ماندگارترین آهنگهای هشت سالِ جنگ
مروری بر آثاری که در زمینه موسیقی جنگ و انقلاب ساخته شدند.
روزنامه ایران : بیش از ۳۰ سال از قصه جنگ ایران و عراق میگذرد، دوران خون و آتش و سلحشورانی که پا درمیدانهای جنگ هشت ساله ایران گذاشتند.
سخن گفتن و بیان خاطرات از آن دوران بسیار است، اما این رویداد مهم تاریخی بی ارتباط با حوزه فرهنگ و هنر نبود و سبب شده آثار متفاوت و بسیاری در حوزههای مختلف هنری خلق شود که دراین میان حوزه موسیقی نقش پررنگتری داشته چرا که اثرگذاری بیشتری هم داشته که در ادامه به آثار ماندگاری که در این زمینه تولید شده است اشاره میکنیم:
کجاییدای شهیدان خدایی
هوشنگ کامکار، سرپرست گروه کامکار کارهای بسیاری آهنگسازی کرده است، اما سرود زیبای «کجاییدای شهیدان خدایی» یکی از آثار ماندگار موسیقی ایران است با صدای بیژن کامکار و آهنگسازی هوشنگ کامکار که به مناسبت سوم خرداد و آزادسازی خرمشهر ساخته شد و بنا به گفته خواننده این اثر «این آهنگ در یک فضا و شرایط خاص در دوران دفاع مقدس و انقلاب ساخته شد و در خاطرهها هم ماند و در زمان جنگ در نسخههای متعددی توزیع شد.
کارهایی که به گفته بیژن کامکار نه سفارشی بود و نه دستوری و تنها جوش وخروش درونی بود. به گفته او نخستین سرود جنگ را در حالی ساختیم که هنوز مردم جنگ را باور نداشتند و این آهنگ (کجاییدای شهیدان خدایی) در زیرزمین وزارت ارشاد و با کمترین امکانات ساخته شد. این قطعه روی غزل معروف مولانا در دیوان شمس در دستگاه ماهور است که هوشنگ کامکار در سال ۱۳۵۸ آن را ساخت و به همکاری ارکستر سمفونیک تهران به رهبری حشمت سنجری اجرا شد.
ممد نبودی...
صدای غلام کویتی پور یکی از صداهایی است که با سرود دفاع مقدس گره خورده است. گرچه هنرمندان بسیاری قطعه «ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته خون یارانت پر ثمر گشته» را خواندهاند و این شعر خاطرهانگیز بارها و بارها از رادیو و تلویزیون شنیده شده است، اما انگار با صدای غلام کویتی پور با آن آشنا شدهایم.
جواد عزیزی به یاد محمد جهانآرا از سرداران نامدار جنگ سرود که زاده خرمشهر و فرمانده سپاه این شهر بود، اما بعد از آزادسازی خرمشهر حسین فخری همرزم شهید جهان آرا این سرود را نخستین بار بر سر مزارش خواند و بعد از آن کویتیپور با بهرهگیری از فضای نوحههای منطقه بوشهر و شروهخوانیهای آن منطقه خواند.
خجسته باد این پیروزی
احمدعلی راغب آهنگسازی است که با قطعه «خجسته باد این پیروزی» گره خورده است. از نام این اثر میتوان این گونه تصور کرد که این سرود به چه مناسبتی ساخته شده است. «خجسته باد این پیروزی» از دیگر آثار ملی و ارزشی است که به سفارش رادیو و به مناسبت آزاد سازی خرمشهر در عملیات دفاع مقدس ساخته است.
خواننده این کار محمد گلریز است و اشعار آن به سروده زنده یاد حمید سبزواری. یک مارش نظامی در دستگاه بیات ترک که صبح روز سوم خرداد سال ۶۱، بعد از خبر به یاد ماندنی «خونینشهر، شهر خون آزاد شد»، این سرود با مطلع «از صلابت ملت و ارتش و سپاه ما/ جاودانه شد از فروغ ظفر پگاه ما» برای اولین بار از رادیو پخش شد و تا امروز هم زمزمه میشود.
دایه دایه وقت جنگه
رضا سقایی خواننده مشهور و پرآوازه موسیقی لری بود. صدایی که سوز آن همیشه در ذهن مخاطب است، او خواننده قطعه ماندگار و نوستالژیک «دایه دایه وقت جنگه» است. با وجود آنکه سالهای بسیار از تاریخ تولید آن میگذرد همچنان نو و شنیدنی است و شاید خاصیت این قطعه در همون خالص بودن این اثر باشد.
این کار که در قالب موسیقی فولک ایران و منطقه لرستان است به آهنگسازی مجتبی میرزاده است که البته پیش از انقلاب ساخته شد، اما با تنظیمی جدید سقایی آن را خوانده و لحن حماسی آن یادآور جنگ ایران و عراق است و برای نسلهای دیروز و امروز شنیدنی است.
