روزنامه همشهری - امیرحسین احمدی: کرهجنوبی را از نزدیک ندیدهاند، اما بیشتر از هر جغرافیای دیگری آن را میشناسند. انگار سئول، سئونگنام، گویانگ، چئونان و آنسان را کوچه به کوچه و خیابان به خیابان گشته و با هم آوازهای کرهای را بارها و بارها خواندهاند. فصل مشترکشان سریالهای کوتاه است و موسیقیای که از شرق دور خودش را به قلب خاورمیانه رسانده. آنقدر شیفته و دلباختهاند که آموختن زبان کرهای را در نوجوانی آغاز میکنند و لباسها و سبک زندگیشان را مطابق با ستارههای چشم بادامی برمیگزینند.
کیمیا یکی از هزاران هوادار کیپاپها و کیدرامهاست. او میگوید: «قطعا فرار از اردوگاه بهترین و زیباترین کتابی نیست که خوندم، اما انقدر فیلم و موزیکویدئو دربارهش دیدم و شنیدم که میتونم بگم باهاش زندگی کردم و بزرگ شدم. فرار از اردوگاه از همه رمانهای اروپایی و آمریکایی که خوندم، حس بهتری بهم داده. انگار درباره قسمتی از وطن دورافتاده م باشه. وطن دومی که شبیه کره جنوبیه.»
«قطعا فرار از اردوگاه بهترین و زیباترین کتابی نیست که خوندم، اما آنقدر فیلم و موزیکویدئو دربارهش دیدم و شنیدم که میتونم بگم باهاش زندگی کردم و بزرگ شدم. فرار از اردوگاه از همه رمانهای اروپایی و آمریکایی که خوندم، حس بهتری بهم داده. انگار درباره قسمتی از وطن دورافتاده م باشه. وطنی که شبیه کرهجنوبیه».۲۵ سال دارد. معماری خوانده و در اصفهان زندگی میکند. پایاننامه خود را درباره معماری ساختمان سفارت کرهجنوبی در تهران نوشته است. بعد از تمام شدن دانشگاه هم در شبکههای اجتماعی درباره چگونگی مهاجرت به کرهجنوبی تولید محتوا میکند. به قول خودش میخواهد به نسلهای جدیدی که دوست دارند به کره بروند، کمکی کرده باشد و پس از مدتی از این راه درآمدی هم برای خود کسب کند، زبان کرهای را به پایان برساند، از بورسیههای تحصیلی کرهجنوبی استفاده و در نهایت به سمت این کشور پرواز کند. همیشه دوست دارم تجربه زندگی تو یک کشور دیگه رو داشته باشم، اما راستش اینه که دوست دارم این کشور فقط کره باشه نه ایتالیا و فرانسه یا آمریکا. واقعا دلم میخواد اون چیزی رو که از بچگی تو فیلمهای کرهای از پشت شیشههای لپتاپ، یا تو صفحه مجلهها و
کتابها دیدم، از نزدیک لمس کنم».
کیمیا تنها کسی نیست که سودای زندگی در کرهجنوبی را در سر میپروراند. این روزها نوجوانان بسیاری هستند که از قاب سریالها و از بلندگوی موسیقیهای کرهای به این کشور دل باختهاند. سریالها و موسیقیهای کرهای اکنون توانستهاند سهم زیادی از مصرف نمایشهای تلویزیونی و سینمایی نوجوانان را بهخود اختصاص دهند تا آنجا که نهتنها در سایتهای غیررسمی بلکه در شبکههای نمایش خانگی نیز سریالهای کرهای جای پای خود را محکم کردهاند. گردشی در شبکههای نمایش خانگی کشور نشان میدهد که سریالهای کرهای سهم تقریبا برابری با سریالها و فیلمهای کشورهای دیگر دارند.
