نقاشیهای میلیونی مسعود، ۸۰ساله از تهران
گالری گلستان این روزها میزبان نقاشیهای مسعود کیمیایی است. کیمیایی با این نمایشگاه یک بار دیگر دوستان و دوستدارانش را شگفتزده کرده است.
برترینها: گالری گلستان این روزها میزبان نقاشیهای مسعود کیمیایی است. نمایشگاهی متشکل از ۲۱ تابلوی این سینماگر دورانساز که یک بار دیگر ثابت میکند که مسعود کیمیایی همچنان، حتی در هشتاد سالگی نیز توانایی غافلگیر کردن دوستدارانش -و حتی مخالفانش- را دارد.
آثار نقاشی مسعود کیمیایی که با تکنیک رنگ روغن روی بوم در سبک رئال و فیگوراتیو کشیده شده و از ۹۰ تا ۳۲۰ میلیون تومان قیمتگذاری شدهاند. نکته جالبتر اینکه کاتالوگ نمایشگاه کیمیایی نیز که حاوی تصاویر چاپشده نقاشیهای حاضر در نمایشگاه است، به قیمت ۲۰۰ هزار تومان به فروش میرسد.
روزنامه شرق دربارهی نقاشیهای کیمیایی نوشت: صورتکهایی با کلاههای مخملی و چاقوهای واقعی که در میان اکثر قابهای نقاشی خودنمایی میکنند، ازجمله مواردی است که در نگاه اول مخاطب را با دنیای ذهنی مسعود کیمیایی روبهرو میکند. تصاویر ذهنی که اینبار در بوم نقاشی منعکس شده است و بیشباهت به فیلمهایش نیست.
این نخستین باری است که مسعود کیمیایی، نمایشگاهی از نقاشیهایش برگزار میکند و شاید بسیاری از اینکه او در خلوتش به غیر از فیلمسازی و نوشتن، نقاشی هم میکشد، بیاطلاع بودند. اما تابلوهایی که او مدتهاست روی بوم تصویرشان کرده در ابعادی بزرگ و با تکنیک رنگ روغن نقاشی شده است. آثاری در سبک رئال و فیگوراتیو که در نگاه اول هر بینندهای را به یاد فیلمهای ماندگار این کارگردان میاندازد.
دنیایی که مسعود کیمیایی در نقاشیهایش تصویر کرده است، کماکان دنیای همیشگی اوست. دنیایی تاریک در دل قصههایش و پر از رنگ در بوم نقاشی. دنیایی که به نظر میرسد از خاطراتش روی بوم نقاشی تصویر شده است. تابلوهای او چیزی جدا از خالق آثاری که طی دههها از او روی پرده نقرهای دیدیم، نیست.
مسعود کیمیایی فیلمسازی اجتماعینگر و عدالتخواه است و همواره نسبت به توده عامی منفعل، ناظر و ناآگاه نگاهی معترض و بدبینانه داشته است و متقابلا به انسانی تکیه میکند که دیدگاه و قدرت انتخاب و تعقل دارد. این نکته در نقاشیهایش هم دیده میشود. فیلمهای او پر است از نمادپردازی که در لایههای زیرین قصه پنهان است و این از نکات قابلتأملی است که در نقاشیها به چشم میخورد.
آدمهای تصویرشده روی بوم نقاشیها از دنیای ذهنی خالقشان بیرون آمدهاند. آدمهایی که سالها با او زندگی کردهاند و کیمیایی نمیتواند آنها را بهراحتی فراموش کند و مردانی که کلاه شاپو به سر دارند، بارانی به تن میکنند و مشکلاتشان را با چاقو حل میکنند. شب و تاریکی از عناصر غالب در آثار سینمایی اوست و آدمهای قصههای او به شیوهای سخن میگویند که با شیوه متداول و رئال فاصله دارد. این فضایی است که همواره برای خلق قصههای مسعود کیمیایی جایگاه ویژهای دارد و دور از ذهن نیست که حالا فضا و مردمان موردعلاقهاش سر از تابلوهای نقاشیاش درآوردهاند.
