۱۳ فیلمی که ثابت میکنند نباید به دولتها اعتماد کرد
نظرسنجیهای نشان میدهد که اعتماد به دولتها به پایینترین حد خود در تاریخ رسیده، این بیاعتمادی از مدتها قبل در سینما به تصویر کشیده شده است.
برترینها: در طول یکی دو سال گذشته، دنیا تصاویر سورئالی را از تلویزیون شاهد بود. نظرسنجیهای نشان میدهد که اعتماد به دولتها به پایینترین حد خود در تاریخ رسیده، این بیاعتمادی از مدتها قبل در سینما به تصویر کشیده شده است. منتقدین بعضی از بدبینانهترین فیلمهای تریلر و درامهای جاسوسی پنجاه سال گذشته را خیالی یا چیزی بیش از سرگرمی نمیدانستند، اما حتی عجیبترین این فیلمها رگههایی از حقیقت دارند. در ادامه فهرستی از بهترین آثار سینمایی آورده شده که «آتلانتیک» بر اساس سال انتشار تهیه کرده است. این مطلب برگرفته از سایت سی نما است.
کاندیدای منچوری / The Manchurian Candidate
خلاصه داستان : یک قهرمان جنگ کره بازمی گردد در حالی که در اسارت او را شستشوی مغزی داده اند و قاتلی خطرناک شده است که اولین مأموریت او کشتن سیاستمداری میانه رو است.
نسخه سال ۱۹۶۲ فیلم را «جان فرانکنهایمر» در دوره کمونیستهراسی در آمریکا، اندکی بعد از دوره مککارتیسم در مورد بدبینیهای «جنگ سرد» ساخته است. جسارت داستان، ابراز انزجاری آشکار به سیاستهای همیشگی آمریکا است.
در نسخه سال ۲۰۰۴ این فیلم به کارگردانی «جاناتان دمی»، «دنزل واشینگتن» نقش عضو سابق ارتش ایالات متحده را بازی میکند که در «جنگ خلیج» در سال ۱۹۹۱ فرمان حمله سرنوشتسازی را صادر و مدال افتخار دریافت کرده. «لیو شرایبر» در نقش «ریموند شا»، و «مریل استریپ» در نقش مادر بیرحمش «النور شا» بازی کردهاند. پیام اصلی فیلم این است که ذهن مردم آمریکا به راحتی با قهرمانسازیهای نظامی به انحراف میرود.
هفت روز در ماه مه /Seven Days In May ۱۹۶۴
خلاصه داستان : پس از پشتیبانی رئیس جمهور آمریکا از معاهده خلع سلاح هسته ای، ارتش از ترس حمله مخفیانه شوروی سابق تصمیم میگیرد رئیس جمهور را برکنار کند.
فیلمنامه «هفت روز در ماه مه» توسط فلتچر کنبل بر اساس رمانی از «چارلز دبلیو بایلی» به نگارش درآمده است. «هفت روز در ماه مه» فیلم بعدی «جان فرانکنهایمر» بلافاصه پس از «کاندیدای منچوری» فیلمی حادثهای که به سیاق آثار فریتس لانگ کارگردان آلمانی ساخته شده است در فیلم همان احساس عمیق بیاعتمادی در لایههای مختلف دولت در آن موج میزد، اما جنبه علمی-تخیلی شستوشوی مغزی، جای خود را به طرح توطئهای به رهبری ژنرالی کاریزماتیک با بازی «برت لنکستر» داده است.«فردریک مارچ» در این فیلم نقش رئیس جمهوری را بازی میکند که قصد دارد با شوروی به توافق هستهای برسد. «کرک داگلاس» دیگر بازیگر فیلم در نقش یکی از کارکنان پنتاگون است که توطئه را کشف و سعی میکند در طول یک هفته دیوانهوار آن را افشا کند.
زد / Z ۱۹۶۹
خلاصه داستان : فیلم داستان دادرس تحقیقی را روایت میکند که در پی بررسی یک ترور است. این فیلم اشاره به قتل گریگوری لمبراکیس نماینده چپگرای پارلمان یونان دارد که در ۱۹۶۳ به دست نیروهای راستگرا در یونان صورت گرفت.
«زد» به کارگردانی «کوستا گاوراس» که شاید یکی از بهترین و ماندگارترین تریلرهای سیاسی تاریخ سینما باشد، تحت شرایطی خاص به تولید رسید و گروهی نظامی که از سال ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۴ بر یونان حکمرانی کردند را هجو کرد. اما دولتی که «گاوراس» در فیلمش ترسیم میکند برای مخاطبین سراسر دنیا قابل درک است، چرا که در اوج جنگ ویتنام و پس از شکلگیری اولین موج اعتراضات سال ۱۹۷۸ بیرون آمد، فیلم تصویری تراژیک از عملکرد قانون، در یک حکومت استبدادی را ارائه میکند.