سریال و موسیقی کرهای از دغدغه نسل نوجوان میگوید
یکی از جاهایی که تعداد هواداران موسیقی و سریالهای کرهای بیشتر خودش را نشان میدهد، مدرسه است. تنها فضای عمومی که تراکم جمعیتی نوجوانان در آن بالاست و گروههای دوستی در قالبهای مختلف در آن حضور دارند و علایق و گرایشهای خود را بروز میدهند. مدیران و معلمان بسیاری از مدارس دولتی و غیردولتی، در تهران یا شهرها و حتی شهرستانهای کوچک در جلسات آسیبشناسی خود از گرایش عجیب نوجوانان به فرهنگ کرهجنوبی خبر میدهند. آنها میگویند که سبک زندگی و پوشش بسیاری از دانشآموزان شبیه ستارههای نوجوان کرهای است.
لادن وحدتنیا بیش از ۱۲ سال است که در مدارس مختلف تهران، تاریخ درس میدهد. در چند سال اخیر تدریسش، سرکلاس دائم با پرسشهای مرموزی مواجه است که همه رنگوبویی از امپراتوری کره دارند. امپراتوریای که وحدتنیا نامی از آن در هیچیک از منابع تاریخی ندیده است. «شاید باورتان نشود، اما تحتتأثیر این سریالها و فیلمها، ۲۰ تا ۳۰ درصد وقت کلاس صرف پاسخ به هیجانات بچهها درباره امپراتوری بزرگ کره میشود. این در حالی است که بسیاری از این داستانها براساس افسانه است و منبع تاریخی موثقی ندارد. جالب اینکه، چون بچهها دائم در معرض این سریالها هستند، بیشتر از اینکه بخواهند درباره تاریخ کشور خودمان بدانند، تاریخ کرهجنوبی برایشان جذاب است.».
اما قصه هواداران فرهنگ کرهای فراتر از فیلم های تاریخی است که تولید میشود. سریالهای تکفصلی و کوتاه کرهای و حتی موسیقیای که به مسائل و دغدغههای دوران نوجوانی مانند بلوغ و تغییرات جسمی، ارتباط با جنس مخالف، سرکشی در مقابل مدرسه و خانواده میپردازد، طرفداران بیشتری در این گروه سنی دارد. این در حالی است که میزان تولیدات سریال، فیلم و موسیقی برای گروه سنی نوجوان در ایران تقریبا نزدیک به صفر است و اگر احیانا زمانی برای این گروه سنی، سریال یا فیلمی ساخته شود، بسیاری از این موارد خط قرمزی است که به آن نمیپردازند.
طاهره سجادی، مدیر مدرسه نمونه دولتی در شیراز میگوید: «زمانی که مدرسهها بازبود روزی نبود که بین دانشآموزان مدرسه هارد، فلش، دیویدی و... از فیلمها و موسیقی کرهای رد و بدل نشود. این موضوع از کنترل ما هم خارج شده و در برابر آن تسلیم شدیم. کار به جایی کشیده که خودمان این سریالها را میبینیم و موسیقیشان را میشنویم تا بتوانیم به زبان مشترکی با بچهها برسیم. اغلب دانشآموزان در سالهای پایین برای نخستین بار در مدرسه با سریالهای کرهای از سوی گروه همسالان خود آشنا میشوند و شما خیلی دقیق میتوانید سیر تغییر فکری، سلیقه موسیقایی و پوشش آنها را در طول ۶ سال ببینید.»
جار و جنجالهایی که هرازگاهی بین هواداران گروههای موسیقی کرهای بالا میگیرد، یکی دیگر از اتفاقاتی است که تا پیش از کرونا، سجادی در مدرسه شاهد آن بوده است؛ «برخی بچهها به خودشون میگن «بلینکی واین»، اینها طرفداران گروه «بِلَک اند پینک» هستند که یک گروه موسیقی بسیار معروف است که ۴ دختر شرق آسیایی آن را تشکیل میدهند و بعضی هم طرفدار گروه اکسو هستند که یک گروه موسیقی است که ۹ پسر کرهای آن را تشکیل میدهند. محبوبترین گروه میان دانشآموزان ما، اما «بیتیاس» است و جالب اینکه بین طرفداران اکسو و بیتیاس همیشه رقابت و دعوای تمام نشدنی داریم».