در نقاشیهای او میتوان همچنان فضای دهههای ۳۰ و ۴۰ را دید. دورانی که کیمیایی تعلقخاطر خاصی به آن دارد و همواره برای نگارش قصههایش از آن دوران وام میگیرد. هرچند خودش در زمانهای زندگی میکند که فاصله معناداری از دوران مورد علاقهاش دارد. اما بیشک او هم مثل بسیاری از مردمانی که ترجیح میدهند با فضای ذهنیشان زندگی کنند، تا واقعیت پیرامونی، همچنان ترجیح میدهد فضای موردعلاقهاش را تصویر کند و روبهروی علاقهمندان آثارش بگذارد.
به همین دلیل میتوان گفت فضای ذهنی مسعود کیمیایی در سالهایی مورد علاقهاش پرسه میزند و مفاهیم امروزی را در همان ظرف میریزد. درست مثل اینکه در خانهای قدیمی زندگی میکنید و همهچیز کهنه و قدیمی است. اما آدمهایی که در آن خانه رفتوآمد میکنند، آدمهای امروزی هستند. با موبایل صحبت میکنند و لباسهای جدید میپوشند و حرفهای امروزی میزنند. اما در فضایی زندگی میکنند که درودیوارش، میز و صندلی و تابلوهایی که به دیوار است، همه قدیمی هستند و وقتی در این خانه باز میشود و قدم به خیابان میگذارید، همهچیز رنگوبوی دیگری پیدا میکند. درست مثل فیلم «خون شد» آخرین اثر به نمایش درآمده مسعود کیمیایی که از همین الگو پیروی میکرد.
در عین روایتی امروز از جامعهای که همهچیز شکلوشمایل دیگری به خود گرفته است، همچنان در اثرش حقخواهی به شیوهای که او در ذهن دارد، انجام میشود. همچنان عدالت قائم به فرد است و افراد عدالت را اجرا میکنند. بدون شک هر مخاطبی با دیدن آثار نقاشی مسعود کیمیایی یکبار آثار سینماییاش را در ذهن مرور میکند؛ چراکه در همین آثار کماکان همین مفاهیم بازتولید شده است. چشم مسعود کیمیایی اینچنین دنیا را میبیند. دنیایی که خاص اوست و نمیتوان از این حرف زد که دنیای تصویرشده او غیرواقعی است.
دنیای ذهنی اوست. باوجود اینکه برخی ممکن است از این فضا دور باشند و بهعنوان مخاطب این شیوه را نپسندند، اما فضای ذهنی دوستداشتنی او سالهاست که بسیاری را با خود همراه کرده است و هنوز هم آثار او در زمره بهترینهای تاریخ سینمای ایران جای گرفته است و اینروزها به شکلی دیگر در تابلوهای نقاشی او مقابل دیدگان علاقهمندان آثارش به نمایش گذاشته شده است.
مسعود کیمیایی گفته از هجده سالگی نقاشی میکرده؛ پیش از افتتاح نمایشگاهش گفته بود که «من هرگز تن به انتشار کاری که احساس کنم پایینتر از حد فیلمسازیام است، یا به شکلی که به آن ممکن است لطمه بزند، نمیدهم.» لیلی گلستان و ویژگی اصلی نقاشیهای کیمیایی را شباهتشان به خود آقای کارگردان عنوان میکند: «نقاشیها دقیقا خود خود مسعودند. پر از تخیل و رنگ». با این حال نقاشیهای او در فضای مجازی با واکنشهای متفاوت مواجه شد.
کاربری نوشت: نقاشی های تهمینه میلانی، کنسرت مهران مدیری، بازیگر شدن خواننده های دوزاری ،شعرهای بهاره رهنما ،کلاس طنازی بهنوش بختیاری و حالا هم نمایشگاه نقاشی های مسعود کیمیایی به همت خانم لیلی گلستان…ما هیچ ، ما نگاه
دیگری نوشت: بجای این تلاش پوچ و ناموفق برای کشیدن گل و پروانه، اگر تلاشش رو روی فقط همون تصویرسازی چاقو میذاشت واقعا موفق میشد: چند مدل نقاشی از چند چاقوی متفاوت به روایت مسعود کیمیایی به عنوان یک کارگردان عشق چاقو. واقعا جدی.
