چرا دختران جوان در خطر افسردگي هستند
علل افسردگي دختران
معمولا اضطراب در وجود دختران از سرپيچي و كنارهگيري در سنين خاصي شروع ميشود و كمكم خودش را نشان ميدهد. اين چنين اضطرابي ممكن است در پسرها هم ديده شود ولي بسيار كمرنگتر است.
معمولا اضطراب در وجود دختران از سرپيچي و كنارهگيري در سنين خاصي شروع ميشود و كمكم خودش را نشان ميدهد. اين چنين اضطرابي ممكن است در پسرها هم ديده شود ولي بسيار كمرنگتر است. شكلگيري اين اضطراب معمولا در محيط كار يا دانشگاه يا خانه به وجود ميآيد و تنها دليل آن آگاهي نداشتن خانوادهها از آن است به خصوص در زماني كه بدون دانستن اين موضوع انگشت روي نقطه ضعف آنها ميگذارند و همين امر باعث تشديد افسردگي در محيط خانه ميشود و محيط خانه را در زمان اضطراب براي دختران ناامن كرده و آنها را به سمت افسردگي هدايت ميكند.
افسردگي و اضطراب دختران جوان از استرسهاي زندگي در زمانهاي خاص به وجود ميآيد. اگر دقيقتر به اين قضيه نگاه كنيم، متوجه ميشويم دخترها نسبت به اين شرايط آسيبپذيرتر هستند و بيشتر اوقات فراموش ميكنند چگونه بايد رفتار كنند و حتي چه چيزهايي را بپذيرند. زماني كه دخترها دچار افسردگي ناشي از اضطراب ميشوند، بايد در محيطي آرام باشند و با شخصي صحبت كنند تا به آرامش برسند. اين محيط آرام همان خانه است كه همه احساس آرامش بيشتري در آن ميكنيم. اين دختران هرچه در سنين پايينتر باشند تاثيرپذيرتر هستند، طوري كه با كوچكترين ضربهاي تمام روياهايشان به خاكستر تبديل ميشود. در چنين شرايطي، دخترها سعي ميكنند به نوعي بر احساساتشان غلبه كنند و بدون آنكه مهارتي در اين زمينه داشته باشند يا حتي براي خود دوستي انتخاب ميكنند ولي نميدانند كه چگونه بايد با دوستانشان بمانند.
موضوع ديگري كه بايد توجه كنيد، تناسباندام است كه اين روزها بحث داغ دخترهاست.
زيبايي، تناسباندام و حتي مسئله آرايش بعضي از دختران را از لحاظ روحي تحت فشار قرار ميدهد. جالب اين است كه اين موضوع به گونهاي است كه همه دختران در نسلهاي مختلف فشار آن را تحمل ميكنند. متاسفانه، امروزه دخترها با شكل ظاهرشان مورد قضاوت قرار ميگيرند و اين تنها واقعيتي است كه دخترها را به سمت افسردگي سوق ميدهد. به هر طرف كه نگاه ميكنيم دورتادورمان تبليغاتي در مورد لزوم تناسب اندام دختران جوان ميبينيم و اين ضربه شديدي براي دخترهايي است كه دنبال لباسها با سايز بزرگ هستند نه كوچك و اين قضيه آنها را عذاب ميدهد. دخترها در محيطهاي متفاوتي ظاهر ميشوند و دائما اين محيطها در حال عوضشدن هستند مثل مدرسه، دانشگاه و محل كار؛ اگر در اين محلها بحث روز مسائلي مثل تناسب اندام باشد هركس كه اينگونه نيست استرس زيادي را متحمل خواهد شد و حتي ممكن است فردي منزوي و دور از جمع شود.
يكي از مهمترين علائم اضطراب، نداشتن اعتماد به نفس است؛ افرادي كه اعتماد به نفس ندارند حتي نميتوانند عقايد و احساسات خود را به خوبي بيان كنند و اين مسئله بسيار مهمي است كه بايد به صورت مداوم مورد درمان قرار گيرد.
