کلبهای در مه؛ سریالی با حال و هوای پس از باران
«کلبهای در مه» با حضور بازیگران نام آشنا که توانستهاند به میزان قابل قبولی رضایت ببیندگان را به سمت خود جلب کند.
برترینها: این روزها شبکه سه سیما سریال تاریخی «کلبهای در مه» به کارگردانی حسن لفافیان و تهیهکنندگی سعیدپروینی را روی آنتن دارد. سریالی با حضور بازیگران نام آشنا که توانستهاند به میزان قابل قبولی رضایت ببیندگان را به سمت خود جلب کند. هرچند کنداکتور بینظم و بدقولی در پخش آن بهخاطر پخش مسابقات والیبال ملی، فوتبال مقدماتی جام جهانی، بازیهای یورو۲۰۲۰، سوپرجام فوتبال ایران و لیگ برتر، ببیندگان را سردرگم کرده است.
سیدمهدی موسویتبار (روزنامهنگار) در روزنامه فرهیختگان نوشت: گفته میشود هنوز هم شبکهها به سریالهایشان زنده هستند و در رسانهها و پلتفرمهای مطرح جهان هم سریالها نقش عمدهای دارند. این سخن، حرف درستی بهنظر میرسد، همانقدر درست که گفته میشود تلویزیون خودمان در یکدهه اخیر و درحوزه سریالسازی خوب و درست عمل نکرده است. پیش از این و بارها درباره اهمیت سریالسازی و تاثیر آن در جذب مخاطبان مطالبی نوشتیم و راهکارهایی ارائه دادیم. اینکه در فصلهای مختلف و به اقتضاهای متفاوت، سریال چه جایگاه و اهمیتی دارد.
یکی از این فصلها تابستان است و به دلایلی که آشکار است، مردم وقت آزاد بیشتری دارند. سابقه ذهنی نشان میدهد که تلویزیون در گذشتهای نه چندان دور، برای تابستانش احترام قائل بود و تدارکی درحد عید میدید. تابستان امسال، اما شاهد چنین تدارکی نبودیم و هنوز هم نیستیم. یکی از سریالهایی که برای پخش از شبکه سه در تابستان تدارک دیده شده سریال کلبهای در مه است که پیش از این با اسم «می جان» و توسط مرجان اشرفیزاده قرار بود، ساخته شود و ظاهرا چندین قسمت از آن هم ساخته شده و قرار بود که سریال «میجان» در رمضان سالگذشته پخش شود که بهدلیل اختلاف با مدیر فیلم و سریال شبکه سه، کارگردان تغییر کرد و جابهجاییهایی در ترکیب بازیگران بهوجود آمد.
بههرحال این سریال تولید و آماده پخش شد و فارغ از ضعفهای فیلمنامه و همچنین عدم تطابق تاریخی در بعضی قسمتها و همچنین شباهت کاراکترها به شخصیتهای دیگر سریالهای مشابه، زمان پخش آن هم در بدترین زمان ممکن انتخاب شد. انگار شبکه سه اصرار داشت که مخاطب، این سریال پرهزینه و یکبار تغییرکرده را نبیند.
انتخابات، مسابقات والیبال، مسابقات لیگ برتر و یورو۲۰۲۰ برنامههایی بودند که هر شب یا باعث تاخیر در پخش سریال میشدند یا لغو آن. سریالهایی که تاریخی هستند و در فضای شمال کشور میگذرند عموما برای مخاطب ایرانی جذابند، اما چنانکه پیش از این گفتیم، عنصر قصه از اهمیت بالاتری برای او برخوردار است.مشکل بزرگ «کلبهای در مه» این است که هم میخواهد راوی باشد و هم مصلح اجتماعی و هم معلم تاریخی که حافظهاش دیگر مثل ساعت کار نمیکند.
وجود شاخههای مختلف در این سریال، مخاطب را گمراه میکند و تاخیر در پخش قسمتها و فاصله افتادن، به این گمراهی کمک میکند. مخاطب نمیداند با یک سریال عاشقانه مواجه است یا تاریخی یا حتی سیاسی و اجتماعی. وجود کاراکترهای آشنا یا حتی گاه تکراری نمیتواند مخاطب را دلبسته به شخصیتها کند.
نسخه بهتر از اینها را قبلا دیده و حالا بدلشان را قبول نمیکند. نمایش روابط صفر و صدی از روابط آدمها هم از دیگر مشکلات این سریال است و آدم خاکستری کمی در این سریال میبینیم. کلبهای در مه از آن دست سریالهایی است که احتمالا در زمان پخش تکرارش در یکی از شبکههای دیگر و بدونوقفه مورد توجه قرار بگیرد.
نظر کاربران
مزخرف
پاسخ ها
من عاشق دولتی برزوخان هستم فدای پولاش ،کاشکی جا میجان بودم زنش میشدم و پولاشو واسه خودم ذخیره میکردم
من عاشق پولهای برزوخان هستم فدای پولاش،کاشکی جا میجان بودم زنش میشدم و پولاشو واسه خودم ذخیره میکردم
من سریالش دوست دارم، قشنگه
کلا چسبیدید به شمال و ول نمی کنید مطلقا هم فولکلور شمال رو نمی سازید بلکه تهرونیسم رو میارید شمال .رسما دارید تاریخ و فرهنگ بومیها رو تحریف می کنید.ولمون کنید
مسخره و مزخرفه حیف برق و چشم که برای دیدن این سریال بذاره آدم
بد نیست ولی گاهی کند و خسته کنندست ولی صحنه های معدنش آدم گاهی دلش میخواد از حرص سرشو بزنه به دیوار حقوق کار در طول تاریخ
کاشکی سریال هرجا رو که میسازید بازیگراش فقط مال او نحا باشن ولهجشونم واقعی به نظر میاد من که بدم میاد مثلا سریال از کردستان درست میکنن ولی اصلا بازیگراش مال اینحا نیستن یا لهجه مزخرفی دارن که نگو
سریال خوبیه
اگه اون پسره که نقش انقلابی رو بازی کرده دامون نبود قصه خوبی میشد
خیلی سریال مسخره و یخیه اون بنده خدا که توئیت کرده سال ۶ بار پخش بشه چقدر سریال ندیده است که به این میگه خوب !