نکات کلیدی برای ارتباط موثر والدین با فرزندان
آیا والدین حق دارند كه گاهی اوقات كودك سركش خود را تبنیه فیزیكی كنند؟ برخی از خانوادهها با این مسأله موافقند و بسیاری هم مخالف؛ اما غیر از تنبیه كردن، روشهای دیگری هم برای ایجاد تغییر در رفتار كودك و تاثیر گذاشتن روی او وجود دارد. تنبیه كردن بهترین راه برای یاد دادن رفتارهای خوب و جایگزین كردن آنها با رفتارهای بد نیست.
اگر به تازگی صاحب فرزندی شدهاید و به زودی قرار است برای تربیت فرزندتان فراز و نشیبهای بسیاری را پشت سر بگذارید و یا اگر هر روز چندین بار به خاطر رفتارهای كودكتان به مرز دیوانگی میرسید و از شدت عصبانیت گاهی اوقات دست روی او بلند میكنید، بهتر است این مقاله را بخوانید و با شیوههای درست رفتار با كودكان بیشتر آشنا شوید:
رفتار خوب نتیجه احساس خوب
آرام كردن كودكان وقتی كه از نظر فیزیكی در شرایط ناراحت كنندهای هستند، كار سختی است. سرماخوردگی، دندان در آوردن، زمین خوردن، خراشیدگی زانو، دل درد و یا هر شرایط دیگری باعث ایجاد فشار فیزیكی روی كودكان میشود. در چنین مواقعی آنها گریه میكنند، جیغ میزنند، شبها چندین بار از خواب بیدار میشوند و نیاز بیشتری به مورد توجه قرار گرفتن و احساس راحتی بیشتر دارند.
كودكان به این روشها متوسل میشوند تا مشكلات جسمی خود را بیان كنند. والدین در این گونه مواقع چون علت بیقراریهای كودك خود را میدانند، سعی میكنند با صبوری بیشتر با او رفتار كنند. حالا تصورش را بكنید وقتی كه كودكان از نظر روحی و عاطفی احساس ناراحتی میكنند، وقتی كه كودك عصبانی میشود، غمگین و ناراحت است و احساس میكند رابطهاش با یكی از والدین یا هر دوی آنها دیگر مثل سابق نیست.
او شروع به ناآرامی و بد قِلقی میكند ولی شما دلیل این رفتار او را نمیبینید و به اندازه كافی به او توجه نمیكنید در چنین مواقعی برخی از والدین با بروز برخی مشكلات رفتاری كودكانشان، اقدام به تنبیه كردن آنها میكنند بیآنكه علت این رفتارها را بدانند.
با كودك خود همدلی كنید
یكدلی و همدلی با كودك یك روش بسیار مناسب برای برقراری ارتباط با كودك است. همدلی كردن یعنی تلاش برای درك موقعیت دیگری و حس كردن موقعیت از دیدگاه او. همدلی كردن با كودكتان یعنی حس كردن آن چیزی كه او حس میكند. باید بتوانید خود را در جایگاه كودك خردسال خود تصور كنید و برای این منظور بهترین حالت این است كه بچه شوید. خواهید دید كه خوشبختی شما فقط در دست والدینتان است.
شما از نظر مالی كاملاً به آنها وابسته هستید و رابطه بسیار محكم عاطفی نیز بین شما و آنها وجود دارد. در واقع به آنها وصل هستید. نیاز دارید كه در انجام كارها كمكتان كنند و از طرفی هم میخواهید برخی كارها را مستقلتر انجام دهید و معمولاً این دو مورد در كنار هم مشكلاتی ایجاد میكنند.
شما در موقعیتی پایینتر از والدین خود هستید. اگر والدینتان مرتباً سر شما داد بزنند، چه حسی پیدا میكنید و اگر با مهربانی و نرمی رفتار كنند، چه حسی خواهید داشت؟ اگر با تجربه انجام كارهای جدید شما را تنبیه كنند، مسلماً احساس ناخوشایندی به شما دست میدهد. برای همدلی با كودكتان فقط كافی است خود را جای او بگذارید.