وضعیت موسیقی و سریالهای کرهای در دنیا
نزدیک به ۲۰ سال پیش یعنی در سال ۱۹۹۲، ۳ پسر جوان در یک برنامه استعدادیابی زنده تلویزیونی کرهجنوبی حاضر شدند. با نوایی جدید که شعری کرهای بر آن سوار است. نوایی که از موسیقی عامهپسند اروپایی و هیپهاپی که از آمریکا و آفریقا تبار دارند، نیز وام گرفته بود. آن شب، ۳ جوان همگام با هم رقصیدند تا تماشاچیان سر از پا نشناسند، اما زمانی که نوبت ارزشیابی کارشان رسید، داوران کمتر از تماشاچیان تحتتأثیر قرار گرفتند. پسران گروه «سئوتائجی» با آهنگ «من میدانم» به رأی داوران برنامه باختند، اما در چند روز آینده آهنگ گروه ۳نفره آنها به بالای جدول صعود کرد و بهمدت ۱۷ هفته در صدر جدول مخاطبان رکورد زد. این آغاز انقلابی بود که پسران سئوتائجی به شعلهاش دامن زدند. پاپ کرهای یا همان کیپاپ همینجا زاده شد.
اما حالا پس از گذشت ۲۰ سال کیپاپ، بدل به صنعتی چندین میلیارد دلاری شده است. تا پیش از کرونا، هواداران نوجوان و جوان گروههای کرهای مثل بیتیاس و گروه دختران سیاه و صورتی در شیکاگو و لندن یا برلین و پاریس در عرض چند دقیقه بلیتهای کنسرت را تمام میکردند و پای موسیقی این گروههای کرهای نوجوان مینشستند.
برای دریافتن موج فراگیر سرگرمی کرهای کافی است یک نمونه قدیمی، اما پر سر و صدا را به یاد آورد. همان نماهنگی که تا مدتهای طولانی، پسرکان در دبستانها و دبیرستانهای ایران، جملات آن را مبهم تکرار میکردند و از روی حرکات خواننده نماهنگ، تقلیدی کودکانه به چشم همکلاسیهای خود میکشاندند. نام آن نماهنگ «گانگام استایل» بود که «سای» خواننده کرهای آن را خواند. در این نماهنگ چهره اصلی یعنی همان سای با افراد مختلف در مکانهای گوناگون و در وضعیتهای متنوع، به شکل نامعمول، اما منحصربهفردی میرقصد.
پس از این، در نقاط مختلف جهان، چهرههای شناخته شده از روی دست سای، نسخههای دیگری از این نماهنگ ساختند. در یکی از این نسخهها بان کی مون، دبیرکل سابق سازمان ملل متحد که خود اهل کرهجنوبی است نیز دیده میشود.
نخستین نماهنگ معروف کرهای در ژوئیه ۲۰۱۲ پخش شد و تا ۵ ماه بعد یعنی در نوامبر ۲۰۱۲، ۸۰۳ میلیون و ۷۶۱ هزار بار دیده شد و عنوان پربازدیدترین نماهنگ یوتیوب را بهدست آورد. بنابر آمار یوتیوب این نماهنگ در تاریخ یکم ژانویه ۲۰۱۳ با بیش از یک میلیارد و ۱۰۰ میلیون بازدید، پربینندهترین ویدئوی تاریخ یوتیوب شد. کار به آن جا کشید که در دیدار میان پارک گونهه، رئیسجمهور کرهجنوبی و باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا در میسال ۲۰۱۳، اوباما موفقیت این آهنگ را نمونهای از فراگیری موج کرهای در دنیا نامید.