مادر برام قصه بگو
دهههای ۷۰-۶۰ این سرود را خیلی خوب به یاد میآورند، اثری در ژانر موسیقی کودک و نوجوان که در سالهای پایانی جنگ ایران و عراق توسط گروه سرود آباده خوانده شد و بارها و بارها در برنامه کودک تلویزیون پخش شد.
این قطعه که روایتی داستانی دارد دلتنگیهای فرزند خردسالی که پدرش را که به جنگ رفت و بخواب دیده است بیان میکند و مادر قصه دلاوریهای پدر رزمندهاش را برای او تعریف میکند. قصه بابا برای بار اول در یک رژه نظامی در حضور مقام معظم رهبری که رئیس جمهوری وقت ایران بودند، در شیراز خوانده شد و پس از پخش آن در صدا و سیما شهرت بسیاری گرفت و رئیس جمهوری وقت از اعضای گروه تجلیل کرد.
نظر کاربران
یادش بخیر
این سرود مادر برام قصه بگو زمان ما ترکوند. یادمه سهرش رو یاد گرفته بودم و همه از من میخواستن بخونمش. زمان جنگ بود و به دلیل ناامن بودن شهر، در روستا ساکن شده بودیم و تو ایام محرم با اون صدای تو دماغی پشت بلندگو هم این شعر رو میخوندم
پاسخ ها
کسی میدونه اون نوا تو اهنگ خرمشهر محسن چاووشی مربوط به کدوم نوحه جنگه ؟
مربوط به آهنگ ممد نبودی ببینی
افسوس که زیباترین و خاطره انگیزترین سالهای عمر یعنی کودکی ما با جنگ به گند کشیده شد
پاسخ ها
اتفاقا اونموقع خیلی خیلی خیلی بیشتر الان خوش بودیم
اقلن پدر ومادر کنارمون بودن
الان موهای خودمونم سفید شده
کسی بفکر کسی نیس
درسته حرف شما
اما
در خیلی از کشورها جنگ شد خیلی هاشون در جنگ جهانی دوم درگیر این وضعیت جنگی شدند و نسل ما هم درگیر شد.
ولی
حس بخاری نفتی
دست گرم کوهی بنام پدر که دیگر نیست
پخت غذا در آشپزخانه حیات یا والور و علاالدین داخل خانه توسط مادرانی که فقط عکسی ازشون یادگار مانده
بازی با دوستان در کوچه
مهربانی همسایه ها و اقوام
سفره های پر و بی ریا ایرانیان
بوی نان لواش و صف های طولانی مدت
و کلی چیزهای دیگه
ارزشش از این همه بی معرفتی های خانواده گی و تنها بودن در عین در بین جمع بودن بیشتر بودند
دقیقا .بعد روضه اش رو دهه شصتیها خوندند
فقط نسل ما می فهمه جنگ و دهه شصت چی بود
من 8 سالم بود که جنگ 8 ساله تموم شد !!!
عااااااااالی بود! کاش یه ذره از صفا و صداقت و صمیمیت اون زمان رو حالا داشتیم
اون همه جوون شهید شدن اما اهنگران هنوز زندست
پاسخ ها
داقیقا
بچه بودیم جنگ نظامی حالا هم جنگ اقتصادی کلا بچگی و جوانی نداشتیم . هر چند که خودمون را گول میزنیم و میگیم داشتیم.
پاسخ ها
شما خودت یکی از عاملین این وضعیتی
روز خوش ندیدیم افسرده افسرده شدیم
بدون اینکه فکرمون رشد کنه وعقلمون درست کار کنه
هشت سال فقط بهترین جوانان کشته شدند حالام باهاشون دوست و برادر شدید
پاسخ ها
قضیه حزب بعث و صدام با مردم عراق جداس
ما با بعثیها جنگیدیم نه با شیعیان عراق
علت دشمنی ما با عراق صدام و رژیم بعث بود انصاف داشته باش
حالا اگه با عراق رابطه نداشتیم ایشون قر میزد که آی چرا همش دشمن تراشی؟ چرا ژاپن که با آمریکایی که بمب اتم بهش زده رابطه حسنه داره یا فرانسه که توسط آلمان نازی تسخیر شده هم پیمان هستن ولی ما با همه دشمنیم؟ به این همیشه نق نقوها توجه نکنید
استاد انحراف از بحث . موضوع آهنگ های مناسبتی جنگ هست.
جنگ نبود بلکه دفاع از عزت و عظمت این آب وخاک بود تا غیرت و شرف ایرانی را برای بار صدم به دنیا نشان دهد که ایرانی در این خاک ریشه دارد .
پاسخ ها
دمت گرم کاربر وطنم ای شکوه جاویدان
خیلی خوب نوشتی
درود بر تو
اخیییییی
صد حیف از اون آدم ها و از اون جوون ها
نه بهتر شدیم و نه قدر اون خون ها دونسته شد
کلاس چهارم دبستان بودم جنگ شروع شد ، سوم دبیرستان جنگ تموم شد، دزفول زیر بارانی از آتش، بهترین خاطره ام که کمی تسکینی بر رنجهامون بود روزی بود که اسرای ما آراد شدند و رفتیم واسه استقبال، همین!