همه تحت تاثیر عشق این روزهای فرهاد و پروانه
فیلم«ملاقات خصوصی» به کارگردانی امید شمس بیشترین تعداد بیننده و بیشترین میانگین آرای جشنواره چهلم را تا اینجای کار داشته و شانس اول سیمرغ مردمی این جشنواره است،
برترینها : جشنواره فجر برای اولین بار جزئیات و تعداد آرای تمام فیلمهای حاضر در رقابت سیمرغ مردمی را در روزهای میانی جشنواره منتشر کرد. آماری که حاکی از پیشتازی فیلم «ملاقات خصوصی» برای سیمرغ مردمی این جشنواره است. فیلم«ملاقات خصوصی» به کارگردانی امید شمس بیشترین تعداد بیننده و بیشترین میانگین آرای جشنواره چهلم را تا اینجای کار داشته و شانس اول سیمرغ مردمی این جشنواره است، همچنین «ملاقات خصوصی» با استقبال منتقدان نیز همراه شد.
شمس در نخستین تجربه فیلم بلندش، به سراغ داستانی عاشقانه و برگرفته از واقعیت رفته است. در وصف ایده اولیه آن همین بس که بگوییم چه میشود اگر زنی رفته رفته عاشق مردی شود که هماکنون در زندان به سر میبرد؟ پریناز ایزدیار در نقش پروانه در یک سوی رابطه و هوتن شکیبا در نقش فرهاد در سوی دیگر ایستاده است.
رضا صائمی درباره فیلم نوشت: امید شمس از فیلم کوتاه آغاز کرد و حاصل تجربه اندوزی او تولید فیلم قابل قبولی در نخستین تجربه فیلم بلندش شد. «ملاقاتهای خصوصی» را هم میتوان ملودرام خانوادگی دانست و هم ژانر زندان. البته نه به معنای متعارف ژانری آن. زندانی که در محیط محبوس خود تصویری از جامعه آشفته و آسیبپذیر بیرون را بازنمایی میکند. تصویری از فقر و اعتیاد و قاچاق و دزدی که همه در ذیل حس حقارت و حسرتهای ناشی از آرزوهای از دست رفته آدمها صورتبندی میشود. اما در دل این همه تلخی و تباهیها رد و رنگی از عشق پیدا میشود تا زندگی را شیرین کند.
اما این عاشقانه در حبس، خود عشق را هم محبوس میکند تا مصداقی از این سخن حافظ شود: که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها. در جایی پروانه (پریناز ایزدیار) به فرهاد (هوتن شکیبا) میگوید: «این چه دوست داشتنیه که برای رسیدن به هم باید خلاف کنیم.» قصه فیلم روایت همین غصه است. اینکه چگونه شرایط و محیط نابسمان و جبر اجتماعی میتواند رابطه عاشقانه را زخمی جرم و خلاف کند. فیلم از ریتم و تعلیق آفرینی درستی برخوردار است با بازیهای خوب و دیالوگهای تاثیرگذار اما اضافاتی دارد که زمان قصه را کش میدهد و با چند پایان مواجه میکند. «ملاقات خصوصی» را باید به لیست کم فیلمهای خوب جشنواره اضافه کرد.
حسین لامعی درباره فیلم نوشت: «اگر به شما بگویند: «بهترین عاشقانههای» سینمای پس از انقلاب را نام ببرید، چه آثاری به ذهنتان میرسد؟ چه آثار عاشقانهای را گلچین میکنید و نام میبرید؟ انگشتشمارند! بله! شاید حتی به اندازهی انگشتانِ دو دست در این ۴۰ سال، عاشقانهی مهم و جذاب و ماندگار، نداشتهایم... اما تا دلتان بخواهد کمدیهای پوک و پوچ و چیپ و بیمغز و مبتذل داشتهایم؛ و ایضاً، فیلمهای مثلا معترض و انتقادیِ فِیک و روی مُخ، که از اول تا آخر همه فقط عربده میکشند و توی سر و کلّهی هم میزنند... در چنین فضایی، و در چنین سینمایی، فیلمی امروز در جشنوارهی فیلم فجر به روی پرده رفت، که داستانش، داستانِ دیگری بود: «ملاقاتِ خصوصی»...
