خاتون؛ زنی که زیر سایه روسها به خون کشیده شد!
سریال خاتون شب گذشته به پایان رسید و خب این یک واقعیت است که بعد از پایان «زخم کاری»، خاتون احتمالا تنها سریالی بود که علیرغم همه نقاط ضعفش بیننده ثابت داشت و دیده میشد، خاتون در واقع داستانش را جایی تعریف میکرد که همیشه محبوب است.
برترینها: سریال خاتون شب گذشته به پایان رسید و خب این یک واقعیت است که بعد از پایان «زخم کاری»، خاتون احتمالا تنها سریالی بود که علیرغم همه نقاط ضعفش بیننده ثابت داشت و دیده میشد، خاتون در واقع داستانش را جایی تعریف میکرد که همیشه محبوب است. تلاقی عشق و سیاست و یا به طور عیانتر عشق و جنگ، همان اتفاقی که مثلا در مجموعه «شهرزاد» هم افتاد و خب خیلی هم بیننده داشت.
این شباهت البته در ویدئویی ادیت شده اینستاگرامی هم خودش را نشان داد و خیلیها در شبکههای اجتماعی خاتون را کنار شهرزاد قرار میدادند و مثلا اشکان خطیبی را کنار شهاب حسینی و از آن طرف نگار جواهریان را در کنار ترانه علیدوستی. این فرمول امتحان پس دادهایست که البته در کار اخیر تینا پاکروان با نقاط ضعف آشکاری همراه بود، از جمله نمادین کردن اغراق آمیز موقعیتها مفاهیم و حتی کاراکترها، مثال حاضر و آمادهاش انتخاب نام ایران برای فرزند خاتون! همین اغراق را البته در دیالوگهایی دیدیم که دائما اصرار داشت حس وطندوستی را به مخاطب القا کند.
در هر صورت خاتون با پایانی کاملا تراژیک توانست به حدی از استاندارد برسد و آن موسیقی انتهایی و متنی که ضمیمه کار شد به نوعی و تا حدی برخی از ضعفهای روایی را پوشاند، اینجا به مناسبت پایان «خاتون» نگاهی به این سریال انداختهایم.
مروری بر سناریوی ناسیونالیستی «خاتون»
خاتون روایت داستانی - تاریخی از خانوادهای است که از اوایل شهریور ۱۳۲۰ آغاز شده و در دوران اشغال ایران توسط متفقین دچار تحولاتی میشود و داستان زنی از زنان این سرزمین است که روزی روزگاری در ایران برای زندگی جنگیدهاند. مجموعه ای که تمجید بسیاری را برانگیخته اما در مقابل هم انتقادات بسیاری به ساختمان کار وارد است.
محمدجواد روح، منتقد سینما درباره این اثر نوشت: ایرانِ واقعی خود خاتون بود. ایرانی زخمخورده و تنها که خیل وفاداران و دلسپردگانش، یا کشته بر خاک گرم وطن افتادند یا سوار قطار مرگ راه خاک یخزده سیبری در پیش گرفتند. و آن کوپهی تاریک قطار باری، آن کوپهی بی تخت و صندلی که جز مرگ، سرویسی برای پذیرایی از سرنشیناناش نداشت؛ کشتی نوح را میمانست. و حتی مقدستر از آن کشتی باستانی. که اگر نشستن به آن کشتی، با وعده حیات بود؛ مقصد مسافران این قطار، جز ممات نبود. اما آنان دل از ایران نگسستند و به قطار مرگ پیوستند.
مقصد قطار همه این نیروها و جریانها، ظاهرا به بیابانهای یخزده بیگانه نبود. در همین خاک گرم بود. منطق، اما اغلب همان منطق مردک روس متجاوز سریال خاتون بود؛ هدف، وسیله را توجیه میکند. و جالبتر آنکه، تقریبا هیچیک (حتی آنها که ظاهرا پیروز و حاکم شدند)، به هدف خود نرسیدند. تنها حاصل آن بود که ایران، خاتونوار، زخمخورده و تنها و بیپناه ماند و ایرانی، همچون دختر خاتون، تنهاتر و بیپناهتر؛ با سرنوشتی پرابهام.