کی پاپ و کی درام از سرکشی تا آرامش
در ایران آغاز رسمی فعالیت سریالهای کرهای با ۲ سریال تاریخی شروع شد. «جواهری در قصر» و «افسانه جومونگ». سریالهایی که گویا آغاز روندی بود تا متولدین دهههای ۷۰ و ۸۰ را از تأثیرپذیری از سینمای غرب باز دارد و آنها را بهسوی خاستگاه سریالهای کرهجنوبی بکشاند. پس از این، اما لایه دیگری از کیدرام و کیپاپ، پنهانتر، اما وسیعتر، در ایران شکل گرفت. «سریالهایی که رنگارنگ بودن و مثل دنیای ما تو ایران خاکستری نبودن». این را زهرا میگوید.
۲۰ سال دارد و شبانهروزش را وقف آموختن زبان کرهای کرده تا بعد از اتمام دوره کارشناسی به کرهجنوبی برود. «من میخوام برم کره. کره ملاکهای یک زندگی استاندارد رو داره. از طرفی بعد از ۸ سال دیدن فیلمهای کرهای، با فرهنگ و زبانش آشنا شدم و اینطوری نصف راه رو رفتم.» کیمیا وقتی میخواهد به یاد آورد که از کجا به موسیقی کرهای علاقهمند شده، از روزهای نوجوانیاش میگوید. از ۱۲ سالگی که برای نخستین بار سبکی متفاوت از موسیقی را شنیده، آن هم به زبانی که حتی یکی از حروفش را نمیفهمیده. میگوید در همان چند موسیقی کرهای که در آن سالها شنیده، از یک گروه ۱۳ نفره بیشتر از همه خوشش آمده. «من در موسیقی ایرانی ندیده بودم که چندین نفر با صداهای مختلف یک ملودی رو بخونن و صداشون هماهنگ و گیرا باشه».
هلیا هم ۸ سال است که کیپاپر و کیدرامر شده؛ یعنی طرفدار موسیقی و سریالهای کرهای. هواداری او، اما برمیگردد به دوران راهنمایی. به یک فلش پر از سریال کرهای که بین بچههای مدرسه دستبه دست میشد و ساعتها درباره آن حرف میزدند. «نخستین سریالی که دیدم «پسران برتر از گل» بود. هر کس میخواهد کیدرامر بشود و سریال کرهای ببیند، با این سریال شروع میکند. سریالی که درباره مواجهه یک دختر فقیر با ۴ پسر پولدار در دبیرستانه و سختیهایی که این دختر از تحقیر این پسرها میکشه».
سالهای دوران راهنمایی برای هلیا پر از اضطراب درس خواندن بود و هراس شب امتحان. «اون دوره خیلی فشار را تحمل میکردم و برای درس و امتحان استرس میگرفتم و هر روز اوضاعم همین بود، اما وقتی وارد فضای کیپاپ و کیدراما شدم احساس آرامش کردم. اول بهخاطر اینکه سریالها پر از رنگ بود و هیچوقت چشم یک بیننده خسته نمیشد و بعد فضاهایی داشت که آدم عاشقش میشد. مثلا درختهای گیلاس با شکوفههای صورتی تو خیابونها که من همیشه آرزو میکردم برم کره و تو چنین خیابونهایی قدم بزنم، یا بچههایی که تصمیم میگرفتند بیشتر زندگی کنند و خوش بگذرونن تا اینکه فقط درس بخونن. خیلیهاشون در مقابل آزار پدر و مادر میایستادند و حرفشون رو میزدن و میرفتن دنبال علایق و خواستههای خودشون».
موسیقی کرهای نیز بهانهای بود که هلیا را وادارد تا از عهده سختترین کار آن روزها، یعنی درس خواندن، بیرون آید. «آهنگها و فیلمها دائم به آدم انگیزه میدادن. آدم بعد از دیدن یا شنیدنشون مصمم میشد که بره کارش رو انجام بده و از پس اون کار بر بیاد، کلا موسیقیها شاده و میگه که ما نوجوونها میتونیم دنیا رو اون طور که خودمون دلمون میخواد تغییر بدیم».
