كودكی متكي به نفس تربیت کنید
خــودت رو دسـت كم نــگير
اعتماد به نفس بالا، محافظ كودك در مبارزه با مشكلات زندگي است. كودكاني كه احساس كاملا خوبي نسبت به خود دارند و راحتتر با تعارضات و فشارهاي زندگي كنار ميآيند شاد هستند و از زندگي لذت ميبرند.
اعتماد به نفس بالا، محافظ كودك در مبارزه با مشكلات زندگي است. كودكاني كه احساس كاملا خوبي نسبت به خود دارند و راحتتر با تعارضات و فشارهاي زندگي كنار ميآيند شاد هستند و از زندگي لذت ميبرند. اين دسته از كودكان به واقعيتها توجه كرده و به طور كلي خوشبين هستند. برعكس، كودكاني كه اعتماد به نفس پايين دارند، تعارضات و مشكلات زندگي براي آنها موجب ناكامي و اضطراب شديد ميشود. كودكاني كه با ضعف به خودشان مينگرند براي حل مشكلات، ناتوان خواهند ماند. اگر دچار افكار انتقادي از خودشان شوند مانند «من خوب نيستم» يا «من هيچكار صحيحي نميتوانم انجام دهم» با برخورد به هر مشكل تازه منفعل، گوشهگير يا افسرده ميشوند.
اعتماد به نفس مجموعه اعتقادات يا احساساتي است كه ما نسبت به خود داريم به عبارت ديگر اعتماد به نفس ميزان ارزشي است كه براي خود قائل هستيم و اينكه چقدر خودمان را باور داريم.
در حقيقت شكلگيري اعتماد به نفس از دوران شيرخوارگي «صفر تا 2 سالگي» آغاز ميشود. در اين دوران كسب مهارتهاي حركتي ـ شناختي و موفقيت كودك در انجام بعضي فعاليتهاي مربوط به خود، مانند توانايي راه رفتن، غذا خوردن و ... در رشد خودباوري و اعتماد به نفس كودك موثر است.
از طرف ديگر باور كودك درباره خود، بر مبناي تعاملات او با اطرافيان، بهخصوص در ابتدا با والدين شكل ميگيرد. به اين دليل است كه رابطه صحيح والدين با كودكان كمك موثري به تقويت خودباوري كودك ميكند.
كودكي كه اعتماد به نفس پايين دارد تمايلي براي امتحان كردن كارهاي جديد ندارد. او درباره خودش به صورت منفي صحبت ميكند و جملاتي مانند «من خوب نيستم» يا «من نميتوانم كاري را درست انجام دهم» يا «هيچكس به من اهميت نميدهد» را عنوان ميكند
- با ديگران به راحتي ارتباط برقرار ميكند و به آساني دوست پيدا ميكند.
- از فعاليتهاي گروهي لذت ميبرد.
- نسبت به خود و دنياي اطرافش خوشبين است.
- از عقيده خود دفاع ميكند، حتي اگر ديگران با او مخالفت كنند.
- وقتي كاري را شروع ميكند آن را به اتمام ميرساند و نسبت به حداكثر تلاش خود براي انجام كار، مطمئن است.
- تحمل پذيرش شكست يا نپذيرفتن از طرف ديگران را دارد و در صورت برخورد با شكست در فعاليتها، مايوس نشده با انرژي بيشتري دوباره به پيش ميرود.
- در موقعيت مناسب، بدون شك و ترديد نقش رهبري را بهعهده ميگيرد يا لااقل در بعضي موفقيتها انتظار رهبر شدن دارد.
- مهارتهاي حل مسئله در كودك متكي به نفس قوي است و براي حل فشارها و مشكلات روزمره زندگي، از روشهاي مختلف و مناسبي استفاده ميكند.
- هميشه علاقهمند به شروع فعاليت جديد است.
- نارضايتي خود را بدون سرزنش كردن ديگران و خود بيان ميكند.
- نقاط قوت و ضعف خود را ميشناسد.
كودكي كه اعتماد به نفس پايين دارد تمايلي براي امتحان كردن كارهاي جديد ندارد. او درباره خودش به صورت منفي صحبت ميكند و جملاتي مانند «من خوب نيستم» يا «من نميتوانم كاري را درست انجام دهم» يا «هيچكس به من اهميت نميدهد» را عنوان ميكند. تحمل او در مقابل ناكامي پايين است، زود تسليم ميشود و منتظر كمك از طرف ديگران است. اينگونه كودكان در مواجهه با مشكلات مكرر ضعيفتر ميشوند و در مقابله با استرسهاي زندگي اولين عكسالعمل آنها «من نميتوانم» است. آنها نسبت به خود، اطرافيان و زندگي غالبا بدبين هستند.
