گفت و گو با عالیم قاسم اف خواننده و موسیقیدان جمهوری آذربایجان
موسیقی سنتی از جمهوری آذربایجان تا برج میلاد
حدوداً ۸ سالی است درسرزمینی که قرابت فرهنگی با کشورش داشته باشد اجرا نداشته است. حال میخواهد پس از مدتها موسیقی سنتی جمهوری آذربایجان را از آن سوی رود اردس در ایران که زمانی تمدن پدری آن سرزمین بود به گوش دوستدارانش برساند.
اما او تا دوشب قبل از اجرا هنوز به ایران نرسیده بود. با آنکه کمتر از ۲۴ ساعت به اجرای فوقالعادهاش در برج میلاد تهران زمان باقی مانده بود، سرانجام با کمک خسرو سرتیپی مدیر برنامههای استاد «عالیم قاسم اف» توانستیم گپ کوتاهی با این هنرمند داشته باشیم.
در نخستین دیدار صمیمیت در نگاهش موج میزد به گونهای که انگار سالیان سال است با مردم این سرزمین زندگی کرده، شاید این امر از نزدیکی زبانی با ایرانیان باشد. مخاطبانی که در چند ماه گذشته درجشنواره موسیقی فجر در انتظار اجرای زیبای رامیزقلیاف بودند.
نگاهی گذرا به زندگی هنرمند برجسته جمهوری آذربایجان:
عالیم قاسم اف درسال۱۹۵۷درمنطقه شاماخی جمهوری آذربایجان متولد شد. پدر وی حمزه که صدایی خوش دارد و مادرش تمیلا اصلیترین مشوقاناش بودهاند و از همان اوایل کودکی استعداد موسیقی را در او یافتند. از این رو وی در هفت سالگی وارد مکتب شد و خیلی زود استعداد خود را نشان داد. در ۱۴سالگی در یک کنسرت غیررسمی حضور یافت، اما چندان مورد استقبال قرار نگرفت ولی موسیقی را رها نکرد. درسال۱۹۷۸وارد مدرسه موسیقی آصف زینالی باکو شد. درسال۱۹۸۳به دانشگاه موسیقی راه یافت و در سال ۱۹۸۹ تحصیلات دانشگاهی در موسیقی رابا رتبه اول به پایان رساند.
نخستین اجرای رسمی وی درسن۲۲سالگی درتلویزیون آذربایجان بود که دستگاه چهارگاه را با مشایعت تارزن بزرگ استاد حاجی محمداف اجراکرد. بعد از آن موفقیتهای بزرگی در داخل و خارج از آذربایجان به دست آورد که موجب شهرت وی و موسیقی آذربایجان درسطح جهان شد.
عالیم قاسم اف در سن ۲۵ سالگی برنده جایزه اول مسابقات موسیقی «جبار قارایاق دی اوغلو» شد. در سال۱۹۹۹ در شهر آخن آلمان به عنوان بهترین خواننده آواز، جایزه سازمان یونسکو (معروف به نوبل موسیقی) که هر هنرمندی آرزوی دریافت آن را دارد به وی اعطا شد.
در آگوست، سال۱۹۹۹ در جشنواره جهانی موسیقی در هربرن آلمان استقبال باشکوهی از وی به عمل آمد.
آلبومهای موسیقی عالیم قاسم اف بیش از همه در فرانسه عرضه شده و به خاطر درخشش هنریاش دراین کشور جایزه Grand prix du disque را دریافت کرده است. مجله موسیقی Songlin او را به عنوان Top of the world ستوده و نشریه معتبر Die zeit آلمان او را استاد بزرگ زمانه نامیده است.
روزنامه فرانسوی لوموند صدای عالیم را یکی از باشکوهترین صداهای جهان معرفی کرده و نیویورک تایمز از او به عنوان اعجوبه هنری از سرزمین آذربایجان نام میبرد، در ۱۱مارس ۲۰۰۰ از طرف مرکز انتخاب صداهای نادر اروپا صدای عالیم قاسم اف جزو صداهای نادر بشری ثبت شده است.
