کودک من آزار جنسی دیده است؟
کودکان همواره با نگاه پاک و معصوم خود به دنیا نگاه میکنند اما دنیای امروز گاه آنقدر بیرحم است که والدین ترجیح میدهند خیلی زود آنها را از حوادث و خطراتی که ممکن است برایشان پیش بیاید، آگاه کنند.
بگذارید کودکتان از شما سؤال کند
کنجکاوی جنسی کودکان بسته به هوش و روابط اجتماعی آنها از 3 تا 6 سالگی شروع میشود. آنچه مهم است این است که بچهها شوق و هیجان زیادی در کشف جنسیت خودشان دارند. دنیای ذهن کودک بسیار پاک و معصوم است و اگر سوالاتی میپرسد، والدین نباید احساس شرم، ناراحتی یا عصبانیت پیدا کنند و نگاهشان باید همسو با نگاه کودک باشد. او با دنیای خودش و از دنیای پاک و معصوم خود از والدین سؤال میکند. بنابراین اگر والدین دربرابر هر سؤال جنسی به هر نوعی در مقابل بچهها قرار گرفتند نباید شرم و حیا نشان دهند، در غیر این صورت نمیتوانند به او کمک کنند. اگر والدین سؤالات ابتدایی بچهها را دربرابر مسائل جنسی به این شیوه پاسخ دهند اثرات منفی دارد. اول اینکه کودک از این به بعد در این مورد از آنها مشورت نمیگیرد. دوم اینکه منبع آگاهیشان را همسن و سالان خودشان یا منابع نامطمئن بیرونی قرار میدهند و بیشتر در معرض خطر قرار میگیرند و بالاخره اینکه ناراحتی و عصبانیت آنها از سؤال کودک به او احساس گناه و شرم غیرضروری میدهد. بنابراین اگر بعدها مشکلی برایش پیش بیاید و خطری او را تهدید کند به والدین نمیگوید.
چطور به کودکتان آموزش دهید
درست است که سن آموزش جنسی از ۳سالگی شروع میشود اما والدین باید بدانند که تنها در صورتی که کودک از آنها سوال کرد باید پاسخ دهند نه اینکه خودشان بیمقدمه برای کودک توضیح دهند. ممکن است والدین در کودک رفتاری ببینند که احساس کنند او آمادگی آموزش جنسی را دارد، مثلا وقتی که کودک اندام جنسیاش را نمیپوشاند. والدین باید به خاطر داشته باشند که سؤالات کودک را به صورت کلی و متناسب با سن او پاسخ دهند. مثلا اگر کودک میپرسد: «مامان من از کجا اومدم» مادر پاسخ میدهد «از شکمم» و اگر چرایی این مسئله را پرسید مادر میگوید: «بچه باید جایی رشد کنه که گرم و آروم باشه و کسی به اون صدمه نزنه و اینجا بهترین جاست.» هرچه سن کودک بالاتر میرود پاسخها میتواند بسط بیشتری پیدا کند. در آموزش به کودک خصوصی کردن و شخصی نشان دادن اندامهای جنسی به بچهها مهم است زیرا یاد میگیرند که از خودشان مراقبت کنند. نکته مهم آن است که در این آموزش نباید کودکان به خاطر اندام جنسیشان شرمسار شوند. به عنوان مثال میتوان به کودک گفت«کسی اجازه نداره به چشم و گوش تو دست بزنه و حتی خودت هم نمیتونی و باید مراقب باشی. بعضی از اندامها مثل چشم و گوش ماست و خیلی خصوصی است و هرکسی نباید به آن دست بزند. همونطور که اگر کسی به چشم و گوشت دست زد میای به من میگی، درباره این قسمت هم اگر کسی دست زد میای به من میگی و از من کمک میگیری.» به این ترتیب کودک اول از همه مراقبت از خود را یاد میگیرد و دوم اینکه اگر تعرضی پیش آمد بلافاصله والدین را مطلع میکند. اگر والدین پیام عیب است و زشت است به کودک بدهند، اگر تعرضی پیش بیاید شرم و اضطرابی پیدا میکند که آن را بازگو نمیکند.