کاربر دیگر نوشت: یکی مثل آیدین آغداشلو که عمری نقاشی کرده و منتقد هنری بوده. واقعن سطح نقاشی مسعود کیمیایی نمیفهمه؟...ولی خب حتمن باید تو نمایشگاه لیلی گلستان کنار رفیقش حاضر بشه
دیگری نوشت: خدایی اگه اسم مسعود کیمیایی رو این نقاشی ها نبود لیلی گلستان اینقدر تعریف وتمجید می کرد ، ما فکر میکردیم این خانوم دغدغه اش هنر نقاشیه ولی فقط به فکر کاسبیه !
نظر کاربران
افتضاح
پاسخ ها
نقاشی من بهتر از اینه منتها چون نمیتونم نمایشگاه کرایه کنم نمیتونم بفروشم
همیشه از سینمای کیمیایی متنفر بودم با اون طرز فکرش
درود
یک بچه 8 ساله بهتر از این نقاشی میکشه
باید نقاشی ها رو تو برنامه کودک نشان بدن
پاسخ ها
برنامه خردسالان
کل نقاشی هاشو 10 هزار تومان می خرم
بخاطر امضاشه
آیدین چه حرصی خورده
پاسخ ها
اون از همه بدتره
جناب کیممایی خاطرات خوب مردم روبااین کارهاخراب نکنید،درکاری که تخصص نداریدواردنشیدبهتره،اگه بحث پوله که حتماهست دیگه حرفی نمیمونه
پاسخ ها
چه گوهر بی مانند...دوهفته پیش از این سرزمین بی صدا پر کشید وپرواز کرد...
چه آثار گویائی از خود بجا گذاشت کامبیز درمبخش....!!!
خاطرات خوب؟ حتما یک شستی هستی که با چیزهای کهنه حال میکنی!
لعنت به کسی که بابت این اشغالا پول بده
یه نقطه اتصال افتضاحی بین ونگوک و دالی و کارهای سینمایی خودش!!!! اون نرخ ها هم هر کدوم سه تا صفر اضافه دارند!!!
یه مشت تابلوی بی ارزش رو زیر نام وشهرتشون به خلق الله قالب می کنند.
نقاشیهاشم مثل فیلمهاش بدرد سطل زباله بدون بازیافت میخوره
واقعا اگر یک ادم عادی این نقاشی ها رو میکشید بهش میگفتند طرف دیونه است.
اعجوبه است دیگه چکارش کنیم
جات رو سر ماست مسعود خان
منم می تونم پس برم گالری بزنم اسم پرت و پلا هام رو میذارم سو فانتزی
محمدرضا خسروی تو خنده باز بهتر نقاشی می کشید
هر کسی را بهر کاری سا ختند .؛؛؛؛؛
کدوم احمقی به این نقاشی ها پول میده خودتونو مسخره کردید! باچه اعتماد بنفسی ملیونی هم قیمت گذاشته طرف
همان بهتر که چاقو و کلاه شاپو میتوانست بکشد این چه سبکی است حتما خانم گلستان میداند متاسفم برایکیمیاییها ومنفردزاده همیشه از...هنرشان در خدمت وطبقای خاص بودهاند
واقعا پنج هزار تومن کل نقاشی هاش نمی ارزه ..واقعا خودتون رو مسخره کردین ؛یه بچه دوساله ازین بهتر نقاشی میکشه ،اینارو بدین به عمو پورنگ تو تلویزیون نشون ،مثلا بیای اینا رو بزنی توپذیرایی خونه ،همه فامیل مسخره میکنن حتی پارش میکنن..چون اثر یک فیلمساز مشهوره دیگه فقط همین!!من ازاینم بهتر میکشم چیه اینا