دید پارالکسی /The Parallax View ۱۹۷۴
خلاصه داستان : «لی کارتر»، گزارش گر تلویزیونی و «جو فریدی»، از شاهدان ترور کاندیدای ریاست جمهوری، «سناتور کارول» و کشته شدن قاتل احتمالی او هستند.
این فیلم دومین قسمت از «سهگانه پارانویا» به کارگردانی «آلن جی. پاکولا»، در کنار «کلوت» (Klute) که داستانی در مورد افراد مفقود شده بازگو میکند، و «همه مردان رئیس جمهور» (All the President's Men) که رسوایی واترگیت را شرح میدهد است. «دید پارالکسی» طغیانآمیزترین و هیجانانگیزترین فیلم سهگانه است، اما ریشه در ترسی دارد که در دهه ۱۹۷۰ سیاستهای آمریکا را احاطه کرده بود. مهمترین بخش فیلم «پاکولا» فیلمبرداری «گوردون ویلیس» با لنز واید است که ارعاب را به دفاتر و تالارهای خالی شرکت میکشاند که «وارن بیتی» در آنها حرکت میکند و در حالی که به مأمورین عادی پارالکس نزدیک میشود سعی دارد گیر نیفتد.
مکالمه /The Conversation ۱۹۷۴
خلاصه داستان : «مکالمه» روایتگر داستان یک جاسوس خصوصی زبده و حرفهای است. او مردی تنها و گوشهگیر است و تمرکز زیادی بر روی شغلش دارد. اما در آخرین پروندهای که به او سپردهاند درگیر یک چالش درباره اخلاقی بودن شغل خود میشود.
«مکالمه» به کارگردانی «فرانسیس فورد کاپولا» ادای دین به «آگراندیسمان» میکلآنجلو آنتونیونی است. فیلم «کاپولا» تصویر بینقصی ارائه میدهد از تشویش ایجاد شده از افزایش شنود که در سال استعفای «ریچارد نیکسون» در پی رسوایی واترگیت عرضه شد. فیلم این باور را در مخاطب ایجاد میکنند که ممکن است خانه آنها نیز امن نباشد. به معنای واقعی کلمه، «مکالمه» نهایت نبوغ و زیبایی داستان پردازی تاثیرگذار است. این فیلم حتی ممکن است بهتر از فیلم دیگر کاپولا که در سال ۱۹۷۴ ساخته شد باشد: «پدرخوانده ۲».
«سه روز کندور» /Three Days of the Condor ۱۹۷۵
خلاصه داستان : «جوزف ترنر» برای یک بخش مخفی سازمان سیا در نیویورک کار میکند، برای افشای احتمالی اطلاعات جاسوسی را بررسی میکند. روزی «ترنر» در بازگشت به محل کارش میبیند که همهٔ همکارانش به طرز وحشیانهای به قتل رسیدهاند.
فیلم اقتباسی از رمان جنجالی «شش روز کندور» اثر «جیمز گرادی» است که «سیدنی پولاک» مجموعه اتفاقات مورد نظر را برای پیرنگش کوتاه کرده و فقط سه روز پرمخاطره و پرفشار یکی از مامورین رده پایین سازمان سی. آی.ای را به تصویر میکشد. «رابرت ردفورد» وقتی در این فیلم نقشآفرینی کرد در اوج دوران بازیگری خود بود. «سه روز کندور» میان فیلمهایی، چون «نیش» و «همه مردان رئیس جمهور» بیرون آمد. هرچند فیلمنامه هالیوودی این فیلم ممکن است مضحک به نظر برسد، اما معرفی دستنشاندگان اطلاعاتی به عنوان دشمن در آن سال به آثار استودیویی جریان اصلی راه پیدا کرد.
دونده ماراتن /Marathon Man ۱۹۷۶
خلاصه داستان: در نیویورک، دو پیرمرد - یک یهودی و یک آلمانی - در یک سانحهی رانندگی کشته میشوند. برادر پیرمرد آلمانی، به نام «سل» که از جنایتکاران زمان جنگ نازی هاست و صندوقچهای از الماس پیش برادرش به امانت داشته، به دنبال الماسها میآید.
بسیاری از قهرمانان فیلمهای جاسوسی دهه ۱۹۷۰ آدمهای عادی فروغلطیده در عوالمیاند که نمیشناسند. هالیوود در این دهه به جای کابویها، سربازها و پلیسها، به ژورنالیستها و دانشجویانی، چون «لوی» با بازی «داستین هافمن» قهرمان «دونده ماراتن» روی آورد. فیلم «شلسینجر» نبردی پرتنش از سبکهای بازیگری است که هافمن را از «هالیوود جدید» در مقابل الیویه اسطوره تئاتر سنتی قرار داده. اما از سوی دیگر اثری است صریح و بیرحم که صحنه شکنجهاش هنوز در یادها باقی مانده.