خیال کودکتان را راحت کنید
اگر والدین در مورد آزار و تعارض جنسی کودک حرفی نزنند و موضوع را نادیده بگیرند، کودک فکر میکند گناهی انجام داده. بدترین کار این است که به او حمله کنید. در این صورت مشکلات او بیشتر خواهد شد. بهترین راه این است که در مورد تجربه تلخی که داشته گفتوگو شود. اگر کودک به والدین بگوید و والدین نیز با او همدردی کنند و به راهحل هم برسند میتوانند از اضطراب دور شوند و آگاهانه زندگی عادیشان را داشته باشند. بهتر است به کودک گفته شود« ما درباره این موضوع حرف زدیم و راهحل دادیم و بهتر است زندگیمان را داشته باشیم اما اگر سؤالی داشتی میتوانی هر وقت خواستی از ما بپرسی.» به این ترتیب موضوع را به خود کودک واگذار میکنید تا هروقت لازم دید با شما صحبت کند. حتی اگر والدین از ترس آبرو روی این مسئله سرپوش میگذارند باید بدانند که دستکم بین خودشان این مسئله باید حل شود و امنیت و همدلی به کودک داده شود. به او اطمینان دهند که خداوند ناظر همه ماست و فردی که کار زشتی با او انجام داده یا او را آزار داده جزا خواهد شد.
به این عوارض دقت کنید
کودکی که مورد تعرض قرار میگیرد به خصوص اگر با خشونت همراه باشد دچار پدیده PTSD یا استرس پس از حادثه میشود. یعنی اتفاق بدی برای او پیش آمده و تمام شده ولی حجم احساس منفی و هیجان در او مانده است. عزت نفس و حرمت نفس در این موضوع به شدت در معرض خطر است. کودک با به یادآوری موضوع دچار حمله اضطرابی میشود. حتی اگر خودش را کنترل کند حمله اضطرابی تبدیل به اضطراب انتشاری در موضوعات دیگر میشود مثلا اینکه از فضای بسته و از صدای بلند میترسد و به اصطلاح دامنه ترسهایش افزایش پیدا میکند. ضمن آنکه ممکن است افکار وسواسی پیدا کند و با کوچکترین صدا عصبی شود. فرار و انکار محیطهای اجتماعی از دیگر عوارض این اتفاق است که حل کردنش کار یک متخصص است. کودک ممکن است دیگر خودش را دوست نداشته باشد و از خودش متنفر باشد. هراس اجتماعی کودک میتواند تبدیل به تنفر اجتماعی شده و او شخصیت ضداجتماعی پیدا کند.
علائم زودرس و دیر رس
بررسی آثار و عواقب سوءاستفاده جنسی بسته به سن کودک و تعداد دفعات آزار جنسی متفاوت است. والدین باید توجه داشته باشند که تعرض جنسی به کودک لزوما یک رابطه جنسی با کودک تعریف نمیشود. کودک ۳ ساله پیشبینی و توقع این را ندارد که کسی به او دست بزند، بنابراین آزار جنسی از لمس کردن شروع میشود و میتواند تا یک رابطه کامل جنسی هم ادامه یابد. آزار جنسی تبعات روانشناختی متعددی تا پایان عمر باقی میگذارد. عوارض کوتاه مدت بلافاصله بعد از انجام آزار جنسی شامل شب ادراری، گوشهگیری، علائم اضطرابی شدید و ترس شدید میتواند بروز کند. او ممکن است در حضور دیگران احساس وحشت داشته باشد و بارگناه روی دوشش میماند و به نوعی این حس به او دست بدهد که همه بزرگسالان آن جنس ممکن است آزارگر باشند و قصد آزار رساندن به او را داشته باشند. در عوارض بلند مدت در بسیاری از موارد ممکن است در نوجوانی یا بزرگسالی فرد قربانی دچار افسردگی شود و گاهی اقدام به خودکشی کند.
واکنش خانوادهها تعیینکننده است
اگر خانواده به موقع از اتفاق آزار جنسی ناگوار مطلع و متوجه شود که کودکش یک یا چندبار مورد آزار قرار گرفته، مداخلات روانشناختی زودهنگام میتواند از بروز تبعات درازمدت تا حدودی جلوگیری کند. به خانوادهها توصیه میشود حتما مراقبت کافی از فرزندانشان داشته باشند و آنها را تنها در کنار یک فرد بزرگسال که حتی ممکن است کاملا آشنا هم باشند قرار ندهند و تماسها طوری باشد که خودشان نقش نظارتی داشته باشند. کودکانی که آموزشهای لازم را میبینند و اطلاعات و آگاهی بهتری دارند، میزان آسیبپذیریشان نسبت به کودکانی که هیچ آموزشی ندیدهاند و هیچ آشنایی درباره بدن شان و آزارهای جنسی ندارند کمتر است؛ پس همیشه تاکید بر پیشگیری است.
ارسال نظر