روی احساسات او تمركز كنید
هنگام همدلی كردن با كودك بسیار مهم است كه روی احساسات او متمركز شوید؛ نه چیزی دیگر. برخی از والدین عادت دارند در اینگونه مواقع حرفهای دیگری را نیز به میان آورند؛ مثلاً به آنها میگویند: «وقتی كه من بچه بودم، پدر ومادرم به من میگفتند كه چكار كنم و حتی گاهی اوقات سر من داد هم میزدند و به من احساس بدی دست میداد؛ اما من هنوز هم به حرفهای آنها گوش میدهم و همان كاری را انجام میدهم كه آنها میخواهند؛ چون آنها پدر و مادر من هستند و صلاح مرا میخواهند».
در چنین مواقعی والدین باز هم از دیدگاه خودشان به موقعیت نگاه میكنند و باز هم خود را به جای فرزندشان نمیگذارند. وقتی كه یاد بگیرید روی احساسات خود متمركز نشوید، تازه وارد جاده همدلی با كودكتان شدهاید؛ زیرا فقط در این صورت است كه میتوانید علت رفتار و حالت او را درك كنید. این همدلی قلب شما را نرم میكند و عشق بیشتری را به فرزندتان نثار میكنید و میتوانید با شفافیت بیشتری به قدم بعدی فكر كنید؛ اینكه چه عكسالعملی بهتر است؟
به رفتارهای كودكتان توجه كنید
تمام كودكان در هر مرحله سنی در واقع فقط یك چیز میخواهند: احساس تعلق! آنها میخواهند مطمئن شوند كه به جایی تعلق دارند. اگر این احساس را در میان خانواده خود نداشته باشند، آنرا در جایی دیگر جستجو خواهند كرد. شما چگونه میتوانید كودكتان را مطمئن سازید كه در خانواده جایگاه بسیار ویژهای دارد؟
به رفتارهای خوب او توجه كنید. مهم نیست كار خوبی كه انجام داده چقدر كوچك است، بعد از مشاهده آن، او را تشویق كنید و مورد تعریف و تمجید قرار دهید؛ البته در حد معقول و منطقی؛ مثلاً به او بگویید: « از اینكه اتاقت را مرتب و منظم كردی، از تو ممنونم»، «خیلی ممنونم كه سر وقت به رختخوابت رفتی»، «بسیار ممنونم از اینكه با خواهر یا برادر كوچكت به آرامی بازی كردی، اینكار تو به من كمك بزرگی كرد»، «از اینكه بشقابت را خودت شُستی ممنونم» و ... همه ما وقتی كه به طور مثبتی با ما رفتار میشود، بیشتر سعی میكنیم رفتارهای نادرستمان را تغییر دهیم.
كودكان نیز درست همانند ما وقتی كه به خاطر كارها و رفتارهای درستشان مورد تشویق قرار میگیرند و حتی به آنها جایزه داده میشود، احساس میكنند به خانوادهشان بیشتر تعلق دارند و برای اطرافیانشان مهم هستند؛ بنابراین سعی میكنند این رفتارهای خوب را بیشتر تكرار كنند تا باز هم توجه بیشتری به آنها شود. توجه به رفتارهای نادرست و غلط نیز آنها را مطمئن میكند كه به خانوادهشان تعلق دارند و این خانواده به آنها اهمیت ویژهای میدهد.
برخی از مردم به اشتباه فكر میكنند اگر به رفتارهای خوب كودك خود توجه كنند و اهمیت دهند، كودكشان لوس میشود؛ به خصوص اگر آن كار یا رفتار خوب بسیار كوچك باشد؛ اما این طرز فكر درست نیست. وقتی كه به عملكرد كودكتان هر چقدر هم كوچك و اندك توجه میكنید، تفاوت بزرگی در احساس او نسبت به خودش و حس عزت نفس او ایجاد میشود.
بیشتر گوش بدهید
به كودك خود كمك كنید تا ارزشهای خود را بشناسد و سعی در رشد آنها نماید. با اینكار شاهد رفتارهای مثبت و مناسب از او خواهید بود. گاهی اوقات از او سوال كنید كه به چه چیزی فكر میكند و میخواهد چكار كند؟ برخی از والدین عادت دارند وظایف، رفتارها و عملكردها را به كودكشان دیكته كنند.