به قول خودش آن سالها، طرفدار گروههایی از کیپاپ شده بود که خوانندگانش همه نوجوان بودند. «یک جورایی باهاشون حس همدلی پیدا کردم و از دنیای تکراری خودم بیرون اومدم تا حدی که هر روز به امید دیدن سریالهای کرهای میرفتم خونه. حتی وقتهایی با قهرمانهای سریالهایی که میدیدم تو خیال خودم حرف میزدم و بهنظرم خفنترین آدمهای روی زمین بودن و خب قشنگیش به اینه که اون آدمها دارن با ما بزرگ میشن».
آنها به ما مسیر پیشرفت را یاد میدهند
زهرای ۲۰ ساله نیز میگوید که تأثیرگذاری کیپاپ و کیدراما بهخاطر شناخت کرهایها از مسئله نسلهای جدید است. «فیلم و موسیقی کرهای روی مسائل نوجوانها تمرکز میکنه و اونها رو خوب میشناسه. همه آدمهایی که در این صنعت فعالیت میکنند، همسن و سال خودمونن و یک جورایی ما باهاشون بزرگ میشیم. اگر کسی بره شبکههای اجتماعی رو دنبال کنه میبینه بخش زیادی از نسل ما نه اعتماد به نفس داره و نه خودش رو دوست داره. من هم اینطور بودم تا وقتی که کیپاپر و کیدرامر شدم. کرهایها همه اینها رو به ما برگردوندن. مخصوصا گروه بیتیاس که الان خیلی معروف هم هستن. مثلا کدوم خواننده ایرانی در مورد تغییرات بدن در بلوغ حرف میزنه؟ یا در مورد فضای سخت و خستهکننده مدرسه؟ کی از زبون ما نوجوونها با دولتمردا و پدر و مادرها حرف میزنه؟ بیتیاس صدای نوجوونها در همه جهانه».
از هواداری تا یادگیری زبان کرهای
طرفداران فیلم و موسیقی کرهای میگویند که زبان کرهای زبانی خوشآواست و همین آنها را جذب میکند و باعث شده که برخی از آنها بهدنبال یادگیری این زبان بروند. لیلا در اینباره میگوید: «الان نزدیک ۳ ساله که رفتم کرهای یاد گرفتم و سرچ اینترنت کمک کرده تا خیلی جاهای کره رو بشناسم حتی بهتر از ایران خودمون». برای کیمیا هم آموختن زبان کرهای از سنی به بعد ضرورت پیدا کرده. «من از بچگی انگلیسی رو یاد گرفته بودم، اما از جایی به بعد از زیرنویس خوندن خسته شدم و دلم میخواست بدونم این زبون چیه. تو تمام کشورهای دنیا مؤسسه سهجونگ زبان کرهای یاد میده. تو ایران هم این مؤسسه در تهران کلاس داره، اما من نمیتونستم برم، چون اصفهان بودم تا اینکه سال ۲۰۱۸ مؤسسه سهجونگ تو دانشگاه اصفهان یک شعبه زد. هیچ وقت یادم نمیره. کرهایها از یک پدر و مادر بیشتر حمایت میکنن که تو زبانشون رو بخونی».
بحث فقط به یاد گرفتن زبان کرهای ختم نمیشود، سبک زندگی گروهی از نوجوانان ایرانی، رنگ و بوی ستارههای کرهای مانند گروه بیتیاس را بهخود گرفته است. صفحات خرید لباس، کفش و کیف کرهای در اینستاگرام بیشتر شده و اغلب نوجوانان این سبک لباس را میپسندند. صنم جعفری دارنده یکی از این صفحات میگوید: «هودی و کتانی نقرهای با لژهای بلند که پاییز و زمستان پارسال مد شد، لباس شخصیتهای معروف سریالهای کرهای است که در بین نوجوانان ایرانی خیلی طرفدار پیدا کرد. حتی شما مدل و رنگ مویی که اعضای گره بیتیاس یا سیاه و صورتی دارند را میتوانید روی سر نوجوانهای طرفدار ببینید.»