به پاس احیا و معرفی موسیقی آذربایجان در سطح جهان لوح برترینها را از آن خود کرده است. در سپتامبر۲۰۰۱ در جشنواره جهانی شرق که ازسوی یونسکو در سمرقند برگزار شد عالیم قاسم اف با اجرای قطعاتی از چهارگاه نشان اول جشنواره را دریافت کرد و در یک کلام میتوان او را «بلبل شرق» نامید.
بیشک بزرگترین افتخار عالیم قاسم اف کسب جایزه سازمان یونسکو است.
عالیم قاسم اف در سال ۱۹۹۹ جایزه موسیقی یونسکوimc را برنده شد. این جایزه را موسیقیدانان بزرگی چون شوستاکوویچ، برنشاین، راوی شانکار و نصرت فاتح علی خان دریافت کردهاند.
او در این باره میگوید: «من فکر میکنم که این جایزه به خاطرخلوصی که دراجرای موسیقی دارم به من تعلق گرفته است. من هیچ گاه فردی را که برای شنیدن موسیقی آمده است فریب نمیدهم. ممکن است من در زندگی به مردم آسیب رسانده باشم یا دروغ گفته باشم، اما رفتار من در برابر هنرم بسیار صادقانه و خالص است.»
وی به عنوان بزرگترین خواننده موسیقی مقامی در آذربایجان تاکنون۹ آلبوم را عرضه کرده است. قاسماف کنسرتهایی در ایران شامل جشنواره فجر در تهران، اردبیل (دیماه۸۰) و تبریز (۳ تا۱۵ مارس۲۰۰۱ ) داشته است که این بار حضورش با استقبال باور نکردنی مردم روبهرو شد. بطوری که ۵ شب کنسرت از قبل برنامهریزی شده به ۱۰ شب افزایش پیدا کرد و سالن ۷۰۰ نفری هر شب میزبان ۱۰۰۰ نفر بود.
قاسماف در سال ۸۳ نیز در تالار وحدت به اجرای برنامه پرداخت که با استقبال علاقهمندان و نیز چهرههای صاحبنام موسیقی سنتی، از جمله حسین علیزاده و شهرام ناظری روبهرو شده بود حضور چهرههاى مطرح موسیقى ایران، همانند حسین علیزاده و فرهاد فخرالدینى و کیهان کلهر، شهرام ناظری، هنگامه اخوان نشان مىداد که صداى این خواننده نامى مورد توجه نخبگان موسیقى نیز قرار دارد.
وی همچنین در کشورهای دیگری چون: فرانسه، آلمان، بلژیک، اسپانیا، برزیل و امریکا اجرا داشته است که اجرای آهنگ «ساری گلین» که جزو آهنگهای ملی آذربایجان است احساسات بسیاری در آلمان و تبریز برانگیخته است.
لازم به ذکر است، سال گذشته محمدمعتمدی خواننده موسیقی ایرانی در جشنواره موسیقی کارتاژ که درکشور تونس برگزار شد به همراه عالیم قاسم اف شرکت کرد.
این جشنواره در بین هنرمندان جهان شناخته شده است و هر ساله در پایتخت کشور تونس برگزار میشود و سال ۹۲ نخستین دوره این جشنواره بعد از انقلاب در این کشور بود. این برنامه در دوازدهم مرداد ماه، به نام شب موسیقی ایران و آذربایجان نامگذاری شده است.
معتمدی، خواننده موسیقی اصیل ایرانی در خصوص شب موسیقی ایران وآذربایجان میگوید: «قراردادن موسیقی ایران و آذربایجان در کنار هم از سوی مسئولان جشنواره موسیقی کرتاژ از این جهت است که این دو موسیقی دارای ریشههای مشترک و پیوندهای بسیار عمیق تاریخی هستند.»
همچنین سه روز قبل از کنسرت تهران عالیم قاسم اف (۲۰ اردیبهشت ماه ۹۳) برجستهترین نشان هنری آذربایجان به نام «چنار طلایی» از سوی رئیس جمهوری آن کشور به وی اهدا شد و او پس از دریافت جایزه به ایران پرواز کرد.