انفجار /Blow Out ۱۹۸۱
خلاصه داستان : تکنیسین جلوههای صوتی، «جک تری»، به طور اتفاقی موفق به کشف ماجرای یک قتل میشود و بعد از آن میفهمد که جان خودش هم در خطر است.
وسواس و نظارت همواره از علایق «برایان دی پالما» به عنوان یک فیلمساز بوده است؛ او از دوربینش به عنوان یک شخصیت فعال استفاده میکند و سعی دارد مخاطبش را با میزان بیسابقهای از وویریسم آزار دهد. «انفجار» داستانی منطبق بر همین سبک فیلمسازی روایت میکند، و به اوجی میرسد که فیلم را در سال ۱۹۸۱ به یک شکست تجاری بدل میسازد، اما ستایش منتقدین را برمیانگیزد.
نیکسون /Nixon ۱۹۹۵
خلاصه داستان : زندگی نامهی «ریچارد نیکسن»، سی و هفتمین رئیس جمهور امریکا که با رأی بالای مردم در سال ۱۹۷۲ انتخاب و دو سال بعد با سرافکندگی مجبور به استعفا شد.
«الیور استون» در دهههای ۱۹۸۰ و ۹۰ پیشتاز بیاعتمادی به دولت آمریکا بود، و فیلمهای پربیننده و پرسروصدایی، چون «جوخه»، «متولد چهارم ژوئیه» و «جیافکی» را ساخت که همگی وضع موجود را استهزا میکردند. اما شاید بهترین موضوع برای فیلمسازی جسورانه و پرخاشگرانه او «ریچارد نیکسون» بود. «آنتونی هاپکینز» شباهت ظاهری چندانی با رئیس جمهوری که بازی میکرد نداشت، اما تقلید او شگفتآور بود و تعلیقی آفرید که آن مرد را پشت درهای بسته نشان میداد. این فیلم «استون»، همانند دیگر آثارش با جزئیات تاریخی سر و کاری ندارد، و بیشتر شبیه به یک اپراست تا یک مستند. اما برای شخصیتی، چون نیکسون که پرسونای عبوس او که در تضاد بود با تکیه او بر ارعاب و فریب در پشت پرده برای ماندن در قدرت، درست به نظر میرسد.
قدرت مطلق /Absolute Power ۱۹۹۷
خلاصه داستان : «لوتر ویتنی»، دزدی کارکشته وارد خانهی «والتر سالی ون» میلیاردر میشود. اما در خانهی «سالی ون»، همسر او را با رئیس جمهور امریکا سرگرم میبیند. کمی بعد «خانم سالی ون» به قتل میرسد.
سرخوردگی در دهه ۱۹۷۰ پیرامون «جنگ ویتنام»، فرونشانی اعتراضات دانشجویی، و بدگمانی به دستگاهای اطلاعاتی بود. اما در دهه ۹۰، اغلب موضوع رسواییهای جنسی و اخلاقی اهمیت بیشتری پیدا میکرد، بهویژه آنهایی که با کاخ سفید کلینتون مرتبط بودند. تریلر هجوآمیز «کلینت ایستوود» داستانی وحشتآور با ستارگان پرشماری مانند «جین هکمن»، «اد هریس» و «لورا لینی» را داشت ایستوود جزئیات فیلم را با هوشیاری منحصربهفرد خود در فیلمسازی به آگاهی مخاطب میرسد.
سگ را بجنبان /Wag the Dog ۱۹۹۷
خلاصه داستان :پس از آنکه رییس جمهور رسوایی به بار میآورد به نظر میرسد که او دیگر هیچ شانسی برای انتخاب مجدد ندارد، اما به پیشنهاد یکی از مشاورانش از تهیه کننده هالیوودی درخواست میکند تا او را از این مهلکه نجات دهد.
شاید تنها کمدی این فهرست «سگ را بجنبان» به کارکردانی «بری لوینسون» باشد. فریب رسانهای که با گذشت هر سال قابلدرکتر میشود، در این فیلم به شکل ترسناکی ارائه شده است. بخشهای زیادی از فیلم شباهتهای میان دغلبازیهای سیاسی کنراد و تبلیغات پرسروصدای بصری استنلی را مینمایاند، اما در لحظات پایانی مسیر تاریکی برمیگزیند و لحنش را با موفقیت تغییر میدهد، در حالی که نشان میدهد دولتها برای محافظت از تصویر خود حاضرند تا کجا پیش بروند.