او میگوید حتی وقتی قیمت ارز بالا رفت و وارد کردن لباس از کرهجنوبی دیگر صرفه اقتصادی نداشت، باز هم تقاضای بالای مشتریان نوجوان بود که حضور آنها در این بازار را زنده نگه داشت. «افزایش قیمتها تأثیر چندانی در تعداد مشتریان ما نداشت. واقعیت این است که در ایران از قدیم، لباس برای نوجوانان پیدا نمیشد. اما حالا کرهجنوبی این نیاز را دیده و برای نوجوانان لباس طراحی و تولید میکند. به همینخاطر است که مشتریهای ما را این گروه تشکیل میدهند.»
نظر کاربران
چون خیلی دوست داشتنین
پاسخ ها
اون که این مقاله را در همشهری نوشته مشخصه نه سواد داره نه اطلاعات اجتماعی . فقط یه حرف زده که صفحات روزنامه پر بشه . جوانان ایرانی بجز سینمای امریکا و هند از هیچ سینمایی خوششان نمی اید . والسلام .نامه تمام .
چون هیچ وقت سریالی درست نشد راجع به پادشاهان ایران
ایران با همچین تاریخی هیچ وقت سریال تاریخی ازش ندیدیم
مثلا سریالی راجع به کوروش یا داریوش و.....
من هم با نظر نویسنده موافقم......من خودم دو تا از نزدیکانم که نوجوان هستند..... رفتند آموزس زبان کره ای.....و تمام موزیک هاشون هم حفظن.....و همشم فیلم کره ای دانلود میکنن و میبینن
فقط نوجوونای امروزی نیستن.
من 35 سالمه از وقتی یادمه و اینجور اینترنت در دسترس نبود با خیرید سی دی سریالای کره ای رو دنبال میکردیم. الان که دیگه در دسترس هستند. از سریالای اونا خیلی درس میگیرم ، صدا و سیمای ایران مفت نمی ارزه
پاسخ ها
35سال اشتباه رفتی
وقتی ظرف چهل سال گذشته کشور قشنگمون رو شبیه کره ی شمالی کردن ، طبیعتا عاشق کره ی جنوبی میشی...چون کره ی جنوبی هم زمان با ما شروع کرد...ما شدیم کره ی شمالی اونا شدن کره ی جنوبی...
پاسخ ها
دمت گرم خخخخ
دقیقاً
دمت گرم قربون دهنت
فکر نکنم به این شدتی که شما نوشتید جوانان ایرانی شیفته کره جنوبی باشند. اصلا اینطور نیست. نویسنده غلو کرده.
پاسخ ها
موافقم. علاقه به سریال های کره ای وجود داره اما نه به این شدت که نویسنده نوشته. هنوزم سریال های آمریکایی با اختلاف پر ببینده ترین هستند هم در ایران، هر در جهان
تنها دلیلش تناقض فاحش تیپ ولباس خواننده های کره با کل دنیاست
یه نگاهی به چهره اکثرهنرمندان به خصوص گروه خواننده کره ای کنیدمتوجه میشیدمعیار جذابیت مردانه درایران درطول چند دهه گذشته کاملا تغییرکرده چه بسا درقدیم مردانگی به زخامت سبیل مردان سنجیده میشد وامروزه به ظرافت صورت که متاسفانه واسه جنس مذکر که قراره تکیه گاه یک خانواده باشه منطقی نیست وبهتره به نوجوانان برای الگوبرداری از چهره های نامتعارف محبوبشون ازطرف خانواده مشاوره داده بشه
البته اینم یه سن خاصی هستش ومیگذره
نه غلو نکرده
من میبینم ک توی کلاسمون روز به روز تعداد کسایی که طرفدار کی پاپ هستن بیشتر میشن
تا جایی که خودمم ترغیب شدم برم ببینم کین اینا
واقعا بی تی اس و اکسو جذابیتی برای من نداشتن(اما خیلیا دوسشون دارن)
اما گروه بلک پینک به نظرم جالبه موزیک ویدئو هاشون
خلی کوکوش هستن به قول ترکیه ای ها
به احتمال زیاد شما از نوجوانان دور هستی
این واقعیت هست که کره ای ها دارند هر روز بیشتر جا تو قلب نوجوانان باز میکنند.
