی و نویسندگی سامان مقدم در سال ۱۳۷۹ ساخته شد.
ماجراهای «پارتی» و اعتراض روزنامهنگاران
سمیه علیپور به حواشی حواشی اکران فیلم پرداخته و در خبرآنلاین مینویسد: فیلمی که به وضوح میتوان آن را دارای رگههای سیاسی دانست «پارتی» است؛ این فیلم به دلیل دارا بودن همین نگاه در جریان اکران به مسائلی روبرو شد، تا جایی که برخی فیلم را ضد اصلاحات دانستند. مقدم در گفتوگویی که همزمان با اکران «یک عاشقانه ساده» انجام داد و در مورد همه کارنامهاش صحبت کرد، از ماجراهای مربوط به «پارتی» چنین یاد کرد: «وقتی فیلمنامه پارتی نوشته شد خیلی از دوستان و همکارانم به من هشدار دادند و تلاش کردن که نظرم را برا ساخت پارتی عوض کنند. آنها تردید نداشتند که فیلم در اکران عمومی با شکست روبرو خواهد شد، اما خوشبختانه همانطور که پیشبینی میکردم پارتی اکران موفقی داشت. آن سال پارتی و سگ کشی فیلم های پرفروش سال شدند.»
ماجرای «پارتی» از این قرار بود که در فیلم به قشر روزنامهنگار اشاراتی میشود و این دقیقا در زمانی اتفاق میافتد که روزنامههای اصلاحطلب در حال توقیف هستند و برخی از روزنامهنگاران دستگیر میشوند. همین ماجرا موجب میشود، موضع مقدم در فیلم روشن نباشد، به این ترتیب که او در کنار روزنامهنگاران است یا مقابل آنان. مقدم خود نگاهش و اتفاقات و تحلیلهای آن زمان را چنین شرح داد: «پارتی اکران پردردسری داشت، هم زمانی نمایش فیلم در سالی که خیلی از روزنامهنگاران به دادگاه کشیده میشدند و همینطور اتفاقاتی که قابل بازگویی نیست فیلم را درگیر حاشیههایی کرد که حتی در زمان اکران ناچار شدیم پس از دو هفته فیلم را پایین بکشیم و یک روزه اصلاحاتی در صحنه و دیالوگها انجام دهیم. چند منتقد سینمای در آن موقع به فیلم تاختند و معتقد بودند که فیلم تهاجمی پنهان دارد به جریان اصلاحات. «پارتی» بیش از آنکه نقد سینمایی داشته باشد گرفتار نقد سیاسی شد.»
او همچنین گفت: «قصه فیلم قصه روزنامه نگاریست که خود را مستقل از دو جناح سیاسی قدرتمند کشور میداند، راه خودش را میرود و پای اعتقاداتش میایستد، به زندان میافتد، دوران حبسش را بیاعتراض و در سکوت کامل تحمل میکند و هرگز حاضر نمیشود که حتی از دوستان اصلاحطلبش برای وثیقه دادگاه کمک بگیرد. یک ماه پس از آزادىاش هم ترور میشود. شاید همینها بود که خشم چند منتقد سینمایی را بر انگیخته بود، به شکلی که این رسالت را بر خود دیدند که به فیلم بتازند و به سازندهاش انگ بزنند.»
او نگاه خود را در فیلم چنین روشن کرد: «اتفاقا در «پارتی» خیلی روشن است که من به عنوان فیلمساز کجا ایستادهام، و آنقدر فیلم در بیان این موقعییت صراحت دارد که هر برداشت دیگری از فیلم به اعتقاد من در خوشبینانهترین شکلش بد فهمیدن قصه است. ضمن آنکه شان فیلمسازی را فراتر از آن میدانم که خود را سمپات یک جناح سیاسی خاص بدانم باید بگویم که هیچگاه از به زندان افتادن هیچ روزنامه نگاری در هیچ شرایطی خوشحال نخواهم شد. چه روزنامه نگار مستقلی مثل امین حقی شخصیت اصلی فیلم «پارتی» و چه روزنامه نگاری که حقوقش را و حتی پول کاغذش را از حاکم روز میگیرد.»
پیام فیلم به مخاطبش چیست؟
وبلاگ هفتگاه درباره این اثر مینویسد: پارتی ... وقتی این واژه به گوشمان می رسد بنابر سابقه ی فکریمان معانی متفاوتی به ذهنمان می آید از جمله مهمانی ، پارتی و ... و تمام این معانی در فیلم پارتی به تصویر کشیده شده است.
امین حقی شخصیت اصلی فیلم برادر شهید است و به وسیله ی شغل خود یعنی روزنامه نگاری خاطرات برادر را منتشر کرده است. مثل همیشه که یک سری از مسائل به مذاق بعضی افراد خوش نمی آید نوشته های او هم باعث عصبانیت گروهی شده و اعتراضاتی را نسبت به او در پی داشته. امین را دزدیدند ، کتک زدند ،تهدید کردند ولی چون امین ، حقی است و جز حق چیزی نمی گوید به فعالیت خود ادامه داده و مشاهده می کنیم سرانجام در راه هدف جان خود را از دست می دهد.
فیلم غیرقابل پیش بینی است و همانطور که می بینیم در انتهای فیلم غافلگیر شده و متوجه می شویم تمام مسائل پشت پرده زیر سر عموی امین یعنی اکبر حقی است. در این جا با این مسئله مواجه می شویم که چطور هر دو حقی اند ولی در دو راه متفاوت گام برمی دارند! مثل معروف که هر گردی گردو نیست در اینجا صدق می کند. هر دو حقی اند ولی هر حقی ایی حق را نمی گوید.
نگار آریانی همسر امین نمونه ی یک زن وفادار است که حتی گاهی نقش یک مرد را برای همسرش بازی می کند. در فیلم می بینیم که نگار می گوید امین مثل کوه یخ می مونه ، وقتی بهش تکیه کنی آب می شه و پشتت و خالی می کنه و این جمله نشان می دهد که نگار سعی می کند به جای تکیه به امین خود برای خود مثل یک کوه پشت و پناه باشد.
زمانی که امین برای بار اول به زندان می افتد تمام تلاش خود را برای آزادی امین می کند و در این راه آزاد نیز با او همراه می شود. به خاطر قرار گرفتن در چنین موقعیتی به ناچار بر خلاف عقاید خود عمل کرده و خانه ی خواهر امین را برای پارتی های شبانه اجاره می دهد. آزاد پیشنهاد اجاره ی خانه را می دهد و مسائل مربوطه را هماهنگ می کند. آزاد تنها می خواست کمکی به آزادی امین کرده و نشان دهد دیگر بچه نیست ولی وقتی امین آزاد می شود برخوردی خلاف انتظار با آزاد می کند و این مسئله و مسائلی دیگر باعث می شود آزاد به زندگی خود خاتمه دهد. آزاد نمونه ایی از جوان آزاد است که مرزهای دنیای ما را نمی شناخت.
تمامی اسامی و صحنه ها حتی موزیک انتخاب شده در سکانس های مختلف با فکر انتخاب شده و پیامی را در بر دارد. در انتها امین کوچک نشان دهنده ی این است که با اینکه امین پدر کشته شده ولی امین های کوچک بسیاری وجود دارند که راه حق را ادامه می دهند و نمی گذارند هیچ مسئله ایی راه آنها را از بین ببرد و همیشه حق پیروز است حتی اگر در ظاهر شکست خورده باشد.
نظر کاربران
دهه پنجاهیهای بدبخت.نسل سوخته واقعی