یک عاشقانهی جذّاب و تکاندهنده؛ در دلِ فقر و درد و رنج و اعتیاد، و در دلِ طبیعت و زیبایی و مِهر و لبخند و شاعرانگی... عاشقانهای، در میانِ «تضادها»... در میانِ سیاه و سفیدها... عاشقانهای که هیچکجایش، لوس و سانتیمانتال نمیشود؛ و پایش بهروی زمین است و حسّ و منطق را، به هم، و باهم درآمیخته است... باری...... «ملاقاتِ خصوصی»، یک درامِ دقیق و مستحکم؛ با فیلمنامهای کلاسیک و ساختارگراست، که کارگردانیِ هوشیار و سطحِ بالایی دارد؛ با بازیِ درخشان نقشِ محوری و اولش، «پریناز ایزدیار»... بازیگری که بیشک، از اصلیترین گزینههای دریافتِ «سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن» است...
آریا قریشی نوشت: «ملاقات خصوصی فیلم بدی نیست. امید شمس حد و اندازه داستانش را میشناسد و بیدلیل به هر گوشهای سرک نمیکشد. بنابراین نه از جنبه داستانی و نه از نظر مضمونی با فیلم آشفتهای مواجه نیستیم. همچنین شمس، برخلاف بسیاری از سازندگان آثاری با موضوعات مشابه، به چرکنگاری تصویری (از ریخت انداختن تمام عناصر بصری به شکلی اغراقآمیز و آزاردهنده برای تاکید بر وضعیت بحرانی آدمها) روی نمیآورد (تغییر تدریجی رنگآمیزی و عناصر غالب صحنه در طول فیلم از کنترل فیلمساز خبر میدهد). همچنین _ باز برخلاف برخی از نمونههای مشابه _ «ملاقات خصوصی» به یک فیلم ضدانسان تبدیل نمیشود. با این وجود مشکلاتی به فیلم ضربه زدهاند.
مقدمهچینیفیلم طولانی است و داستان فیلم دیر راه میافتد. از سوی دیگر ما خیلی دیر در جریان هدف اولیه یکی از شخصیتها برای برقراری ارتباط با نفر دیگر قرار میگیریم _ اگر این آگاهی کمی زودتر رخ میداد میتوانست جذابیت اثر را افزایش دهد. موسیقی فیلم در مواردی به درستی روی اثر ننشسته و شاید میشد برخی از موقعیتها را دیرتر شروع کرد یا زودتر به پایان رساند. نقطه اوج پایانبندی کار هم _ علیرغم اینکه در مجموع نتیجهگیری قابل قبولی محسوب میشود _ برخی از موقعیتهای کلیدی را بیپاسخ گذاشته یا به شکلی نهچندان متقاعدکننده جمع میکند (مثل مشکل مالی با فرد همسایه که یکی از محورهای فیلم محسوب میشود). در مجموع «ملاقات خصوصی» از معدود آثار قابلقبول جشنواره امسال است که تاکنون در کاخ جشنواره به نمایش درآمده اما کماکان نقاط ضعفی در فیلم وجود دارد که شاید بتوان بخشی از آنها را با یک تدوین سختگیرانهتر کاهش داد.
نظر کاربران
ایزدیار اینقدر همه جا در نقش معشوق بازی میکنه تکراری شده
پاسخ ها
ادما تو زندگی یه کارایی میکنن که همش تکراریه ، این دلیل میشه کا دیگه کار نکنن
ولی تواناییش غیرقابل انکاره، واقعا عالیه بازیش
پریناز ایزدیار واسه بازی احساسی اصلا گزینه ی خوبی نیست
کلا فیلم جالبیه
فیلم هندیه آخرش
ایزدیار مثل ربات انگار بهش برنامه دادن خخخخخخ