اگر يك دختر جوان هستيد هرچه سريعتر اعتماد به نفس خود را پيدا كنيد. افسردگي در كمين آن است. فكرهاي پوچ را كنار بگذاريد و دوباره خود را در آينه ببينيد. اگر بخواهيم با اين حس جلو برويم به جايي نميرسيم. پس گام اول را برداريد؛ عقايد خود را به طور محكم بيان كنيد و مطمئن باشيد اعتماد به نفس در همان آينه است كه در روبهروي آن ايستادهايد. خجالت را كنار بزنيد، تا اعتماد به نفس به شما لبخند بزند.
ترس از رفتار اجتماعي در جامعه ميتواند وحشتناكترين ضربههاي شديد روحي را به شما وارد كند. سپس رفتار خود را درست كنيد قبل از آنكه همه چيز زندگيتان را خراب كند چون افسردگي مراحل مختلفي دارد كه هرچه پيشرفتهتر شود تشخيص و درمان آن سختتر است. شما نيز از اين شرايط رنج ميبريد؟ پس هرچه زودتر خودتان به خودتان كمك كنيد. ترس و اضطراب را دور بريزيد تا مشكلاتتان بزرگتر شود.
يك راهنمايي: تحقيقات نشان داده است كه اضطراب ريشه در دوران كودكي دختران دارد و كمكم با آنها بزرگ و بزرگتر شده و تا در دوران جواني شكل كاملي به خود ميگيرد و حاد ميشود و اين منجر به دورماندگي از اجتماع ميشود اما بدانيد هيچوقت دير نيست؛ تا دير نشده درماني براي غلبه بر آن پيدا كرده و با اين مشكلات خداحافظي كنيد.
باز نشر اختصاصی: مجله اینترنتی Bartarinha.ir
نظر کاربران
من سه سال تحت درمان و مشاوره بودم ولی فایده نداشته الانم دیگه ادامه نمیدم چون فکر می کنم تلاشم بی فایده هست
چه میشه کرد وقتی کسی نیست راهی جلو پات بزاره که واقعا نتیجه بده
به نظرم همه فقط حرف می زنن، حرفم باد هواست
پاسخ ها
اره راست میگی
دختری 23 ساله هستم حدود 1ماهی هست که دچار افسردگی شدم اما هیچوقت امیدمو از دست ندادم همین امید باعث شد تا کمی از افسردگیم فروکش کنه همه چیز بستگی به خود ادم داره تا اراده قوی نداشته باشی همیشه پا در هوای به هیچ جای نمیرسی
من دختری کاملا افسرده هستم و دوست دارم هرچه زود تر از این حال و هوای نکبت بار خلاص شم اما تنهایی که نمیشه واقعا نمیدونم چرا همه و همه دست به دسته هم میدن تا واسه من غصه درست کنن
به قران قسم دارم دیوونه میشم 10 سال غم و غصه طول کشید تا بالاخره امیدمو ار دست دادم واسم دعا کنید ایمانمو از دست ندم و خود کشی نکنم زنده موندن برام با این ادما و این شرایط خیلی سخته
من دختری هستم ۱۵ ساله دچار افسردگی شدم بطوری که هرشب میشینم گریه میکنم!!دلیلشم اینه که تو جامعه ای زندگی میکنم که همه درها به روی هم جنسام بسته شده من هیچ ازادی ندارم من کاملا محدودم!من همه رویاهامو دور ریختم هیچ اینده ای ندارم از دختر بودنم متنفرم!احساس میکنم هیچ اینده ای ندارم!همیشه دوست داشتم پسر باشم!دارم دیوونه میشم!