ژاپن کره خوشتیپ خوش استایل هستند نسل های خود ایران هم خوب اند
بخاطر صدا و سیما
چون تاریخ ایران وپهلوانان واسطوره های خودشون رونمیشناسن وعده ای به عمدنمیزارن کسی ازتاریخ وفرهنگ ایران اگاه بشه ویک سری قهرمان پوشالی برامون ساختن
پاسخ ها
تاریخ و فرهنگ ایران یعنی حشمت فردوس با افکار فاشیستی،فردوسی زن ستیز،شادمهر تجاوزگر،ریحانه پارسای آواره و....
برای ایرانی اصیل کوروش وبابک خرمدین وارش کمانگیرورستم واسفندیاراسطوره هستن
اینایی که نام بردی چهره های تلوزیونی هستن عزیزمن نه ملی!
با این وجود هرکسی سلیقه متفاوتی داره وهمه بایدبه سلیقه هم احترام بگذاریم.پسرمن عاشق آرش کمانگیره ودخترم دلبسته بانو فاطمه هردو خودشون قهرمانشون رو انتخاب کردن
نویسنده محترم طبق کدام بررسی علمی تخیلات ذهنی خودت را نوشتی کدوم نوجون منظورت هست واقعی یا ساخته ذهن خودت
من از بچگی عاشق قیافه هاشون بودم آرزوم این بود که برم ژاپن
من هم به همین میزان عاشق فرهنگ ترکیه هستم.به نظرم ترکیه فوق العادست
امیدوارم بتونم سریع زبونشونو یاد بگیرم
پاسخ ها
ترکیه مگه فرهنگ داره
یعنی الان تو خیلی با فرهنگی ۱۱:۰۶
از کره ای ها نفرت داریم کره را شما به مردم تحمیل کردید ....
پاسخ ها
عزیزم شما از کل دنیا نفرت داری....
ما از کل دنیا نفرت داریم کلا آدمای نفرت انگیز و نفرت دوزی هستیم
لطفا از جانب همه حرف نزنید چون ما از اونا خوش مون نمی آید
یکی سریال های ایرانی خیلی رومخن،یکی ترکی و یکی هم کره ایی.
وجدانا دختراش قشنگن
من یه مشکلی با این قضیه دارم که چرا نوجوانای ایرانی چرا تیپ و لباسشان رو مثل بازیگرای ایرانی نمیکنن مثلا نوید محمد زاده به این خوشتیپی از همه اینا خوشتیپ تره
پاسخ ها
چه مثالی خخخخخ
آدم ها زیبایی رو دوست دارن
با عرض احترام ب دوستان باید عرض کنم خبر باید اصلاح شود ،ما فقط مذکرامون شیفته مونثای چش بادومی و خوشگل کره ان
پاسخ ها
مذخرف نگو
اون گروه سیاه صورتی نیست
همون بلک پینک میگن و طرفدارانش هم بلینک هستن
چون تمدنشون را برخ دنیا کشیدن چون دنبال حاشیه نیستن صعنتشون دنیا را درنوردید تاریخ شون را اول بخود ملت دیگته کردن از کودکی ببینید یه سریال مثل یانگوم درست میکنه هزار درس اجتماعی و فرهنگی میدهد
هر مقالهای میاد ملت همیشه در صحنه نکته منفی قضیه رو میبینن و کامنتایی میزارن انگار که این اتفاق یه فاجس و یه اشتباه بزرگه و نباید اینجور باشه.