پروندههای مجهول /The X-Files ۱۹۹۸
خلاصه داستان : یک نظریه پرداز توطئه به نام فاکس مولدر و یک محقق به نام دانا اسکالی عوامل ویژه FBI هستند که باید در یک توطئه با دولت مبارزه کنند و حقیقت را در مورد استعمار بیگانگان بر روی زمین پیدا کنند.
هر بحثی پیرامون تریلرهای سیاسی بدون نام بردن از «پروندههای مجهول» ناقص است. این سریال تلویزیونی استادانه که در دهه ۹۰ روی ایر رفت، تمامی تئوریهای توطئه مهمتر چهار دهه پیشتر از خود را با هم ترکیب میکند و به شکل یک درام هفتگی جذاب ارائه میدهد. ربودهشدن توسط بیگانگان فضایی، ترور رؤسای جمهور، همکاری با نازیها، جاسوسی گسترده از همه مردم زمین - و بر روی همه این پروندهها مأمورین افبیآی سمج، مالدر (دیوید دوکاونی) و اسکالی (جیلین اندرسون) تحقیق میکنند، هرچند که معمولاً هویتهای ناشناخته از لایههای بالای قدرت کارشان را بینتیجه میگذارند. نسخه سینمایی فیلم به کارگردانی «راب بومن» دقیقاً منطبق بر وقایع سریال است، اما تریلری بینظیر است که دنیای مستقل خودش را میسازد و همان فضای بیاعتمادی حاکم بر سریال را بازآفرینی میکند.
دشمن ملت /Enemy of the State ۱۹۹۸
خلاصه داستان : «رابرت کلیتن دین»، وکیل دادگستری، به فروشگاه میرود تا برای همسرش هدیهای بخرد. اما خودش نمیداند که در ساک خریدش، نواری ویدئویی انداخته اند که قتل اخیر سناتوری امریکایی را نشان میدهد.
«ویل اسمیت» ستاره دهه ۹۰ هالیوود در فیلم «دشمن ملت» به درستی در کنار «جین هکمن» قرار داده شده که در طول چند دهه در چندین تریلر سیاسی بازی کرده بود. اما «تونی اسکات» برای نمایش این داستان فیلم را پر از اکشنهای اغراقآمیز و گوشخراش، با صحنههای تیراندازی بسیار و جلوههای بصری افراطی میکند. بذر بیاعتمادی همچنان در فیلم وجود دارد، اما به شکلی ترجمه شده که در هر زمان میتواند یک افتتاحیه پرفروش را رقم بزند.
نظر کاربران
اصلابه فیلم نیازنیست زندگیمون نشون میده
پاسخ ها
افرین من در هیچجا وهیچ مشکلی اصلا روی دولت حساب نکردم ونمیکنمم
فقط در غرب به دولت ها میشه اعتماد کرد
پاسخ ها
این فیلمها در غرب ساخته شده نابغه ی کامنت پرانی!
17.53
فله ما فکر کردیم فیلم ها هندی تا از غرب تعریف میکنن تنت میلرزه خخخخخ
دولت ها فقط به دولت ایران نمیشه
اصلا مردم نیازی به دولت ندارن با این آگاهی تکنولوژی خود مردم میتونن داد ستد کنند با دنیا خوشبخت ترند
پاسخ ها
دولت نباشه این فله ای ها که در مجازی مدام چهره عوض می کنند رو نمیشه جمع کرد که
17.54
خودت رومیگی دیگه
تو چکاره کسی جمع کنی یکی خودت رو باید جمع کنه از مجازی ستاد یک نفره جلیلی
اگر این فیلم ها رو نود و دو معرفی کرده بودین الان کشور این وضع ناجور و نداشت
پاسخ ها
آفرین بر شما
بالاخره فله ای امون داد یه کامنت دیگه بخونیم :)
الان از 92 به اینور اشکارا واقعیشو دیدیم ببینیم ایا اثری خاهد کرد؟؟؟؟؟محاله
روزی چرچیل از قبرستانی عبور میکرد که دید روی سنگ قبری نوشته اند: در این قبر سیاستمداری راستگو آرمیده است
چرچیل گفت این اولین باریست که میبینم دو نفر را در یک گور خاک کرده اند!!
پاسخ ها
هزاران لایک تقدیمت ،دمت گرم
عملیات مرداب
گرچه یک رئیس جمهور قوی یا ضعیف به ظاهر یه نفر آدمه و خیلی تفاوت نداره؛
ولی هر رئیسجمهور بیش از ۳۱۱هزار مدیر میانی رو مستقیم و غیر مستقیم تعیین میکنه و تغییر میده و به کار و خدمت میتونه وادار کنه؛
و روحیه و شخصیت اون رئیس جمهور هر مدلی باشه معمولاً مدیران زیردستش رو هم همون مدل انتخاب میکنه
پس بهتره یه آدم بهتر انتخاب کنیم تا اونم مدیران بهتری انتخاب کنه