پاسخ ها
منم 14 سالمه ولی باور کنید اینحالم مناسب سنم نیست سنم هنوز برای این همه درد کمه از بس شباگریه کردم اونم بدون دلیل تا خودمخالی بشمدیگهحتی نسبت به دوستام و خانواده وحتیمهم ترین فرد زندگیم که روزی اگر با من حرف نمیزد من احساس مرگ میکردم اما الان خیلی سرد و بی تفاوت شدم حتی نسبت به زندگی و وافعا خسته شدم حتی شبا درحال گریه ارزوی مرگ هم میکنم خانواده اصلا برای من وقت نمیزارن و واقعا خیلی خیلی محدودم و اجازه بیرون رو ندارم و خانوادم فکر میکنن برای بیرون رفتن زوده و من حدود یکسالی هست افسرده شدم اما الان حدود یکماه خیلی شدید شده
من 16 سالمه نمی دونم میتونم بگم منم از 12 ابان سال 93 یکسره چشم اشک بارونه شبا که فقط کارم گریه دیونه شدم کارم گریه دیونه شدم از یه طرف از یه طرف هم که خانواده ادمو سرکوفت میکنه و ادمو درک نمیکنه من دیگه طاقت ندارم الان دیگه اون دختر مهربون صبور و . الان شده بر عکس اون
من چند روزه که بخاطره بیماریم مدرسه نرفتم وقتی میرم اونجا شروع می کنم به گریه کردن
پاسخ ها
سلام من دختری۱۸سالم که از تنهایی شدید دارم افسردگی میگیرم خیلیم خسم اززندگی وهیچ انگیزه وامیدی ندارم برای زندگی ومدام به فکرراحت شدن ازدنیا وزندگیم میشه بهم بگید باید چیکارکنم
سلام من دختری ۱۸ساله هستم دچار افسردگی شدم حوصله کسیو ندارم اعتماد به نفسم اومده پایین از همه متنفرم میشه بگین علت و راه درمانش چیه چون واقعا دارم عذاب میکشم
سلام منیه دختر ۱۵ سالمه ..مشکلم اینه ک ب شدت کمبود اعتماد ب نفس دارم درحالی هیچکدام از نشانه های بلوغ تو صورتم پیدا نمیشه .حتی یه دونه جوشم تو صورتم ندارم و دماغمم بزرگ نشده و روز ب روز از اطرافیانم میشنوم ک زیبا تر شدم ولی نمیدونم چرا اعتناد ب نفس ندادم وزنمم خوبه ....تازه خیلی هم پرخاشگرمممم با کوچیک ترین انتقادی میخوام گریه کنم لطفا راهنماییم کنید
من دختری 13 ساله هستم ک خواهر و برادری ندارم و مادر و پدرم ب من زیاد اهمیت نمیدن و پدرم من را میزند 2 ماه است احساس تنهایی میکنم شب ها نمیخابم گریه میکنم و.......
من دختر ۱۲ ساله هستم ک یک برادر دارم که هفت سال از من بزرگ تره و برادرم به من فشار میاره، و به خواطر چیز های کوچیکی مثل حجاب با من بد رفتاری میکنه مادر و پدرم هم من را حبس کردند خدمتگزارند دوستانم را ببینم و ...من برای آینده ام نگرانم میترسم که در سنین بالا هم همین چوری باشم من به خواطر این اتفاقات چند بار فکر خود کشی به سرم زده است لطفا کمکم کنید
سلام من۱۹سالمه من وسواس فکری دارم از طرفی کنکود۹۷رشته خوب قبول نشدم الان حوصله ندارم بخونمچون فکرم مشغول وسواسمه حالانمیدونم دانشگاهوترک کنم یان
پاسخ ها
ترک کن ته دانشگاه هیچی نیست یه حرفه یاد بگیر گلم
سلام من خیلی با دختر بدونم مشکل دارم اولا می گفتم مشکل مهمی نیس حالا داره خیلی جدی میشه نمیتونم قبول کنم دخترم مامان و بابام هم دیگه خسته شدن بخدا شاید فقط دخترا درک کنن من ناشکر نیستم همین الانم آمدی به خدا دارم اما پسرا باید صد هزار مرتبه خدا رو شکر کنن میدونم پسر مشکل پول و شغل دارن اما مشکل ضعیف بودن رو ندارن من که ضعیف نیستم اما رفتار آدما اینو میگه