راهنمايی براي اينكه با كوچولوها كنار بياييد!
كــي رئيســه؟!
شايد باورتان نشود اما ديكتاتورهاي كوچك اغلب خودشان متوجه رفتار خودشان نيستند و نميدانند كه اين كار ديگران را عصباني يا ناراحت ميكند. شما بايد بتوانيد اين مسئله را براي آنها توضيح دهيد.
شايد باورتان نشود اما ديكتاتورهاي كوچك اغلب خودشان متوجه رفتار خودشان نيستند و نميدانند كه اين كار ديگران را عصباني يا ناراحت ميكند. شما بايد بتوانيد اين مسئله را براي آنها توضيح دهيد. مثلا ميشود گفت: «وقتي به من گفتي بستني نخور، ميدانم ميخواستي يادم بيندازي كه رژيم دارم ولي اين كار وظيفه تو نيست. وقتي به من ميگويي چه كار كنم و چه كار نكنم، من ناراحت ميشوم.» يا مثلا بگوييد: «وقتي تو گفتي همه بايد وسطي بازي كنند، ايليا ناراحت شد. او دلش ميخواست فوتبال بازي كند. بهنظر تو بازي كردن با يك بچهاي كه همهاش رئيسبازي در ميآورد خوب است؟» اگر كودك شما سعي كرد تا تغييري در رفتارش بدهد او را تشويق كنيد. اگر وضعيت بهتر نشد، ميتوانيد براي رفتارهاي نادرست او پيامدهاي مشخصي تعيين كنيد. مثلا به او بگوييد: «اگر باز هم بخواي دستور بدي ايليا ديگه نميآيد خونه ما تا باهات بازي كنه.»
اگر لحن حرف زدن كودكتان بيادبانه است، به او بگوييد: «تا وقتي اينطوري حرف بزني به حرفت گوش نميكنم.» و سپس او را ناديده بگيريد. مثلا اگر در ماشين هستيد، صداي راديو را بلند كنيد يا ماشين را كنار بزنيد و توقف كنيد. به اين ترتيب كودك متوجه ميشود كه خط قرمز را رد كرده است. بايد با آرامش به او يادآوري كنيد، او بايد با شما و ديگران با مهرباني حرف بزند. خودتان بايد نمونهاي از اين مهرباني را به او نشان دهيد. البته به خاطر داشته باشيد كه نابود كردن يك عادت بد مدتي زمان ميبرد. هر بار كه او اشتباه ميكند، از او بپرسيد: «ميتواني حرفت را قشنگتر بزني؟»
وقتي بچههاي ۶ تا ۸ ساله شخصيتهاي غالب مانند رئيس و مدير را در تلويزيون ميبينند، از رفتار و موقعيت آنها خوششان ميآيد و دوست دارند مانند آنها عمل كنند. به همين دليل شروع ميكنند به دستور دادن به والدين، دوستان و خواهر يا برادر كوچكشان. البته هميشه هم نبايد فكر كنيد كه فسقلي شما ميخواهد به شما دستور بدهد بلكه بعضي از بچهها اين كار را ميكنند تا اطلاعات و آموختههاي جديدشان را به رخ بكشند و حتي به نوعي براي شما مفيد باشند. مثلا در مدرسه ياد گرفته باشند كه حجم آب موقع يخ بستن زياد ميشود و از ظرف بيرون ميريزد، ميگويند: «قالب يخ رو نبايد تا سرش پر كني!» اگر اين مشكل در خانه شما هم وجود دارد بد نيست گامهاي زير را براي رويارويي با آن طي كنيد.
يكي از دلايلي كه بچهها دستور ميدهند آن است كه شما به آنها بيش از حد دستور دادهايد. به جاي اينكه بگوييد آنها چه بكنند، بگوييد شما چه خواهيد كرد. جدول زير نمونههاي خوبي دارد:
بجای گفتن |
بگویید |
زود لباس بپوش ! |
اگر لباستو بپوشی وقت داریم تا مامان بیاد توپ بازی کنیم |
رئیس بازی در نیار ! |
وقتی با من آروم حرف بزنی به حرفت گوش می کنم |
اسباب بازیاتو جمع کن ! |
بعد از اینکه اسباب بازی هاتو جمع کردی می تونم ببرمت پارک |
وقتي بچهها ميخواهند حرف خودشان را به كرسي بنشانند بقيه را ناديده ميگيرند. يك راه براي اينكه حضور ديگران را به او يادآوري كنيد وجود دارد؛ موقع شام وقت بگذاريد و از تكتك افراد خانواده بخواهيد تا تعريف كنند، آن روز برايشان چطور گذشته است. به كودكتان ياد بدهيد كه وقتي كسي حرف ميزند بايد به او نگاه كرد و نبايد حرفش را قطع كند. يك راه بهتر ديگر براي كمك به بچههاي ديكتاتور آن است كه يك بازي خانوادگي ترتيب دهيد و شبها دور هم جمع شده و بازي كنيد. راههاي عادلانه براي اينكه چه كسي تصميم بگيرد چه بازياي بكنيد، يا اينكه چه كسي اول بازي كند را به او ياد بدهيد. مثلا شير يا خط.
وقتي كودك شما سعي ميكند در تصميمات بزرگترها نظر خودش را ديكته كند، مثلا وقتي براي خريد پارچه رومبلي رفتهايد و او ميگويد كدام پارچه را بخريد، خيلي موضوع را جدي نگيريد. ميتوانيد با يك لبخند و يك چشمك به كودك بگوييد: «سعي خودت را كردي!» يا با يك لحن ملايم به او بگوييد: «مرسي از اينكه نظرت رو گفتي، ما بهنظر تو هم فكر ميكنيم ولي من و بابايي بايد تصميم نهايي رو بگيريم.» اگر ديكتاتور كوچولو شما را بهشدت عصباني ميكند قبل از حرف زدن با او نفس عميقي بكشيد و از يك تا 10 بشماريد. خيلي وقتها هم لازم است با قاطعيت حرف بزنيد؛ مثلا: «بسه ديگه! در اين مورد مامان تصميم ميگيره!»
ارسال نظر