جمهوری آذربایجان که نزدیکی فرهنگیاش به ایران، موسیقی سنتی آن را برای ما جذابتر از موسیقی سنتی هرکشور دیگری کرده است و به همین دلیل است که هرگاه کنسرتی با حضور بزرگان موسیقی جمهوری آذربایجان برگزار میشود یا آلبومی باهنرمندی آنان -افرادی چون رامیزقلیاف، هابیل علی اف و عالیم قاسیم اف به بازار میآید همواره با استقبال مردم مواجه میشود.
استاد، آخرین اجرایی که درایران داشتید چه زمانی بود؟
حدوداً ۸ سال پیش، درسال ۲۰۰۶ در فضای باز کاخ نیاوران اجرا داشتم.
شما طرفداران بسیاری درایران دارید پس علت این فاصله زمانی چیست؟
از ما دعوت شده بود، اما تا به امروز فرصتی برای اجرای کنسرت پیش نیامده بود. البته ناهماهنگیهایی دراین رابطه وجود داشت که آقای خسرو سرتیپی مدیر برنامههای من در ایران لطف کردند و برنامه این اجرا را مشخص کردند.
چرا تصمیم گرفتید آلبوم «مرغ سحر» را در ایران رونمایی کنید؟ علت انتخاب نام این آلبوم چه بود؟
علت انتخاب نام این آلبوم به خاطر تصنیفی است که دراین آلبوم قراردارد.«مرغ سحری» که هم در موسیقی ایران و هم در آذربایجان خوانده شده است. «مرغ سحری» مرتبهای است که شامل همه آدمها نمیشود و هیچ خوانندهای به این مرتبه نمیرسد.
در موسیقی ایرانی «مرغ سحر» مختص آقای شجریان است و در موسیقی آذربایجان این تصنیف را من خواندهام. «مرغ سحر» یک مقام عرفانی است که عنوان آن را مؤسسهای که تهیهکننده این آلبوم است انتخاب کرده است.
پس چرا در جمهوری آذربایجان رونمایی نکردید؟
به این علت که تهیهکننده آن مؤسسه ایرانی آوای باربد است.
خودتان تصمیم گرفتید با این شرکت همکاری کنید؟
بله. این آلبوم نخستین همکاری من با مؤسسه آوای باربد است که از همکاریشان تشکر میکنم. «مرغ سحر» یک آلبوم صوتی و تصویری است که مجموعه اجراهای من در سال ۷۹ و ۸۳ درتبریز و همچنین در تهران است.
در این باره بیشتر توضیح میدهید؟
اکثریت آثارم که در اروپا و ایران و حتی در جمهوری آذربایجان نشر یافته، آثاری است که بهصورت کنسرت و اجرای صحنهای بوده نه در قالب آلبوم و کارهای استودیوی، چون علاقهای به کارهای استودیویی ندارم و این کارها بیشتر حالت تصنعی است.
آلبوم «مرغ سحر» برگزیدهای از اجراهای من درکنسرتهای تهران و تبریز است که تصمیم داشتم یک آلبوم بهصورت قانونی به مردم ایران هدیه بدهم.
البته پیش از این هم دیگر آثارم درایران انتشار یافته اما مجوز قانونی نداشته است به همین دلیل بسیار خوشحال هستم که توانستهام آلبوم موسیقی آذربایجانی در این زمینه تولید کنم و امیدوارم مورد توجه اهالی هنردوست ایران قرار بگیرد.
موسیقی ایران با جمهوری آذربایجان چه وجه اشتراکاتی دارد؟
در سالهای اخیر شرایط موسیقی مقامی ایران و عاشیق خوانی در ایران رشد خوبی داشته و خیلی بهتر شده است. همچنین هماهنگیهای خوبی بین موزیسینهای جمهوری آذربایجان و ایرانی وجود دارد و در برنامههای هنری یکدیگر شرکت میکنند.