- به فرزندتان توجه كنيد، به صحبتهاي او گوش كنيد و از نصيحتكردن و ابراز انتقادت بپرهيزيد.
- محبت خود را به كودك نشان دهيد و به او بگوييد كه چقدر دوستش داريد.
- انتظارات خود را با سن، هوش، توانايي و مهارتهاي كودك تطبيق دهيد.
- به فرزندتان اجازه تصميمگيري دهيد و به تصميمهاي كودك براي امور شخصي «انتخاب لباس، نوع غذا، وسايل مورد نياز و ...» احترام بگذاريد.
- كودك خود را تحت فشار نگذاريد و از بكن، نكنهاي بيمورد پرهيز كنيد.
- از اشتباهات كوچك فرزند خود چشمپوشي كنيد و بيشتر رفتارهاي مثبت او را مورد توجه قرار دهيد.
- در صورتيكه به تفاوتهاي فردي كودكان توجه كنيد ديگر فرزند خود را با كودكان ديگر مقايسه نميكنيد.
- الگوي مثبت باشيد. اگر نسبت به خود خشن و سختگير هستيد و درباره توانايي و محدوديتهاي خود واقعبين نيستيد خودتان را تعديل كنيد زيرا فرزندتان از شما الگو ميگيرد.
- براي تلاش كودك و نتيجه كار او ارزش قائل شويد. براي مثال اگر كودكتان در تيم فوتبال موفق نبوده است به او نگوييد «خيلي خوب، بعدا بيشتر تلاش كن» بلكه به او بگوييد «تو در اين كار خيلي تلاش كردي و من به تلاش تو افتخار ميكنم.»
- افكار غيرمنطقي كودك نسبت به خودش را تصحيح كنيد. گاهي كودك به درك نادرست درباره خودش جنبه واقعي ميدهد. براي مثال كودكي كه در مدرسه در تمام درسها موفق است ولي در درس رياضي مشكل دارد شايد بگويد «من دانشآموز بدي هستم» در اينجا كودك از تعميم غلط استفاده كرده است و همين اعتقاد او را براي شكست آماده ميكند. عكسالعمل مناسب ما به عنوان والدين اين است كه به او بگوييم «تو دانشآموز خوبي هستي و در تمام درسها موفقي، براي خواندن درس رياضي به زمان بيشتري نياز داري كه با هم كار خواهيم كرد.»
- شروع سن مدرسه مرحله مهمي از مراحل رشد كودك است. به فعاليتهايي كه در مدرسه انجام ميدهد توجه كنيد. همراه فرزندتان در گردشهاي دستهجمعي شركت كنيد، او را تشويق كنيد تا دوستانش را براي بازي به خانه دعوت كند و اگر با دوست او ارتباط خانوادگي داريد او را به خانه دوستش ببريد.
- فرصتهاي مناسبي براي او فراهم كنيد تا فعاليتهاي مختلفي چون ورزش، موسيقي، نقاشي و ... را بياموزد.
- مسئوليت نهايي والدين آمادهسازي كودك براي دستيابي به استقلال واقعي است. ما در صورتي ميتوانيم بگوييم اين وظيفه را بهخوبي انجام دادهايم كه فرزندان ما هنگام ترك خانه و آمادهشدن براي شروع زندگي جديد، بزرگسالاني با اعتماد به نفس بالا و سازگار با محيط باشند، زيرا ميزان استقلال و اعتماد به نفس، رابطه عميقي با هم دارند. به همين دليل اگر بخواهيم فرزندان ما در مشكلات زندگي اعتماد به نفس خود را از دست ندهند بايد پايههاي اعتماد به نفس را در آنان تقويت كنيم. در نهايت ما براي جامعه فردا نياز به افراد قوي و مطمئن به خود داريم كه از پس مسائل خود برآيند. بنابراين بهتر است در كوچكترين نهاد اجتماعي كه خانواده است، زمينه را براي پرورش چنين افرادي آماده سازيم.
نظر کاربران
ازتون واقعا ممنونم
مطالبتون خیلی به دردم میخوره
دعاتون میکنم
تشکر میکنم از مطالب بسیار با ارزش و آموزنده شما
دستتون درد نکنه خیلی مطالب خوب و آموزنده ای بود به شرطی که فقط خودمون هم سعی کنیم عمل کنیم و بکار بندیم