یجوری شده که اگه هر اتفاقی و هر گرایشی پیش میاد و یه مقاله راجبش میدن بیرون اگه از فرداش دیگه اون اتفاق نیوفته
تنها چیزی که میمونه یه عده آدم نفرت انگیزه که دارن تو یه دنیای خاکستری یا گله از زمین و زمان زندگی میکنن
لعنت به این سبک زندگیتون
هر کسی حق داره اونجور که دوست داره زندگی کنه
همین چیزاس که به دنیا رنگ و رو میده
لطفا به سلیقه دیگران احترام بزارید
وقتی تو این مقاله یه جوون میگه بخاطر این چیزا اعتماد به نفس پیدا کرده ینی یه اقفاق مثبت افتاده
اتفاقا فرهنگ کرهای و آسیایی خیلی فرهنگ زیبا و جذابیه هم به حقوق زنان احترام میزاره و هم ترویج کننده اخلاق برای مردانه
من کشورش رو دوست دارم بخاطر طبیعت ولی شکل و ظاهر مردمش نه
والا منکه ۱۷ سالمه و از اینا هم خوشم نمیاد
نه که سریالای ایرانی خیلی خوبه وپر محتوا
دختر من و خواهر زادم ۱۲ و ۱۳ سالشونه عاشق بی تی اس هستن براشون میمیرن چکار کنیم
پاسخ ها
چون بی تی اسو دوست دارن و این از نظر شما اشتباهه توی اتاق زندانیشون کنید و کتکشون بزنید تا دیگه کاری که طبق میل شما نیست انجام ندن
از فقر ونداری
بله بنظر بنده هم نویسنده تفکرات و علایق خودش رو به نوجوانان تعمیم داده و اصلا اینگونه نیست
وای خدا من عاشق بی تی اس هستم خیلی خوش قیافه و دوس داشتنی ان
کم توقع هستن
واقعا اینطور هست..کل فضای مجازی حتی تلویزیون پر از سریال ها و فیلم های کره ای هست ..معلومه که این هجم از تبلیغات هر کسی مخصوصا نوجوان رو در این دوره حساس جذب میکنه و...باید مدیران متولیان فرهنگی و آموزش کشور به فکر باشند....
پاسخ ها
همون حکایت فیلتر
چشم و گوش مردم را بسته نگه دارید و اون چیزی رو که ما میخواهیم به خورد آنها دهید
تشخیص زن و مرد بودنشون خیلی سخته خدایش
من هم با اینکه یه دختر جوانم اما اصلا کره ای ها رو دوست ندارم به نظرم مردم خاورمیانه خیلی جذاب تر و خوشتیپ تر هستند
وای ترکیدم اصنم اینجوری نیس
تو نظرات یه دوست عزیز بود که میگفت معیارتون برای انتخابشون چیه
من طرفدار بی تی اس نیستم یعنی اونجوری که بقیه خودشونو دارن میکشن نیستم فقط آهنگاشون رو گوش میدم
بارها داخل صداو سیما گفته شده که این افراد همجنسگرا هستن و از این حرفا خیلی از آدمای دیگم چنین حرفی میزنن و حرفای مث همین که اونا مردن مردا نباید چنین حرکات و رفتار هایی داشته باشن
من با این چیزا کار ندارم اگه معیار دوست داشتن آدم اینجوری انتخاب میشه میتونم بگم برای تو دوست عزیز متاسفم
و بهت پیشنهاد میکنم قبل از اینکه به این افکار مسخرت ادامه بدی و به یه باورغلط اعتقاد پیدا کنی یکم تحقیق کن
مثلا بی تی اس اونا آدمایی هستن که هرکدوم به روشی سختی کشیدن پس من نتیجه میگیرم خواستن واقعا توانستنه
اونا کلی طرفدار و این یعنی چرخه مالی بالایی دارن
بااین حال که جوون هستن ولی کلی راه برای دود کردن پول دارن اما از هر درامد خودش به کلی سازمان جهانی دارن کمک میکنن