او را تشویق كنید
وقتی كه به رفتارهای خوب كودكتان توجه میكنید، از كلمات و عباراتی كه بوی تحسین فراوان و ستایش میدهند، خودداری كنید. چه فرقی میكند؟ تشویق كردن باعث رشد تواناییهای كودك شده و نوعی حس ارزشمندی در درونش شكوفا میگردد. تشویق، موجب تلاش و رشد میشود.
ما میتوانیم از طریق كلمات تشویقی به كودك خود بفهمانیم كه او را قبول داریم؛ ولی اینكار را با تمجید او انجام ندهید؛ مثلا به هنگام تشویق كردن به او بگویید: از كمكی كه به من كردی، واقعاً ممنونم! تو به هدفت رسیدی! تو توانایی انجام اینكار را داری؛ تو منحصر به فردی! تو تمام تلاشت را كردی! من دوستت دارم! من به قضاوتهای تو اعتماد دارم! من شاهد تلاش واقعی تو بودم! اما تمجید و تحسین كودك نشان میدهد كه او آن كار خوب را با انرژی زیادی كه از یك منبع بیرونی دریافت كرده است، انجام داده و خودش كنترل زیادی روی اوضاع ندارد.
كودكی كه همیشه مورد تمجید و تحسین است، به دیگران وابسته میشود و احساس ارزشمندی خودش را وابسته به دیگران میداند. تمجید كردن از كودك گاهی اوقات باعث دلسردی او نیز میشود؛ چرا كه كودكان نمیتوانند همواره خود را با استانداردها و توقعات اطرافیانشان منطبق و سازگار كنند. در ضمن، تعریف و تمجیدهایی كه از جانب نزدیكان میشود، ممكن است از سوی سایر افراد نشود و همین مسأله كودك را ناامید و ناراحت میكند.
از كودكتان این سوالات را بپرسید
به چه چیزی فكر میكنی؟ وقتی كه اینكار را انجام میدادی، چه فكری در سر داشتی؟ میخواهی یك كار متفاوت انجام دهی؟
میتونی راجعبه كاری كه انجام دادهای، بیشتر با من حرف بزنی؟
وقتی كه از كودك خود سوال میكنید، بسیار مهم است كه به پاسخهای او با دقت و توجه و البته علاقه گوش بدهید. به او نشان دهید كه مشتاق شنیدن حرفهای او هستید، سعی كنید قضاوت و انتقاد كردن را كنار بگذارید. اگر میخواهید با كودكتان رابطه خوبی داشته باشید، نمیتوانید از او بخواهید خودش را مطابق میل شما تغییر دهد. روابط خوب بین شما با تغییراتی كه در رفتار خودتان میدهید، شروع میشود.
تصورش را بكنید كه یك فرد قدرتمند در موقعیتی بالاتر از شما باشد و مدام شما را تحت نظر بگیرد و تمام رفتارهایتان را زیر ذرهبین بگذارد و دائماً از شما انتقاد كند. چه حسی به شما دست میدهد؟ معمولاً در چنین مواقعی هیچ كس نمیتواند كاری را به خوبی انجام دهد. قرار گرفتن در چنین شرایطی برای هر انسانی سخت است.
حال اگر خود را در شرایطی تصور كنید كه یك فرد قدرتمندتر از شما روی رفتارها و حركات شما نظارت دارد، اما همواره با شما مهربان است و دوست شفیقتان است، نظر مثبتی راجعبه شما دارد، روی كارهای خوبتان متمركز میشود و وقتی كه كاری را به درستی انجام نمیدهید به شما كمك میكند تا با اشتباهتان آشنا شوید و آنها را در آینده برطرف سازید، چه حسی در شما ایجاد میشود؟
چقدر انگیزه پیدا میكنید تا كارهای خوب انجام دهید و رضایت بیشتر او را كسب كنید؟ اگر شما با كودكتان متفاوت رفتار نكنید، نمیتوانید از او انتظار داشته باشید او متفاوت رفتار كند. رفتارهای خود را تغییر دهید تا روابط بهتری با كودكتان پیدا كنید.
ارسال نظر