از موسیقی ایران چه شناختی دارید؟
در طول سالیان گذشته، هنرمندان موسیقیهای ایرانی و جمهوری آذربایجان با یکدیگر اشتراکات فرهنگی و معنوی داشتند؛ یعنی یکپارچه و وابسته بودند، اما با به وجود آمدن مسائل سیاسی این دو موسیقی از هم فاصله گرفتند، اما امروزه میبینیم این وابستگیها دوباره ظهور پیدا کرده است.
امروزه هنرمندان جمهوری آذربایجان وایرانی به موسیقی همدیگر گوش میدهند. حتی در دو- سه سال آینده این نزدیکیها بیشتر هم خواهد شد.
در گذشته برگزاری کنسرت و روبهروشدن هنرمندان آذربایجان با مخاطبان ایرانی بسیار مشکل بود، اما خوشبختانه میبینیم این مشکلات به راحتی حل شده است.
شناخت از موسیقی همدیگر کمک میکند موسیقی ایرانی وآذربایجانی در یک نقطه خوبی با یکدیگر روبهروشوند و خدا را شکر نقطه تاریکی دراین زمینه باقی نمانده است.
آیا در اجراهایتان ازسازهای ایرانی هم استفاده میکنید؟
بله. علاقه من به موسیقی ایرانی باعث شده که در یکی - دوسال گذشته ساز دف و نی را به گروهم اضافه کنم و در کنسرتهای داخل ایران و در آذربایجان از سازها و نوازندگان ایرانی استفاده شده است.
البته استفاده ازسازهای تنبک و دف در اجراها خیلی زیاد نیست، اما درآینده انشاءالله بیشترخواهد شد. همچنین از ساز عود هم در اجراهایم استفاده میکنم. درکنسرت اخیری که در تهران برگزار شد داوود غفاری نوازنده نی و بهرنگ پادیر نوازنده تنبک و دف دو نوازنده تبریزی بودند که در گروهم شرکت داشتند.
شما کارهای تلفیقی بسیاری با کشورهای اروپایی اجرا کردهاید این اجراها به چه صورت بوده؟ آیا تصمیم ندارید چنین آثاری در ایران تولید کنید؟
خیلی علاقهمند هستم با هنرمندان ایرانی اجرا داشته باشم، اما متأسفانه برای اجرای تلفیقی در ایران به فرصت جدی و کافی نیاز است. این علاقه هم در من و هم در هنرمندان معروف ایرانی که با من در ارتباط هستند وجود دارد.
اجراهای تلفیقی با هنرمندان کشورهای دیگر به این صورت بود که آنها در صحنه اجرای خود را برگزار میکردند و من هم اجرای خودم.
اما در ایران مسأله فرق میکند چون اشتراکات فرهنگی، دستگاهی و مقامی در بین موسیقی آذربایجان و ایران وجود دارد باید برای این اجرا وقت بگذاریم و تمرین کنیم تا یک کار جدی و فاخر داشته باشیم. اگر این اتفاق بیفتد خیلی عالی است، اما مشکل دیگری که وجود دارد زبان است هنرمندان ایرانی به زبان آذربایجانی مسلط نیستند و من هم به فارسی.
اگر این اتفاق بیفتد علاقهمند هستید با کدامیک ازهنرمندان ایرانی اجرا داشته باشید؟
اگر هر کدام از هنرمندان برجسته ایرانی بخواهند حاضرم با آنها همکاری کنم.
استاد قاسم اف شما برای موسیقی آذربایجان و معرفی آن به دنیا زحمات بسیاری کشیدهاید، چطور توانستهاید موسیقی آذربایجان را به کشورهای غیر هم زبان معرفی کنید؟
اجراهای مشترکی که من با خوانندگان و نوازندگان بزرگ سایر کشورها داشتم سبب شد این کار مشترک بتواند موسیقی ما را به آنها معرفی کند، بخصوص در جذب نسل جوانی که برای موسیقی آذربایجان بوجود آمدهاند.
همیشه تلاش میکردم با اجرای قطعات ریتمیک نظرنسل جوان را به موسیقی مقامی جلب کنم. به عنوان نمونه کار مشترکی که با یوما (نوازنده بزرگ دنیا و رهبر ارکستر جاده ابریشم)اجرا کردیم سبب شد هم کار آنها و هم ما بتواند بهصورت مشترک در دنیا جای خودش را پیدا کند تا من بتوانم موسیقی خودم را برای آنهایی که با موسیقی آذربایجانی آشنایی نداشتند معرفی کنم.