آنها که با قطار مرگ رفتند، دستکم مقصد و سرنوشت خویش میدانستند؛ وضع آنانی بدتر بود که ماندند. همچون دختر خاتون که سریال درباره او هیچ پاسخی نداد: سرنوشت ایران چه خواهد شد؟
کاراکتر شیرزاد با بازی اشکان خطیبی
کاراکتر شیرزاد از کهنالگویی برای مخاطبان ایرانی، گرگ بیرون و برهی خانه استفاده میکند. در ابتدای امر ما به عنوان مخاطب فکر میکنیم که او دغدغهها و ارزشهای همسرش را کاملا درک کرده است، اما داستان که پیشتر میرود متوجه میشویم شاید آنقدرها هم درست فکر نکردهایم و رابطه این دو میتواند شکل دیگری نیز داشته باشد. بدین صورت که؛ یا شیرزاد متوجه نیست خاتون چگونه زنی است یا اینکه او خود را به نداستن میزند تا به خاطر عشقی که به خاتون دارد آرامش رابطه خود را با او حفظ کند. اما تقریبا در میانه داستان میفهمیم که این شرایط چندان مورد رضایت خاتون نیست.
ایمان عبدلی درباره او مینویسد: در هر صورت فارغ از داستان سریال و مشخصات کاراکتر شیرزاد در سریال، آن چه که عجیب مینماید تعاریف اغراقآمیز از بازی اشکان خطیبی است، هر پیج اینستاگرامی را که باز میکنی یک شبهمنتقد چیزکی شبیه یادداشت نوشته در وصف بازی بینظیر اشکان خطیبی! طبعا اشکان خطیبی بازیهای خوب هم داشته، منتهی آن چه که تاکنون از او در این چند قسمت رفته دیدهایم به فاجعه نزدیک است؛ کاملا مشهود است که کارگردان کار را رها کرده و هرکس دیالوگ خودش را میگوید و میرود، یکی با توسل به تواناییهای پرورش یافته در تئاتر، قدرتمند نشان میدهد مثل بهناز جعفری، که در همان یکی دو سکانس خودش را را بر کلیت کار مسلط میکند و یکی هم مثل اشکان خطیبی در اوج تصنع و تعذب بازی میکند.
نظر کاربران درباره بازی خطیبی:
ضعف روایی خاتون به چشم میآید
در سکانسهای عاشقانه، غیبت کارگردان و رهاشدگی خطیبی را با چشمهای شهاب حسینی در شهرزاد مقایسه کنید، حتی مصطفی زمانی هم در همان سریال به مراتب کیفیت بازی بالاتری از اشکان خطیبی در خاتون دارد، مکثها، میمیک به اندازه نحو ادای دیالوگ در چنین سکانسهایی آن هم در فضای پر از ممیزی موثر و غنیمت است، اما خطیبی با همکاری پاکروان به شدت بد هستند و عجیب ان که برای بد بودن تمجید هم میشوند، این اکانتهای پولی، این پیجهای زیر دِین، دشمنان موذیِ هنر شدهاند، کسی میداند چاره چیست؟
یک نکته مغفول، بیعملی سربازان دولت است که البته در چند جای سریال به خوبی نشان داده میشود، و مخاطب درمییابد که نیروهای ارتشی در آن دوران تا چه اندازه گوش به فرمان بودند و استقلال رایی وجود نداشت.
همچنین، در فیلم کمتر قحطی نشان داده میشود و بیشتر کمبود إذا است که مخاطب با آن روبهرو میشود. اما با تمام این تفاصیل، خاتون تا به امروز در جذب مخاطب موفق عمل کرده است و روند روایت سریال هم به گونهای پیش رفت که انتظار توفیق بیشتری هم برای آن پیشبینی میشد.
