آقای میلیاردر تئاتر؛ سجاد دلها، جناب افشاریان
سجاد افشاریان چهرهی شناخته شدهای میان اهالی تئاتر است گروهی معتقدند تئاترهای او بازاری است و با چند دکلمه و مونولوگهای تینایج پسند کاسبی به راه انداخته و بسیاری اعتقاد دارند تئاترهای او جذاب و تاثیرگذار است. نمایش جدید او با نام «بک تو بلک» در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه است با واکنش بسیاری روبهرو شده است.
برترینها: سجاد افشاریان چهرهی شناخته شدهای میان اهالی تئاتر است، اما به واسطه حضور در اولین سری خنداننده شو بود که در بین مردم شناخته شد. او یکی از ۱۶ فرد نهایی بود که با استندآپهای تاثیرگذارش بسیار موفق بود، اما شهرت سجاد افشاریان وقتی بـه اوج خودش رسید کـه یکی از نقشهای اصلی در سریال «برادر جان» بازی کرد.
افشاریان در زمینه نویسندگی و کارگردانی در تئاتر بسیار فعال است. گروهی معتقدند تئاترهای او بازاری است و با چند دکلمه و مونولوگهای تینایج پسند کاسبی به راه انداخته و بسیاری اعتقاد دارند تئاترهای او جذاب و تاثیرگذار است. نمایش جدید او با نام «بک تو بلک» در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه است با واکنش بسیاری روبهرو شده است.
کاربری با نام شادی در این باره نوشت: اینکه سلیقه مردم سجاد افشاریانه واقعا موضوع دردناکیه.
کاربر دیگر نوشت: سجاد افشاریان تو این تئاتر یک میلیاردیش نقش یه زندانی سیاسی تو سلول انفرادی رو بازی میکنه. یه زندانی با استایل بوت و جین و بلوز دگمهی یقه باز و چشم خمار و عشوههای شتری و ژست سیگار بهمن... متن نمایش هم رادیو چهرازی + نوحهی بخشو + تیتراژ علی کوچولو + دلنوشتههای اینستاگرامش
کاربر با نام تراب نوشت: من از سجاد افشاریان خوشم نمیاد و با دید کاملا منفی هم رفتم برای دیدن این نمایش، اما در مجموع بد نبود... هم سرگرم کننده بود، هم یه حرفایی داشت!
دیگری نوشت: سجاد افشاریان یه کپی دسته چندم هست، به طرز وحشتناکی مقوا و مصنوعیه
کاربر با نام فولن نوشت: کلمات "مو" و "چشم" رو از سجاد افشاریان بگیرن دیگه نمیتونه متن بنویسه.
کاربر با نام سروش نوشت: مشکل تئاتر اینه که دور کلیتش یه هاله روشنفکری هست و هر کی توشه فکر میکنه آدم هنری خفنه. در حالی که مثلاً همین نمایشهای سجاد افشاریان بدون اون هالهٔ قدسی تئاتر، با نازلترین فیلمفارسیها یا بیارزشترین آهنگهای پاپ تنه به تنه میزنه.
کاربری نوشت: میزان استقبال ملت از تئاترای سجاد افشاریان بسیار نگران کنندهست. صرف بیان مشکلات و معضلات و مسایل روز جامعه و از هر دری سخنی گفتن؟ خب اینها را که همه میدانند و در شبکههای مجازی میخوانند و میبینند. این گونه کار کردن و حرف زدن بیشتر به سطحی نگری است تا عمق که باید در یک تئاتر شاهد آن باشیم.
مهدى یزدانى خرم نوشت: «بَک تو بِلَک» کار تازهی سجاد افشاریان برای من ادامهدهندهی همان فُرم و جهانیست که سالهاست پیِ آن است. تئاتری ترکیبشده از موسیقی، بداههپردازی، صداپیشهگی و البته کمرنگکردنِ محور طولی داستان و حجمدادن به عرضِ خط روایت. تئاتر داستان یک آرتیست است که به دلایلی به زندان افتاده... «علی» مردی شاعرمسلک که عمدهی تماساش با جهانِ بیرون از طریقِ تلفنِ زندان است. «علی» این زمانها را با پرداختِ بستههای سیگار «بهمن» به زندانیهای دیگری که کسی را برای تلفنکردن ندارند بیشتر میخرَد. مخاطبِ اکثر این تماسها دوستاش حیدر است که در کتابفروشی کار میکند. علی طی مرخصی از زندان و به امید تجدیدنظر در پرونده به دختری که آواز میخواند دل میبازد... افشاریان تنها بازیگرِ متجسدِ اثر است و بقیهی بازیگران با صدا و لحنهای خود حضور دارند و فضایی تاریک با نورهایی عمدتن کانونی. علی از حبس در سلولِ انفرادی به تنگ آمده و معتقد است «بدترین کار با آدم انداختنش تو انفرادیه، چون خودشو با خودش تنها میذاره» (نقل به مضمون).
فضای بستهی انفرادی باعث شده تمام اندامهای دیگر نیز در اجرا حذف شوند. او معتقد نیست آدمها را «خیال» کند و برای همین این آدمها برایاش تبدیل میشوند به «صدا». صداهایی که شکلهای مختلف دارند. از صداهای ضبطشدهی واقعی که در سالن پخش میشود تا صداهایی که از قسمتهای گوناگونِ صحنه به گوش میرسند، اما منشاء آنها روشن نیست. «بَک تو بِلَک» نامِ ترانهی مشهور ایمی واینهاوس است که در عینحال یک برند نیز محسوب میشود در محصولات براقکنندهی اتوموبیل. محصولی که مدعیست «سیاهی» را «درخشان» میکند؛ و اجرای افشاریان نیز برآمده از سیاهیایست که نه به نور بلکه میخواهد به سیاهیای متراکمتر، اما درخشان ختم شود. سیاهیای که مخاطب میبیند و درنهایت باید خودش هم آن را تجربه کند؛ و در این تجربه او تنهاست مثل قهرمان قصه که نمیتواند از تنهایی بگریزد و حتا صداها نیز توانِ رستگارکردناش را ندارند.
این سیاهی تمامِ عناصر را در برگرفته و انگار زندان و انفرادی با وجود توان ذهن سیطرهی تمامعیارتری دارد؛ و دود تنها چیزیست که در اجرا میتواند از این سیاهی رد شود. سالنِ سیاه (تفاوت دارد با تاریکی) مخاطب را در خود فرو میبرَد و او را مواجهه میکند با قهرمانی که ناچار است بدناش را مدام تکرار کند تا تاریخی را به یاد بیاورد که صداهای بیرون به آن اشاره میکنند. افشاریان مخاطب و صداها را در سیاهی میبرد تا سیاهیِ تازه، اما «درخشان» زاده شود یک سیاهیِ سیاسی که آخرش خون است.
نمایشنامه «بک تو بلک» قصه مواجهه آدمها با تنهایی و خلوت با درون خود است. در تکههایی از این نمایش آمده است: «عجیب آدم هایین که کسی و ندارن باهاشون تماس بگیرن، اونا کل سهمیه تلفن ماهیانه زندانشونو میفروشن به یه بوکس بهمن کوچیک؛ عجیبتر آدم هایین که یه عالمه کس و کار دارن، اما خودشون دلشون نمیخواد با کسی حرف بزنن، اونا هر یه نخ بهمنی که میکشن یه عالمه حرف نزده است که دود میشه …» تاکنون بیش از ۵۰۰۰ بلیت در دو هفته نخست اجرا توسط مخاطبان تهیه شده است.
ارسال نظر