همچنین اجرای مشترکی که با ارکستر معروف امریکا داشتیم باعث شده تمامی امریکاییها من را بشناسند و اهالی موسیقی امریکا به موسیقی من دقت کافی داشته باشند وتماشاچیان کشورهای دیگر از موسیقی ما بهره ببرند.
شما با زنده یاد استاد محمد رضا لطفی همکاری و آشنایی داشتید؟
بله. من با آقای لطفی چندین بار در امریکا و تهران دیدار داشته ام.
ایشان را یک آدم درویش مسلک و یک موسیقیدان بسیار چیره دستی دیدم. آقای لطفی شاگردان بسیاری داشتند. به نظر من ایشان یکی از هنرمندان برجسته موسیقی بودند که برای موسیقی ایران لازم بود. خدا روح آقای لطفی را شاد کند. پس از شنیدن خبر فوت ایشان پیام تسلیتی برای اهالی هنر دوست ایران تقدیم کردم.
در مورد اجرای مشترکی که با آقای شهرام ناظری و حافظ ناظری به همراه دخترتان داشتید بفرمایید؟
اجرای کنسرتی در پاریس بود که آقای شهرام ناظری با پسرش و من هم با دخترم آنجا اجرا داشتیم، اما شرایط طوری نبود که با یکدیگر اجرای مشترک داشته باشیم. مانند همین برنامه نیز سال ۸۹ در خوی اجرا شد.
موسیقی ایران چقدر در جمهوری آذربایجان معرفی شده است؟
هرکسی به اندازه دریافت خود از موسیقی ایرانی فهمی دارد در میان اهالی موسیقی آذربایجان موسیقی ایرانی جایگاه خوبی دارد.
موسیقی ایران برای تماشاچیان خیلی شناخته شده نیست، اما اهالی موسیقی جمهوری آذربایجان این موسیقی را میشناسند.
به کارهای کدام یک از هنرمندان بیشترگوش میدهید؟
آثارقدیمی ایرانی را بسیار دوست دارم.این موسیقی در گذشتههای خیلی دور شباهت بسیاری با موسیقی قدیمی آذربایجان دارد که باعث میشود بتوانم به آسانی به آن گوش بدهم.
مانند قمرالملوک وزیری، محمد رضا شجریان، شهرام ناظری، هنگامه اخوان، تاج اصفهانی، سیدعلی اصغرکردستانی، اقبال آذر، رضاقُلیمیرزاظِلّی.
امروزه اوضاع شرایط موسیقی درایران به چه صورت است؟
در موسیقی ایران، آذربایجان و ترکیه بخصوص در تمامی کشورهای شرقی دیگر آن حس وحال و لذتی که درموسیقی قدیم وجود داشت وجود ندارد.
در مورد کنسرت هفته گذشته که در برج میلاد اجرا کردید نیز بفرمایید.
در این اجرا هیجان و استرس بسیاری داشتم. از خدا برای خودم و حاضران در سالن کمک و الهام میخواستم. دعا میکردم کسانی که به کنسرت میآیند اجرای خوبی ببینند.
به غیر از تهران اجرای دیگری هم در ایران خواهید داشت؟
بله. اگر مشکلی پیش نیاید نیمه اول خردادماه درتبریز و اردبیل اجرا خواهیم داشت.
به غیر از آلبوم، کتاب نیز منتشر کردهاید؟
سال گذشته ویژهنامهای به نام «شرقین سسی»(صدای شرق)چاپ شده است.ولی تلاش میکنم کتابی نیز از مجموعه آثارم منتشر کنم.
نظر کاربران
خیلی خیلی عالیه مرسی
یاشاسن تبریزیم یاشاسن آذربایجان
عاشق موسیقی اذربایجان هستم هرروز از ماهواره دنبال میکنم از سخاوت .کونول. میرلم .بابک.....خیلی خوشم میاد