کاربران اینگونه نوشتند:
نظر کاربران
من که با همه نواقصی که عنوان شد از این سریال کاملا راضیم چون امثال این فیلما میتونه حس وطن پرستی رو بین مردم زیاد کنه
لعنت به روسیه کثیف
پاسخ ها
مثبت زدم ولی دلبندم روسیه از مرزهای خودش تا تهران و اشغال کرد انگلیس از جنوب تا تهران ، یعنی انگلیسیها حجم و وسعت بیشتری از ایران و اشغال کردن که معلوم نیست این خانم بی بی مریم / خاتون و ...اون زمان چرا اگه انقدر مقاوم بودن از ولایات خودشون دفاع نکردن ؟
آخر فیلم ی متن ریز دو ثانیهای میذاره مینویسه مردم آذربایجان اشغالگران رو از کشور بیرون کردن، بعد خودش فیلمو تو شمال میسازه. بالاخره قضیه فیلم کجا اتفاق افتاده؟
کل مملکتم ک بخاطر خاتون ریخته بودید بهم! حالا انگار کی بود چ شخصیت مهم اجتماعی بود ،🤢
سریال میلی شبکه خانگی میلی سینمای میلی سانسوری نمیبینم
فقط سریال ترکی کره ای آمریکایی
عالی بود فقط قسمت آخر خیلی تلخ تموم شد ولی خوب واقعیت ایران وایرانی را توصیف کرده بود
سریال بسیار زیبا و تاریخی بود
واقعا سریال جذابی بود زنده باد ایران و ایرانی.لعنت بر متفقین کثیف
هدف این سریال فقط اغراق در مورد شخصیت بی بی مریم بختیاری بود ، انگلیسیها جنوب و اشغال کرده بودن و استان بی بی مریم تحت سلطه انگلیسیها بود و این شخصیت اغراق شده اگر اهل مبارزه با اشغالگران بود باید در استان خودش مبارزه مبکرد با اشغالگران انگلیسی
رجب اوف نامرد مفت در رفت
خاتون خودش چی میشه اینده اش به کجا کشیده شد؟. خیلی بد تموم شد افتضاح.😔🤐
من چون از رامبد فرصت طلب بدم میومد حتی یه قسمتش رو هم ندیدم تازه تاریخ صدساله ایران همش درد و رنج و بدبختیه دیگه دیدن نداره
پاسخ ها
تاریخ ایران از دوره قاجار همش درد و بدبختیه
خب نبین، بهتر
مرگ بر آمریکا
من ک اصلن خاتون و ندیدم
خاتون دقیقا چه کار مثبتی در حق ایران کرد؟ همه اونهایی هم که اخرش جنگیدن فقط واسه جون خاتون کشته شدن، نه بخاطر وطن
مگه میشه یه زن جون این همه ادمو بگیره و اسمش قهرمان گذاشته بشه
کلیه بازیگران خوب و عالی بازی کردند. افرین به توانایی هایشان
خدارو شکر که ندیدم
به نظر من که جز خرابکاری کار دیگه ای بلد نبود انجام بده
در مورد بی بی مریم درست حرف بزن
متنفرم از سریال های مزخرف ترکیه
به اسم تاریخ گند میزنن به تاریخ این سریال از نظر فیلمنامه و طراحی صحنه ایرادات زیادی داشت و هم از نظر انتخاب بازیگر. چرا پایان نامعلومی داره بعضی از کارگردانان یاد گرفتن که پایانی برای فیلم نداشته باشن برای اینکه بازخورد جامعه را میبینن و بفکر قسمت های دو و سه میافتن که چطور جیب های خود را در کنند
پاسخ ها
دقت کردید تو سریالهای تاریخی مربوط به حمله متفقین فقط روسها رو میکوبن انگار انگلیسیها هیچ نقشی نداشتن در صورتیکه از دوره قاجار و قحطی قاجار که انگلیس و بعضی شاهزاده های قاجار باعث نسل کشی مردم شدن تا حمله متفقین دوره رضاشاه جنایات انگلیسیها بیشتر بود
همه چی به کنار! خاتون چطور تونست از
خاتونم گفتنای شیرزاد بگذره؟؟؟
خیلی خیلی عالی بود اما ای کاش پایانی به این تلخی نداشت
نگار جواهریان
اشکان خطیبی
بابک حمیدیان
مهران مدیری
بینهایت عالی بودن
بیشتر همه بابک حمیدیان
نزاع سه نفر برای یک زن !!!!!
بیشتر عاشقانه و زن پرستی بود تا وطن پرستی.با پایان غم انگیز و مبهم.